شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۵
بانویی که بزرگان پا برهنه به حرمش می‌روند

حوزه / اهل معرفت وقتی وارد صحن آن حضرت می‌شدند، کفش خود را از پای خارج می‌کردند؛ این‌‌ها افسانه نبوده، بلکه برای فهم آن معرفت اصولی هم لازم داشته تا انسان متوجه آن گردد.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» به مناسبت رحلت کریمه اهل بیت(علیهم السلام) حضرت معصومه(سلام‌الله علیها) در گفتگو با حجت‌الاسلام‌ والمسلمین میرزا احمد اسدی از اساتید فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم به واکاوی گوشه‌ای از شخصیت معنوی و مقامات عالیه آن حضرت پرداخته است.

*در روایات از عظمت معنوی حضرت معصومه(سلام‌الله علیها) چگونه یادشده است؟.

بر اساس اخباری که در منزلت حضرت معصومه(سلام‌الله علیها) وارد شده، معلوم می‌شود که مقام و منزلت آن بانوی بزرگوار، نزد ائمه معصومین علیهم السلام قابل‌ توجه و برای اهل بصیرت نیز مایه تحیّر می‌باشد. به ‌طوری‌که انسان را مبهوت می‌کند.

امام رضا(علیه السلام) در جواب سعبن سعد که از آن حضرت دربارۀ زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها) پرسیده بود، فرمودند: «مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّۀ» هر کس این بانوی بزرگوار را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود.(1)

این تعبیر امام رضا(علیه السلام) در مورد خواهر خود، نشانۀ بزرگی و تعظیم می‌باشد. اولاً: فرمایش معصوم است. ثانیاً: این ‌که فرمودند: «فَلَهُ الْجَنَّۀ» از نوع تعارفات رایج بین عموم مردم نیست؛ بلکه مقام و منزلت شخص، باید خیلی بالا باشد که چنین تعبیری در مورد زائران آن حضرت به کار رود.

فضائل زیادی در روایات در خصوص مورد مقام بهشت و بهشتی شدن یده‌ می‌شود؛ بهشت دارای مقام بسیار بالایی می‌باشد؛ گرچه بهشت، یک کلمه بوده، ولی رسیدن به آن بسیار سخت و مشکل است؛ بر انسان لازم است که اوج معنوی زیادی داشته باشد تا این معنا نصیب او گردد.

بنابراین زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها) چه خاصیتی دارد و مَزور(زیارت کننده) این زیارت چه حسابی دارد که فرمودند: «هر کس این بانوی بزرگوار را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود».

*چه رابطه‌ای بین زیارت حضرت و وجوب بهشت می‌باشد؟.

این‌گونه تصور می‌شود که با فکر عادی نمی توان به کُنه مطلب پی برد. شاید از طریق عادی باعث تعجب باشد، چرا انسان از درک چنین مقامی عاجز است! به این دلیل که درک عظمت بهشت، بسیار سخت می‌باشد؛ دریافت معنای این جمله برای کسی که ایشان را زیارت کند نیز بسیار سخت است.

برای درک این مطلب، عارفی لازم است تا در سیر و سلوک، مراحل بسیاری را طی کرده و سفر باطنی و معنوی خویش را با همه سختی‌ها پشت سر گذاشته، چشم دل او نیز به وراء عالم طبیعت باز شده باشد تا بفهمد که بهشت چه معنایی دارد، شاید پرتویی از درک این حقیقت نصیب او شود و اگر کسی به درستی بفهمد که بهشت چیست و چه مقامی دارد، به عظمت آن حضرت نیز پی خواهد برد.

در برخی از روایات این معنا مقیّد به «عارفاً بحقها» شده؛ حال این سؤال مطرح می‌شود که مراد از معرفت به ‌حق حضرت معصومه(سلام الله علیها) در این روایات، چگونه معنا می‌شود؟.

از این تعابیر می‌توان فهمید، حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در اوج مقام بلندی است که فرموده اند: «عارفاً بحقها»؛ و معلوم می‌شود که ایشان حقی دارند که اگر کسی عارف به این حق باشد، مشمول «وجبت له الجنة» می‌گردد.

برخی در خصوص معنای ابتدایی نسبت به این تعبیر، عنوان می‌کنند: عارف به‌ حق ایشان، یعنی آن حضرت را از خاندان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و از این سلاله بدانند؛ ولی جملۀ «عارفاً بحقها» در مورد حضرت معصومه(سلام الله علیها) بالاتر از این معنا است؛ شاید این تعابیر به مقامات معنوی و روحانی ایشان اشاره دارد.

آن حضرت در بالاترین درجه از معرفت و معنویت هستند که «عارفاً بحقها» به آن جهت بیشتر نظر دارد.

* در روایات از قم تعبیر به حرم اهل ‌بیت علیهم السلام نموده‌اند، آیا رابطه‌ای بین حضور حضرت معصومه(سلام‌الله علیها) و صدور این‌گونه روایات وجود دارد؟.

حضرت معصومه(سلام الله علیها) در طول تاریخ برکاتی به عموم شیعیان‌، خصوص مردم قم، علماء و حوزه‌های علمیه داشته اند. این برکات آن‌ قدر گسترده بوده که امت اسلامی ایران، مدیون و ممنون ایشان هستند. حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِيهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.(2)

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) حرمی دارد و آن مدینه است، جدمان امیرالمؤمنین(علیه السلام) حرمی دارد که کوفه است و برای ما اهل‌بیت(علیهم السلام) هم حرمی است و آن شهر قم است.

این روایت نیز از جمله روایاتی است که انسان را غرق در بهت و حیرت می‌کند. شاید برخی افراد، حدیث را این‌ گونه تفسیر کنند، این که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین حرمی دارند، به معنای تحولات و موقعیت اجتماعیِ این مکان‌هاست؛ مدینه موقعیت خاصی در طول تاریخ داشت و هنگامی‌که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از مکه به مدینه هجرت فرمودند، اسلام نیز به مدینه منتقل شد.

حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در ابتدای حکومت خود در مدینه مستقر بودند، اما شرایط سیاسی باعث شد تا ایشان پایتخت را به کوفه منتقل کنند؛ بنابراین امیرالمؤمنین(علیه السلام) هم از کوفه به جهان معرفی شدند.

اینکه امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: حرم جدمان کوفه است، به این معنی است که کوفه پایگاه حضرت بوده، عظمت ایشان در کوفه مطرح شده و مردم ایشان را شناختند؛ رهبری‌های نمونه امیرالمومنین(علیه السلام) نیزدر طول تاریخ، در کوفه اتفاق افتاد.

همچنین درباره این جملۀ امام صادق(علیه السلام) که فرمودند: حرم ما اهل‌بیت علیهم السلام در قم است؛ شاید برخی این‌گونه فکر کنند: همان موقعیت‌های اجتماعی و سیاسی، که برای حضرت رسول و امیرالمؤمنین علیهما السلام در مدینه و کوفه اتفاق افتاد، برای اهل ‌بیت(علیهم السلام) نیز در شهر قم و به برکت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) اتفاق می‌افتد.

در جواب باید گفت که فرمایش امام صادق(علیه السلام) بالاتر از بیان موقعیت سیاسی و اجتماعی است. البته موقعیت‌ها و تحولات اجتماعی در ‌جای خود محفوظ است؛ اما نکته امام صادق(علیه السلام) ، طبیعتاً به برکت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) بوده و نظر به موقعیت‌های اجتماعی ندارد؛ شاید کسانی نیز گمان کنند به خاطر حوزه‌های علمیه است. در جواب این افراد هم باید گفت: مطلبی که مدّ نظر امام بوده بالاتر از چنین مطالبی است. زمانی که امام صادق(علیه السلام) این مطلب را فرمودند، نه حوزه‌ای بوده و نه حتی مبادی حوزه وجود داشت؛ البته مردم قم در طول تاریخ موقعیت و نقش خاصی داشته‌ و در زمان امام موسی کاظم و امام رضا علیهماالسلام مکتب و مدرسه قم تا حدی نمود پیدا کرده بود؛ اما در زمان امام صادق(علیه السلام) چنین فرمایشی جای تأمل دارد! و این نظر به موقعیت معنوی حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) بوده که برای این معنا شواهدی نیز وجود دارد.

* چه شواهدی برای این معنا دلالت دارد؟.

روایتی که می‌فرماید: زیارت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) معادل بهشت است، بهترین دلیل بوده که اگر حرم اهل ‌بیت(علیهم السلام) شهر قم می‌باشد به برکت حضرت معصومه‌ای است و زیارت ایشان نیز معادل بهشت می‌باشد؛ زمانی که امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: قم حرم ما اهل ‌بیت است، به اعتبار جنبه ملکوتی فاطمه معصومه(سلام الله علیها) می‌باشد. همچنین در مکاشفاتی که برخی عرفا و اهل سلوک داشته و در کتاب‌ها نقل‌ شده است بر این معنا اشاره دارد و بسیاری از این مطالب نیز در کتاب‌ها نیامده و شاید صلاح هم نبوده که عنوان شوند.

بنده از افراد موثق و مؤیدی شنیده‌ام که مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت(ره) به برخی افراد گفته بودند: من هر وقت به زیارت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) مشرف می‌شوم، ملائکه را در حال رفت و آمد می‌بینم؛ عظمت این سخن به این است که ما معرفت صحیح و اصولی از ملائکه و دیدن ملائکه داشته باشیم.

یک معرفت ابتدایی و معرفت عامیانه‌ای از ملائکه وجود دارد که کافی نیست و شاید ضرر هم داشته باشد؛ معرفت ملائکه به مؤونه زیادی نیاز دارد. حضرت امام راحل(ره) وقتی می‌خواستند به فضیلت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) اشاره کنند، گفتند: من برحسب مطالعاتی که داشته‌ام، فضائل و مناقب فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را که می‌بینم، بین فضائل و مناقب ایشان، بزرگ‌ترین فضیلت و بزرگ‌ترین منقبت برای فاطمه زهرا(سلام الله علیها) که درک کرده‌ام، این است که روایت صحیح السندی در متون دینی ما وجود دارد که می‌گوید: بعد از وفات رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) ، ملائکه بر فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نازل می‌شدند؛ حضرت امام(ره) ادامه می‌دهد: به نظر من این بزرگ‌ترین فضیلت برای فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است؛ به این دلیل که دیدن مَلَک کار هر کس نیست؛ هر کسی نمی‌تواند به معرفت مَلَک دست پیدا کند. کسانی که در وادی معرفت و علوم معرفتی قدم می‌زنند شاید این عرض بنده را بهتر متوجه شوند.

 

همچنین در ادامه باید گفت که مطالبی نیز در زیارت نامه حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) وجود دارد که تأیید و دلیل دیگری در این خصوص است.

* مراد از شفیعه بودن حضرت چیست؟.

مسأله شفاعت را می‌توان از جهات مختلف مورد توجه قرار داد، لکن به بیان یک نکته اکتفاء می‌کنیم.

برداشت عامیانه برخی از شفاعت وجه خوبی ندارد؛ حضرت استاد آیت‌الله حسن‌زاده می‌گفت: همان تصوّری که از پارتی ‌بازی بین عموم مردم ما وجود دارد، از شفاعت می‌شود. البته اگر پارتی هم وجه حُسنی داشته باشد، ما با به ‌کارگیری آن مخالفتی نداریم، در حالی‌که شفاعت مسأله بالاتری است.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:«مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مَعَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ».(3) کسی که ما را دوست داشته باشد، در روز قیامت با ما خواهد بود و اگر کسی سنگی را هم دوست داشته باشد، خداوند او را با آن سنگ محشور می‌کند.

یکی از امور شکل‌گیری شخصیت انسان‌‌ها حبیب و محبوب‌ها(دوست داشتن) هستند که در بسیاری از موارد شخصیت انسان را شکل می‌دهند. در روایت دیگری حضرت باقر(علیه السلام) فرمودند:« وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ»(4)

آیا دین چیزی جز حبّ و دوستی است؟.

حبّ، شاکله انسان را ساخته، شخصیت انسان را پرورش می‌دهد؛ هر چیزی که انسان در این دنیا به آن علاقه داشته و شخصیت او را ساخته است، در عالم آخرت نیز همان برای او تجسم پیدا خواهد نمود.

شفاعت یعنی هرگونه که انسان در زندگی دنیا، معاشرت‌ها، فرهنگ، اخلاق و معنویت با آن مأنوس بوده، در حشر و نشر آخرتی نیز برای او بروز پیدا می‌کند و این همان شفاعت است.

شفاعت امری واقعی است؛ کسی که در طول ‌عمر خود با رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) و اهل ‌بیت علیهم السلام مأنوس بوده و شخصیت معنوی و روحی او با چنین بزرگوارانی شکل‌گرفته، در روز قیامت نیز با آن‌ها محشور خواهد شد.

گرچه در این عالم شرایط به‌ گونه‌ای می‌باشد که پرده‌ای جلوی چشم انسان قرار گرفته و او جنبه غیبی کار را نمی بیند، ولی در روز جزا که از مادیات و حجاب طبیعت دور گردید، با کسانی محشور خواهد شد که جهات معنوی و ارتباطات قلبی و ملکوتی شخصیت او را ساخته‌اند.

لذا روایت شده که پدر و مادر، علماء و مؤذن هم شفیع می‌باشند؛ البته رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) و اهل‌بیت علیهم السلام در بالاترین مرتبه شفاعت قرار دارند.

اگر انسان مرید امام جماعت یا استاد خود باشد، شخصیت او با همان‌ها ساخته می‌شود و شفیع انسان خواهند بود، چون در دنیا با چنین اشخاصی همنشین بوده؛ لذا اگر حضرت معصومه(سلام الله علیها) شفیع می‌باشد، شفیع همه افراد نیست، بلکه شفیع کسانی است که در دنیا با ایشان بوده‌اند؛ کنار ضریح مطهر ایشان اشک ریخته‌ و به این قبه و بارگاه عشق ورزیده‌اند؛ چون محبوب دل زائرین بوده اند.

بنابراین، شفاعت امری تکوینی و ملکوتی بوده و چیزی نیست که در عالم آخرت به وجود آید؛ بلکه باید در دنیا آماده شده و ساخته گردد؛ اما در جهان آخرت ظاهر بروز و ظهور پیدا می‌کند. این که در زیارت نامه آمده: «یا فاطمۀ اشفعی لی فی الجنة فانّ لکِ عند الله شأناً من الشأن»؛ امام رضا(علیه السلام) می‌دانند که این شأن چه شأنی است؛ این نکره به این قالب، إفاده تعظیم و تکریم می‌باشد؛ مضافاً بر اين، به مقتضاى «اهل البيت ادرى بما في البيت» اهل خانه بهتر مى‏داند كه در خانه چيست.

* شما سال‌ها از محضر آیت‌الله انصاری شیرازی بهره‌ برده‌اید؛ اگر راجع به حضرت معصومه(سلام الله علیها) مطلبی از ایشان به یاد دارید، بفرمایید؟.

آیت‌الله انصاری شیرازی(ره) می‌گفت: علامه طباطبایی(ره) به حضرت معصومه(سلام الله علیها) خیلی ارادت داشت؛ وی مقیّد بود تا حدّ امکان نماز خود را در حرم اقامه نماید و بعد از نماز به آن حضرت سلام داده و عتبه بوس ایشان باشند. حضرت استاد می‌گفت: زمانی که همسر مرحوم علامه طباطبایی(ره) به رحمت خدا رفت، بعد از مدتی علامه طباطبایی مبلغ پول کمی را به من داده و گفتند: به کسی بدهید تا کنار قبر حضرت معصومه(سلام الله علیها) روضه‌ خوانی کنند تا ثوابش به زوجه ایشان برسد.

فیلسوف بزرگ با آن مقام علمی در علوم نقلی و عقلی این گونه به ظواهر شرع پایبند بوده و به این امور اهتمام دارد. حضرت معصومه(سلام الله علیها) آیینه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) است؛ در سلام دادن به ایشان می‌گوییم: السلام علیک یا بنت رسول الله. یعنی تو آیینۀ پیامبر، امیرالمؤمنین، فاطمه، خدیجه و حسنین علیهم السلام می‌باشید.

اهل معرفت وقتی وارد صحن آن حضرت می‌شدند، کفش خود را از پای خارج می‌کردند؛ این‌‌ها افسانه نبوده، بلکه برای فهم آن معرفت اصولی هم لازم داشته تا انسان متوجه آن گردد.

پاورقی:

(1) - كامل الزيارات، ص: 324

(2) - بحار الأنوار، ج‏48، ص: 317

(3) - روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏2، ص: 417

(4) - کافی، ج 8، ص 80

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha