به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام ابوذر مظاهری در این نشست اظهارداشت: "جان فورن"، انقلابهای جهان سوم و به ويژه انقلاب ايران را، انقلابی منحصر به فرد می داند و معتقد است؛ اين انقلابها اعتبار نظريات پيشين در خصوص انقلاب و به ويژه نظريات ساختاری را زير سؤال برده است. فورن با تأكيد بر ديدگاههای امانوئل والرشتاين، از مهم ترين نظريه پردازان اقتصاد جهانی از يک سو، و استقرای موارد ايران، نيكاراگوئه و السالوادور از سوی ديگر، چارچوب نوينی برای تحليل انقلابهای جهان سوم ارائه می دهد.
پژوهشگر حوزه با اشاره به نگاه فورن، برای وقوع انقلابهای اجتماعی در كشورهای جهان سوم افزود: این نظریه پرداز غربی معتقد است برای وقوع انقلاب در جهان سوم، چهار ویژگی لازم است که عبارتنداز؛" ساختار اجتماعي كه وجه مشخص آن جابه جايی و اختلاف ملازم با توسعه وابسته است"، "دولتی شخصی گرا، سركوبگر و وابسته (انحصارگر) در كنار عدم همكاری نخبگان سياسی و اقتصادی"، " بيان پالايش يافته طبيعی از فرهنگهای سياسی مخالف و مقاوم كه قادر به بسيج نيروهای اجتماعی گوناگون باشند" و " بحران ناشی از يک تلاقی تاريخی كه دارای دو وجه زوال اقتصادی داخلی همراه با گشايش در نظام جهانی می باشد" از جمله این شروط است.
حجت الاسلام مظاهری گفت: فورن، معتقد است: برای ايجاد وضعيت انقلابی، همزمان با زوال اقتصاد داخلی، بايد پديده «گشايش در نظام جهانی» نيز به نوعی پديد آيد، او معتقد است؛ كشورهای جهان سوم در شرايط عادی با فشارهای بيرونی اقتصادی، سياسی و نظامی از جانب كشورهای مركز روبه رو هستند. در واقع، گشايش در نظام جهانی، عبارت است از؛ تضعيف اين فشارها و كنترلهای بيرونی و خارجی بر جوامع جهان سوم.
وی ادامه داد: در صورتی كه كشورهای مركز و سرمايه دار از كنترل و حمايت دولتهای سركوب گر و انحصارگرا، كه با فشار جهانی، برای ايجاد توسعه وابسته به وجود آمده اند، دست بردارند، مخالفان نظام سياسی موجود فرصت می يابند با توجه به نارضايتیهای ايجاد شده در اثر ايجاد توسعه وابسته و نيز توان خود در سازمان دهی و گسترش بسيج سياسی تودههای مردم بر ضد دولت مركز، ائتلافهای گسترده ای برای ساقط كردن نظام سياسی و صورت بندی يک انقلاب اجتماعی ايجاد كنند.
عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح نظریه "جان فورن و انقلاب اسلامی " پرداخت و گفت: طرح نظريه جان فورن در خصوص انقلابهای جهان سوم، از جمله تأثيرات مشترک انقلاب ايران و انقلابهای آمريكای لاتين، در حوزه نظريه پردازی انقلاب است.
حجت الاسلام مظاهری افزود: در نظريه فورن به طور خاص و در مجموعه تحليلهای نظريه پردازان نسل چهارم به طور عام، تأثير عوامل فرهنگی نيز مورد توجه قرار گرفته است. فورن ضمن توجه به عوامل ساختاری، همانند توسعه وابسته و دولت سركوب گر، عوامل جانبی و بحران ساز ديگری همچون «فرهنگ» را نيز مطرح می كند.
این پژوهشگر حوزه بیان داشت: فورن، با توجه به فرهنگهای سياسی نهضتهای مقاومت، عنصر «فرهنگ» را در تحليل خود از انقلابهای اجتماعی جهان سوم وارد می كند.
وی اظهارداشت: به طور خلاصه، هرچند فورن تا حدی به نقش «فرهنگ» و «ايدئولوژی اسلامی» در ايجاد انقلاب توجه كرد، اما اين توجه اولا به صورت خاص بر فرهنگ اسلام و «تشيّع» متمركز نيست، بلكه به صورت عام و كلی، معطوف به فرهنگهای سياسی مخالفت است و مشخص نمی كند كه هر يک از اين فرهنگهای سياسی متفاوت مخالف، در ايجاد انقلاب چه نقشی داشته اند و تا چه ميزان، مؤثر بوده اند. ثانياً، در الگوی فورن، توجه به عنصر «فرهنگ» بيشتر با استناد به مسئله «توسعه وابسته» صورت می گيرد و نه به صورت مستقل. در واقع، نقش فرهنگ در ايجاد انقلاب اسلامی، نقشی فرعی و حاشيه ای است.
وی افزود: بر اين اساس، تحليل فورن از انقلاب اسلامی ايران و به صورت عام، نظريه او در خصوص انقلابهای اجتماعی جوامع جهان سوم را نمی توان تحليلي فرهنگی دانست؛ زيرا تحليلهای فرهنگی از انقلاب ايران، فرهنگ و ايدئولوژی اسلامی را در مركز تحليل خود قرار مي دهند و مهم ترين علت ايجاد انقلاب را فرهنگ سياسی تشيّع می دانند.
حجت الاسلام مظاهری گفت: در خصوص تأثير انقلاب اسلامی ايران بر نسل چهارم نظريه پردازان انقلاب در قرن بيستم، می توان دو محور اساسی ذكر كرد:اول؛ انقلاب اسلامي ايران و نيز برخي از انقلابهاي آمريكاي لاتين موجب شدند شماري از نظريه پردازان انقلاب از ارائه نظريههاي عام و جهان شمول در مورد تمام انقلابها دست بردارند و با اعتراف به منحصر به فرد بودن انقلابهاي اجتماعي كشورهاي جهان سوم و ناكارآمدي نظريات موجود انقلاب براي تبيين انقلابهاي جهان سوم، تلاش كنند نظريات جديدي با توجه به تحوّلات اجتماعي جهان سوم و به ويژه انقلابهاي دهه 1970 ميلادي ارائه دهند.
دوم : ايران يكي از مهم ترين تحوّلات اجتماعي و مواد تاريخي براي نسل چهارم نظريه پردازان، به منظور صورت بندي تحليل هايشان از انقلابهاي جهان سوم بوده است. ورود عنصر «فرهنگ» در تحليلهاي مجموعه نظريه پردازان نسل چهارم نشان دهنده تأثير انكارناشدني انقلاب ايران است، هرچند ـ همان گونه كه ذكر شد ـ عنصر «فرهنگ» در تحليلهاي آن ها، تحت تأثير توجه اساسي و بنيادديني كه اين نظريه پردازان به ديدگاههاي نظري مكتب «وابستگي» و نظام اقتصاد جهاني داشته اند، نقشي فرعي و حاشيه ای است و در واقع، بازتاب ايجاد توسعه وابسته در جوامع جهان سوم است.
انتهای پیام