به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، پایگاه براثای عراق در یادداشتی به تحلیل تجاوز نظامی عربستان به یمن و تبیین ادله شکست عربستان در این عرصه پرداخت. ترجمه متن این یادداشت بدین شرح است:
در آستانه پایان یافتن اولین ماه از تجاوز نظامی عربستان به یمن، به نظر می رسد سرهای تبدار و گرم مسؤولان عربستان در حال خنک شدن است و اکنون به جای سخن گفتن از نابودی حوثی ها سخن از تعدیل توازن قوای داخلی یمن به میان می آوردند تا نمایندگان عربستان بتوانند به راحتی و بدون احساس خجالت، با یمنی ها روی میز مذاکره بنشینند. اما بر این اساس و با وجود سنگینی کفه قوای انصارالله و هم پیمانان او در عرصه داخلی یمن می توان تصور کرد در حال حاضر چنین گزینه ای نشانه پیروزی عربستان باشد؟
تصمیم بین المللی 2216 درباره یمن، تلاشی بود از سوی نیروهای بین الملل تا عربستان را پیروز میدان وانمود کنند و از سوی دیگر زمینه را برای طرح راه حل سیاسی فراهم سازند. همه پیشنهادهای ارائه شده سخن از لزوم گفتگوی داخلی یمن دارد، اما مشکل عربستان همچنان این است که به توازن میدانی مورد نظر خود دست نیافته است.
6 دلیل برای موضع سنجیده انصارالله
در مقابل به نظر می رسد انصارالله و هم پیمانان منطقه ای او به چند دلیل از موضعی سنجیده برخوردار هستند: اول اینکه باعث شدند سعودی ها با شکست خوردن حملات هوایی در تنگنا قرار بگیرند. دوم اینکه کفه ترازوی قدرت داخلی یمن همچنان به سود انصارالله است. سوم اینکه عربستان نتوانست در نمایشی که به راه انداخت مظلوم نمایی کند. چهارم اینکه ضربات هوایی سعودی ها کنترل شد. پنجم اینکه تجاوز عربستان مایه تحقیر عربستان شد و اثبات کرد سعودی ها از کمترین میزان هوش برخوردار هستند. و ششم اینکه افزایش تنش و جنگ در یمن ممکن است همه منطقه را متشنج کند و البته این احتمالی است که به عنوان آخرین راه حل مطرح خواهد بود.
در مورد تحقیر آل سعود باید گفت: اهمیت این مساله بر می گردد به مطلبی که "هانا آرنت" در کتاب خود به نام "خشونت" ذکر کرده است. آرنت در این کتاب می گوید حفظ سلطه نیازمند باقی ماندن مقداری از احترام برای طرف سلطه طلب است و از این رو بزرگ ترین دشمن سلطه طلبی تحقیر شدن سلطه جو است، اما خطر بزرگ تر که کمر تسلط را می شکند، خنده تمسخر آمیز دیگران است.
وقتی قداست ساختگی شکسته می شود
آل سعود مقدار زیادی از درآمدهای خود را صرف قداست سازی برای خود کرده اند و در این راه از وسایل متعددی از جمله خریدن افراد استفاده کرده اند تا این افراد در مورد آل سعود از القاب مقدسی مانند "خادمین الحرمین الشریفین" استفاده کنند و در این راه از تهدید مذهبی نیز بهره برده اند. در واقع می توان گفت از زمان عبدالناصر به ندرت اتفاق افتاده کسی حتی از دشمنان آل سعود به طور مستقیم و صریح و بدون کنایه با آنها جدال کرده باشد.
اکنون با روشن شدن جایگاه و سیاست های خاندان آل سعود این قداست ساختگی شکسته شد و این خاندان از این به بعد در معرض چالش افکار عمومی هستند و باید در برابر از دست دادن این عامل تسلط خود بر مسلمانان به فکر دفاع از خود باشند.
طبیعی است که مراد ما این نیست که از این به بعد همه به آل سعود دشنام می دهند، بلکه منظور ما این است جنایات و ناخالصی و معایب آل سعود و فاجعه بار بودن آنها برای منطقه و حقیقت رابطه مستقیم و جوهری آنها با عقب ماندگی و بیچارگی منطقه برملا شد. رسوایی سعودی ها در جهان به حدی است که یکی از محققان آمریکایی درباره آل سعود می گوید آنها اولین حامی تروریسم در جهان هستند.
اما در خصوص متشنج شدن منطقه باید اشاره کرد که برخی از شخصیت های عربستان تلاش می کنند ایران را به صحنه تنش یمن بکشانند تا از این طریق بر اوباما به خاطر توافق هسته ای با ایران فشار بیاورند.
اوباما در یکی از سخن های خود درباره توافق با ایران گفته بود که توافق با ایران باعث می شود ایران شریک ما در برقراری ثبات منطقه باشد در حالی که مخالفان اوباما بر این باورند که ایران اگر در اثر رفع تحریم ها توانمند شود، موجب افزایش تنش های منطقه خواهد شد. از این رو وارد شدن ایران به بحران یمن می توانست موجب بطلان نظریه اوباما درباره ایران و تایید فرضیه مخالفان وی بشود.
تنزل فاحش جایگاه و موقعیت عربستان در یمن
در پایان ذکر این معادله مفید است که چیزی که پس از این تجاوزها در یمن تغییر کرده این است که عربستان به بازیگری تنها در میان بازیگران متعدد منطقه تبدیل شد و نقش او از تسلط کامل بر یمن به نقش تاثیرگذار جزئی در یمن تنزل یافت.
ایستادگی یمن موجب بازگشت بخش زیادی از استقلال و حاکمیت ملی به این کشور شد و این می تواند ملاک مناسبی برای سود و زیان میدان باشد. ایستادگی یمنی ها امروز عامل تقویت کننده قدرت در صنعا است و البته عربستان مانند همیشه عامل تمام استقلال طلبی ها را ایران می داند و شاید این بدان خاطر باشد که آل سعود بر این باورند که ایران در تعامل و شراکت با قدرت های مستقل توانایی بیشتری دارد.