به گزارش خبرگزاري «حوزه»، از اصفهان، آیت الله سید یوسف طباطبایی نژاد،امام جمعه اصفهان، امروز همزمان با پانزدهمین روز از ماه مبارک رمضان ضمن تبریک میلاد کریم اهل بیت (علیهم السلام) اظهار داشت: در بعد زهد و عبادت ، در عصر این امام همام هیچ کس از لحاظ کثرت عبادت و نیایش و توجّه به خدا به پای او نمى رسید و هرگاه نام خدا را مى برد و یا به یاد روز رستاخیز و عوالم پس از مرگ مى افتاد دگرگونى خاصّى به او دست مى داد.
وی خاطر نشان کرد: این امام همام هنگام گرفتن وضو و موقع نیایش، حالت روحى و جذبه معنوى عمیقى که فقط در مردان الهى مى توان مشاهده نمود پیدا مى کرد و چون به منظور راز و نیاز با خدا به مسجد مى رسید، با سوز و گداز خاصّى زبان به مناجات و اعتذار به پیشگاه خدا باز مى کرد و هرگز خدا را فراموش نمى کرد.
عضو مجلس خبرگان رهبری، به بعد اجتماعی زندگی امام (علیه السلام) اشاره کرد و گفت: بعد اجتماعی زندگی امام حسن(علیه السلام) از رابطهای که با مردم داشت و از عنایاتی که به خلق خدا مبذول میکرد، آشکار میشد، کمکرسانیها، تقسیم مال در راه رضای خدا و خدمت به مردم از جمله کارهای اجتماعی ایشان بود.
وی ادامه داد: ایشان همه سرمایهها و امکانات خدا را در راه خدمت به مردم، رشد و اعتلای اسلام و تزریق اندیشه توحید بهکار برد و در این زمینه از هیچ کوشش و تلاشی مضایقه نمی کرد لذا از لذات زندگی و آسایش خود میگذشتند تا فرصت و توان آن را داشته باشند به مردم کمک کنند.
آیت الله طباطبایی نژاد، به داستانی از کمک رسانی آن امام اشاره و اظهار داشت: شخصی درب منزل امام حسن (علیه السلام) آمد و در قالب شعر نیاز خود را ابراز داشت و گفت: من هیچ نداشتم بفروشم و زندگی ام را اداره کنم که رنگ رخساره من شاهد بر این مدعاست، لیکن تنها یک چیز را نگه داشته بودم که اینک تو را مشتری آن دیدم و آن آبرویم بود و تو لیاقت آن را داری که آبرویم را گرو گذاشته و کمک بخواهم.
وی افزود: حضرت نیز به او کمک کرد و با شعر در پاسخ او گفت: عجله کردی آمدی و خوب کردی که اگر به تعویق انداخته بودی این کمک به کس دیگری می رسید، این کمک را بگیر که از خودت بود، من نه آبرو خریدم و نه تو آبرو فروختی.
نماینده ولی فقیه در استان، به شبهاتی که به امام حسن مجتبی (علیه السلام) وارد شده اشاره و تصریح کرد: گروهی از مورخان همسران متعددی به حضرت امام مجتبی (علیه السلام) نسبت داده، نوشته اند که آن حضرت همسران متعددی تزویج می کرد و پس از اندکی آن ها را طلاق می داد و به جای آن ها زنان دیگری اختیار می نمود لذا تعداد همسران آن حضرت زیاد بود بطوری که این موضوع زبانزد مردم شده بود.
وی اظهار داشت: آیا می توان تصور کرد امامی که در دنیا برای خود هیچ لذتی قائل نیست پیرو هوای نفس باشد؟ در رد این موضوع داستانی نقل شده که روزی امام حسین (علیه السلام) برادر خود را دیدند که به شدت گریه می کند و خانمی نیز کنار ایشان در حال تضرع است.
آیت الله طباطبایی نژاد خاطر نشان کرد: امام حسین (علیه السلام) از برادرشان سؤالی نپرسیدند، لیکن شب خواب حضرت یوسف را دیدند و به او گفتند: احسنت چه خوب از دست زلیخا فرار کردی، حضرت یوسف گفت: چرا برادرت را تشویق نمی کنی که اگر من از دست زلیخا فرار کردم، او فقط با شنیدن یک پیشنهاد نادرست، آنقدر گریه کرد که آن زن هم منقلب شده، توبه کرد.