به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، دکتر خالد قدومی سال گذشته و در روزهایی که جنگ ظالمانه علیه مردم فلسطین در نوار غزه جریان داشت، در مصاحبه ای تفصیلی به پرسشهای صریح خبرگزاری حوزه پاسخ داد که هم اینک و در آستانه روز جهانی قدس، بخش های عمده ای از آن مصاحبه بازنشر و تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:
خبرگزاری حوزه/ دفتر نمایندگی جنبش حماس در ایران، اگرچه در بالای شهر تهران قرار گرفته اما ساختمانی قدیمی با وسائل ساده، محفلی برای برادران حماس را شکل داده است و حضور جوانان فلسطینی، حرکت و تکاپوی خاصی را به این دفتر بخشیده است. قرار مصاحبه ما با دکتر خالد القدومی نماینده این جنبش در ایران است که حالا سه سالی از حضورش در ایران می گذرد و دست و پا شکسته، فارسی حرف می زند اما برای رسمیت مصاحبه، به زبان مادری اش با وی به گفت و گو می نشینیم. او در اتاق کارش که عکسهایی از مقام معظم رهبری، شیخ احمد یاسین و شهید عبدالعزیز الرنتیسی قرار دارد به صراحت به پرسش های ما درباره اوضاع فلسطین و نیز شبهات و سوالاتی که بعضا درباره حماس مطرح می شود، پاسخ داد:
* اتحادیه عرب و برخی کشورهای عربی در برابر حمله بیرحمانه صهیونیست ها به غزه واکنشی دیر هنگام و همراه با تاخیر داشتند به گونه ای که بسیاری از ناظران و تحلیل گران بر این باور بودند که واکنش کشورهای عربی به این حملات میتوانست جدی تر و قوی تر باشد در حالی که تاکنون شاهد چنین واکنشی نبوده ایم. انتظار شما از سران کشورهای عربی و اسلامی چیست؟
با وجود اتفاقات زیبایی که با انقلاب های عربی و اسلامی در این کشورها شاهد آن بوده ایم و با وجود تلاش ملت های اسلامی برای به دست آوردن عزت و کرامت و استقلال سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، متاسفانه هنوز هم شاهد همان عملکرد سران این کشورها در 60 سال گذشته هستیم و میبینیم که میان عملکرد رسمی نظام های عربی و اسلامی و عملکرد ملت های عربی و اسلامی شکاف عمیقی وجود دارد. ملت های عربی و اسلامی ملت هایی زنده و آزاد و مقاوم هستند که قلب آنها برای فلسطین و قدس می تپد و ما این را میدانیم و به آن ایمان دارم و بدون حضور این ملت ها و دعای آنها و حمایت مادی و معنوی آنها و مشارکت آنها در کاروان های شکست حصر غزه و حمایت از قدس و حمایت از کرانه باختری و ایفای نقش رسانه ای آنها به عنوان ملت های اسلامی، مقاومت نمیتوانست تا کنون ایستادگی کند و به راه خود ادامه دهد، اما متاسفانه با وجود حصول برخی تغییرات و تحولات در کشورهای عربی هنوز هم شاهد عملکرد بد رسمی آنها در این زمینه هستیم و عملکرد آنها بسیار کمتر از چیزی است که ملت های خودشان و ملت های منطقه از آنها انتظار دارند؛ ملتی هایی که قلب آنها برای فلسطین و بیت المقدس و قبله نخستین آنها میتپد.
اما انتظاری که ما از آنها داریم این است که خودشان را از این انفعال و سستی و سقوط در این آزمون اخلاقی و ارزشی نجات دهند، آزمونی که زمان بر آنها تحمیل کرده و فرصتی تاریخی برای تمام کشورهای عربی و اسلامی فراهم شده تا در این آزمون سربلند بیرون بیایند. امروز برای اولین بار، اولین هواپیمایی که در آسمان تلاویو به پرواز در می آید هواپیمای مقاومت است. امروز برای اولین بار نیروهای مقاومت میتوانند در پشت خطوط مقدم جبهه دشمن حضور بیابند و آنها را محاصره کنند و به شهرک های آنها برسند و به عمق استراتژیک آنها دست یابند و تمام دبدبه و کبکبه آنها را در هم بریزند. این یک فرصت تاریخی است که مقاومت آن را فراهم کرده و بر شما نیز واجب است که از این مقاومت حمایت کنید. ما امروز از شما انتظار نداریم علیه اسراییل وارد جنگ شوید، ما هیچ نیازی به ارتش و موشک شما و هیچ چیز دیگری از شما نداریم. تمام چیزی که از شما میخواهیم این است که علیه مقاومت توطئه سیاسی و نظامی نکنید. دوم این که امروز عزت امت اسلامی و عربی در گرو حمایت از مقاومت قهرمان و شجاع است که با امکانات بسیار کمی که در اختیار دارد توانسته رژیم صهیونیستی را از پا در بیاورد. ما نمیخواهیم اکنون شما را به خاطر گذشته بازخواست کنیم، ما میخواهیم شما هم امروز به این مساله بپیوندید و همه از فلسطین و پیروزی آن سخن بگوییم. امروز وقت آن رسیده که این سخن ها به عمل تبدیل شود، امروز وقت اثبات مردانگی و شهامت عربی و اسلامی فرا رسیده، همان شهامتی که در شعر و ادبیات عربی همیشه از آن سخن گفته ایم. امروز وقت آن رسیده از ملت مظلوم فلسطین حمایت کنیم، ملتی که با امکانات ساده خود در برابر این رژیم کاغذی صهیونیستی ایستاده اند، رژیمی که فقط با کمک دیگران توانسته تا کنون سر پا بایستد.
* حمایت ملت و حکومت جمهوری اسلامی ایران از مساله فلسطین چگونه بوده است؟
من در اینجا از رابطه جمهوری اسلامی ایران با حماس سخن نمیگویم بلکه از رابطه جمهوری اسلامی ایران با فلسطین سخن میگویم. جمهوری اسلامی ایران در طول سی و پنج سال و حتی قبل از تشکیل حماس از فلسطین حمایت کرده و این حمایت مبتنی بر دو قاعده بوده: قاعده اول عمل به تکلیفی است که عقیده و وجدان و ایمان برادران ما در ایران بر آنها واجب کرده است. هم مردم و هم رهبران ایران بر این باورند که ملت فلسطین ملتی مظلوم هستند و این حمایت از مبانی اساسی انقلاب اسلامی به شمار میرود و امام خمینی رحمه الله نیز بر همین باور بود. امام خمینی میتوانست پس از پیروزی انقلاب اسلامی با خود بگوید اکنون تمام جهان علیه ما هستند پس میتوانیم بستن سفارت اسراییل را یک سال به تاخیر بیندازیم و پس از یک سال سفارت اسراییل را میبندیم و با فلسطین رابطه برقرار میکنیم اما ایشان اصرار داشت که از همان ابتدا این کار را انجام دهد و این کار ایشان هم بر اساس نفاق نبود بلکه حمایت از فلسطین را به عنوان یکی از مبانی اصلی انقلاب اسلامی مطرح کرد، زیرا همان طور که گفتم یکی از عقاید امام خمینی یاری رساندن به مظلوم در برابر ظالم بود. و مساله دیگر این است که امروز تمام ارکان ایران چه ملت ایران و چه احزاب و چه قومیت های مختلف ایرانی همه آنها باید به امنیت ملی ایران اهتمام بورزند و هیچ دولت و حزبی نیست که امنیت ملی ایران برایش مهم نباشد. و ازطرفی امنیت ملی ایران فقط مربوط به تهران نیست و همچنین به مرزهای جمهوری اسلامی ایران محدود نیست. امروز ما میدانیم و نخبگان ایران و ملت قهرمان ایران به خوبی میدانند که این صهیونیست ها بودند که دانشمندان هسته ای ایران را ترور کردند. به عبارت دیگر اگر کسی در ایران بخواهد بگوید "ما میخواهیم در خانه های خود بمانیم، فلسطین چه ارتباطی به ما دارد؟ ما اولویت ها و مشکلات دیگری داریم که ترجیح میدهیم به آنها بپردازیم و خداوند خودش به مردم فلسطین کمک میکند. ما با ظلمی که به فلسطین روا میشود مخالفیم، اما خداوند به شما کمک میکند و ما به اندازه کافی مشکلات داریم." ما خطاب به این دسته میگوییم هر کس باید به اولویت های داخلی و خارجی توجه کند و همان طور که گفتم امنیت ملی ایران به مرزهای ایران محدود نیست و از طرفی اسراییل نخواهد گذاشت هیچ کشور عربی و اسلامی در امنیت به سر ببرد. لذا به همه کشورهای عربی و اسلامی می گوییم که اگر نمی خواهید از فلسطین حمایت کنید حداقل از خودتان دفاع کنید. امروز امنیت ملی تمام کشورهای عربی و اسلامی از سوی این غده سرطانی تهدید میشود. من به آسیا و آفریقا مسافرت دارم و نشانه های نفود رژیم صهیونیستی را در تمام کشورهای عربی و اسلامی مشاهده کرده ام چه در زمینه تکنولوژی چه در زمینه کشاورزی یا تجاری یا نفوذ به برخی شخصیت های مهم کشورها. و مساله دیگر امری است که در سیاست امروز به آن جنگ نرم میگویند. این جنگ نرم که قدرت های استکباری علیه جمهوری اسلامی از آن استفاده میکنند، دست های رژیم صهیونیستی در آن کاملا آشکار است. از این رو هر کسی که امروز از اولویت های داخلی خود سخن میگوید خطاب به آنها میگوییم ما انسان هستیم و درست است که باید ابتدا آتش را از خودمان و سپس از همسایه خود دور کنیم. ما ضمن اینکه به اولویت های این کشورها و ملت ها احترام میگذاریم، و ضمن اینکه به استقلال و حاکمیت سیاسی و اقتصادی و امنیتی و نظامی آنها احترام میگذاریم، اما در عین حال باید توجه داشت که خطرهای امنیتی تمام کشورهای عربی و اسلامی را از سوی رژیم صهیونیستی تهدید میکند. این یک مساله خیالی نیست و واقعیت این است که همه باید در برابر این غده سرطانی و این افعی از خود دفاع کنند. آیا این معقول است که ما فکر کنیم رژیم صهیونیستی به فکر تقویت حاکمیت و استقرار جمهوری اسلامی ایران باشد؟ رژیم صهیونیستی حتما میخواهد ایران ضعیف باشد و این یک امر مسلم است و همه ملت های عربی و اسلامی باید این را بدانند و در نتیجه درست است که شما عقیده دارید که باید در برابر ظالم به مظلوم کمک کنید، اما در عین حال از شما انتظار میرود که با حمایت از مقاومت و ملت غزه و فلسطین از خود نیز دفاع کنید.
* شما به دو انگیزه برای دفاع ایران از مردم فلسطین اشاره کردید. اول اینکه ایران، بر اساس نگاه آرمانی خودش وارد این مساله شده است و دوم اینکه به ترور دانشمندان هسته ای و تهدیدات رژیم صهیونیستی برای جمهوری اسلامی اشاره کردید تا بفرمایید که ایران به دلیل حفظ منافع خودش باید در برابر صهیونیستها بایستد.
علاوه بر ترور دانشمندان در خصوص انفجار در نقاط مختلف ایران نیز طراحی و پشتیانی داشته اند.
* بسیار خوب، حال سوال اینجاست که چرا رژیم صهیونیستی به دنبال ترور دانشمندان و اقدام به انفجار در ایران است؟ چرا رژیم صهیونیستی میخواهد ایران ضعیف باشد؟ پاسخش به همان انگیزه اول بر میگردد. یعنی از آنجایی که حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم جزو آرمان های جمهوری اسلامی است، رژیم غاصب و ظالم صهیونیستی به مقابله با آن می پردازد.
درست است.
* انقلاب اسلامی ایران از آغاز، رویکرد اسلامی و نه مذهبی داشته است. نهضت عظیمی که امام خمینی در ایران آغاز کرد، انقلاب اسلامی نام گرفت نه انقلاب شیعی همچنان که بعد از پیروزی انقلاب هم مدل کشورداری را جمهوری اسلامی گذاشتیم نه جمهوری شیعی. و این رویکرد، به خوبی در ادبیات امام خمینی و رهبر انقلاب مشاهده می شود. ما از سویی به حزب الله شیعی و از سوی دیگر به گروه های مقاومت سنی در فلسطین کمک کرده ایم. هفته وحدت را پایه گذار کردیم و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را راه اندازی نمودیم و رهبری ایران به وضوح از تمدن نوین اسلامی و مردمسالاری اسلامی سخن به میان می آورد. در این میانه دست های زیادی وجود دارد که تلاش دارند، رویکرد ایران را مذهبی و طائفی جلوه دهند و به گمان خود این حرکت و بیداری عظیم اسلامی را خاموش یا منحرف کنند. البته برخی گروه های جهادگر منطقه بعد از پیروزی اخوان المسلمین در مصر و مسائل سوریه، رویکرد مذهبی و طائفی را در پیش گرفتند و نسبت به دوستان سابق کم لطفی کردند اما بسیاری از آنها طولی نکشید که به اشتباهات خود پی بردند و ما امروز نمی خواهیم گذشته را به رخ بکشیم و یا تحلیل نماییم. آنچه برای ما مهم است، رویکرد کنونی و وضع فعلی افراد و گروه هاست. نظر شما به عنوان نماینده حماس در ایران درباره رویکرد وحدت گرایانه جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام و حمایتش از گروه های مقاومت اعم از شیعه و اهل سنت چیست؟ و آیا واقعا حمایت های ایران، رنگ و بوی مذهبی و طائفه ای دارد؟
با تمام صداقت و صراحت میگویم که ما متاسفانه در روزگار فتنه زندگی میکنیم و روزگار فتنه به گونه ای است که تمام عوامل داخلی و خارجی امت بر آن تاثیر گذار هستند و البته ما نباید در این اسباب و عوامل متوقف شویم بلکه باید به دنبال راه حل و نجات باشیم که این یکی از عوامل مهم در برخورد با بحران ها است. ما برای حل بحران باید خود را از نگاه به بحران خارج کنیم و به این بیندیشیم که راه حل آن چیست؟ راه حل بحران ما، وحدت است. شما گفتید که ما نمیخواهیم درباره پرونده های گذشته صحبت کنیم و این، خوب است و من به این دیدگاه شما احترام میگذارم. برادر عزیزم امروز این رژیم صهیونیستی و آمریکا است که از اختلاف در امت اسلامی سود میبرد. امروز جمهوری اسلامی برنامه مشخصی دارد که به آن معتقد است. من سه سال است در این کشور زندگی میکنم و غیر از خوبی چیزی ندیده ام و با اینکه یک سنی هستم، به راحتی نماز و عبادات خود را انجام میدهم و کسی در آن دخالت نمیکند اما این، بحران را حل نمیکند. امروز انسان های خوب و معتدل و انقلابی و مقاومی که معتقد به لزوم وحدت در جهان اسلام هستند و به مشارکت سیاسی (نه دنباله روی سیاسی) معتقدند زیاد و فراوان هستند و من معتقدم که همین ها اکثریت جهان اسلام هستند و افراد تندرو در جهان اسلام در اقلیت هستند. اما متاسفانه باید بگویم که در فضای تبلیغاتی جهان اسلام، آن تبلیغات منفی که اشاره کردید وجود دارد و ما باید به دنبال راه حل آن باشیم. ما باید از این آب راکد و گندیده خارج شویم و به سوی خورشید درخشان حرکت کنیم. برادر من به خدا سوگند ملت های اسلامی ملت هایی با فرهنگ و آگاه و دوستدار وحدت و اهل بیت هستند و تنها تندروها هستند که از این بدعت ها صحبت میکنند. ما به عنوان امت اسلامی و امت عربی و ما در فلسطین برای اهل بیت علیهم السلام احترام قائل هستیم و آنها را دوست داریم. در زمینه سیاسی هم هدف تیرهای ما به سوی رژیم صهیونیستی است و همه ما سربازان این وحدت هستیم. انتظار ما از نخبگان و رهبران ملت ها هم این است که برای رسیدن به وحدت قدم به میدان بگذارند.
ما در جوامع خود در بلاد شام به زندگی در جامعه موزاییکی و تعدد نژاد و مذهب عادت داریم و در کنار هم در سوریه و اردن و فلسطین و لبنان زندگی کرده ایم و همیشه با هم همبستگی داشته ایم اما هنگامی که پای اغراض سیاسی و دسته بندی های سیاسی به میان می آید همه چیز خراب میشود و حرف از شیعه و سنی و عرب و غیر عرب و دو دستگی پیش می آید. امروز همه ما به عنوان نخبگان جهان اسلام وظیفه داریم به فکر چاره ای برای ایجاد اتحاد و ایستادگی در برابر رژیم صهیونیستی باشیم.
* دراین زمینه، بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی هیچ گام جدی برنداشته اند اما جمهوری اسلامی ایران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را تاسیس کرده و همه ساله کنفرانس وحدت اسلامی را برگزار میکند.
درست است و البته این دیدار ها در حد خود خوب و مفید است. من مطمئن هستم هنگامی که با شما دیدار میکنم بسیاری از باور های ما درباره همدیگر تغییر میکند و این دیدارها مفید است اما کنفرانس و مؤسسه به تنهایی کافی و مفید نیست.
* پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
باید در این زمینه یک برنامه حقیقی و واقعی تهیه شود. من نمیخواهم فلان عالم در یک کنفرانس بیاید و بگوید از شما متشکرم و تعریف و تمجید کند. در جهان اسلام انسان های صالح و شایسته ای از اهل سنت هستند، رهبرانی هستند که عالم و فهمیده و درس خوانده در سنین مختلف که نظراتی درباره عملکرد جمهوری اسلامی ایران دارند و من مطمئن هستم که شما هم توضیحاتی درباره نظرات آنها دارید و از سوی دیگر رهبران وصاحب نظران شما هم ممکن است توضیحات و یا اشکالاتی نسبت به آنها داشته باشند. اما تا کنون ندیده ام که چنین نشست هایی با حضور این دسته افراد برگزار شود. امروز ما باید به سراغ این افراد برویم و به آنها بگوییم برنامه مورد نظر شما برای وحدت امت اسلامی چیست؟ و هدف ما هم پیروی یکی از دیگری نباشد و نگوییم فلانی بهتر از فلان شخصیت فکر میکند و میفهمد. امروز در عصر تکنولوژی طرز تفکر فرزند من با من فرق دارد و فرزند شما هم همین طور. بگذارید ببینیم این نسل جدید چه میگوید و چه میخواهد؟ باید به آنها فرصت بدهیم تا بگویند چه میخواهند و دیگر از گذشته ها صحبت نکنیم.
* شما به جریان های تندرو در جهان اسلام اشاره کردید. ما از درگیری های شما با طیفهای تندرو سلفی در فلسطین اطلاع داریم. همچنان که پیش از این نیز اعلام کرده بودید، حضور برخی جوانان فلسطینی در کنار معارضان نظام بشار اسد، حضور انفرادی است و جنبش حماس به صورت رسمی در این زمینه وارد نشده است. در مساله عراق هم طبعا همینطور است و آقای اسامه حمدان نیز رسما حمایت حماس از داعش را تکذیب کرد. اما چندی قبل یک خبرگزاری، در یک اقدام نابخردانه، تصویری از دو جوان فلسطینی را منتشر کرد که در کنار داعشی ها در عراق کشته شده است و هم اینک با پرچم داعش تشییع می شوند که این خبر موجی از شبهات را در ذهن ایرانی ها ایجاد کرد. از این رو از شما میخواهم به طور صریح درباره موضع حماس در قبال جریانات تکفیری در جهان اسلام چیست؟
ما در جنبش مقاومت اسلامی حماس به اسلام معتدل یا همان اسلام سیاسی معتقدیم. ما اسلام میانه رو را قبول داریم که بر پیامبرمان محمد نازل شد. این همان اسلام میانه رو و معتدل است. همان اسلامی که پیامبر درباره آن فرمود: انی بعثت لأتمم مکارم الأخلاق. ببینیم حکمت این حدیث پیامبر چیست؟ پیامبر هنگامی که میفرماید برای کامل کردن مکارم اخلاقی مبعوث شده به این معنا است که ایشان وجود مکارم اخلاقی و اخلاق نیکو و فطرت سلیم در آن جامعه را نفی نمیکند و میفرماید که برای تکمیل آن مبعوث شده است. دین اسلام معتدل همین است و از طرفی خوانده ایم که پیامبر هرگاه میان دو کار مخیر شد، آسان ترین آنها را برگزید و هرگاه بین چند کار مخیر شد، امر میانه را برگزید؛ پس پیامبر آسان میگیرد و سخت گیر نیست، تندرو نیست و این همان دینی است که ما در جنبش حماس به آن ایمان داریم و در جامعه خود نیز بر همین روش عمل میکنیم. من به شما میگویم که افراط و تندروی یک مساله وارداتی به جامعه فلسطین است. ما ملتی درس خوانده هستیم و نسبت تحصیل کرده های ما 95 درصد است که رتبه اول در جهان عرب است. ملت ما ملتی بافرهنگ و آگاه است که مسافرت کرده و درس خوانده و با فرهنگ ملت های دیگر آشنا شده است. تندروی و افراط از بیرون به جامعه ما نفوذ کرده و وارداتی است و ریشه در فرهنگ ما ندارد اما متاسفانه کسانی که در مدارس فکری افراطی درس خوانده اند، نسبت آنها در ملت ما اندک است. البته آنها در جهان عرب و ملت فلسطین وجود دارند و من وجود آنها را انکار نمیکنم که برخی از آنها نیتی خالص دارند و هدف آنها التزام به نصوص است و برخی از آنها هم ساده و سطحی نگر هستند و البته برخی از آنها هم آگاهانه و با برنامه چنین فکری دارند که دسته سوم بسیار کم هستند. شما به درگیری میان حماس و آنها اشاره کردید، البته باید بگویم که ما به دنبال کشتار آنها نیستیم، آنها فرزندان ما هستند اما مشکل ما با آنها این است که ما نمیتوانیم با زبان آنها با آنها سخن بگوییم. آنها در سال 2010 آمدند و خلافت اسلامی را در مسجدی اعلام کردند. ما در آن زمان با قبایل و خانواده ها و پدران و عموها و اجداد این جوانان صحبت کردیم. جوانانی که خیلی جوانان خوبی بودند و ما آنها را دوست داریم اما متاسفانه با روحیه افراطی که دارند نمیتوانند به چیزی جز افراط و تکفیر دیگران فکر کنند و علت آن هم این است که دلیل محکمی برای متهم کردن طرف دیگر ندارند و بزرگ ترین تهمت در فرهنگ آنها تکفیر دیگران است. ما با آنها در این باره صحبت کردیم و آنها خواستند با یکی از شخصیت های حماس صحبت کنند که شخصیتی بزرگ اما جوان بود به نام جبریل الشمالی رحمة الله علیه که فرمانده تیپ شمالی گردان های عزالدین قسام و در جامعه فلسطین شخصیت محترمی بود. ایشان در حالی که دو دست خود را بالا گرفته بود و با خود پرچم سفید به نشانه گفتگو به همراه داشت به طرف آنها رفت اما قبل از اینکه به سالن گفتگو برسد او را کُشتند و به این هم اکتفا نکردند و یکی از آنها کمربند انفجاری خود را در میان جمع برادران ما در اطراف مسجد منفجر کرد و ما هم مجبور شدیم با زبان خودشان با آنها صحبت کنیم گرچه ما هنوز هم معتقدیم تعامل باید به روش گفتگو باشد و در آن لحظه مجبور شدیم با آنها درگیر شویم. اما همان طور که گفتم افراط و تندروی در جامعه فلسطین ریشه دار نیست. آنچه در جامعه فلسطین غالب است دین معتدل و میانه رو است که بر پیامبر عزیز ما محمد نازل شد و این همان دینی است که ما آن را دوست داریم و ما با هرگونه تفکر افراطی و تندرو مخالفیم زیرا افراطیون در واقع دین و هویت ندارند. آنها سطحی نگر هستند و به راحتی از آنها سوء استفاده میشود و نمیتوانند نماینده دین اسلام باشند. مساله دیگر این است که ببینیم نسبت آنها در جمعیت مسلمانان چیست؟ جمعیت مسلمانان همان طور که میدانید یک میلیارد و دویست و پنجاه میلیون نفر است. اما جمعیت اینها چه اندازه است؟ ده میلیون؟ پنجاه میلیون؟ این جمعیت در مقابل جمعیت مسلمانان جهان چیزی نیست که قابل توجه باشد. این شما و ما هستیم که اکثریت جهان اسلام را تشکیل میدهیم و بیش از 80 یا 90 درصد جمعیت جهان اسلام را تشکیل میدهیم. ما چه کاری برای تحقق وحدت و سربلندی اسلام و مبارزه با رژیم صهیونیستی انجام داده ایم؟ ما باید از توقف در بحران خارج شویم تا بتوانیم راه حل آن را تصور کنیم. ما باید ابتدا از این آب راکد و بدبو خارج شویم تا بتوانیم افکار تازه ای برای حل بحران و تحقق وحدت ارائه کنیم.
* درباره تصویر دو جوان فلسطینی که با پرچم داعش تشییع شدند توضیح نمی دهید؟
درباره این تصویر در دو بخش به شما پاسخ میدهم. بخش اول اینکه این تصویر را اگر شما به یک کارشناس فتوشاپ نشان بدهید به شما خواهد گفت که ساختگی و جعلی است و از طرفی محیط تصویر نیز نشان دهنده هویت هیچ کشوری نیست و ممکن است هر کسی در اتاق خودش در هر نقطه ای از جهان آن را ساخته باشد. و به طور قطع نمیتواند صحت داشته باشد. بخش دوم پاسخ این است که ما هرگاه با رژیم صهیونیستی در حال جنگ و مبارزه هستیم، متاسفانه چنین پرسش ها و اتهامات و تصاویری پیدا میشود و اینها مطمئنا فتنه و با هدف دو دستگی و تفرقه میان ما و برادران ما در جمهوری اسلامی و میان شیعه و سنی است. شما هنگامی که با چنین تصویر یا خبری مواجه میشوی با صرف نظر از صحت و عدم صحت آن باید از خودت بپرسی که هدف کسی که این خبر را در این زمان مشخص منتشر کرده چه چیزی میتواند باشد؟ ما ملت فلسطین وقتی برای صرف کردن در این مسایل بی فایده نداریم، مسایلی که فایده ای جز تفرقه و شکست فلسطین و امت اسلام در پی ندارد. ما ملتی هستیم که اسلام معتدل و دین محمد را دوست داریم و در نتیجه افراط و تندروی را نمیپذیریم و در نتیجه از شما هم انتظار میرود با این فتنه ها و اخبار فاسد و غیر واقعی مبارزه کنید. امروز از شما انتظار میرود که به دنبال منابع انتشار این اخبار و تصاویر باشید و اگر با حسن نیت باشد برای آنها مساله را توضیح دهید و به او بگویید که این کار در این زمان ثمری جز فتنه انگیزی ندارد حتی اگر مطلب شما صحیح و واقعی باشد و اگر هم نیت او پاک نباشد که باید با او برخورد قاطع شود زیرا اگر مرتکب این اقدامات ساده باشد میتوان او را درمان کرد اما اگر مغرض باشد باید مجازات شود.
* یکی از موضوعات حساس، مساله سوریه است که ما اصرار به بازخوانی مواضع رهبران حماس در این باره در سه سال گذشته نداریم اما می توان درباره شرایط فعلی گفت و گو کنیم. در مساله سوریه دو دیدگاه وجود دارد: برخی می گویند که بحران سوریه، در ادامه سلسه جنبش هایی است که در مصر و تونس و لیبی رخ داد و هیچگونه توطئه بین المللی در این زمینه وجود ندارد. گروه دیگری می گویند ما قبول داریم که بشار اسد در روش حکومتداری خود اشتباهاتی داشته است و می توانست بهتر از این به مطالبات مردمی توجه کند اما اولا میزان محبوبیت بشار اسد در سوریه بالا بوده است که انتخابات اخیر سوریه نیز آن را تایید کرد ثانیا سطح اعتراضات مردمی به هیچ وجه قابل مقایسه با اعتراضات میلیونی و صدها هزار نفری در مصر نبود و از همه ی اینها گذشته، یک توطئه تمام عیار آمریکایی در سوریه رخ داد که هدف از آن، سرنگونی بشاراسد به عنوان یکی از محورهای مقاومت و تامین آسودگی برای رژیم صهیونیستی بود؛ توطئه ای که در آن تمام رسانه های منطقه ای و بین المللی بسیج شدند و تکفیری ها از حداقل 80 کشور به سوریه آورده شدند و مورد حمایت مالی، تسلیحاتی و رسانه ای قرار گرفتند. آیا شما وجود توطئه آمریکایی در سوریه را قبول دارید؟
اولا من دوست ندارم در مسایل داخلی سوریه دخالت کنم و ان شاء الله مردم سوریه میتوانند مشکلات خود را حل کنند و ان شاء الله خداوند به آنها استقرار و امنیت عنایت کند و سوریه بار دیگر قدرتمند و امن و با ثبات باشد. حال فرض کنیم ما در تفسیر اتفاقات سوریه با هم اختلافاتی داشته باشیم و فرض کنیم علاوه بر تفسیر این بحران در راه حل آن هم با هم اختلاف داشته باشیم. من در این باره به دو نکته اشاره میکنم: اول اینکه ما باید توجه داشته باشیم که بر سر مساله فلسطین با هم اختلاف نداریم. حماس یک جنبش آزادسازی فلسطینی است و در نتیجه در امور داخلی کشورهای دیگر عربی و اسلامی دخالت نمیکند. چرا امروز فلسطین را وارد مسایل داخلی دیگران کنیم که مشکل اصلی جهان اسلام و امت اسلام نیست؟ دشمن اصلی امت اسلام رژیم صهیونیستی است و در نتیجه ما به عنوان فلسطینی سعی میکنیم از تکرار اشتباهات برخی سران خود در گذشته فاصله بگیریم. مانند اشتباه یاسر عرفات رحمة الله علیه هنگامی که در بحران میان عراق و کویت دخالت کرد و این دخالت بر مردم فلسطین و آینده آنها تاثیر گذاشت در حالی که در آن زمان ما در حماس موضع متفاوتی داشتیم. ما با اشغال کویت مخالف بودیم و با حضور نیروهای آمریکایی در منطقه هم مخالف بودیم زیرا نمیتوانیم با دخالت بیگانگان در هیچ کشوری موافقت کنیم. ما همین موضع را درباره سوریه هم داریم به اینکه با حل سوری سوری موافقیم و با دخالت نظامی خارجی در سوریه مخالف هستیم.
با وجود این امروز از ما انتظار دارند در بحران سوریه موضع واضح تری اتخاذ کنیم تا به هر نحوی ما را هم وارد بحران سوریه کنند. ما و جمهوری اسلامی ایران بر سر مساله فلسطین توافق داریم و هیچ نیازی نیست که فلسطین را وارد بحران های خارجی و غیر فلسطینی کنید. مساله دیگر این است که ما و جمهوری اسلامی ایران دوست نیستیم بلکه شریک هستیم و من این را همیشه تکرار میکنم. مقتضای امر این است که به همدیگر تهمت نزنیم و نگوییم که تو خائن و فریبکار هستی و من را در میدان تنها گذاشتی. چرا این حرفها را در رسانه و این طرف و آن طرف مطرح میکنیم؟ ما در بحران سوریه از سوی رسانه ها و نخبگان مظلوم واقع شدیم در حالی که تعامل منصفانه و عادلانه ای با این بحران داشتیم، تعاملی که مبتنی بر عدم دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر عرب و مسلمان بود. من از شما میخواهم هر شبهه و شایعه ای که درباره حماس میشنوید پیش از آنکه آن را منتشر کنید از دفتر حماس تحقیق کنید و اگر هم فکر میکنید دفتر حماس به نفع خودش سخن میگوید به شما آدرس میدهیم که در جهان عرب درباره موضع ما تحقیق کنید. ما فرشته نیستیم و ممکن است مانند هر کس دیگری اشتباه کنیم اما با صداقت تمام به شما میگویم که ما بر این باوریم بزرگ ترین خطر برای جهان اسلام و فلسطین رژیم صهیونیستی است و هدف از این شایعات و اتهامات چیزی نیست مگر ایجاد تفرقه و دو دستگی میان شیعه و سنی و میان ایران و جهان عرب. من امروز از شما به عنوان علما و طلاب میخواهم درباره هر خبری که میشنوید تحقیق کنید. شما عالم و طلبه هستید و روش علمی برای تحقیق دارید و نباید هر خبری را از رسانه ها باور کنید، باید از منابع درست تحقیق کنید. شما نباید فلسطین را وارد بحران های داخلی و دسته بندی های سیاسی کنید. فلسطین بزرگ تر از اینها است. ممکن است ما موضعی داشته باشیم که مورد پسند شما نباشد و اعتراضی نسبت به آن داشته باشید.
* بسیارخوب اما به هر حال شما به عنوان فردی که ناظر اتفاقات بین المللی است، آیا به توطئه آمریکایی در سوریه معتقد هستید یا خیر؟ زیر برخی اصرار دارند که مساله سوریه را یه مساله داخلی معرفی کنند.
بردار من کسی که فکر کند رژیم صهیونیستی و استکبار جهانی به دنبال بزرگی و آقایی و استقلال مسلمانان و امت اسلام هستند چنین شخصی ساده و غیر واقع بین است. من از شما میپرسم که ما به عنوان محور مقاومت چه برنامه ای برای حل بحران های خود از جمله بحران سوریه داریم؟ متاسفانه ما فقط اختلافات سیاسی خود را زیاد میکنیم و حزب الله و حماس و غیره را متهم میکنیم در حالی که ما باید با هم بنشینیم و چاره ای بیندیشیم. ما امروز در پیدا کردن راه حلی برای حل بحران های خود شکست خورده ایم تا جایی که یک قدرت استکباری به نام آمریکا آمده تا بحران های منطقه را به سود خود حل کند و شما مطمئن باشید که اگر آمریکا دخالت کند راه حل او نه به سود سوریه خواهد بود نه به سود ایران و نه حزب الله و... آمریکا قدرت ظالمی است که خیر و صلاح امت اسلام را نمیخواهد. آنها شبانه روز علیه امت اسلام توطئه میکنند، علیه مصر، علیه سوریه، علیه یمن، علیه سودان. کسی که فکر میکند آمریکا به دنبال استقلال امت اسلام است انسانی جاهل است. آمریکا و رژیم صهیونیستی فقط میخواهند ما پیرو آنها باشیم و برای آنها کرنش کنیم. نتیجه این است که در نهایت ما ضرر میکنیم. ما به عنوان امت اسلام ضرر میکنیم و میان ما فاصله ایجاد میشود و به همدیگر دشنام میدهیم. امروز از همه ما انتظار میرود که در راستای وحدت گام برداریم و راه حلی برای وحدت بیابیم، زیرا این جای خالی باید پر شود و اگر ما آن را با خیر و صلاح پر نکنیم، قدرت های غربی و رژیم صهیونیستی آن را با معیارهای خود پر خواهند کرد.
* دو شیطنت رسانه ای در خصوص فلسطین به چشم می خورد. از طرفی برخی رسانه ها اعلام می کنند که هدف ایران از حمایت مردم فلسطین، دغدغه های مذهبی و یا تامین منافع خودش است که رویکرد جمهوری اسلامی ایران کاملا این موضوع را نفی می کند. زیرا اولا همانطور که عرض شد و می دانید، اهتمام ایران به وحدت اسلامی، جدی است و گام های عملی در این زمینه برداشته است و ثانیا در خصوص منافع، امام خمینی، قبل از اینکه اساسا جمهوری اسلامی شکل بگیرد تا منافعی بخواهد برای آن تعریف شود، عَلم حمایت از فلسطین را برداشت و بعد از شکل گیری جمهوری اسلامی هم در این راه، از پذیرش هر نوع تحریم و تهدید بین المللی و حتی در میادین ورزشی ابایی نداشته است. اگر ما به دنبال امنیت و رفاع ظاهری بودیم، شاید دست برداشتن از دشمنی با رژیم صهیونیستی به جهاتی برای ما فایده ظاهری داشت کما اینکه در بسیاری از مواقع، طرف های غربی، برداشتن تحریم ها را منوط به رفع خصومت با رژیم صهیونیستی دانسته اند. حضرت آیت الله خامنه ای نیز با پذیرش این احتمال که ممکن است این حرف، تبعات و فشارهای بین المللی را در پیش داشته باشد، در خطبه های نماز جمعه به صراحت اعلام کرد که ما از هر گروهی که در برابر رژیم صهیونیستی بایستد حمایت می کنیم. بنابراین حمایت از فلسطین، یک مساله آرمانی برای ملت ایران است و مساله ای استراتژیک در راستای حمایت از مسلمانان ومظلومان جهان و دفع متجاوز به شمار می رود. دیدگاه شما در این باره چیست؟
مطمئنا من تردیدی ندارم که نخبگان دینی ایران و رهبران اسلامی ایران واقعا عضوی از امت اسلام هستند و همچنین در ایدئولوژی ایران در حمایت از فلسطین نیز تردیدی ندارم. و در اوایل مصاحبه، درباره نظر امام خمینی درباره حمایت از فلسطین به تفصیل صحبت کردم در عین حال حتی اگر کشوری به دلیل حمایت از مرزها و امنیت اش، به مقابله با رژیم صهیونیستی بپردازد، این نیز اشکال ندارد.
* دومین شیطنت رسانه ای این است که برخی رسانه ها به اشتباه اعلام می کنند که بسیاری از فلسطینی ها از نواصب هستند در حالی نشانه های فراوانی در حال و گذشته ی فلسطین و فلسطینیان وجود دارد که آنها محب اهل بیت علیهم السلام هستند. در این باره می خواستم برای مخاطبین توضیح دهید که اساسا محبت اهل بیت علیهم السلام نزد فلسطینی ها چگونه است و چه نشانه ها و نمادهایی ردر این زمینه وجود دارد؟
من تعدادی فایل ویدئویی برای شما تهیه کرده ام که ان شاء الله به شما تقدیم میکنم که درباره مراقد اهل بیت در غزه و محبت ما نسبت به اهل بیت علیهم السلام است. مساله این نواصب یک فتنه است و زمان انتشار این شایعه نیز همین را نشان میدهد که یک فتنه است. ما اهل بیت علیهم السلام را دوست داریم و پیروزی های خود را مدیون امام علی و امام حسن و امام حسین هستیم و فرزندان خود را به نام های آنها نامگذاری میکنیم. در جنگ اخیر بود که مدرسه ابوذرغفاری و خانه های جنوب مسجد علی بن ابی طالب بمباران شد. مرقد هاشم نیز در غزه است که در آن نماز اقامه میشود. البته من نمیخواهم در اینجا به سخنان شهید مطهری و مقام معظم رهبری در ردّ این شایعات اشاره کنم که خود شما میتوانید مراجعه کنید. اما شایعاتی در این زمینه وجود دارد که بی اساس است و واقعیت ندارد و برای اثبات فتنه بودن این شایعات همین بس که در این زمان منتشر میشود. مثلا اخیرا جوانی16 ساله به نام محمد حسین ابوخضیر توسط شهرک نشینان صهیونیست سوزانده شد، چگونه میتوان گفت که پدر این شخص دشمن اهل بیت بوده و بعد نام فرزند خود را "محمد حسین" گذاشته است؟ و این مثال ها زیاد است و این خیلی بد است که امروز مجاهدان فلسطینی با رژیم صهیونیستی در جنگ باشند و جان خود را در کف دست گرفته و از امت اسلام دفاع کنند و آنگاه ما تردید افکنی کنیم. اینها عقده های افراد شکست خورده و منافق است برای متهم ساختن فلسطین و منصرف ساختن جمهوری اسلامی و مقاومت از جهت گیری درست و صحیح خود و ایجاد اختلاف و فتنه میان طرفین. اینها مردم ما را اذیت میکند. ما شهید میدهیم و نام های حسین و علی و ابوعلی و ابوحسن داریم و بعد متهم به ناصبی بودن می شویم؟ این برای ما قابل قبول نیست.
* شنیده ام که امام شافعی هم متولد غزه است.
بله محل تولد ایشان غزه است و شعر مشهوری در محبت اهل بیت دارد که
إن كان رفضا حب آل محمد فليشهد الثقلان أني رافضي
اگر محبت آل پيامبر، نشانه رفض باشد، تمام جن و إنس شهادت بدهند كه من ، رافضي هستم.
گفت و گو: حسن صدرایی عارف