سینمای تاریخی – مذهبی در کشور ما رونق ندارد، درصورتیکه این شکل از فیلمسازی در بسیاری از کشورهای صاحب سینما یکی از گونههای پر مخاطب محسوب میشود، درباره چرایی این موضوع تا به حال بحثهای مختلفی پیش آمده است مهمترین آن را باید در بحث سخت افزاری جستجو کرد.
هنوز در کشور شهرک سینمایی نداریم که بتوان در آن فیلمهای تاریخی را تهیه کرد. برای همین، هر کاری در این زمینه میخواهد تولید شود در ابتدا باید دکور سازی شود تا بتوان فیلم مورد نظر را تهیه نمود. این مسئله برای فیلمهای سینمایی هزینههای بالایی دارد؛ مسئله ای بخش خصوصی به هیچ وجه قادر به پرداخت آن نیست و مراکر دولتی نیز کمتر اشتیاقی به سرمایهگذاری در این عرصه دارند.
در این میان فیلمهایی نظیر «سفیر» و «روز واقعه» که هر کدام بیش از 20 سال از تولیدشان میگذرد را باید استتثنا دانست، زیرا آنها تنها به عنوان یک جرقه در سینما ما شکل گرفت، البته فیلمهایی نظیر «راه بهشت» یا «فردا روز دیگری است» هم تولید شد، هر چند اگر ساخته نمیشد، اقدامی پسندیدهتر بود، چون به لحاظ کیفی به آن اندازه ضعیف بودند که حتی نتوانستند نیمی از هزینه هایی را که برای ساختش صرف شده تامین کنند.
اما بحث این یادداشت به این موضوع بر نمیگردد که چرا ما در زمینه سخت افزار فیلمهای تاریخی – دینی تا این حد ضعیف هستیم، بلکه به این مربوط میشود وقتی میخواهیم در این زمینه فعالیت کنیم چرا سعی نمیکنیم از تمام دادههای موجود اطلاعاتی برای بالا بردن کیفیت کار بهره ببریم.
*بعد فنی رستاخیز قابل دفاع
توضیحات بالا مقدمهای بود تا به فیلم «رستاخیز» بپردازیم. این کار توانست در جشنواره سیودوم فیلم فجر سیمرغهای متعددی را به خود اختصاص دهد، اما از همان زمان انتقادات وسیعی را به خود اختصاص داد. انتقاداتی که عمدتا به بحثهای مفهومی فیلم مربوط میشد، هرچند یک یا دو نکته منفی هم در بحث کارهای فنی به ویژه جلوههای ویژه این فیلم وجود دارد که به آن اشاره خواهیم کرد.
ابتدا میخواهیم به نقاط قوت این کار بپردازیم. هر کسی که سینما را بشناسد و با قواعد تئوریک آن آشنا باشد میداند به لحاظ ساختاری فیلم «رستاخیز» دارای کمترین نقص فنی است. این امتیازات از فیلمبرداری، کارگردانی شروع شده و به دیگر بخشهای فنی تعمیم پیدا میکند. تنها ضعف فنی این کار از نگاه نگارنده به دو موضوع بر میگردد. ابتدا اینکه انتخاب بازیگران درباره برخی نقشها خوب نبود؛ دیگر اینکه صحنههای نبرد فیلم به هیچ وجه خوب از کار در نیامده است.
دو ضعف ذکر شده وقتی نمود بیشتری پیدا میکند که بخواهیم آنها را با کاری چون «مختارنامه» قیاس کنیم. «مختارنامه» با وجود اینکه سریال تلویزیونی بود، اما انتخابهای درستی در زمینه بازیگر داشت، چراکه داوود میرباقری به خوبی این حوزه را میشناخت، برای همین بهترین انتخابها را داشت، اما احمدرضا درویش که از بهترین فیلمسازان کشورمان است تا به امروز کار تاریخی نکرده است. برای همین در برخی انتخابهای خود نتوانسته موفق باشد.
حسن پورشیرازی در نقش عمر سعد، انوش معظمی در نقش شمر، پوریا پور سرخ در نقش پسر عمر سعد، بابک حمیدیان در نقش عبیدالله و چند نقش دیگر از جمله این انتخابهای بد هستند. هرچند انتخاب فرهاد قائمیان و آرش آصفی را باید جز بهترین انتخابهای درویش دانست.
*دو ایراد اساسی
جدا از بحث بازیگری درخصوص صحنههای جنگ هم میتوان نقدهایی را به کار وارد کرد. این انتقادات از صحنه نحوه شهادت حضرت علی اصغر (ع) و شهادت حر وجود داشته، تا نبرد حضرت ابوالفضل (ع) ادامه پیدا میکند. به ویژه اینکه وقتی یکی از این بخشها را کنار صحنههای جنگ مختارنامه بگذاریم به خوبی متوجه این ضعفها خواهیم شد.
کافیست به یاد بیاورید، صحنه نبرد مختار را در قسمت پایانی یا نحوه جنگیدن زهیر بن قین یا وهب نصرانی. این توضیحات نشان میدهد که در کنار احمد رضا درویش، متخصص و کارشناس خبره ای چون «مختارنامه» قرار نداشته تا بتواند کار را به درستی هدایت کند با وجود این، دیگر بخشهای فنی فیلم انصافا از استانداردهای سینمای ایران بالاتر بوده و نمی توان از آنها خیلی ایراد گرفت.
آنچه مطرح شد به موضوعات فنی فیلم بر می گردد که مطمئنا باعث توقیف فیلم نمیشود، زیرا هر فیلمسازی در کار خود نقاط ضعف و قوتی دارد، اما در بحث معنایی کار است که اکثرا با آن مشکل دارند به ویژه اینکه این فیلم به حماسهای که برای شیعیان جهان اهمیت فراوانی دارد، می پردازد، برای همین است حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری مکررا نسبت به اهمیت عاشورا تاکید داشتند، اما این فیلم نتوانست انتظاری که از آن میرفته، را تامین کند.
*یک آسیب جدی در بعُد مفهوم
از یکی از آسیبهای جدی فیلم در حوزه معنا، روایتی است که برای فیلم انتخاب شده و آنهم روایت عاشقانه ای بُکیر (شخصیت اصلی فیلم و پسر حر) با یک دختر است و به نحوی اینگونه به بیننده تلقی میشود که حاصل این عشق باعث ارتباط وی با امام حسین (ع) شد در صورتیکه عشق به حضرت ابا عبدالله را نمیتوان با موضوعات زمینی تقلیل درجه داد، البته کارگردان در اکران عمومی تمام آن صحنهها را در آورده، اما آنهایی که فیلم را در شکل کامل دیدهاند از این نوع برداشت به شدت ناراحت هستند. درضمن روایتی که در مقتلها از صحنههای نبرد عاشورا شده در این فیلم به درستی ترسیم نگردیده است. این اتفاق را درباره نحوه شهادت حضرت علی اصغر (ع) میشود به روشنی مشاهده کرد.
*راهکار جبران چهره پردازی حضرت عباس(ع)
اما موضوع اصلی تصویرگری حضرت عباس (ع) در فیلم مربوط میشود که بسیاری از جمله برخی از علما را آزرده خاطر کرده است. در این میان کارگردان بیان کرده از استفتاء مرجع تقلید خود برای این امر استفاده کرده است، اما همه میدانیم حضرت ابوالفضل (ع) چه جایگاهی در جهان شیعه دارد، برای همین نباید با ترسیم چهره حضرت قمر بنی هاشم، قداست چهره ایشان را از بین برد. پس بهتر بود کارگردان چهره ایشان را نورانی میکرد. این اتفاق در سریالهای تلویزیونی روی داده و به هیچ وجه به کیفیت هم آسیب نرسانده، بنابراین چه اصراری بوده تا کارگردان با تصویر سازی حضرت ابوالفضل(ع) بخواهد عده کثیری از شیعیان را آزرده خاطر کند؟
انتقادات دیگری نیز درباره بحثهای مفهومی فیلم مطرح است که هر کدام در جای خود دارای اهمیت است. برای همین چه خوب بود احمدرضا درویش که جانباز جنگ بوده و بردار دو شهید است، قبل از ساخت چنین کاری، تحقیقات بیشتری میکرد و با مراجع تقلید به گفتوگو مینشست تا امروز شاهد این نباشیم، فیلمی که محوریت آن عاشوراست، در کشور اسلامی ایران مجوز اکران نگیرد.
*سخنی با مسئولان وزارت ارشاد
ناگفته نماند در این بین باید نقدی بر سازوکار معاونت سینمایی وزارت ارشاد اسلامی نیز برای صدور مجوز فیلم داشته باشیم.
وقتی قانون، تکلیف کار هنر هفتم را به این وزارتخانه محول کرده است، فرایند صدور مجوز مخصوصا برای فیلم هایی که به شعائر دینی مربوط شود باید به گونه ای باشد که کارشناسان فن همه حساسیت ها را پیش بینی نموده و در مراحل صدور، ایرادات فاحش و اساسی هر فیلمی را قبل از اکران مرتفع نماید.
باید پذیرفت توجیه ندارد مسئولان مربوطه فیلمی که این همه هزینه برای آن شده است را بدون در نظر گرفتن ساسیت و واکنش های جامعه دینی و مذهبی معرض دید مخاطبان قرار دهند.
چه خوب بود معاونت سینمای وزارت ارشاد با دقت هر چه بیشتر یکبار برای همیشه همه اضلاع کار را مطالعه میکرد و ایرادات مفهومی را به تهیه کنندگان گوشزد مینمود.
این توقع از وزارت ارشاد میرود با گونه شناسی مخاطبان و بهره مندی از بهترین کارشناسان تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هیج گاه مجوز فیلمی را که احتمال میدهد احساسات جامعه را بر میانگیزد ندهد.