پنجشنبه ۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۲
سرگذشت عالم سنی که در دفاع از امیرالمومنین(ع) به شهادت رسید

حوزه / نسایی در آخر عمر خویش از مصر به دمشق رفت؛ در آنجا از او در مورد معاویه و فضیلت‌های او سؤال کردند؛ پس گفت: آیا به این که او را هم شان علی دانستید راضی نشدید، حال می‌خواهید او را از علی(ع) برتر کنید؟ پس آن‌قدر به او زدند تا او را از مسجد بیرون کردند؛ او را به رمله یا مکه بردند و در آنجا به خاطر شدت جراحات از دنیا رفت.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» به مناسبت فرارسیدن عید سعید غدیرخم در گفتگو با حجت‌الاسلام و المسلمین محمود نجاریان معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی استان قم به واکاوی حقیقت غدیر و لزوم بازگشت جامعه اسلامی به فرهنگ غدیر پرداخته است.

اشاره:

در ماجرای غدیر، حقایق بسیاری نهفته است. صورت قضیه این است که برای جامعه  نو پای اسلامی در آن روز، که در حدود ده سال از پیروزی اسلام و تشکیل آن جامعه گذشته بود، نبی مکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم، موضوع حکومت و امامت را با همان معنای وسیعی که دارد حل می‌کردند و در غدیر خم و در بازگشت از حج، امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام را به جانشینی خود نصب می‌فرمودند. خود همین ظاهر قضیه، البته بسیار مهم است و برای کسانی که در مسائل یک جامعه  انقلابی، اهل تحقیق و تدبر باشند، یک تدبیر الهی است. ولی ماورای این ظاهر، حقایق بزرگی وجود دارد که اگر امت و جامعه  اسلامی به آن نکات برجسته توجه کند، خط و راه زندگی روشن خواهد شد. اساساً اگر در قضیه غدیر، عموم مسلمین چه شیعیان که این قضیه را قضیه  امامت و ولایت می‌دانند و چه غیر شیعیان که اصل قضیه را قبول دارند، اما برداشت آن‌ها از این موضوع، امامت و ولایت نیست بیشتر توجه خودشان را امروز متوجه و متمرکز به نکاتی کنند که در قضیه غدیر است، برای مصالح مسلمین دستاوردهای زیادی خواهد داشت، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم30/ 03/ 1371»

آیا پیامبر عظیم‌الشأن در عید غدیر دفعتاً اقدام به معرفی امیرالمؤمنین نموده است یا اینکه بحث از گذشته ها مورد توجه بوده است؟

اصلی را که همه ما باید موردتوجه قرار بدهیم فرمایش حضرت حق‌تعالی در قرآن کریم هست که فرمود: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ؛ سوره مائده آیه مبارکه (67)»

این آیه از درر آیات قرآن کریم است که در بحث ولایت امیرالمؤمنین جایگاه تاجگذاری را دارد. همان‌طوری که اشاره کردید یک سؤال اساسی در اینجا مطرح می‌شود که آیا پیامبر عظیم‌الشأن در عید غدیر دفعتاً اقدام به معرفی امیرالمؤمنین نموده است یا اینکه بحث مسبوق به سابقه است؟باید گفت که اگر سیری در تاریخ اسلام داشته باشیم خواهیم دید که پیامبر اکرم درجاهای متعدد نسبت به معرفی امیرالمؤمنین و جانشینی و وصایت حضرت تعابیر عجیبی را بیان کرده‌اند.

آیا در منابع اهل سنت نیز به این مهم اشاره‌ شده است و به فضائل حضرت پرداخته‌اند؟

 بله در منابع اهل سنت نیز فراوان به فضائل امیر المومنین اشاره ‌شده است به‌عنوان نمونه نسائی که یکی از بزرگان اهل سنت است و کتاب «سنن» وی جزء یکی از صحاح سته به شمار می‌رود، المزی در ترجمه کتاب وی می‌گوید: «او قاضی، حافظ، صاحب کتاب سنن، یکی از پیشوایان برجسته و حافظان استوار و بزرگان مشهور است؛ ابو الحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی، تهذیب الکمال، موسسه الرساله، بیروت، ۱۴۰۰ ه.ق، الطبعه الاولی، تحقیق: د. بشار عواد معروف» داستان زیبایی را نقل می‌کند و می‌گوید: من به شام رفتم و دیدم معاویه فضای فرهنگی شام را علیه امیرالمؤمنین آلوده کرده و تبلیغات مسمومی را علیه ایشان به راه انداخته است. من دیدم حق امیرالمؤمنین نادیده گرفته‌شده است و ما بدیلی برای امیرالمؤمنین نداریم. بنابراین اقدام به نوشتن کتابی در فضائل امیرالمؤمنین تحت عنوان "خصائص امیر المومنین" می‌کند که بسیار جالب است، نوشتن همین کتاب منجر به کشته شدن نسائی شد.

علامه ابن جوزی و بسیاری دیگر از بزرگان اهل تسنن در سبب کشته شدن نسائی می‌گویند:

«إنّ النسائی خرج من مصر فی آخر عمره إلی دمشق، فسئل بها عن معاویة وما جاء فی فضائله! فقال: لا یرضی رأساً برأس حتی یفضل! فما زالوا یدفعون فی خصیتیه حتی أخرج من المسجد وحمل إلی الرملة أو مکة فتوفی بها؛ المنتظم، ج 6، ص 131 و تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج 2، ص 700 و سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج 14، ص 132 و تهذیب الکمال، مزی، ج 1، ص 132»

نسایی در آخر عمر خویش از مصر به دمشق رفت؛ در آنجا از او در مورد معاویه و فضیلت‌های او سؤال کردند؛ پس گفت: آیا به این که او را هم شان علی دانستید راضی نشدید، حال می‌خواهید او را از علی(ع) برتر کنید؟ پس آن‌قدر به او زدند تا او را از مسجد بیرون کردند؛ او را به رمله یا مکه بردند و در آنجا به خاطر شدت جراحات از دنیا رفت.

وقتی نسائی این کتاب را می‌نویسد احادیث و فضایل امیرالمؤمنین که پیامبر(ص) درباره شخصیت ایشان نقل کرده است و ویژگیهای خاص ایشان را که می‌نویسد بین مردم پخش می‌شود عمال مربوط به دستگاه حاکم معاویه به سراغ نسائی می‌آیند و از او می‌خواهند که در فضایل معاویه هم مانند فضایل امیرالمؤمنین کتابی بنویسد نسائی می‌گوید: اولاً معاویه فضیلتی ندارد. ثانیاً من یک روایت از معاویه می‌دانم و آن اینکه روزی پیامبر اکرم(ص) نشسته بودند و معاویه در حال غذا خوردن بود. پیامبر معاویه را برای کاری که لازم بود صدا زدند دفعه اول که صدا زدند معاویه جواب نداد. دفعه دوم او را صدا زدند و معاویه جواب نداد بار سوم که پیامبر او را صدا زدند و معاویه جواب نداد، ناراحت شدند و فرمودند خداوند هیچگاه شکم تو را سیر از غذا و طعام نکند. معاویه هم به این نفرین پیامبر مبتلا شد. نسائی می‌گوید من فقط این روایت را در مورد معاویه می‌دانم که نه تنها فضیلت نیست بلکه رذیلتی درباره او هست. در کتب اهل سنت و بخصوص نسائی و سنن ابن ماجه و سنن ابن داود کتابی تحت عنوان فضائل الخمسه عن صحاح السته می‌باشد که کتاب بسیار زیبایی است و فضایل اهل بیت را از مجموع کتاب‌های اهل سنت استخراج کرده است.

اجمالاً این قضیه مسبوق به سابقه بوده است و درجاهای متعدد پیامبر اکرم امیرالمؤمنین را معرفی کرده‌اند و دلائل بسیاری در دست است که پیامبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) را به‌عنوان جانشین و خلیفة بلافصل بعد از خود معرّفی نموده است. و از آن جمله می‌توان به حدیث «الانذار فی یوم الدار» و حدیث «ثقلین» و حدیث «منزلت» و … اشاره نمود و این معنا در منابع اهل سنت به فور یافت می‌شود، فرزند مرحوم علامه امینی نقل می‌کنند پدرم برای نوشتن الغدیر صد هزار جلد کتاب را تورق کرده‌اند و ده هزار جلد را از بای بسم‌الله تا تای تمت خوانده‌اند و از عصاره این صدهزار جلد کتاب الغدیر نوشته شده است. پشتوانه الغدیر صد هزار جلد کتاب است. ما از این صد هزار جلد کتاب و ده هزار جلد کتاب الغدیر را داریم. آن موقع اینطور نبود که منابع در اینترنت موجود باشد و کتابخانه‌ها و راه‌ها در دسترس باشند بخصوص که منابع اهل سنت در دسترس نبود واین مطالب جزو اسرار اهل سنت بود که آن‌ها اسرارشان را در اختیار کسی قرار نمی‌دهند اما ببینید میر حامد حسین چه زحماتی کشیده است مرحوم علامه امینی می‌فرمایند از معجزات امیرالمؤمنین این بود که هر وقت من قلم دست گرفتم تا کتاب الغدیر را بنویسم کانه امیرالمؤمنین املاء و انشاء می‌کنند تا من بنویسم کتابی که به برکت املاء و انشاء امیرالمؤمنین نوشته شده است حتی در حوزه‌های علمی شیعی و طلاب جوان ما توفیق نداریم و کم نصیب هستیم و به‌عنوان یک کتاب درسی باید غدیر شناسی در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها به‌عنوان بزرگ‌ترین کرسی‌های درسی باشد که متأسفانه بعد از گذشت سال‌ها از پیروزی انقلاب هنوز دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه تحقیقات باید و شاید از زندگی به سبک امیرالمؤمنین را نتوانسته‌اند ارائه بدهند و باید از محضر امیرالمؤمنین عذرخواهی کنیم.

آیا امیر المومنین و سبک زندگی حضرت آنگونه که باید معرفی شده است؟

امروزه فضای مجازی و رسانه‌ها و تلویزیون در اختیار ما هست اما کاری آنچنانی صورت نمی گیرد یک کار به‌عنوان سریال امیرالمؤمنین انجام شد که یک میلیارد بیننده داشت و اگر هنرمندان ما بجای این فضایی که ایجاد شده است و فیلم‌هایی که با پول‌های کلان در کشور ساخته می‌شود زندگی به سبک حضرت زهرا و علی(ع) را به نمایش بگذارند و هنرمندان ما زیبایی‌ها و لطافت‌های زندگی امیرالمؤمنین را به تصویر بکشند که امیرالمؤمنین فرمود وقتی من به منزل آمدم دیدم آن‌قدر زهرای اطهر منزل را جارو کرده و گندم را با دسداس آسیاب کرده که جای آن‌ها به دست زهرای اطهر مانده است یا زندگی زهرای اطهر را اگر امروزه برای جوانانمان بیان کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ اینکه بگوییم حتی نیمی از اتاقشان مفروش نبوده یا ظرف آب کشی آن‌ها چه بوده یا اینکه امیرالمؤمنین حتی نزد یهودی کار می‌کردند که بخشی از مخارج زندگی را تأمین کنند اینگونه می‌توانیم فرهنگ کار و وجدان کاری را که امیرالمؤمنین(ع) برای ما آماده کرده‌اند را بیان کنیم. کارها را مانند امیرالمؤمنین به طور جدی انجام بدهیم. اگر سبک غدیر را در جامعه برقرار می‌کردیم دیگر در جامعه فقیری نبود و زندگی به سبک کمیته امداد در جامعه وجود نداشت چراکه به این صورت عده ای فقط زنده هستند واین کمک‌ها زندگی آن‌ها را تأمین نمی‌کند.

 مقام معظم رهبری در سفری که به استان خراسان داشتند زندگی به سبک اهل بیت(ع) را مورد تأکید قرار داده و بیست و یک نکته را بیان کردند و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی ما نسبت به این مرام نشأت گرفته از زندگی امیرالمؤمنین به راحتی گذر کردند و آن دغدغه مقام معظم رهبری انجام نشد.

پیام غدیر چیست؟

پیامبر اکرم (ص)در روز غدیر می‌خواهند بگویند هر کس که می‌خواهد سعادت دنیایی و اخروی داشته باشد باید غدیر را ملاک قرار دهد. آیا اعتقاد غدیری داریم؟ اعتقاد منهای غدیر از پیامبر(ص) و قرآن جداست، اگر بخواهیم قرآن را معنا کنیم بدون علی نمی‌شود.

اینکه جامعه مسلمین امروزه گرفتار داعش و جریان‌های تکفیری شده است به خاطر دوری از حقیقت غدیر است، امیرالمؤمنین هرگز اجازه نمی‌دهند که گردی بر ناموس مسلمانی بنشیند؛ وقتی خبر تعرض به زنی یهودی که در ذمه اسلام بود به حضرت رسید حضرت فرمودند: اگر مسلمانی بعد از این از تأسف بمیرد، نباید سرزنش شود، بلکه سزاوار مسلمان است که از چنین غصه‌ای بمیرد.

 لقد بلغنی أنّ الرجل منهم کان یدخل علی المرأة المسلمة و الأخری المعاهدة، فینتزع حجلها و قلب‌ها و قلائدها و رعاثها، ما تمتنع منه الّا بالاسترجاع و الاسترحام، ثمّ انصرفوا وافرین، ما نال رجلا منهم کلم و لا أریق لهم دم. فلو أنّ امرءا مسلماً مات من بعد هذا اسفا، ما کان به ملوما، بل کان به عندی جدیرا، نهج البلاغه»/ 95؛ عبده 1/ 65- 64».

ترجمه: به من خبر رسیده است که مردی از آنان (لشکریان متجاوز معاویه، به فرماندهی سفیان بن عوف غامدی) بر زنی مسلمان یا در ذمه اسلام وارد می‌شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره او را به زور می‌ستانده، و هیچ مانعی برای این کار جز گریه و زاری و ترحم خواهی نمی‌دیده است. بدین گونه آن سپاه با اموال بسیار بازگشتند، در حالی که هیچ یک از ایشان زخمی ندید و خونی از ایشان نریخت. اگر مسلمانی بعد از این از تأسف بمیرد، نباید سرزنش شود، بلکه سزاوار مسلمان است که از چنین غصه‌ای بمیرد...

اگر فرهنگ غدیر در جامعه فراگیر بشود دیگر گرسنه ای باقی نخواهد ماند کما اینکه حضرت فرمودند:

لو شئت لاهتدیت الطریق الی مصفّی هذا العسل، و لباب هذا القمح، و نسائج هذا القزّ، و لکن هیهات أن یغلبنی هوای و یقودنی جشعی الی تخیر الأطعمة، و لعلّ بالحجاز او الیمامة من لا طمع له فی القرص و لا عهد له بالشّبع! او أبیت مبطانا و حولی بطون غرثی و أکباد حرّی، أو أکون کما قال القائل:و حسبک داء أن تبیت ببطنة***و حولک أکباد تحنّ الی القدّ

 أ أقنع من نفسی بأن یقال امیرالمؤمنین، و لا أشارکهم فی مکاره الدهر، او أکون أسوة لهم فی جشوبة العیش؟، نهج البلاغه»/ 971؛ عبده 3/ 81- 80»

اگر می‌خواستم به پالوده این عسل، و مغز این گندم، و بافته‌های این ابریشم راه می‌یافتم، ولی هیهات که هوای نفس بتواند بر من پیروز شود، و شدت حرص مرا به گزیدن خوراک‌ها برانگیزد، در حالی که شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که امید به قرص نانی نداشته باشد، و هیچ گاه یک شکم سیر غذا نخورده باشد! هیهات که من با شکم سیر بخوابم و در پیرامون من شکم‌هایی گرسنه و جگرهایی تشنه دیده شود، یا چنان باشم که شاعر گفته است:

و حسبک داء ان تبیت ببطنة و حولک اکباد تحنّ إلی القدّ

 این درد برای تو بس که شب‌هنگام با شکم پر بخوابی، درصورتی‌که در پیرامون تو جگرسوختگانی بسر برند در آرزوی دیدن کاسه‌ای! آیا باید تنها به این خرسند باشم که مرا امیرالمؤمنین بخوانند، و در تلخی‌های روزگار شریک مردم نباشم، و در تحمل خشونت زندگی نتوانم برای مردم نمونه باشم؟.

اما کسانی که از غدیر جدا شدند فتوایی صادر می‌کنند که نه شرع و نه عقل به آن حکم نمی‌کند ومنشأ این فتوا مشخص نیست و غیرت هیچ مسلمانی اجازه نمی‌دهد که ناموس خود را در اختیار دیگران قرار بدهد و زنا و گناهان زشتی که قرآن آن‌قدر آن را سخیف بیان کرده است و کاری که در لسان پیامبر آن‌قدر سخیف بیان‌شده است انجام پذیرد اما کسانی که از غدیر و حقیقت آن دورافتاده‌اند آن را به‌عنوان جهاد نکاح مطرح کردند و ای‌کاش به این بسنده می‌کردند برای اینکه این عمل زشت و شنیع خود را درست جلوه بدهند فتواهای زشت‌تر بعدی را بیان می‌کنند این‌ها به این دلیل است که از غدیر جداشده‌اند و غدیر را نفهمیده‌اند و راهی را که پیامبر به‌عنوان استمرار راه انبیا بیان کرده‌اند نفهمیده‌اند و چنانچه ما بخواهیم اسلام ناب را بفهمیم بدون غدیر ممکن نیست جالب اینجاست که بسیاری از بزرگان اهل سنت همین راهی را که غدیر برای ما روشن کرده است را پذیرفته‌اند و بسیاری از آن‌ها برای دفاع از غدیر جان خود را ازدست‌داده و به شهادت رسیده‌اند و کتاب‌های زیادی راجع به زندگی به سبک غدیر از زبان افراد غیرمسلمان نیز به قلم نگارش درآمده است.

امروزه در خاورمیانه که به این بلای خانمان‌سوز جنگ‌ها مبتلا شده است، تمام ریشه‌های این جنگ‌ها در دست آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی است. امروزه آمریکا و اسرائیل بزرگ‌ترین سارقان عراق هستند و هزینه مبارزه این راه را که آمریکا به وجود آورده است عربستان سعودی و قطر می‌پردازند و حاکمیت این دو کشور یهودی و یهودی زاده هستند چراکه هیچ مسلمانی اجازه نمی‌دهد خون مسلمانان با پول مسلمانان ریخته شود. دست‌های نفاق در بحث آتاتورک هم دیده می‌شود و بابیت گرایی را هم این‌ها به وجود آوردند اگر ما به غدیر مراجعه کنیم حتی غدیر می‌تواند پیوند وحدت بین شیعه و سنی باشد چراکه ولایت مطرح است اگر شیعه و سنی ولایت و رهبری را قبول کنند هرگز زیر بار استکبار جهانی نخواهند رفت و در برابر استکبار خواهند ایستاد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • حمید IR ۲۱:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
    سیوطی در مقدمه شرح صحیح نسایی می‌نویسد: «از او در خصوص روایاتش در باب فضائل معاویه پرسیدند، گفت: من فضیلتی برای او نمی‌دانم، الا این سخن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم که فرمود: «لا اشبع الله بطنه»؛ خدا شکمش را سیر نکند. لذا اهل شام، او را سخت کتک زدند و وی را از مسجد بیرون انداختند. وی به رمله رفت و در آنجا مرد.»سیوطی می‌نویسد: «و بنا به نقل دارقطنی پس از این ماجرا، درخواست کرد او را به مکه ببرند و در مکه فوت کرد.»[ ملاحظه می‌فرمایید که نسایی از امیر المومنین علیه السلام دفاع نکرد بلکه بر علیه معاویه سخن گفت و کتک خورد و بعدها در شهر دیگری مرد بنابر این شیعه نیست شهید نیست .