سرویس علمی فرهنگی «حوزه»، مدارا در سبک زندگی اهل بیت(ع) با رویکردی بر آیات و روایات پرداخته که تقدیم مخاطبان می شود.
مدارا یکی از اصول اخلاقی اسلام است که در بهبود روابط اجتماعی، نقشی مهم و اساسی دارد. اگر در جامعه ای از این اصل ارزشمند به درستی و بجا استفاده شود، از بسیاری از کجروی ها، از جمله قطع روابط و کینه ورزی و دشمنی، جلوگیری خواهد شد و اعضای آن جامعه با آرامش روانی بیشتری زندگی خواهند کرد.
مدارا با مخالفان از اصولی است که پیشوایان معصوم همواره به آن عمل کرده اند. پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام با مخالفان خود، به ویژه هنگامی که صاحب قدرت بودند، تا آنجا که شرع اجازه می داد، با مدارا رفتار می کردند.
در جهان امروز که سخن از مخالفان سیاسی و شیوه بخورد احزاب و حکومت ها با مخالفان است و برخورد همراه با تساهل و تسامح با مخالفان سیاسی، ارزش به شمار می آید، این پرسش مطرح می شود که پیشوایان معصوم با مخالفان خود چگونه برخورد می کرده اند؟ آیا برخورد آنان با مخالفان، شدید و انتقام جویانه بوده است یا همراه با مدارا و گذشت؟ مدارای در زندگی سیاسی و اجتماعی آنان چه جایگاهی داشته و تا کجا به آن عمل می کرده اند؟ و... .
* مفهوم مدارا
مدارا از «دارأته» و «درایته» گرفته شده است؛ این افعال هنگامی به کار برده می شوند که شخص به جای درگیری با مخالف خود، با او با نرمی و ملایمت رفتار کرده باشد. معادل دیگر مدارا در عربی «رفق» است؛ رفق به معنای نرم خویی و ظرافت داشتن در کار است و به کسی که نرم خویی پیشه می کند، «رفیق» می گویند. در ادبیات فارسی، بیشتر معادل کلمه رفق در عربی، یعنی مهربانی، عطوفت و گذشت است.
* مدارا و سازش و تفاوت آن دو
مدارا با مداهنه و سازش تفاوت دارد. سازش و مداهنه کوتاه آمدن در اصول و مصالح اسلام، برای کسب منافع شخصی یا گروهی است؛ در صورتی که مدارا، چشم پوشیدن از منافع و زیان های شخصی، برای کسب منافع و مصالح عمومی و اسلام است.
* انواع مدارا
بعضی از موارد مدارای در سیره پیشوایان معصوم بر مبنای تقیه دانسته شده که به آن «تقیه مداراتی» می گویند. بنابراین، مدارا بر دو نوع است: مدارایی که از بزرگواری مدارای کننده و سجیه ذاتی شخص سرچشمه می گیرد و مدارایی که بر مبنای تقیه و به دلیل مصالحی است که مدارا را ایجاب می کند.
* جایگاه مدارا در کلام پیشوایان معصوم
درباره مدارا با مردم و حتی با مخالفان، در احادیث زیادی تأکید شده، تا آنجا که پیامبر(ص) آن را نصف ایمان معرفی کرده است. ایشان فرمودند: «من به همان اندازه که به انجام واجبات امر شده ام، به مدار با مردم نیز امر شده ام». امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: «هر مرد یا زنی که با بندگان خدا به بهترین صورت مدارا کند، به شرط آنکه با مدارایش به باطلی نیفتد و از جاده حق منحرف نشود، خدا نفس های او را تسبیح قرار خواهد داد و اعمال او را پاکیزه خواهد کرد و به او به دلیل صبر بر کتمان راز ما و تحمل خشم و هر آنچه از جانب مخالفان ما بر او وارد آمده، ثواب کسی را خواهد داد که در راه خدا به خون خویش غلتیده است».
* مدارا به منظور هدایت افراد به راه حق
در بسیاری از موارد، پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام با مردم با مدارا و ملایمت رفتار می کرد تا زمینه هدایت آنها را فراهم کند، چنان که افراد نادان که با این بزرگواران برخوردهای خشن و دور از نزاکت می کردند و جانب آنها نیز توقع مقابله به مثل داشتند، وقتی با خُلق کریمانه مواجه می شدند، انقلابی در درونشان ایجاد می شد و به حقانیت ایشان پی می بردند.
* مدارا به قصد پیش گیری از زیان های بزرگتر
پیامبر اسلام(ص) برای پیش گیری از شرارت افراد شرور و تفرقه افکن، از راه های غیر مستقیم و مسالمت آمیز اقدام می کرد و تا جایی که ممکن بود این افراد را احترام و تکریم می فرمود تا حس بزرگی خواهی و احترام طلبی شان باعث ایجاد نفاق و درگیری در جامعه اسلامی نشود. چنین رفتاری با افراد شرور، ممکن است به ظاهر نوعی باج دهی تلقی شود اما در واقع آن حضرت با کمریتن هزینه سلامت جامعه اسلامی را تضمین می کرد. پیش گیری از حوداث ناگوار با هزینه اندک در سیره ائمه اطهار علیهم السلام که جانیشنان پیامبر(ص) بودند، نیز فراوان به چشم می خورد.
* مدارا با خویشاوندان
برخی افراد با این که از خویشاوندان پیشوایان معصوم بودند به دلیل معرفت نداشتن به امامت و منزلت امام زمان خود، یا به دلیل حسادت و پیروی از هواهان نفسانی، گاه باعث آزاد و اذیت ائمه معصوم می شدند. آنها را می توان مخالفان شخصی معصومین علهیم السلام دانست که ائمه اطهار نیز برای بروز اختلاف و دو دستگی، با آنها مدارا می کردند.
* مدارا با رعایای کژرفتار
پیشوایانی که حکومت داشتند، برخی از کجروی های رعیا و شهروندان را نادیهد می گرفتند، به ویژه در مواردی که آن کجروی ها نقش کننده حقوق حاکم بود، اما به مصالح حکومت و مرمد آسیب وار نمی کرد. مدارای پیامبر اکرم(ص) در با منافقان و بردباری آن حضرت در برابر آزار و اذیت های آنان در بیشتر موارد از این قبیل بود. در سیره امام علی علیه السلام نیز مدارا با کسانی که از بیعت با ایشان خودداری می کردند دیده می شود.
* مدارا با شکست خوردگان
مدارای پیامبر با ابوسفیان در فتح مکه از این موارد است، آن حضرت از سال ها دشمنی و توطئه گری های ابوسفیان انتقام نگرفت. حضرت علی علیه السلام نیز با دشمنان شکست خورده مطابق سیره پیامبر با عفو و مدارای رفتار می کرد، چنانکه در جنگ جمل تا زمنی که دشمن چند نفر از یارانش را به شهادت نرساند، اجازه حمله ندادند و با پایان جنگ نیز نهایت عفو و گذشت خود را به نمایش گذاشتند و عایشه را که محور اصلی جنگ بود، بخشید و با احترام به مدینه بازگرداند و سپاهیان را نیز از تعقیب فراریان و کشتن مجروحان بازداشتند.
* مدارا برای دوری از پیش دستی در جنگ
یکی از اصولی که معصومین علیهم السلام به شدت به آن پایبند بودند، پیش دستی نکردن در جنگ با مسلمانان بود. آنان با صبر و بردباری تمام با دشمنان خود مدارا می کردند و تا زمانی که آنان جنگ را آغاز نمی کردند، اجازه چنین کاری به یاران خود نمی دادند. در روز عاشورا هنگامی که دشمن به خیمه گاه امام حسین علیه السلام یورش برد و با خندقی از آتش در اطراف خیمه گاه مواجه شد، شمر که شروع به رجزخوانی کرد، مسلم بن عوسجه به حضرت عرض کرد: اجازه بدهید این مرد را که از بزرگان جبابره و متکبران است با این تیر بزنم، امام حسین علیه السلام اجازه ندادند و فرمودند: من هرگز به جنگ سبقت نمی گیرم.
* مدارا به دلیل حفظ مصالح بزرگ اسلام
حضرت علی علیه السلام چه در دورن حکومت و چه در دوران سکوت، به حدی با مخالفان خود مدارا می کردند که برای بسیاری از افراد چه در زمان خود حضرت و چه بعد ها در طی تاریخ، شگفت آور و باورنکردنی بود و هست. آن حضرت برای حفظ اسلام و جلوگیری از نابودی ایشان، علاوه بر مدارا با مخالفان، به آنها مشاوره و راهنمایی نیز ارائه می کرد. مدارا با مخالفان در سیره امام صادق علیه السلام نیز فراوان دیده می شود، چراکه در زمان ایشان که تعداد شیعیان فراوان تر شده بود، زمینه برخورد با مخالفان افزون تر شده بود ولی امام صادق علیه السلام نه تنها خود با مخالفان مدرا می کردند، بلکه از پیروانشان نیز می خواستند این گونه رفتار نمایند تا زمینه های تصادم و تنش در جامعه اسلامی به کمترین اندازه خود برسد.
* مدارا با افراد جاهل و آزاردهندگان کوردل
مدارا با افراد جاهل یا مسلمانان کم بصیرت و کوردل تنها به دوران پیامبر و آغاز تبلیغ اسلام از سوی ایشان منحصر نبود، بلکه جانشینان آن حضرت نیز این گونه رفتار می کردند و نسبت به توهین های فراوانی که از سوی چنین افرادی به آنها می شد، صبر و تحمل می کردند و بردباری را در پیش روی می گرفتند.
*مدارا با توطئه گران
پیشوایان معصوم حتی با برخی از توطئه گران نیز با مدارا، تسامح و گذشت رفتار می کردند. مدارای پیامبر با عبدالله بن ابی که قصد داشت با گسترش فتنه میان مهاجر و انصار، از آب گل آلود ماهی بگیرد از این قبیل است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز به دلیل حفظ مصالح اسلام و یا از شدت عدالت ورزی، با توطئه چینان با تسامح و اغماض رفتار می کرد؛ همچنین آن حضرت به بیعت شکنانی چون طلحه و زبیر اجازه داد از مدینه خارج شوند، با این که نیت آنان را از خروج از مدینه می دانستند.
* مدارای در عین قاطعیت
چنان که مطرح شد، پیشوایان معصوم علیهم السلام در مواردی از اصل مدارا با مخالفان بهره می گرفتند که یا به شخص و حقوق شخصی ایشان تجاوز کرده بودند یا مدارا به مصلحت طرف یا به مصلحت اسلام و امت اسلامی بود؛ اما در مواردی که اصلی از اصول اسلام یا امنیت جامعه اسلامی و مصالح مسلمانان به خطر می افتاد، با قاطعیت تمام با مخالفان ستیزه جو برخورد می کردند.
فاطمه سلطان محمدی
انتهای پیام// 15/ 313