سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» در نوشتاری از حجت الاسلام و المسلمین قرائتی درباره سیره و شیوه رفتاری اهل بیت(ع) در برخورد با دیگران بویژه گنهکاران آورده است:
برخورد اسلام با گنهكار
در ديدگاه اسلام بر همۀ مردم واجب است هم در دل و هم با زبان و هم با قدرت در برابر گنهكار عكس العمل نشان دهند و نهي از منكر نمايند.
اهميت امر به معروف و نهي از منكر به حدي است كه امام صادق عليه السلام فرمودند: «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الْأَمْر» (1)
امر به معروف و نهي از منكر روش پيامبران و شيوۀ صالحان و فريضۀ عظيم الهي است كه ساير فرايض به وسيله آن برپا شود و در پرتو آن راه ها امن مي گردد و كسب و كار مردم حلال شود و حقوق افراد تأمين گردد و زمين ها آباد و از دشمنان انتقام گرفته شود و همۀ كارها سامان يابد.
* تأديب اجتماعي
از نظر اسلام، گاهي برخورد با گنهكار از طريق تأديب اجتماعي و بايكوت صورت مي گيرد؛ به نمونه هاي زير توجه كنيد:
1 تنبيه زناكار آن است كه از ازدواج با پاكان محروم است. (2)
2 تنبيه كساني كه نسبت نامشروع به افراد پاك مي دهند، با اينكه شواهد كافي ندارند، آن است كه گواهي آن ها بي اعتبار است و بايد شلاق بخورند. (3)
3 مشركان از ورود به مسجدالحرام ممنوع هستند. (4)
4 رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله با سه نفر كه در جبهه جنگ و بسيج عمومي شركت نكرده بودند سخن نگفت و مسلمين حتي همسر و فرزندشان با آنان سخن نگفتند تا حدي كه عرصۀ زمين بر آنان تنگ شد. سرانجام توبه كردند و رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله به فرمان خداوند متعال توبه آنها را پذيرفت و بايكوت آنها شكسته شد. (5)
5 همنشيني با منكران و مسخره كنندگان آيات خدا ممنوع است. (6)
* روايات و برخورد با گنهكار
در روايات اسلامي در رابطه با چگونگي برخورد با گنهكار، مطالب بسيار وارد شده كه به چند نمونه اشاره می گردد:
1 اميرمؤمنان علي عليه السلام مي فرمايد:
اَدنَي الاِنكار اَن تُلقي اهل المَعاصي بوجوه مُكفَهرَة (7) پايين ترين درجۀ نهي از منكر آن است كه انسان با گنهكاران با چهرۀ گرفته و خشم آلود برخورد كند.
2 امام صادق عليه السلام به يكي از اصحابش به نام حارث بن مغيره فرمودند:
چه چيز مانع شده كه وقتي به شما خبر مي رسد كه فلان شخص از ميان شما كار بدي كرده كه آن را زشت مي دانيد و موجب ناراحتي ما مي گردد نزد او برويد و او را متنبّه و سرزنش كرده و با گفتار رسا او را از گناهش باز داريد؟!. حارث عرض كرد: اگر چنين كنيم آنها از ما نمي پذيرند.
امام صادق عليه السلام فرمود: اهجروهم واجتنبوا مجالسهم (8) از مجالست و همنشيني با آنها دوري و اجتناب كنيد.
3 امام كاظم عليه السلام درباره برخورد با طاغوتيان ستمگر فرمودند: اگر از بالاي ساختمان بلندي بيفتم و قطعه قطعه شوم برايم بهتر است از اينكه متصدي كاري از كارهاي طاغوتيان گردم يا قدم بر روي فرش يكي از آنها بگذارم .(9)
* نفرين امام صادق عليه السلام
داودبن علي فرماندار مدينه و يكي از جنايتكاران دوران سلطنت بني عباس بود.
او مُعلَّي بن خنيس يكي از دوستان و شاگردان مخلص امام صادق عليه السلام را كشت و اموالش را مصاده كرد.
امام صادق عليه السلام در حالي كه بر اثر ناراحتي عبايش به زمين كشيده مي شد نزد او رفت و به او فرمود: اما و اللّه لادعون اللّه عليك آگاه باش سوگند به خدا تو را نفرين مي كنم.
داود سخن امام را به مسخره گرفت و گفت: آيا ما را به دعاي خود تهديد مي كني؟.
امام صادق عليه السلام به خانه برگشت و تمام شب را در حال نماز به سرآورد. هنگام سحر در مناجات خود مي گفت : اي خدايي كه صاحب قدرت و نيروي سخت هستي ! و اي صاحب عزتي كه همۀ بندگان در برابر آن زبون و خوار هستند! اين ستمكار را از من بازگير، و انتقام مرا از او بستان.
ساعتي از اين جريان نگذشت كه صداي شيون برخاست و گفتند: داود بن علي مُرد. (10)
* برخورد امام كاظم عليه السلام
گاهي برخورد با گنهكار، بايد با ملايمت و خوشرفتاري باشد چرا كه چنين برخوردي نسبت به بعضي موجب هدايت آنها مي گردد. در اين راستا به داستان عجيب و جالب زير توجه كنيد:
يكي از منسوبين خلفا هر وقت امام كاظم عليه السلام را مي ديد اسائه ادب كرده و به آن حضرت ناسزا مي گفت و به ساحت مقدس اميرمؤمنان علي عليه السلام جسارت مي كرد. روزي جمعي از دوستان امام كاظم عليه السلام به آن حضرت عرض كردند: اجازه بده ما او را به قتل رسانيم!.
امام كاظم عليه السلام آنان را شديداً از اقدام به چنين حركتي بازداشت و از حال آن مرد ناسزاگو جويا شد. گفتند در فلان مزرعه مشغول كشاروزي است.
امام سوار بر الاغ خود شده و به سوي آن مزرعه رفت و وارد كشت و زرع او شد. او فرياد زد: كشت مرا پامال نكن! حضرت همچنان سواره به سوي او رفت. وقتي به او رسيد، پياده شد و با كمال خوشرويي با او برخورد كرد و با كلمات نرم و شيرين با او شروع به سخن نمود. به او فرمود: چه میزان خرج اين كشت كرده اي؟ او جواب داد: صد دينار.
امام به او فرمود: چه میزان اميد داري كه از اين مزرعه محصول به دست آوري؟. او گفت : من علم غيب نمي دانم.
امام فرمود: گفتم چه قدر اميد داري؟ گفت: دويست دينار.
امام كاظم عليه السلام كيسه اي كه سيصد دينار در آن بود بيرون آورد و به او داد و فرمود: اين را بگير و كشت و زرع تو نيز براي خودت باشد و آنچه از خدا اميدداري به تو برسد.
آن مرد تحت تاثير عظمت اخلاق امام عليه السلام قرار گرفت، برخاست و سر حضرت را بوسيد و عرض كرد: مرا ببخش و از گستاخي هاي من بگذر!.
امام كاظم عليه السلام از نزد او بازگشت و سپس به سوي مسجد رفت، اتفاقاً آن فرد ناسزاگو در مسجد بود تا چشمش به امام افتاد گفت: الله اعلم حيث يجعل رسالته
خدا آگاه تر است كه مقام رسالت خود را در چه خانداني قرار دهد.
دوستان او نزدش آمدند و جريان دگرگوني او را پرسيدند. او سرگذشت خود را با امام كاظم عليه السلام در مزرعه براي آنها بازگو كرد...
امام كاظم عليه السلام هنگام بازگشت به خانه، به آنان كه اجازه كشتن آن مرد ناسزاگو را از وي خواسته بودند فرمود: كدام يك از اين دو راه بهتر بود آنچه شما مي خواستيد يا آنچه من انجام دادم و از شر او آسوده شدم؟!. (11)
* برخورد فقهي با گنهكار
در فقه اسلامي، دستورالعمل هاي خاصي در برخورد با گناه و گنهكار ديده مي شود از جمله: احكام حدود و ديات و قصاص و تعزيرات كه اگر به راستي به طور كامل اجرا گردند، اهرم بسيار نيرومند و قوي براي براندازي گناه خواهند شد.
از دستورات مؤكد اسلامي است كه به شراب خواران زن ندهيد؛ به گنهكار، زكات ندهيد؛ سفر گناه موجب قصر نماز نخواهد شد؛ زني كه شوهر دارد و يا شوهري كه زن دارد و در عين حال زنا كند، حكمش اعدام مي باشد.
دست دزد بايد قطع گردد و به او ترحم نشود. نشستن كنار سفره اي كه در آن شراب است، ممنوع مي باشد و حتي نان خوردن در چنين سفره اي حرام است.
اين دستورات بيانگر انواع برخوردهاي اسلام با گنهكار است كه هر كدام به نحوي نقش باز دارندگي و كنترل گناه را در فرد و جامعه دارند.
پاورقی:
1- وسائل الشيعه ، ج 11 ص 395.
2- نور / 3.
3- نور / 4.
4- توبه / 28.
5- توبه / 118.
6- نساء / 140.
7- وسائل الشيعه / ج 11 ص 413.
8- روضة الكافي ، ص 162(بطور تلخيص ).
9- وسائل الشيعه ، ج 12 ص 140.
10- ارشاد مفيد، ج 2 ص 256.
11- ارشاد مفيد، ج 2 ص 225.
کتاب «گناه شناسی» استاد قرائتی