سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه» به مناسبت ایام محرم و عاشورای حسینی در گفتگو با محقق و نویسنده توانا حجت الاسلام و المسلمین حافظ نجفی زنجانی عضو هیأت علمی پژوهشکده حج و زیارت به موضوع جوان عاشورایی و نقش جوانان در حادثه عظیم عاشورایی پرداخته است.
*جایگاه جوان در آموزههای اسلامی و دینی
دین مقدس اسلام به مقوله جوان بسیار بها داده است. اگر بخواهم به این بخش اشاره ای داشته باشم، میبینیم وقتی که رسول اکرم (ص) خواستند دین مبین اسلام را به جامعه معرفی کنند ابتدا آن را به جوانان عرضه کردند.
لذا با جستجو در تاریخ اسلام به این نکته میرسیم که نوع یاران پیامبر اکرم(ص) همه جوان بودند؛ جناب عمار و مقداد و یاران دیگر ایشان همه جوان بودند و اطرافیان پیامبر(ص) نیز از جوانها بودند. در تعالیم اسلام هم به بحث جوان اهمیت زیادی داده شده است.
*نمونههایی از توجه به جوانان در احادیث معصومین
به عنوان نمونه به روایتی اشاره میکنم: «سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول لأبی جعفر الأحول و أنا أسمع: أتیت البصرة؟ فقال: نعم. قال: کیف رأیت مسارعة النّاس إلی هذا الأمر و دخولهم فیه؟ قال: و اللّه إنّهم لقلیل. و لقد فعلوا و إنّ ذلک لقلیل. فقال: علیک بالأحداث فإنّهم أسرع إلی کلّ خیر؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج8، ص: 93»
در این حدیث شریف راوی میگوید: شنیدم ابو عبد الله صادق از مؤمن طاق میپرسید: رفتی بصره؟ گفت: آری. پرسید: اقبال مردم نسبت به فرهنگ اهل بیت(ع) چگونه است؟ گفت: کم، در عین حال اشتیاق دارند. ابو عبد الله گفت: به سراغ جوانها بروید، جوانها در کار خیر پیشقدم و پیشگاماند.
«علیکم بالاحداث» یعنی در واقع حضرت به جناب ابوجعفر راهکار ارائه دادند. فرمودند: خوب حالا که شما میگویید وضع مناسب نیست و مردم چندان با معارف اهلبیت آشنا نیستند شما یک کار زیربنایی و بنیادی انجام دهید و به سراغ نوجوانان بروید. معلوم میشود اگر ما بخواهیم فرهنگ متعالی اسلام پیش برود بایستی متولیان امر فرهنگ ثقل کار فرهنگی را روی نوجوانان ببرند چه بسا باید از نوجوانی مردم را با معارف اهل بیت(ع) آشنا کرد کما اینکه رویه اهل بیت(ع) علیهم السلام این بوده است.
حضرت علی در نامه 31 نهج البلاغه وقتی میخواهند امام حسن(ع) را مورد خطاب قرار بدهند آنجا حضرت تأکید میکنند تربیت باید از دوران کودکی شروع شود «وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کالْأَرْضِ الْخَالِیةِ مَا أُلْقِی فیها مِنْ شَیءٍ قَبِلَتْه، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 393 » قلب جوان مانند زمین دست نخورده است و نمونههای دیگری از توجه پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) به جوانان و نوجوانان نیز قابل مشاهده است.
در روایت آمده است مولی علی علیه السلام به همراه غلامشان قنبر به بازار رفتند و بر در دکان جوانی ایستاد و فرمودند: «ای جوان دو پیراهن به ارزش پنج درهم داری؟ گفت آری، حضرت دو پیراهن خرید یکی به دو درهم و دیگری به سه درهم، بعد به قنبر فرمود: پیراهن سه درهمی را برای خود بردار، قنبر گفت: آقا برای شما این زیبندهتر است که باید به منبر بروید، و برای مردم حرف بزنید، حضرت فرمودند: تو جوانی و نشاط و آرزوی جوانی داری و من از خدایم شرم دارم که خود را بر تو برتری نهم. از پیامبر (ص) شنیدم که فرمودند: (به خدمتکاران و غلامان خود) از طعام و لباسی که خود بکار میبرید بدهید، المکارم الأخلاق / ترجمه میرباقری، ج1، ص: 190» و از این نمونهها در معارف اهل بیت(ع) فراوان به چشم میخورد.
*جایگاه جوانان در نهضت اباعبد الله الحسین علیه السلام
امام حسین (ع) نیز نهضت خود را با جوانان شروع و با جوانان پیش بردند و در ادامه نهضت هم میبینیم این جوانان هستند که نقش آفرینی میکنند. وقتی سید الشهدا(ع) بعد از به هلاکت رسیدن معاویه و سرکار آمدن یزید و نامه یزید به حاکم مدینه که او از چند نفر از جمله سید الشهدا(ع) بیعت بگیرد حضرت در خطبه ای فرمودند: «رِضَی اللَّهِ رِضانا اهْلَ الْبَیتِ، نَصْبِرُ عَلی بَلائِهِ وَ یوَفّینا اجْرَ الصَّابِرین ... مَنْ کانَ باذِلًافینا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً علَی لِقاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْیرحَلْ مَعَنا فَانَّنی راحِلٌ مُصبحاً انْ شاءَ اللَّهُ تَعالی؛ کشف الغمّة، ج 2، ص 239؛ مقتل الحسین، مُقرّم، ص 166» رضایت و خشنودی خدا، رضایت و خشنودی ما اهلبیت(ع) است، بر بلا و گرفتاری که از جانب اوست صبر خواهیم کرد. و پاداش صابران را بر ما عنایت خواهد نمود ... هر یک از شما که آماده است خون [جان] خویش را در راه ما فدا کند و جانش را در راه لقای پروردگار نثار کند آماده حرکت با ما باشد که من فردا صبح حرکت خواهم کرد. اگر خدا بخواهد.
پس از سخنان حضرت، کسانی که اعلام آمادگی کردند جوانان رشید بنی هاشم بودند که در رکاب سید الشهدا(ع) حاضر شدند از جمله حضرت عباس(ع) و حضرت علی اکبر (ع) و فرزندان امام حسن(ع) و فرزندان عقیل و فرزندان جناب جعفر طیار از نسل عبدالله جعفر که همگی جوان بودند در رکاب حضرت اعلام آمادگی نموند و حرکت کردند لذا نقش جوانان را در جای جای واقعه کربلا قابل مشاهده است.
*مصادیقی از نقش مثبت و مؤثر جوانان در حادثه عظیم عاشورا
*استفاده از سفرای جوان معتقد
به عنوان مثال نامههایی که امام حسین (ع) به کوفه فرستادند، توسط جوانان ارسال شد، قیسبن مسهّر الصیداوی یکی از ایشان بود، همچنین جناب مسلم بن عقیل که به عنوان نماینده امام به کوفه فرستاده شدند هم جوان بودند و میان سالی را رد نکرده بودند و سفیر کبیر سید الشهدا(ع) یک جوان کامل سن بود. نوجوان نبودند اما سالمند هم نبودند.
*اعلان وفاداری جوانان در حادثه عظیم عاشورا
«وقتی خبر شهادت حضرت مسلم رسید امام حسین علیه السلام به فرزندان عقیل و مسلم بن عقیل فرمود که شهادت مسلم برایتان کافی است، شما صحنه را ترک کنید، یک صدا گفتند: به خدا سوگند چنین نخواهیم کرد. جان و مال و خانواده و هستی خود را فدای تو میکنیم و در رکابت میجنگیم تا شهادت؛ مقتل خوارزمی ج 1، ص 211»
این اولین بحرانی بود که در واقعه کربلا پیش آمد، در آن جوانان وفاداری خود را اعلام کردند.
همچنین بعد از حرکت از قصر بنی مقاتل (یکی از منازل بین راه مکه به کربلا) امام حسین (ع) را خواب سبکی فرا گرفت. ناگهان بیدار شد و کلمه استرجاع (انّا للّه وَ انَّا الیه راجِعُون) را تکرار میکرد. علی اکبر(ع) از علّت آن پرسید. امام (ع) فرمودند: اینک هاتفی ندا داد که این کاروان به سوی مرگ پیش میرود.
علیاکبر (ع) عرض کرد: الَسْنا عَلَی الْحَق؟ آیا ما بر حق نیستیم؟ امام (ع) فرمودند: آری ما بر حق هستیم. علی اکبر(ع) عرض کرد. در این صورت باکی از مرگ نداریم! امام حسین (ع) که از این جمله فرزندش بسیار خوشحال گردیده بود از خداوند متعال برای او پاداش خیر طلب نمو. «لهوف، همان، ص 92» این هم جلوه ای از حضور جوانان در کنار سید الشهداست.
*حضور غیرتمندانه و شجاعانه جوانان در عرصه کربلا
در عصر تاسوعا از طرف لشگر عبیدالله و توسط شمر بن ذی الجوشن امان نامه ای برای حضرت اباالفضل(ع) میآید در حالی که حضرت سید الشهدا فرموده بودند هر کس میخواهد برود، این خیلی مهم است که رهبر نهضت سید الشهدا(ع) بگویند من از همه شما راضی هستم و کوچکترین نارضایتی از شما ندارم و شما میتوانید بروید با این حال یاران جوان سید الشهدا(ع) اعلام وفاداری کردند و گفتند ما تا پای جان با شما هستیم، زمانی که امان نامه میآید معنای آن این است که شما اگر از حسین دست بردارید در دنیا با عزت زندگی خواهید کرد، عکس العمل حضرت عباس(ع) علمدار رشید نهضت عاشورا بسیار زیبا و درس آموز میباشد و ایشان آشفته شدند و شمر و امان نامهاش را لعنت کردند و خدمت سید الشهدا اعلام وفاداری کردند «لهوف، همان، ص 7» و جالب اینجاست که در مقاتل و تحلیلهای نهضت عاشورا آمده است که حضرت سید الشهدا غیر از حضرت عباس سه برادر پدری همراه خود داشتند که سن ایشان را 22 سال و 23 سال و 24 سال گفتهاند و خود حضرت عباس 34 سال سن داشتند یعنی همه اینها جوان هستند. حضرت عباس ابتدا لباس رزم بر تن برادرانش میپوشاند و جلوتر از خود به میدان فرستادند تا آنجا که به شهادت رسیدند. چرا این کار را جناب ابالفضل انجام دادند؟ معنای کار ایشان این است که من در راه سید الشهدا(ع) از برادران خود هم میگذرم و همچنین حضرت ابالفضل(ع) این سیاست را به کار بردند که اگر ابتدا خودشان به شهادت رساندند ممکن است ورق برگردد و آنها بعد از شهادت حضرت ابالفضل(ع) سست شوند و نتوانند این راه را به خوبی ادامه دهند و برای خاطر جمعی ابتدا برادران خود را به میدان میفرستد و این مطلب برگ دیگری از حضور غیرتمندان جوانان در واقعه عاشوراست.
برخی از خصوصیات جوان عاشورایی
*ولایتمداری
پیروان سید الشهدا در واقعه عاشورا چند خصلت داشتند که یکی از آنها دینداری و عمل به وظیفه و ولایت مداری آنها بود؛ اگر ما در دوران جنگ تحمیلی برگ برنده را به دست آوردیم معلول ایمان جوانان ما بود و ولایتمداری ایشان بود. امروز هم یکی پیامهایی که از واقعه عاشورا دریافت میکنیم وفاداری به ولایت و ولایتمداری است؛ شعار ما در همه عرصهها این باشد که به دقت به توصیههای رهبر عزیزمان توجه کنیم. همانگونه که ایشان در صحبتهای اخیرشان فرمودند: در جنگ نرم دشمنان به دنبال ایمان جوانان هستند. میخواهند باور جوانان و ایمان آنها را سست کنند. هجمه نرم دشمن به ایمان جوانان است خصوصاً جوانان نخبه، جوانانی که امروزه در هر عرصه ای اعم از عرصههای علمی و نظریه پردازی، عرصههای مختلف فرهنگی حضور دارند و این مهمترین پیام عاشورا به جوانان ماست.
*بصیرت
ما در راه اسلام و انقلاب باید وفادار باشیم و این وفاداری همراه با بصیرت باشد؛ بصیرت باید به ما وفاداری بدهد اگر بصیرت باشد به دنبال خود وفاداری میآورد ریزشها به دنبال عدم بصیرت است و کسانی که از انقلاب جدا شدند یعنی بی وفاها بی بصیرتها بودند در واقعه عاشورا بصیرت جوانان موج میزند.