به گزارش سرویس علمی فرهنگی «حوزه»: پس ازرحلت نبی مکرم اسلام(ص) جامعه به سمتی پیش رفت که غیراز راه رسول خدا بود و معارفی که ایشان بر آن تأکید داشتند، از یاد ها رفت. نوشتن روایت سیره رسول خدا(ص) ممنوع شد و حاملان و مفسران کتاب خدا در حاشیه قرار گرفتند. بدین ترتیب با گذشت پنجاه سال از رحلت رسول اکرم(ص) در مقابل شهادت سبط پیامبر مقاومت خاصی در جامعه اسلامی صورت نگرفت. در چنین شرایطی امام چهارم حضرت علی بن الحسین علیه السلام به امامت رسید که این امام همام در دوره امامت خود با دوران خلافت یزید بن معاویه، عبد الله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبد الملک بن مروان و ولید بن عبدالملک هم عصر بود.
حضرت سجاد علیه السلام که وظیفه راهبری جامعه اسلام را به عهده داشت، به برنامه ریزی و فعالیت مشغول شد و در جامعه اسلامی طی سی و چند سال امامت، تحول جدی ایجاد کرد.
* شروع دوران امامت امام سجاد علیه السلام
*ناآگاهی و دوری مردم از اهل بیت علیهم السلام:
عصر امام سجاد علیه السلام عصری بودکه از ابتدای اسلام نظیر نداشت و مسلمانان طی شصت سال از پیدایش حکومت اسلامی، با چنین شرایطی روبرو نشده بودند. عصر یزید، شروع عصر خوشونت آشکار امویان بود. پس از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانشان و شرایط خفقانی که در جامعه ایجاد شده بود، کسی جرئت نمی کرد به حضور امام سجاد علیه السلام برود. این امام همام رویگردانی مردم از امام و شرایط بد زمانه را چنین توصیف می کنند: «در تمام مکه و مدینه بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند».
تبلیغات اموی برای نشان دادن گناهکاری و شورش امام حسین علیه السلام بر خلیفه و سبَ و لعن امیرالمؤمنین علیه علیه السلام در منابر، ضمن تخریب شخصیت اهل بیت علیهم السلام در نظر عوام بی اطلاع، نشان دهنده بغض حکومت اموی از این خانواده و گویای این مطلب بود که نزدیکی به این خانواده، در شمول این بغض و کینه قرار دارد.
*دور کردن مردم از معارف اصیل اسلامی:
امویان پس از شهادت امام حسین علیه السلام آشکارا به شکستن قداست ها روی آوردند. یزید در مقابل رهبران قیام مدینه «حره» که برخی از آنان صحابه و تابعین رسول خدا(ص) بودند، آشکارا نقش احکام کرد و پس از قتل و در هم کوبیده شدن مردان، سه روز به سپاه شام آزادی مطلق داد تا از هیچ هتک حرمتی فروگذار نکنند.
سیاست بی خبری مردم از معارف اصیل دینی هم از مواردی بود که امویان بر آن اهتمام داشتند و پس از شهادت سید الشهدا علیه السلام از شام به تمام مناطق در دست حکومت اموی سرایت پیدا کرد و در همه آن سرزمین ها اجرا شد. تا جایی که حتی برخی از افراد بنی هاشم در زمان امام علیه السلام نمی دانستند چطور نماز بخوانند و حج بجا آورند.
در کنار رواج فساد و بی خبر نگه داشتن مردم از معارف توسط امویان، سیاست جعل حدیث توسط عالمان دولتی، قصه سرایی رسمی و دارای منصب، رواج اسرائیلیات به جای احادیث نبوی و بی اهمیت جلوه دادن راه زندگی اسلامی در مدینه و مکه اجرا شد.
* آموزش مردم به منظور شناخت اهل بیت علیهم السلام
در چنین شرایطی امام سجاد علیه السلام نیز سیاست آموزش متقابل را به همان شکل پنهانی در پیش گرفت تا سیاست های انحرافی بنی امیه را از کار بیاندازد.
1. مقدمه سازی و آماده کردن مردم برای پذیرش: حضرت این مقدمه سازی را از طریق القای ادعیه انجام داد که تقابل مستقیمی با حکومت نداشته باشد. اگر چه حکومت طالب دوری مردم از خدا بود، هیچگاه با صراحت نمی گفت که به سمت خدا نروید و او را نخوانید. همچنین به دلیل اینکه ظاهر ادعیه به گمان بسیاری از مردم و خود حکومت دوری از سیاست و نوعی گوشه نشینی در دنیاست، واکنش ها و حساسیت ها را کاهش می داد، بنابراین اعتراضی از این جهت به حضرت نمی شد.
2. شناساندن رسول خدا(ص): با توجه به دور شدن مردم از شناخت شخصیت رسول خدا(ص) و جانشینان ایشان، فرازهایی از ادعیه به شناساندن مقام و شخصیت رسول اکرم اختصاص دارد. در این مسیر ، نقش آموزش و مقام و شناخت پیامبر(ص) و سپس شناخت مقام اهل بیت علیهم السلام در پذیرش سخنان آنان و اطاعت آن بزرگواران در زندگی و گزینش سبک زندگی، مهم و اثرگذار بوده و هست.
3. معرفی اهل بیت علیهم السلام و مصادیق آن به مردم: حضرت سجاد علیه السلام در موقعیت های گوناگون، به شناساندن جانشینان و اهل بیت پیامبر(ص) اقدام می کردند؛ زیرا مردم درباره آنان دچار جهل جدی شده بودند و در حق ایشان ظلم بی حد و حصر روا می داشتند. در شام که مردم شناختی از اهل بیت علیهم السلام نداشتند، نسبت به اسرای کربلا جسارت های زیادی شد، ایشان با سخنان خود در جمع مردم و کاخ یزید، اهل بیت عصمت و طهارت را معرفی کردند. پس از اسارت نیز امام سجاد علیه السلام در قالب دعا به بیان و آموزش جایگاه و شأن اهل بیت پیامبر(ص) پرداختند. عبارت «صلوات بر محمد و آل محمد» ترجیع بند بسیاری از دعاهای حضرت بود، آموزشی در برابر سیاست لعن بر علی ابن ابی طالب علیه السلام بود که وی با توصیف و شرح پس از صلوات، از شأن و مقام اهل بیت علیهم السلام سخن می گفت.
* تبیین معارف صحیح اسلام
حضرت سجاد علیه السلام برای این منظور از دو بعد آموزشی کمک گرفت: 1. آموزش های گفتاری 2. آموزش های عملی و رفتاری.
* آموزش های گفتاری: این روش آموزش همانگونه که در بخش گذشته به آن اشاره شد، از طریق ادعیه، احادیث، مواعظ و سفارش ها به همه کسانی القا شد که کلمات حضرت به آنان می رسید. در این بخش از آموزش، شاهد تبیین اندیشه درست اسلامی توسط حاملان آن، یعنی اهل بیت علیهم السلام هستیم. بزرگ ترین نقش امام سجاد علیه السالام این است که تفکر اصیل اسلام را به مردمی که در فقر اعتقادی به سر می برند، آموزش دهد.
امام سجاد علیه السلام در مسیر این آموزش ها، به احیای بنیادهای صحیح اعتقادی، تبیین و تشریح اصول دین باوری، تصحیح و استحکام عقیدتی جامعه و رفع زیربنایی بسیاری از شبهه ها نیز اقدام کرد. از جمله مهم ترین مباحث در این عرصه مسئله توحید و شناخت خدای متعال، عدل، نبوت و امامت، معاد و قبر، حمد و سپاس الهی، حقوق، دعای مکارم الاخلاق، فقه و فرزندان و اهل خانه می باشد.
* آموزش های رفتاری: امام سجاد علیه السلام به گفتار و آموزش گفتاری صرف، بسنده نکرد و همراه این آموزش ها، به موضوع مهم آموزش های رفتاری نیز توجه ویژه داشت و از این آموزش ها به بهترین شکل بهره برداری کرد. در این عرصه با دو نوع رفتار آموزشی از این امام همام روبرو هستیم، نخست رفتارهایی که خود حضرت به آنها عمل می کرد و دیگر آموزش رفتارهای درست به افراد و درخواست انجام دادن آن از فرد مورد نظر بود.آموزش های رفتاری به منظور هدایت مردم به مسیر حق، به خصوص با دو شیوه ای که امام سجاد علیه السلام از آن بهره می بردند، مسئله است که امروزه به آن بسیار نیاز داریم. باید در کنار تبیین گفتاری، به خواست و سفارش ائمه دین، آموزش رفتاری را با برنامه ریزی برای شناساندن، آموزش و ترویج رفتارهای درست را همه سازمان ها و نهادها در دستور کار آموزشی خود قرار دهند.
* مدیریت تربیت: حضرت سجاد علیه السلام در کنار آموزش های گفتاری و رفتاری، برنامه ریزی جهت داری را برای آموزش و تربیت افراد خاص و پراکندن آنان در میان مردم در پیش گرفت که می توان از آن به عنوان نیروسازی پنهان ایشان یاد کرد. خرید، تربیت، آموزش و سرانجام آزاد کردن بردگان از مهم ترین فعالیت امام بودکه اهتمام جدی به آنها داشتند.
هدف ایشان از این کار، آموزش همسانی انسان در محیطی بود که امویان بر طبل تفاوت های قومی می کوبیدند و برتری عرب را تبلیغ می کردند.
* آموزش امر به معروف و نهی از منکر: آموزش چگونگی امر به معروف و نهی از منکر به عنوان سیستم نظارتی عمومی اسلام را می توان از شیوه رفتار امام سجاد علیه السلام با عالمان درباری آموخت. عالمانی که علم خود را در جهت انحراف مردم از راه صحیح اسلام به کار می بردند. حضرت با نشان دادن زشتی حال و عمل آنان به مردم، برای شناسایی راه و نیفتادن در دام گمراهی آنان، اقدام کردند.
* آموزش راه های امید و نزدیک شدن به خدای متعال
راهکار حضرت سجاد علیه السلام در برابر رواج فساد بنی امیه و تبلیغ دور شدن از خدای متعال و ناامیدی از درگاه رحمت الهی، آموزش و ترویج ادعیه ای بود که افزون بر اصلاح و تقویت عقیده، به عنوان فرصت گفت و گو با خدای متعال راه را برای بازگشت و درخواست مغفرت و رسیدن به قرب الهی باز می کرد. فعالیت شیطان برای دور کردن بردگان خدا از درگاه حق تعالی به تصریح قرآن امری قطعی است. هنگامی هم که جامعه ای را به دوری از مسیر حق دچار کرد، با ترفند های گوناگون همچنین یأس از درگاه الهی و به تأخیر انداختن توبه (تسویف) و القای ناممکن بودن بازگشت، آدمی را از برگشتن به مسیر اصلی باز می دارد. این موضوع اختصاصی به جامعه خاص ندارد و چنان که در جامعه امام سجاد علیه السلام وجود داشت، در جامعه امروز ما هم جریان دارد.
در این بخش نیز حضرت از روش های گفتاری و عملی بهره می برد. دعایی که حضرت آموزش می داد، هنگامی که خود حضرت دعا را می خواند، چنان ارائه می داد که عمق دعا و مضامین آن بر دل و جان شنونده اثر می کرد و چگونگی تضرع در پیشگاه الهی را می آموخت.
* اوضاع اجتماعی پایان عصر امام سجاد علیه السلام
برای دریافت نتیجه فعالیت های امام سجاد علیه السلام نگاهی به اوضاع اواخر عهد امامت وی می اندازیم. امام در اواخر عمر مبارکشان با حکومت عبد الملک و پسرش ولید هم دوره بود. نوع رفتار عبد الملک با امام نشان از تفاوت جدی این دوره با اوایل عهد امامت حضرت دارد. حضرت در این 12 سال، چنان به آموزش و گسترش شیعیان و ارادتمندان و غلامان که بنابر نقل تا پایان عمر حضرت به صد هزار نفر رسیدند، پرداختند که شرایط شهر مدینه را از روزی که حضرت تعداد علاقه مندان خود را تنها بیست نفر اعلام کرده بود، تغییر داد.
مجموعه مقالات سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام)
مسعود معینی پور، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
سید محمد مهدی موسوی، دکترای تخصصی تاریخ اسلام
انتهای پیام// 15/ 313