سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» نوشتاری از حضرت آیت الله جوادی دربارۀ رمز ماندگاري نهضت حسيني (ع) از کتاب «شکوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني (ع)» را منتشر می کند.
* رمز جاودانگي نهضت حسيني، صبغه فراطبيعي اين نهضت است
آنچه صبغه فراطبيعي دارد، مصون از فناست، زيرا منطقه طبيعتْ، صحنه جهش، حرکت، برخورد و سرانجام، زوال است و ساحت فراطبيعتْ ميدان ثبات، تجرّد، دوام و خلود است. چيزي که براي وجه خداست از آسيب سيلان و حرکت مصون است.
* رمز ماندگاري نهضت حسيني (ع)
در تاريخ، نبردها و کشتارهاي بسياري ثبت شده برخي از آن ها به مراتب، جنايت بارتر، فجيع تر و گسترده تر از حادثه عاشورا بوده و در آن ها چندين برابر شهداي کربلا به خاک و خون کشيده شده اند. مانند جنايت ها و کشتارهايي که مغولان انجام دادند، تا حدي که جناب «ابن ابي الحديد» معتزلي درباره خونريزي هاي چنگيزيان و تاتارها، مي نويسد: «من در دوران مغولان بوده ام و جنايت هاي آنان را ديده ام. آنچه درباره جنايت هاي بُخْتُ النّصر در قدس و فلسطين نوشته اند، شمّه اي از کشتارها و ددمنشي هاي گرگان خون آشام مغول است».
اما با اينکه در بستر تاريخ کشتار بي رحمانۀ زيادي رخ داده است، همه آن جنگ ها و جنايت ها در لا به لاي کتاب هاي تاريخ دفن شده است. صِرف مظلوم بودن افراد مقتول، موجب ماندن آنان در حافظه روزگار نمي شود. بسياري از مظلومان و ستمديدگان تاريخ فراموش شده اند و اکنون نامي از آنان برجاي نمانده است؛ کسي که براي کشورگشايي و هدف هاي غير خدايي مي جنگد، در تاريخ مدفون مي شود.
* واقعه عاشورا؛ نگيني بر انگشتر تاريخ
تنها واقعه اي که چونان نگيني بر انگشتر تاريخ مي درخشد و قدر اول آسمان جهاد و اجتهاد و قيام و اقدام است، همانا واقعه عاشوراست؛ زيرا سالار شهيدان (ع) براي احياي دين خدا قيام کرد و از آن جا که دين الهي «حي لايموت» است، احياگر دين نيز هرگز نمي ميرد و نامش براي هميشه بر جريده عالم ثبت است.
پس از واقعه کربلا و شهادت امام حسين (عليه السلام) و يارانش، امويان چنين مي پنداشتند که اسلام نابود شده است و ديگر نشاني از آن برجاي نخواهد ماند. يزيد سرخوش از اين پندار خام، طبل نابودي دين بر کوفت و چنين سرود:
لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحي نزل
يعني دين و حکومت از بازيچه هاي بني هاشم بود و اکنون جز افسانه اي از آن بر جاي نمانده است. نه وحيي نازل شده و نه خبري آمده است؛ ولي پس از سخنان گهربار و حماسي امام سجّاد (عليه السلام) و زينب (عليهاالسلام) ياوه هاي امويان باطل شد و دين، زندگي جاويد يافت.
حضرت زينب کبرا (عليهاالسلام) در دربار شام به امويان فرمودند: «فَكِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ سَعْيَكَ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ- فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا».
به خدا سوگند! هر نيرنگي به کار بنديد، هرگز نخواهيد توانست نام و ياد ما را از خاطرها بزداييد.
اين سخن در اوج قدرت امويان بيان شد. در آن روزگار بخش هاي عمده آسياي ميانه و بخش هايي از اروپا در قلمرو حکومت اموي بود و همه اين بخش ها به يزيد ماليات مي پرداختند. دو ابرقدرت ايران و روم فروپاشيدند و زير سلطه مسلمانان بودند و حکومت اموي تنها قدرت مطلق حاکم بر جهان بود.
نام حسين (عليه السلام) از پس غبار ساليان و قرون، همچنان شُهره جهان است و به آزادگان سراسر گيتي فروغ اميد مي بخشد.
* نتیجه مبحث
1. آنچه در قلمرو تاريخِ طبيعي است، محکوم دگرگوني و زوال است.
2. آنچه صبغه فراطبيعي دارد، مصون از فناست.
3. سند اين دو قضيه در متن آن ها نهفته است؛ زيرا منطقه طبيعتْ صحنه جهش، حرکت، برخورد و سرانجام، زوال است و ساحت فراطبيعتْ ميدان ثبات، تجرّد، دوام و خلود است؛ «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ». چيزي که براي وجه خداست از آسيب سيلان و حرکت مصون است؛ «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ».
منبع: شکوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، ص223، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی