حجت الاسلام سعید غلامزاده در گفتگو با خبرگزاری «حوزه»، با اشاره به از هم پاشیدگی گروه های تروریستی و شکست مفتضحانه آنها توسط ارتش سوریه گفت: سقوط امپراتوری عثمانی و به دنبال آن تقسیم جهان اسلام و تسلط دول غربی بر بخشهای مهمی از آن، سرخوردگی عامه مسلمانان، خصوصاً اهل سنت را به دنبال داشت؛ در کنار این آشفتگی حاکم بر بلاد اسلامی، عقبافتادگی علمی و صنعتی مسلمانان در مقابل پیشرفت کشورهای غربی بر احساس حقارت مسلمانان میافزود و رواج تفکرات و فرهنگ غربی در کشورهای اسلامی مانند آنچه آتاتورک در ترکیه اجرا میکرد بیش از پیش غرور و غیرت مسلمانان را خدشهدار میکرد.
وی افزود: در چنین شرایطی آرمان تشکیل حکومت اسلامی در برابر دولتهای غربی در بین گروهها و شخصیتهای مختلف مسلمان ایجاد شد، حکومتی که بتواند در برابر سیاستهای استعماری غربیان بایستد و غرور و قدرت از دسترفته مسلمانان را به آنها بازگرداند.
این محقق حوزه بیان کرد: از مباحثی که در این اوضاع مطرح شد شکل و نوع حکومت بود؛ برخی اندیشمندان سنیمذهب ضمن رد حکومت دموکراسی مبتنی بر انتخابات (به دلیل غربی و غیراسلامیدانستن آن)، خلافت را تنها الگوی مشروع و کارآمد حکومت معرفی کردند.
وی گفت: یکی از جریانهایی که احیای خلافت را با جدیت و به عنوان راهحل اصلی برای برونرفت از شرایط نابسامان جهان اسلام پیگیری کرده، جریان سلفی جهادی است که ریشه در آفکار و آرای ابنتیمیه از یک سو و اندیشههای برخی صاحبنظران اخوانالمسلمین، همچون سید قطب و عبدالسلام فرج، از سوی دیگر دارد، که القاعده معروفترین تجسم عینی آن است. در پی حمله آمریکا به عراق و آمادهشدن فضا، ابومصعب زرقاوی، که مدتی را در افغانستان گذرانده بود، شاخه القاعده در عراق را تأسیس، و اقدام به عملیات تروریستی در شهرهای مختلف عراق، خصوصاً در مناطق شیعهنشین کرد، که ترور آیتالله سید محمدباقر حکیم یکی از آنها است؛ وی در ژانویه 2006 دو هفته پس از تشکیل شورای مجاهدین، که تجمیع شش گروه مسلح بود، به دست نیروهای آمریکایی کشته شد.
این پژوهشگر عرصه سلفیت و وهابیت تصریح کرد: این شورا در 15 اکتبر همان سال در مصوبهای شورای مجاهدین را به دولت اسلامی ارتقا، و خبر از تشکیل دولت اسلامی عراق به ریاست ابوعمر هاشمی حسینی بغدادی و وزارت جنگ ابوحمزه مهاجر داد.
این محقق حوزوی گفت: در سال 2010 در پی کشتهشدن ابوعمر هاشمی و ابوحمزه مهاجر، هیئت شرعی دولت اسلامی، ابوبکر بن ابراهیم بغدادی را به ریاست دولت اسلامی عراق انتخاب کرد. در رمضان 1434 و پس از آنکه اختلافاتی میان ابوبکر بغدادی و ابومحمد جولانی، که در ابتدا تحت امر وی بود، به وجود آمد وی سوریه را نیز از مناطق تحت امر خود به حساب آورد و در بیانیهای خبر از تأسیس دولت اسلامی عراق و شام (داعش) داد.
وی افزود: اندکی پس از این و در حالی که در ماههای پایانی حکومت نوری مالکی، اختلافات سیاسی در عراق بالا گرفته بود، داعش توانست از این شرایط، کمال استفاده را کرده، در اقدامی ضربتی استان نینوا و دیالی را اشغال کند و همچنین شهر موصل را بهراحتی و با خیانت استاندار آن به تصرف درآورد.
وی خاطرنشان کرد: داعش با تسلط بر این مناطق و متصلکردن آن به سرزمینهای تحت تصرف خود در سوریه در 29 ژوئن 2014 در ادعایی بزرگ اعلام خلافت اسلامی کرد و ابوبکر بغدادی را خلیفه رسولالله، امیرالمؤمنین و امام واجبالاطاعه نامید و مسلمانان را به بیعت با وی دعوت کرد.
این پژوهشگر بیان کرد: وابستگان به جریان فوق از نخستین روزهای اعلان خلافت و حتی قبل از آن و از زمان تشکیل دولت اسلامی عراق و شام دست به قلم شدهاند تا نشان دهند دولتشان همان حکومت اسلامی آرمانی است که قرار است عزت مسلمانان را به آنان بازگرداند.
وی گفت: در آثار این گروه، که با دعوت جوانان برای پیوستن به این گروه همراه است، با استنادات فراوان به قرآن و احادیث نبوی بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی تأکید شده، و سعی شده است از این میان مشروعیتی برای این جماعت فراهم آید. اقدامی که در میان برخی جوانان مسلمان، که علیرغم هیجان و غیرت دینی بالا فاقد دانش کافی در حوزه مطالعات دینی هستند، مؤثر افتاده و عامل جذب آنها به این گروه شده است.
حجت الاسلام غلامزاده بیان کرد: مقابله با این گروه و جلوگیری از نفوذ آن امری ضروری و انکارناشدنی است، لذا لازم است علاوه بر مبارزات میدانی، عقبه فکری این گروه، که تأثیری اغواکننده بر جوانان دارد، نیز از بین برود؛ نقادی ادله داعش و برملاکردن توجیهاتی که این جماعت بر مشروعیت خلافت خود میآورد میتواند ماهیت غیردینی این گروه را که در پشت شعارهای بهظاهر زیبای آنها مخفی شده برملا کند.
وی گفت: داعشیان با استناد به حدیث معروف «من مات و لیس فی عنقه بیعه امام مات میتة جاهلیة کسانی را که از بیعت با خلیفه داعش خودداری میکنند تلویحاً کافر میدانند؛ در آثار این گروه بر ضعف و زبونی مسلمانان در عصر حاضر تأکید شده، سخن از لزوم بازگشت به عزت و اعتلای امت اسلامی رفته است که جز از طریق تشکیل حکومت ممکن نخواهد بود. این استاد حوزه بیان کرد: با نگاهی به آثاری که طرفداران داعش منتشر کردهاند میتوان ادله مطرحشده بر صحت بیعت و خلافت بغدادی را به دو دسته تقسیم کرد؛ یک دسته همان ادلهای که در کتب کلامی و فقه سیاسی اهل سنت به عنوان طرق شرعی انعقاد امامت آمده است و دسته دیگر که میتوان آنها را ادله ترکیبی، اقناعی نامید، و عبارتاند از: جمعآوری یک سری قراین و شواهد از میان احادیث و تطبیق آنها بر خلافت یا خلیفه داعش.
حجت الاسلام غلامزاده گفت: با مراجعه به کتب کلامی یا فقهالسیاسی اهل سنت معلوم میشود که نزد اهل سنت سه راه برای انعقاد امامت وجود دارد؛ این سه مسیر شامل استخلاف، یعنی خلیفهای، فردی را به جانشینی انتخاب کند. عملخلیفه اول در انتخاب خلیفه دوم مبنای شرعی این طریق است؛ دوم انتخاب اهل حل و عقد: به این صورت که خبرگان و بهاصطلاح رجال سیاسی کسی را به خلافت منصوب کنند. مستند شرعی این طریق انتخاب خلیفه سوم از سوی شورای ششنفره است؛ سوم، تغلب: راه سومی هم برای انعقاد امامت مطرح شده که در صورت فقدان دو طریق فوق، کارآیی دارد و از آن تعبیر به تغلُّب (از ریشه غَلَبَ) میشود. تغلب یعنی چنانچه کسی با زور شمشیر بر امت اسلامی مسلط شود، مشروط به اینکه مسلمان باشد، خلیفه مسلمانان است و باید از او اطاعت کرد.
استجماع قرائن
وی گفت: داعشیان در برخی از آثارشان به جای اقامه دلیل سعی دارند با جمعآوری برخی نشانهها و قرائن نشان دهند که دولتشان شرعی است و خدا و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن رضایت دارند؛ ابیجعفر حطاب، از اعضای هیئت شرعی انصار شریعه تونس، در کتاب خود "بیعة الامصار للامام المختار، احکام البیعه و تنزیلها علی بیعة اهل الشام"، با بحث مفصلی درباره احکام شرعی بیعت به دنبال آن است تا با کنار هم گذاشتن چند نشانه اثبات کند که بیعت با البغدادی بیعتی صحیح و مشروع است.
الف. تبیین ضرورت تشکیل خلافت
این محقق افزود: مؤلف در این بخش احادیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند و از آنها این نکته را استفاده میکند که تشکیل دولت از واجبات است. وی با توضیح حدیث «اذا خرج ثلاثة فی سفر فلیؤمّروا احدهم» در یک قیاس اولویت از این روایت چنین استفاده میکند: «وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وجود امام و امیر را برای گروهی سهنفری لازم میداند لزوم نصب امام و امیر برای امت اسلامی به طریق اولی ثابت میشود».
ب. فضیلت اهل شام
حجت الاسلام غلامزاده بیان کرد: مؤلف با بیان فضیلت شام و اهل آن میکوشد نشان دهد که اهل شام افضل از دیگر مسلمانان هستند و چون لازم است که امام امت افضل امت باشد پس خلیفه مسلمانان لازم است که اهل شام باشد. وی حدیثی را از احمد و ترمذی نقل میکند که در آن ابیحواله از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت میکند که: «امر شما بدانجا خواهد رسید که به سپاههای مختلف تقسیم میشوید: سپاهی در شام، سپاهی در یمن و سپاهی در عراق. ابیحواله میپرسد اگر آن زمان را درک کردم کدام را انتخاب کنم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید« علیک بالشام فانها خیرة الله فی ارضه«؛ حطاب پس از نقل احادیث دیگری در فضل شام و اهل آن در آخر چنین نتیجه میگیرد: «چون اهل شام بهترین مردم روی زمین هستند لازم است حکومتی توحیدی داشته باشند و اگر اهل شام فاسد شوند صلاحی برای مردم دیگر بلاد نیست».
ج. فضیلت مجاهدان
این محقق حوزه بیان کرد: از آن جهت که تشکیل حکومت از مهمترین امور جامعه اسلامی است طبیعتاً هر کسی توان تحمل و انجامدادن آن را ندارد و کسی میتواند آن را به سرانجام برساند که در رعایت حدود الهی مصمم و اولی از دیگران باشد. پس از این تفصیل، الحطاب چنین نتیجه میگیرد که چون مجاهد فی سبیلالله در رعایت حدودالله از دیگران اولی است، امر تشکیل حکومت و بیعت بر عهده مجاهدان است و بیعت آنها اولی بر دیگر بیعتها است.
د. شرایط امام
وی گفت: حطاب در بخش دیگری از قیاس خفی خود به ذکر شروط امام میپردازد: 1.اسلام؛ 2. ذکوریت؛ 3. حریت؛ 4. انتساب به قریش؛ 5. عدالت؛ 6. عقل؛ 7. علم. در ادامه پس از ذکر شروط میگوید که همه اینها در بیعت دولت اسلامی عراق وجود دارد.
حجت الاسلام غلامزاده خاطرنشان کرد: نتیجه مطالب فوق این است که چون داشتن حکومت و دولت از ضروریات و واجبات است، پس مسلمانان چارهای جز تشکیل حکومت ندارند و چنین حکومتی علاوه بر اینکه لازم است شرایطی داشته باشد باید به همت مجاهدان، که در خصوص حدود الهی غیرت بیشتری دارند، برپا شود. البته همه مجاهدان در یک درجه نیستند و چون اهل شام افضل اهل زمین هستند پس حکومتی که مجاهدان شام منعقد کنند افضل و اولی است؛ بر این اساس، خلافت داعش تنها مصداق چنین حکومتی است. زیرا هم شرایط لازم بیعت را دارد و هم مجاهدانی که فضیلت و اولویت در این امر دارند آن را منعقد کردهاند؛ و هم اینکه بیعت بهترین بندگان خدا است، که همان اهالی شام هستند. لذا بر همه لازم است آن را بپذیرند و بعد از این اگر بیعت دیگری گرفته شود باطل خواهد بود.
بررسی و نقد
این پژوهشگر حوزوی بیان کرد: آنچه حطاب برای موجه نشاندادن خلافت داعش آورده صرفاً مطلبی ذوقی است که از کنار هم گذاشتن مطالب پراکنده تشکیل شده؛ لذا دلیل مستقل و محکمی نیست تا مستقیم و کامل محل توجه مخالفان قرار گیرد.
حجت الاسلام غلامزاده بیان کرد: گرچه بر اساس نظر شیعه، ادعای داعش چنان بیپایه و اساس است که حتی جایی برای بررسی مشروعیت آن باقی نمیماند و همچنین با قطع نظر از ایرادهای عالمان اهل سنت بر داعیه خلافت این گروه، آنچه بیش از همه جلب نظر میکند و مهم است مخالفت صریح و نقدهای تند سلفیان جهادی بر این گروه است.
وی گفت: با سیری تفصیلی معلوم شد که عمده ادله داعش بر آنچه نام خلافت اسلامی بر آن مینهد عبارتاند از: 1. نظر اهل حل و عقد که از نظر طرفداران داعش در زمان حاضر مصداق آن همان هیئت شرعی شورای مجاهدین است؛ و 2. مشروعیت امامت متغلب که عبارت است از تسلط بغدادی بر بخشهایی از عراق و سوریه.
این پژوهشگر حوزوی بیان کرد: در هر دو مورد، دیگر سلفیان جهادی ادله داعش را مخدوش و نامعتبر میدانند؛ از نگاه این گروه، داعشیان در بهترین صورت فقط بخش اندکی از اهل حل و عقد هستند و نظر آنها بدون مشورت با دیگران هیچ اعتباری ندارد؛ درباره دلیل دوم داعش دو گونه نقد وارد شده است.
وی گفت: در نقدی که ابوبصیر طرطوسی وارد کرده، گرچه مطلب صحیحی گفته شده، اما از آن جهت که تغلب را (که اهل سنت آن را قبول دارند) از اساس طریقی بدعی و باطل شمرده است نمیتواند نقد خوبی بر داعیه داعش باشد، اما ردیه عبداللّه حسینی، که مبتنی بر پذیرش مشروعیت تغلب است، با ذکر شروطی برای این طریق، که تسلط بغدادی بر مناطق عراق و سوریه فاقد آن است، صحیح و وارد است.