بیان سرگذشت و نحوه رشد و چگونگی موفقیت این قشر از روحانیون که از رسانه منبر چهره به چهره حقانیت و زیبایی های معارف دینی را برای مردم و جامعه بیان می کنند خواندنی و شنیدنی است.
خبرگزاری «حوزه» در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی از خطبا و اهل منبر حوزه علمیه قم آبشخور ذهنی و تربیتی و شیوه تبلیغی این خطیب اندیشمند را به بحث نشسته است.
تولد در شب عاشورا...
حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی در ابتدای این گفتگو، در بیان زندگی نامه شخصی خود گفت: متولد 1352 هستم؛ محل تولدم تهران، محله شتر داران، در بازار سید اسماعیل است و پس از چند سالی که در تهران حضور داشتم به قم آمدم و در این شهر رشد یافتم.
البته ریشه و اصالت پدری ام به زنجان روستای خویین، بر می گردد؛ ولی از طرف مادری، تهرانی هستیم؛ جد پدری بنده هم روحانی و از سادات شریف بودند، بنده ایشان را درک نکردم چون در روز تاسوعا رحلت کردند و بنده نیز در سالگرد ایشان به دنیا آمدم.
پدر بزرگم از ملازمان آیت الله نجفی بود و همگان او را را به عنوان عالمی صاحب نفس می شناختند، با اینکه ایشان را درک نکردم، ولی با حضور در مقبره او با این بزرگوار ارتباط دارم و از این طریق نیز شخصیت وارسته و عجیب او را درک می کنم.
ریشه طلبگی در خاندان مومنی
مرحوم جد مادری ام نیز با اینکه در مولوی، بازاری بودند، اما همیشه ما را به طلبه شدن تشویق می کردند و ایشان نیز شخصیت موثری در شکل گیری علایق ما در ابتدای این راه بودند.
پدرم نیز روحانی و از طلاب بسیار زحمت کش بود که از قبل از انقلاب اسلامی حضور مستمری در جلسات مذهبی تهران داشت و بعدها به امر امام(ره) برای توقیت روستاهای دورافتاده خدمت کرد، روحانی بسیار مسلط و قوی بود و توجه با تسلطی که به زبان آذری داشت، نقش موثری در تبلیغ روستایی به عهده داشت و در روستاهایی به تبلیغ پرداخت که از حداقل های زندگی محروم بودند و خوشبختانه در این سالها با اخلاص خاصی که به خرج داد، خدمات خوبی در این مناطق انجام داد.
از سال 1365 وارد حوزه های علمیه شدم؛ تحصیلات بنده در آن زمان، مقطع سیکل بود که از آن به بعد، وارد حوزه شده و تحصیلات خود را در علوم حوزوی ادامه دادم.
سالهای مدرسه در قم
البته در سال های حضور در مدرسه نیز اساتیدی داشتم که در روحیه مذهبی شاگردان نسل ما بسیار تاثیر گذار بودند؛ به عنوان مثال معلمی به نام آقای طباطبایی در کلاس اول در مدرسه رزاق پور در چهار راه غفاری، به ما تعلیم می داد، بعدها به جرگه اساتید دانشگاه پیوستند و مطالب ارزشمندی از ایشان فراگرفتم؛همچنین در کلاس پنجم ابتدایی نیز از آقای هاشمی که شخصیتی اخلاقی - دینی داشت، بهره گرفتم؛ در محل هم در جلسات قرآن و تربیتی حاج غلامرضا علی عسکری نیز شرکت می کردم و از ایشان نیز نکات خوبی تحصیل کردم.
ورود به حوزه و اساتیدی که هیچگاه فراموش نمی شوند
وقتی وارد حوزه شدم، اساتید بسیاری در شکل گیری روحیه علمی و طلبگی بنده موثر بودند از جمله استاد پرنده غیبی بود که کل کتاب "مختصر العمالی" و کتاب "حاشیه ملاعبدالله" و کتاب "منظومه حاج ملا هادی" را نزد ایشان تلمذ کردم.
از اساتید دیگری که در عرصه طلبگی دین بزرگی بر گردن من دارند، می توان از مرحوم مهدی زاده بیاتانی نام برد، البته پنج یا شش ماه بیشتر نتوانست از ایشان استفاده کنم، ولی در همین زمان نیز نقش بسیار مهمی بر روی پیشرفت علمی و ادبیاتی من داشت و همیشه خود را مدیون وی دانسته و در ثواب تمام جلساتی که در آن شرکت می کنم، ایشان را شریک کرده ام.
عشق به درس اخلاق در حوزه
در دوران مدرسه نیز انس خاصی با جلسات اخلاق داشتم، در مدرسه از درس اخلاق آیت الله عراقچی همدانی استفاده کردم و پس از آن، درصبح های پنجشنبه در درس آیت الله شب زنده دارد شرکت می کردم و در شب های جمعه نیز در مسجد اعظم و سپس در مدرسه آیت الله گلپایگانی در درس آیت الله العظمی مظاهری شرکت می کردم و از فیض حضور و دروس ایشان بهره مند می شدم؛ در ماه های رمضان نیز از فیض درس و افاضات آیت الله میانجی بهره مند شدم.
در عرصه تحصیلی نیز در دروس سطح از اساتیدی که مدیون آنها هستم، می توان از آیت الله وجدانی فخر نام برد، ایشان نقش بسیاری در رشد معنوی بنده داشت، زیرا وی نسبت به روضه حضرت سیدالشهدا(ع)، عشق زاید الوصفی داشت.
سه استاد تاثیرگذار
اما در عرصه علمی باید از سه استاد نام ببرم که نقش بسیار موثری در ایجاد شوق و ذوق درسی در من داشتند و باعث شدند نشاط علمی خاصی در من ایجاد شود؛ آیت الله حسینی بوشهری، آیت الله محمدی خراسانی و آیت الله آقا محسن دوزدوزانی، کل رسایل، مکاسب و کفایه را نزد آنها تلمذ کردم، ایشان از اساتیدی بودند که نقش مهمی در بالندگی علمی من داشته و در این زمینه نیز خود را مدیون آنها می دانم.
این سه استاد خارج از فضای استاد و شاگردی نیز نقش مهمی در تربیت شاگردان داشتند و خارج از درس نیز نکات بسیاری به طلاب عرضه می کردند که البته این شیوه اصلی تدریس در حوزه است؛در سطح خارج نیز مدتی خدمت آیت الله محمدی خراسانی در درس خارج اصول شرکت کردم و مدت زمانی نیز از درس آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله هاشمی شاهرودی بهره گرفتم.
دوره تدریس بنده نیز از سال سوم طلبگی آغاز شد. پس از فراگیری دروس ابتدایی در مدرسه کرمانی ها، مشغول تدریس شدم؛ پس از آن در مدارس مختلفی از جمله مدرسه علمیه مهدی موعود(عج)، آیت الله صدوقی، ولی عصر(عج) حاجی آباد، مدرسه رسالت تدریس کردم و هم اینک در سطح عالی، درس رسایل و مکاسب را در مدرسه آیت الله العظمی بروجردی تدریس می کنم.
عشق منبر، استاد انصاریان
والد بنده از دیر باز در عرصه منبر حضور داشت، ولی لذت منبر را پای منبر استاد انصاریان درک کردم؛ در محله ای که زادگاه ما در تهران بود در حسینه و پای مبنر و دعای کمیل ایشان بزرگ شدم، از قدیم نیز انسی خاص با نوارهای ایشان داشتم؛ در حقیقت بنده علاقه خاص و عجیبی به سخنرانی استاد انصاریان و مرحوم کافی داشتم و ذوق و شوق عجیب و رغبت خاص نسبت به حضور در مجالس و گوش دادن به سخنرانی این دو بزرگوار داشتم؛ امکان نداشت در بازار نواری از ایشان باشد و من آن را تهیه نکرده و بارها آن را گوش ندهم؛ هرجا نیز استاد انصاریان در قم و تهران سخنرانی داشتند حضور می یافتم.
در سخنرانی هم سعی کرده ام با بهره گیری از دروسی که در این سالها فرا گرفتم، شیوه خاص خود را داشته باشم؛ با اینکه لحن سخنرانی بنده کمی شبیه استاد انصاریان است ولی نوع ورود و بیان مطالب و استفاده از مطالب و روضه و...شیوه ابداعی است که جمع بین سخنرانی های مختلف است.
با وجود اینکه اشتغالات زیادی دارم، ولی هر روز یک سخنرانی از خطبای کشور را گوش می دهم؛ هر روز ساعت هفت صبح از منزل خارج می شوم، ولی قبل از خروج از منزل از برنامه سخنرانی وعاظ کشور استفاده می کنم و هدفم نیز استفاده از این سخنرانی ها است و نقادانه به آن نگاه نمی کنم.
همیشه سعی کرده ام از منبرهای وعاظ کشور در سطوح مختلف استفاده کنم، زیرا در هر منبر نکاتی قابل استفاده است که استفاده از این نکات، در آینده می تواند کمک خاصی به افزایش توانایی در ارایه مطالب انجام دهد و این منابر جمع بین سلایق و سبک های مختلف است.
منبر و خصلت عرشی و فرشی
در زمینه خطابه دو بخش وجود دارد یک بخش عرشی و دیگری فرشی است؛ در حال حاضر نمی توان گفت؛ خطیب مستغنی از فقه و اصول است و سخنران باید در عرصه اجتهاد دستی بر آتش داشته باشد؛ همیشه به افرادی که در این عرصه حضور پیدا می کنند این توصیه را دارم باید حتما دستی در فقه و اصول داشته باشند که به واسطه اجتهاد در فقه اصول، بتوانند ورود و خروج از مطالب علمی را به بهترین شکل داشته باشند.
در زمینه فعالیت فرشی گذشته از اینکه باید به درس و بحث اهمیت بدهند باید یک دور تفسیر، یک دور نهج البلاغه و یک دور روایت را حتما ببیند، در مرتبه بعد نیز باید یک دور صحیفه سجادیه را مطالعه کنند؛ در ادامه طلاب باید یک دور کتاب های شهید دستغیب(ره) و شهید مطهری(ره) را مطالعه کنند؛ البته این کتب نیز طلاب را از مطالعه سایر آثار مستغنی نمی کند.
ثمره این مطالعات آن است منبری ها هیچگاه در موضوع خود وا نمی مانند و همیشه موضوع منابر خود را به راحتی با یک مرور پیدا می کنند و در هر زمینه و هر مکان و زمانی سخنی تازه وناب دارند که می تواند به بهترین شکل تاثیرگذاری خود را تضمین کند.
در زمینه عرشی نیز اهل منبر باید ارتباطی مستمر با اهل بیت(ع) داشته باشند و از این بزرگان همیشه درخواست کنند فیض ولایی حضرات را همیشه در زندگی و فکر و نفس و روح و بیان و کلام و قلم آنها حس کنند؛ انس و خلوت با خدا و اولیای خدا برای همه طلاب ضروری است و مهمترین عامل رشد معنوی آنها است.
اجازه ندهید منبر برای شما عادی شود
یکی از نکاتی که اهل منبر مخصوصا خطبای جوان باید به آن توجه کنند این است که آنها هیچگاه نباید اجازه دهند منبر به مساله ای عادی مبدل شود؛ یعنی وجود تعدد مجالس برای یک منبری در یک روز و در طول سال نباید اجازه دهد این منابر برای او عادی شود، زیرا ضامن رزق، خداوند است و باید بیش از اینکه به تعدد منابر فکر کنیم، بیشتر به کیفیت و آثاری که در خود و بندگان خدا خواهد گذاشت تفکر کنیم و قطعا اگر این گونه باشد، هر دو وجه را با هم خواهیم داشت.
خلوت و مرور گفته ها پس از منبر
یکی از نکات کلیدی در این عرصه، خلوت بعد از جلسات منبر و وعظ است؛ یک واعظ پس از سخنرانی باید در یک خلوت نشسته و تفکر کند، آیا به آنچه به خلق الله گفته است عمل کرده و می کند یا خیر؛ آیت الله جاودان بیان می کرد، همیشه در خلوت برای خودتان روضه بخوانید باید همیشه از معصومین(ع) استعانت بجوییم و از خداوند متعال بخواهیم در عمل به آنچه می گوییم موفق باشیم، تا تاثیری در سخنان ما ایجاد شود که بتوانیم بیشترین جذب را در این دستگاه داشته باشیم.
یکی از دعاهای بنده همیشه آن است به خداوند عرض کنیم خودتان هرچه فکر می کنید به درد مستعمین ما می خورد را در هان ما گذاشته و با بهترین شکل به مردم منتقل کنیم؛ قطعا اگر مطلب از دل برخیزد کار خود را با دلها خواهد کرد؛ یکی از مهمترین شروط این تاثیرگذاری آن است که باید اهل عمل به آنی باشیم که به دیگران می گوییم؛اگر بخواهیم برای خانه خدا و امام زمان(عج) مشتری جذب کنیم، باید ابتدا خودمان مشتری امام زمان(عج) و خداوند باشیم و کاری کنیم که نظر حضرات را جلب کنیم.
منبر، هنوز بهترین رسانه شیعه است
با پیشرفت علم و تکنولوژی، رسانه های خوبی برای کار تبلیغی ساخته شده، ولی هنوز چیزی نتوانسته جای منبر را بگیرد، زیرا در عمل مشاهده می کنیم هنوز این منبرها پر مخاطب ترین رسانه ها است و هزاران هزار جوان و خرد و کلان در این برنامه ها شرکت می کنند، پس این مساله نشان می دهد، مردم نیز این رسانه را به عنوان یکی از مهمترین رسانه های تبلیغی باور دارند.
برخی می گویند، محوریت از سخنرانی به سمت های دیگری برگشته؛ ولی در کلان شهرها شاهد آن هستیم، مردم بسیاری حضوری مستمر در منبرها دارند؛ در منبرهایی که پس از نماز صبح در اماکن مقدسی چون حرم حضرت معصومه(س) برگزار می شود، شاهد حضور صدها نفر هستیم؛ همچین در مجالسی که شب ها نیز برگزار می شود، شاهد حضور گسترده جوانان در این مراسم ها هستیم با اینکه در رسانه های اجتماعی حضور دارند از حضور خود در این مراسم ها نمی کاهند. قطعا تاثیری که منبر دارد فضاهای مجازی ندارند؛ البته نشستن و دور هم از گفتن از حضرات معصومین(ع) به خودی خود در هر جمعی موضوعیت دارد منافاتی با کار تبلیغ مجازی ندارد، ولی اینکه کار منبر را تعطیل کنیم و هم و غم خود را در فضای مجازی بگذاریم درست نیست.
استقبال مردم در بلاد خارجه، دلیلی بر اهمیت امروز منبر
سخنرانی هایی که در کشورهای اروپایی انجام شده و استقبال خارق العاده ای که از این جلسات به عمل می آید، نشان دهنده آن است با وجود این همه ابزارآلات رسانه ای و شبکه های اجتماعی و جامعه پیچیده غربی بازهم این منبر است که توانسته در این میانه بیشترین تاثیرگذاری را داشته باشد.
اهمیت حسن معاشرت منبریون سرشناس با مردم
یکی از اصولی که افراد شاخص در عرصه های دینی از جمله اساتید حوزه و واعظان و... باید رعایت کنند، اصل معاشرت با مردم است؛ زیرا این حسن معاشرت از سیره اهل بیت(ع) است؛ حوزویان نیز که لباس ائمه(ع) را بر تن کرده اند باید این اصل را رعایت کنیم؛ ولی این نکته نیز باید از سوی مردم مورد ملاحظه واقع شود که ممکن است شرایط و حالاتی ایجاد شود روزی این افراد حال و وضع خوبی نداشته و تحت فشارهای روحی وجسمی و شغلی باشند؛ پس همیشه نمی توان انتظار داشت که آنها در بهترین حالت خود باشند و بتوانند این معاشرت را در بهترین حالت خود انجام دهند.
وی گفت: اصل و مبنا بر معاشرت با مردم و سعه صدر و همچنین پاسخگویی به سوالات مردم است، ولی برخی افراد نیز ممکن است ملاحظه این حالات را نکرده، مباحثی را بیان کنند که جو و فضای منفی را به شکل غیر منصفانه ای ایجاد کنند.