دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
کد خبر: 379670
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۶
امام سجاد(ع)

حوزه / رسالة الحقوق از آثار جاودان، ماندگار، پرارج و گران‌مایه ای است که از حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب علیهم‌السلام، برای شیعیان به یادگار مانده است و همواره مورد توجه بوده و هست.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»دراین مجال ،به بررسی حق خویشاوندان ازمنظرامام سجاد که ضروری‌تر از همه، حق مادر، سپس پدر و پس از آن فرزند و در مرحله بعد حق برادر است، می پردازد.

 * حق خويشاوندى‏

 * فَحَقّ أُمّكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنّهَا حَمَلَتْكَ حَيْثُ لَا يَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَطْعَمَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لَا يُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ أَنّهَا وَقَتْكَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ يَدِهَا وَ رِجْلِهَا وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِيعِ جَوَارِحِهَا مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِكَ فَرِحَةً مُوَابِلَةً مُحْتَمِلَةً لِمَا فِيهِ مَكْرُوهُهَا وَ أَلَمُهَا وَ ثِقْلُهَا وَ غَمّهَا حَتّى دَفَعَتْهَا عَنْكَ يَدُ الْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْكَ إِلَى الْأَرْضِ فَرَضِيَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِيَ وَ تَكْسُوَكَ وَ تَعْرَى وَ تُرْوِيَكَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلّكَ وَ تَضْحَى وَ تُنَعّمَكَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذّذَكَ بِالنّوْمِ بِأَرَقِهَا وَ كَانَ بَطْنُهَا لَكَ وِعَاءً وَ حَجْرُهَا لَكَ حِوَاءً وَ ثَدْيُهَا لَكَ سِقَاءً وَ نَفْسُهَا لَكَ وِقَاءً تُبَاشِرُ حَرّ الدّنْيَا وَ بَرْدَهَا لَكَ وَ دُونَكَ فَتَشْكُرُهَا عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ وَ لَا تَقْدِرُ عَلَيْهِ إِلّا بِعَوْنِ اللّهِ وَ تَوْفِيقِهِ.

*اما حق مادر

حق مادرت اين است كه بدانى او تو را چنان برداشته كه كسى ديگرى را بدان گونه برنگيرد و از ميوه دل خود، تو را چنان خورانده كه هيچ كس ديگرى را بدان سان نخوراند و به راستى تو را به گوش و چشم و دست و پا و پوست و تمام اندامهايش (به تمام وجود خود) نگهدارى كرده و دراين نگهدارى به خوشرويى و دلشادى تورا مواظبت نموده   و  هر ناگوارى و درد و گرانى و نگرانى (دوران باردارى را) تحمل كرده، چنانكه دست تطاول (آفات) را از تو دور ساخته و تو را بر زمين نهاده و خرسند بوده است كه تو سير باشى و او خود گرسنه ماند و تو جامه پوشى و او برهنه باشد و تو را سيراب كند و خود تشنه ماند و تو را در سايه دارد و خود زير آفتاب باشد و با بيچارگى خود تو را نعمت بخشد و با بيخوابى خود تو را لذت خواب چشاند و شكمش ظرف هستى تو بوده و دامنش پرورشگاهت و پستانش چشمه نوشت و جانش نگهدارت، سرد و گرم دنيا را براى تو و به خاطر تو چشيده است پس به قدرشناسى از اين همه او را سپاس گزار، و اين قدردانى را نتوانى جز به يارى و توفيق خداوند.

*حق پدر

*  وَ أَمّا حَقّ أَبِيكَ فَتَعْلَمُ أَنّهُ أَصْلُكَ وَ أَنّكَ فَرْعُهُ وَ أَنّكَ لَوْلَاهُ لَمْ تَكُنْ فَمَهْمَا رَأَيْتَ فِي نَفْسِكَ مِمّا يُعْجِبُكَ فَاعْلَمْ أَنّ أَبَاكَ أَصْلُ النّعْمَةِ عَلَيْكَ فِيهِ وَ احْمَدِ اللّهَ وَ اشْكُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ

 و اما حق پدرت اين است كه بدانى او ريشه (هستى) توست و تو شاخسار (درخت وجود) اويى و اگر او نمى‏بود تو هم نبودى، پس هرگاه در خود چيزى ديدى كه پسنديدى، بدان كه سرچشمه آن نعمت بر تو، پدرت باشد (و آن را از پدرت دارى) و خدا را بستاى و به همان اندازه سپاسش دار (و لا قوة الا بالله) (و نيرويى جز به خداوند نيست.)

*حق فرزند

*وَ أَمّا حَقّ وَلَدِكَ فَتَعْلَمُ أَنّهُ مِنْكَ وَ مُضَافٌ إِلَيْكَ فِي عَاجِلِ الدّنْيَا بِخَيْرِهِ وَ شَرّهِ وَ أَنّكَ مَسْئُولٌ عَمّا وُلّيتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدّلَالَةِ عَلَى رَبّهِ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فِيكَ وَ فِي نَفْسِهِ فَمُثَابٌ عَلَى ذَلِكَ وَ مُعَاقَبٌ فَاعْمَلْ فِي أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَيّنِ بِحُسْنِ أَثَرِهِ عَلَيْهِ فِي عَاجِلِ الدّنْيَا الْمُعَذّرِ إِلَى رَبّهِ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ بِحُسْنِ الْقِيَامِ عَلَيْهِ وَ الْأَخْذِ لَهُ مِنْهُ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ

 و اما حق فرزندت (اين است كه) بدانى او از توست و در اين جهان به نيك و بد خويش وابسته به توست و تو با پرورش خوب و رهنمايى او به راه پروردگارش و كمك به او در فرمانبردارى وى (هم) درباره خودت و (هم) در حق او مسؤول هستى و بر (اساس) اين مسؤوليت پاداش برى و كيفر بينى، پس در كار فرزند، چنان كسى عمل كن كه كارش را در اين دنيا به حسن اثر بيارايد و تو به سبب حسن رابطه فيمابين و سرپرستى خوبى كه از او كرده‏اى و نتيجه‏اى الهى كه از او گرفته‏اى نزد پروردگارت معذور باشى. و لا قوة الا بالله (و نيرويى جز به خداوند نيست.)

*حق برادر

* وَ أَمّا حَقّ أَخِيكَ فَتَعْلَمُ أَنّهُ يَدُكَ الّتِي تَبْسُطُهَا وَ ظَهْرُكَ الّذِي تَلْتَجِئُ إِلَيْهِ- وَ عِزّكَ الّذِي تَعْتَمِدُ عَلَيْهِ وَ قُوّتُكَ الّتِي تَصُولُ بِهَا فَلَا تَتّخِذْهُ سِلَاحاً عَلَى مَعْصِيَةِ اللّهِ وَ لَا عُدّةً لِلظّلْمِ بِحَقّ اللّهِ وَ لَا تَدَعْ نُصْرَتَهُ عَلَى نَفْسِهِ وَ مَعُونَتَهُ عَلَى عَدُوّهِ وَ الْحَوْلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ شَيَاطِينِهِ وَ تَأْدِيَةَ النّصِيحَةِ إِلَيْهِ وَ الْإِقْبَالَ عَلَيْهِ فِي اللّهِ فَإِنِ انْقَادَ لِرَبّهِ وَ أَحْسَنَ الْإِجَابَةَ لَهُ وَ إِلّا فَلْيَكُنِ اللّهُ آثَرَ عِنْدَكَ وَ أَكْرَمَ عَلَيْكَ مِنْهُ .

  و اما حق برادرت (اين است كه) بدانى او دست توست كه آن را (به كار) مى‏گشايى و پشت توست كه به او پناه مى‏برى و (مايه) غلبه توست كه بدو اعتماد مى‏كنى و نيروى توست كه با آن هجوم آورى. پس او را سلاح نافرمانى خدا و دست‏افزار تجاوز بر حق خدا مگير و از يارى به او در كار خودش و ياورى به او در برابر دشمنش و حايل شدن ميان او و شيطانهايش و نصيحت‏پردازى و روى آوردن بدو براى خرسندى خدا، در صورتى كه مطيع خدا باشد؛ و به نيكويى از او پذيرفته آيد، خوددارى مكن وگرنه بايد خدا نزد تو بر او مقدمتر و از وى گراميتر باشد.

 

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha