شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۷
شیوه‌های تبلیغی مدعیان ظهور و راهکارهای مقابله با آن

حوزه /مهدويت، ادامه نبوت، انبيا مصداق هدايت الهي و محور نجـات بشـريت اسـت. بررسـي مباحـث مهـدويت و اظهـارنظر دربـاره آن، هماننـد ديگـر موضوعات تخصصي، متعلق به اهل‌فن و عالمان اين عرصه می‌باشد.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، به مناسبت ایام میلاد امام مهدی (عج) در گفتگو با محقق و پژوهشگر مباحث مهدویت، حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد شهبازیان به بررسی شیوه‌های تبلیغی مدعیان ظهور و راهکارهای مقابله با آن پرداخته است که در ادامه منتشر می شود.

*مهدویت از چه جایگاه و اهمیتی برخوردار است؟

امروزه بحث‌های مرتبط با مهدویت جزو مباحث اصلی است که در جامعه جهانی پی گیری می‌شود و با عناوینی چون موعود باوری یعنی نگرشی که ادیان و مکاتب به موعود خودشان دارند از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و در مباحث موعود باوری عنایت و توجه ویژه‌ای به موعود شیعه و مباحث مرتبط با آن می‌باشد.

*آیا غرب نیز به معارف مهدویت شیعه توجه دارد؟

امروز در دنیای غرب نیز نگاه ویژه‌ای به حضرت مهدی (علیه‌السلام) هست و تحقیقات و همایش‌ها و اجلاس‌ها و گفتگوهای مختلفی انجام می‌گیرد و سیاستمداران امروز، مانند بنی العباس که به دنبال این بودند تا حضرت مهدی را از بین ببرند در فضای بین‌المللی به دنبال تخریب چهره حضرت ولیعصر علیه‌السلام هستند.

 اما اگر بخواهند تخریب کنند، باید روش و شناختی را نسبت به حضرت داشته باشند و روشی را برای آسیب زدن به بحث موعود باوری شیعه پی بگیرند.

*چرا دنیای غرب و سیاستمداران آن به دنبال تخریب چهره امام زمان علیه‌السلام می‌باشند؟

با توجه به اینکه حضرت قرار است یک نظام ظلم‌ستیز را پی‌ریزی کند لذا دنیای غرب و سیاستمداران و بنی العباس امروزی احساس خطر می‌کنند چراکه مسلمانان و بخصوص شیعیانی که اعتقاد به حضرت دارند دوران غیبت را دوران سکوت و سکون نمی‌دانند بلکه دوران حرکت و پویایی برای زمینه‌سازی ظهور حضرت می‌دانند و با توجه به چنین نگرشی می‌خواهند هر چه بیشتر خودشان را به حضرت مهدی نزدیک کنند و حرکتی را مانند انقلاب اسلامی برای مقابله با دنیای ظلم آغاز کرده‌اند، همه این موارد باعث می‌شود که دنیای غرب به مباحث مهدویت حساسیت پیدا کند و به دنبال این حساسیت دست به شناخت می‌زند و زمانی که این شناخت نسبت به مباحث مهدویت اتفاق افتاد، سعی می‌کند روزنه‌های نفوذ را پیدا کند تا بتواند به نحوی در مباحث مهدویت و اعتقادات مردم نفوذ کند تا ضربه خود را وارد کند و به‌جای معارف حقیقی، نسخه‌بدل‌های دروغین ایجاد کند لذا یکی از مواردی که غرب از طریق آن در پی ضربه زدن به معارف مهدوی است ایجاد جریانات انحرافی در مباحث مهدوی است که بخشی از این جریان مدعیان دروغینی را به نام حضرت مهدی یا منتسبان حضرت مهدی معرفی کند، برخی امروزه خود را به‌عنوان مهدی موعود و همان شخص نجات‌بخش معرفی کرده و به‌دروغ ادعای امامت می‌کنند و برخی دیگر را می‌بینیم که ادعا می‌کنند ما یکی از همان زمینه‌سازان ظهوریم و خود را شعیب بن صالح یا یمانی و یا خراسانی معرفی می‌کنند و دسته دیگری خود را به‌عنوان مرتبطین با امام زمان معرفی کرده و می‌گویند ما در بیداری یا خواب یا گاهی که به جمکران می‌رویم در جمکران یا سایر مکان‌ها با حضرت دیدار می‌کنیم و حضرت دستورالعمل‌هایی به ما می‌دهند و مریدانی اطراف خود جمع می‌کنند و نظام غرب از این افراد و ساده‌لوحی مریدان آن‌ها برای ضربه زدن به اصل مهدویت و سخیف کردن معارف مهدوی استفاده می‌کند.

*آیا این‌گونه های مختلف انحرافی نقطه وحدتی هم دارند؟

برخی از این افراد شروع به تغییر شریعت می‌کنند و احکام اسلام را نسخ کرده و زیر سؤال نیز می‌برند و درگیری مشترک همه این‌گونه های مدعی با نظام مرجعیت فقهی شیعه است و بهانه آن‌ها این است که امام زمان می‌آید و با روحانیت و فقها و مراجع مبارزه می‌کند و این سخن غلطی است که اگر آن را تبیین علمی کنیم، جایگاهی ندارد. این قصه را مطرح می‌کنند و با نظام مرجعیت شیعه که به تعبیر اهل‌بیت که اگر مراجع نبودند شیطان در دوران غیبت تعداد زیادی از شیعیان را از معارف اصیل دور کرده و به انحراف می‌کشاند، مانع اصلی در برابر نظام شیطآن‌همین مرجعیت و فقاهت و اهل حدیثی هستند که اهل‌بیت به ما دستور رجوع به آن‌ها را داده‌اند. خوب نظام غرب به افرادی پول می‌دهد و آن‌ها را مستقر می‌کند و آن‌ها را مانند آفتی در گندم‌زار معارف اهل‌بیت قرار می‌دهد. امروزه وقتی این جریانات مدعی را رصد می‌کنیم، می‌بینیم افرادی گول و فریب ادله آن‌ها را می‌خورند. اما این جریانات مدعی یکسری ادله مشترک دارند ازجمله اینکه به روایات ورود می‌کنند و می‌خواهند مردم را با روایات قانع کنند و بگویند ما هم از طرف اهل‌بیت صحبت می‌کنیم و می‌توانیم روایت بخوانیم. چراکه اگر گروهی فساد اخلاقی و سیاسی و اقتصادی آشکار داشته باشند، عموم مردم به آن‌ها گرایش پیدا نمی‌کنند اما اگر کسی بخواهد خودش را مهدی یا نائب حضرت معرفی کند یا خودش را زمینه‌ساز برای ظهور ایشان بداند، اقدام به روایت خوانی از کتب روایی شیعه و اهل سنت می‌کند تا سخن خود را جا بیندازد و بعد سوءاستفاده از روایات را آغاز می‌کند.

*در تحریف روایات از چه روش‌هایی استفاده می‌کنند؟

معمولاً در سه روش تحریفات صورت می‌گیرد

 الف- استفاده از روایات جعلی: یکی روش جعل است، یعنی این جریانات مدعی وقتی شروع به روایت خوانی می‌کنند، اول شروع به استفاده از روایات جعلی می‌کنند روایاتی که مستندی ندارد و جعل‌شده و دروغ است و می‌خواهند با استفاده از این روایات دروغین به ما القاء کنند که ما در دوران ظهور هستیم و اگر در دوران ظهور هستیم باید منتظر شخصی باشیم که از طرف حضرت مهدی برای ما پیام بیاورد و این روایات جعلی را از مصادر غیر معتبر می‌خوانند.

ب- تقطیع روایات: دومین کاری که انجام می‌دهند تقطیع روایات است. مثل کاری که در فضاهای مجازی می‌کنند و قبل و بعد صحبت فردی را کنار می‌گذارند و یک قسمت از صحبت او را منتشر می‌کنند تا او را بی‌آبرو کنند یا تصویری را استفاده کنند تا او را فرد بی‌اخلاقی جلوه بدهند، امروزه در فضای مجازی چنین بی‌اخلاقی‌هایی وجود دارد. تقطیع هم یعنی حذف قسمتی از روایت و توجه به چند کلمه یا قسمتی از آن، و ممکن است اصل روایت راجع به شرق باشد و این‌ها با برش‌هایی که به روایات می‌زنند راجع به غرب صحبت می‌کنند، تقطیع کردن هم یکی از کارهای این‌هاست.

ج- تحریف روایات: مورد سومی که در مورد روایات به کار می‌برند بحث تحریف است یعنی در لفظ و معنای روایت دست‌کاری می‌کنند. گاهی لفظ را تغییر می‌دهند و گاهی معنا را تحریف می‌کنند و هنگام ترجمه معنای روایت را تغییر می‌دهند و در روایات جعل؛ تقطیع و تحریف می‌کنند.

*استفاده از خواب از دیگر ادله مدعیان مهدویت است لطفاً راجع این مطلب نیز توضیحاتی بفرمایید؟

یکی دیگر ادله این مدعیان دروغین استفاده از خواب است و می‌خواهند با خواب مردم را نسبت به شخصی به حقانیت برسانند. و می‌گویند شما بخوابید اگر پیغمبر در خواب آمد او خود پیامبر است و آنچه به شما بگوید واجب الاطاعه است درصورتی‌که بنا بر فرهنگ شیعه و روایات و آنچه بزرگانی مانند شیخ مفید و علامه حلی و تمامی فقها و علمای شیعه فرموده‌اند، خواب در مسائل اصول عقاید و مسائل فروع دین حجت نیست و کسی نمی‌تواند به خواب استناد کند و اگر کسی را در خواب ببینیم و او بگوید من پیامبرم و امام صادق هستم، آیا او واقعاً امام صادق یا پیامبر است؟ خیر من و شما که تابه‌حال پیامبر یا امام صادق را در خواب ندیده‌ایم، شیاطین می‌توانند برای ما خواب سازی کنند، «وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِيائِهِمْ؛ انعام 121» شیاطین کارشان خواب سازی است، «إِنَّمَا النَّجْوى‏ مِنَ الشَّيْطان‏، مجادله آیه 10» بنابر آیات قرآن، حتی خود شیخ مفید هم به این نکته اشاره می‌کند که شیاطین می‌توانند خواب سازی کنند  ازاین‌روست كه امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: دين خدا، عزيزتر و علمی‌تر از آن اسـت كـه بخواهـد بـا خـواب فهميده شود  لذا بحث در خواب اعتباری ندارد خواب در مسائل جزئیه و مسائل روزانه بااینکه حجت نیست ممکن است به واقعیت بپیوندند و من ممکن است واقعیتی را که چند روز بعد یا چند سال بعد اتفاق بیفتد را در خواب ببینم و این خواب صادقه است و رؤیای کاذبه و دروغ نیست، اما آیا این خواب واجب الاطاعه است؟ اینکه من در خواب ببینم که به من دستور بدهند به مشهد و به زیارت امام رضا برو، برای من اطاعت از این دستور واجب نیست. اگر خواب من با شرع و عقل موافق باشد، انجام آن واجب نیست، اما می‌توانم آن را انجام بدهم و منعی ندارد و به قولی جایز است، ولی اگر خواب من و شما مخالف با شرع و احادیث و عقل باشد، قطعاً آن خواب حجت نیست.

*برخی از جریانات انحرافی مهدوی علاوه بر روش‌هایی مختلف ذکرشده از روش استخاره نیز استفاده می‌کنند لطفاً راجع این مطلب نیز توضیحاتی بفرمایید؟

کار دیگری که امروزه جریان مدعی انجام می‌دهد این است که از استخاره استفاده می‌کنند. ما در شرع مقدس و در تاریخ شیعه و در بیانات هیچ فقیهی نداریم که امام را یا فرد حق و باطل را با استخاره پیدا کنید، به‌هیچ‌عنوان، علامه مجلسی در بحارالانوار می‌فرمایند: حتی در اموری مانند ازدواج یا خریدوفروش خانه ابتدا فکر کن و اگر به نتیجه نرسیدی مشورت کن و اگر واقعاً به نتیجه نرسیدی اگر خواستی استخاره‌ای بزن، آن‌هم استخاره در محدوده کارهای جزئی است و هیچ‌کدام از فقها نفرمودند عمل به استخاره واجب است، و در استفتاء از حضرت امام ایشان فرمودند: اگر می‌خواهید انجام ندهید صدقه‌ای بدهید ولی انجام استخاره واجب نیست؛ برخی می‌خواهند بگویند استخاره راهی برای پیدا کردن حجت حق یا فرد باطل است و ما در هندسه مباحث دینی خودمان چنین چیزی نداریم.

*راهکار مقابله با این جریانات انحرافی در مباحث مهدوی چیست؟

اهل‌بیت علیهم السلام دو راهکار را بیان می‌کنند یکی اینکه می‌فرمایند دین خود را از کتاب و سنت اصیل بگیرید نه از دهان و زبان مردم، نباید بگوییم فلانی این‌طوری گفت، خیر، اگر سخنرانی هم بیانی دارد باید مراجعه کنیم و ببینیم واقعاً این روایت وجود دارد یا خیر، یا ببینیم این روایت اگر وجود دارد در منابع معتبر است یا منابع غیر معتبر؟ آیا این روایتی که یک جریانی برای ما خواند، در کتب قدما و بزرگانی مثل شیخ صدوق و کلینی و شیخ طوسی آمده یا در کتبی که چند سال پیش نوشته‌شده‌اند ذکرشده است؟ آیا این مصدر سندش معتبر است یا سند آن معتبر نیست؟ آیا این روایتی که برای ما خواندند همین معنا را دارد یا این فرد ترجمه غلطی ارائه داده است، به‌عنوان‌مثال شخصی روایت را این‌طور ترجمه می‌کرد که امام رضا (ع) برای شخصی خمر و تمر فرستاده است، او می‌خواهد توجیه کند که مگر می‌شود امام رضا برای کسی شراب بفرستد؟ پس این روایت صحیح نیست، درصورتی‌که روایت را اشتباه خوانده است و اصل کلمه خُمره به معنای سجاده بوده است با تغییر یک حرکت، ترجمه تا این حد تغییر می‌کند و کسی نمی‌تواند یک روایت را برای ما بخواند و ما هم از او قبول کنیم.

 علی‌محمد شیرازی یا حسینعلی نوری بهایی می‌گوید از ادله اثبات امامت من این است که امام صادق (ع) فرموده است: لستین، در سال شصت قائمی می‌آید، خوب من علی‌محمد شیرازی در سال 1260 به دنیا آمده‌ام و منظور ایشان این است، درصورتی‌که وقتی به منبع روایت مراجعه می‌کنیم می‌بینیم «لستین» نیست و علی‌محمد شیرازی تحریف لفظی انجام داده است مانند یهود که «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه‏، نساء 46» هستند علی‌محمد شیرازی بنیان‌گذار بابیت هم همین کار را انجام داده است و اصل روایت «لیستبین» است یعنی مهدی و قائم می‌آید تا امر را برای مردم آشکار کند ولی ایشان «لیستبین» را به «لستین» تبدیل کرده است آیا کلاه‌برداری و دروغ‌پردازی از این واضح‌تر می‌شود؟ پس ما باید به مصدر مراجعه کنیم هرکسی که روایتی را برای ما خواند باید به مصدر آن مراجعه کنیم روحانیون هم باید چنانچه روایتی را برای مردم می‌خوانند آدرس آن را برای مردم بازگو کنند یا اگر بنده می‌خواهم سخنرانی کنم و می‌خواهم آدرس بدهم، از کتب قدیمی و معتبر آدرس بدهم نه اینکه از کتبی که اخیراً نوشته‌شده است آدرس بدهیم.

نکته دیگری که اهل‌بیت فرموده‌اند مراجعه به متخصص است، «وَ أَمّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ، فَارْجِعُوا فيها الى رُواةِ حَديثِنا. فَإِنَّهُم حُجّتي عَلَيْكُم، و أَنا حُجَةُ اللَّه، كمال الدين؛ ج 2، ص 484، باب التوقيعات، حديث 4.» اینکه در روایت می‌فرماید: «إِذَا أَصَابَتْكُمْ بَلِيَّةٌ وَ عَنَاءٌ فَعَلَيْكُمْ بِقُم‏، بحارالانوار (ط - بيروت)، ج‏57، ص: 215» در آخرالزمان اگر به شما گرفتاری‌های دینی هجوم آورد به قم و علمایی که در قم هستند مراجعه کنید مراد همین فقهاء هستند، ممکن است فقهایی وجود داشته باشند که اشتباهاتی داشته‌اند، اما آنچه مشخص است این است که همه فقها که مشکل ندارند، مگر ما می‌توانستیم در زندگی حضرت آیت‌الله بهجت(ره) اشکالی وارد کنیم و یا دیگر بزرگانی که امروزه حوزه علمیه را سرپرستی می‌کنند، اما اشتباه در معرفت اشتباه در عقیده نیست و این‌طور نیست که این‌ها روبروی امام زمان بایستند آنچه در برخی گزارش‌ها وجود دارد که برخی افراد اهل دین روبروی مهدی می‌ایستند مراد همین فقهای وهابی امروزی هستند ،فقهای وهابی می‌گویند طبق قرآن، زیارت و توسل شرک است، این‌ها حرام است، وقتی حضرت ولی‌عصر تشریف بیاورند همین افراد با قرآن روبروی حضرت می‌ایستند الزاماً اگر در برخی گزارش‌ها خواندیم که فقهایی روبروی مهدی (علیه‌السلام) می‌ایستند منظور فقهای قم و نجف نیستند، امروز روایات همین فقهای وهابی را مدنظر دارند از طرف دیگر به ما دستور داده‌اند که در آخرالزمان به قم مراجعه کنید یعنی فقهایی که در شهر قم حضور دارند پس این دو اصل را اهل‌بیت علیهم السلام اشاره می‌کند تا ما بتوانیم در برابر جریانات باطل بایستیم.

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha