به گزارش خبرگزاری «حوزه»از مشهد، آیتالله علمالهدی در ادامه تفسیر سوره «ممتحنه» که در محل مهدیه مشهد برگزار شد، به تفسیر ششمین آیه از این سوره مبارکه پرداخت.
نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی گفت: ذات مقدس پروردگار در این آیه، حضرت ابراهیم(ع) و پیروانش را برای کسانی اسوه حسنه میداند که خدا را باور کنند، امیدوار به او باشند و به زندگی اخروی و تعالی زندگانی همیشگیشان امید داشته باشند. اگر کسی به این فرمان خدا پشت کند و دنبالهرو ابراهیم(ع) و پیروانش نباشد، خداند به او احتیاجی ندارد.
وی اظهار کرد: بعضی از مفسران گفتهاند این آیه تأکید روی دو آیه قبلی است و خدا خواسته روی مطلبی که قبلا فرموده، تأکید کند. ما این نظریه را قبول نداریم. ما در قرآن تکرار نداریم. اصلا تکرار لغو است و سخن برای مخاطب خستهکننده میشود. قرآنی که در فصاحت و بلاغت معجزه است، روش صحبتش نباید برای مخاطب کسالتآور باشد. تکرار با هر انگیزهای صورت پذیرد، مستمع را خسته و ملول میکند، موضوع این آیه با آیه چهارم فرق میکند. در آیه چهارم خداوند میخواست شخصیت الگویی حضرت ابراهیم(ع) و یارانش را برای جامعه دینی ما مشخص کند اما بحث این آیه، بحث «الگو پذیری» است. اینجا خداوند میخواهد بگوید هر کسی الگوپذیر نیست و الگوپذیری شرایط خاص خود را دارد.
آیتالله علمالهدی افزود: اصولا در هر الگوسازی و الگوپذیری، سه ضلع داریم. ضلع اول خود آن واقعیتی است که الگو و نمونه قرار میگیرد و تعبیر فرهنگی قرآن از این مسئله، «اسوه» است. ضلع دوم این مثلث «الگو پذیری» است، آیا به صرف این که وجود مقدسی مثل حضرت ابراهیم(ع) الگو قرار گرفت، دیگر مسئله هدایت محقق شده و مردم درست میشوند؟ نه؛ جامعه باید این الگو را به عنوان «اسوه حسنه» بپذیرد و به دنبالش راه بیفتد. ضلع سوم این مثلث، «سوژه الگویی» است. ذات مقدس پروردگار در آیات چهارم تا ششم این سوره، سوژه الگو را «ترجیح پیوند مکتبی بر پیوند خویشاوندی و اجتماعی» قرار داده است. پیوند مکتبی ما، «خداپرستی» است و این پیوند از دیدگاه اسلام و قرآن، بالاترین پیوندها است.
باورمندی دینی، لازمه شملگیری الگوپذیری در انسان است
امام جمعه مشهد مقدس با اشاره به این که الگوپذیری افراد بیش از هر چیز نیازمند باور آنها به مبانی اعتقادی است، گفت: مجموعه ساختار انسان مبتنی بر باور اوست. باید خدا و معاد را باور کنیم و تا این باور برای ما حاصل نشود، با نصیحت و تلقین و وادار کردن نفس، نه میتوانیم خودمان را درست کنیم، نه دیگران را. از همین رو، شرط اول در الگو پذیری، باور کردن است.
آیتالله علمالهدی خاطرنشان کرد: خداوند در دو آیه از قرآن بحث الگو و اسوه را مطرح میکند و در هر دو آیه الگو پذیری را مشروط به باور کردن خدا و معاد و امید به خدا و چشم به آخرت داشتن. هم در آیه 21 سوره احزاب و هم در همین آیه شریفه از سوره ممتحنه.
مشاهده مصادیق آیات قرآن در سطح جامعه، از برکات انقلاب است
وی با بیان اینکه مشاهده مصادیق آیات قرآن در جامعه، از برکات انقلاب اسلامی است، اظهار داشت: قبل از پیروزی انقلاب، وقتی انسان این حرفها را میزد، برای مصداقش باید به زمان پیامبران و ائمه(ع) اشاره میکرد اما امروز مسئله دقیقا برای خود ما روشن است. در همین جریان الگوپذیری، میبینید انسانهایی که خدا و معاد را باور ندارند در نهایت کارشان به ریزش میرسد.
نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی افزود: مسئله «ترجیح پیوند مکتبی بر پیوند اجتماعی و خویشاوندی» نکتهای است که امروز در جامعه با آن مواجه هستیم. در برخی جریانهای سیاسی انسانها پیوند مکتبی دارند و بر حسب این وابستگی و بر حسب دغدغهها و دلواپسیهای سیاسی اجتماعیشان دور هم جمع میشوند. محور جریان آنها، پیوند مکتبی است و چون همه روی ارزشهای دینی و اقامه حدود الهی فکر میکنیم دور هم جمع شدهایم.
تبیین ماهیت جریانهای غیر مکتبی
آیتالله علمالهدی در ادامه به تبیین ماهیت جریانهای غیر مکتبی پرداخت و گفت: در مقابل جریان مکتبی، سلسله جریاناتی وجود دارند که پیوند آنها یک پیوند اجتماعی است. ممکن است نماز بخوانند، روزه بگیرند و زنانشان هم با حجاب باشند اما ارتباط آنها با یکدیگر بر اساس این باشد که در بینش اجتماعیشان یکی هستند. هردو دنبال جریان «لیبرال دموکراسی» اند؛ هردو دنبال «اقتصاد سرمایهداری» اند؛ هردو دنبال یک جریان بروکراتیک خاص مدیریتی در کشور هستند. اینها هیچ وقت الگوپذیر نیستند. نمیتوانیم به آنها بگوییم «شما بیایید از ابراهیم(ع) الگو بگیرید و از منافع اقتصادی، پندارهای غلط و ارتباطهای قوم و خویشی غلط بگذرید و در راه خدا، انقلاب و اسلام پایمردی کنید.»
این استاد حوزه ادامه داد: ممکن است اینها در عبادات خود جدی باشند و نماز اول وقت هم بخوانند اما بین آنها پیوند مکتبی وجود ندارد و با افرادی که ممکن است اصلا نماز نخوانند، پیوند برقرار میکنند. اینها نه از پیغمبر(ص) الگو پذیری دارند و نه از ابراهیم(ع). خیلی راحت از این سمت میز به آن سمت میروند و اگر اقتضا کند ممکن است به جای دشمنان، با خدا در بیفتند.
وی در پایان تأکید کرد: حضرت ابراهیم(ع) الگوی کسی است که پیوند مکتبیاش را بر تمام پیوندها از جمله «پیوند خویشاوندی» ترجیح دهد. اعم از این که وکیل و وزیر بشود یا نشود. اصلا به این توجه ندارد که جریانش پیروز شود یا نشود. چنین فردی برای خدا و ارزشهای دینی آمده است.