به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از یزد، رضا خان در سفر به ترکیه و دیدار با آتاترک تصمیم به کشف حجاب زنان ایران گرفت و ابتدا با کشف حجاب زنان درباری و خانواده خود می خواست با علنی کردن آن قانون کشف حجاب را اجرایی کند.
در نوروز 1306 در زمان تحویل سال که جمعیت کثیری از مردم در حرم و اطراف حرم مطهر حضرت معصومه(س) حضور یافته بودند؛ همسر رضا خان با سر برهنه به همراه ملازمانش قصد ورود به حرم را داشت.
آیت الله شیخ محمد تقی بافقی که در آن زمان پس از بازگشت از نجف به ایران، تولیت آستان مقدس حضرت معصومه(س) را عهده دار بود، به محض اطلاع از ورود بی حجاب همسر رضا خان دستور ممانعت از ورود وی و همراهانش را صادر کرد، وقتی خبر به تهران رسید این موضوع که برای رضا خان و اهداف شوم او گران تمام شده بود، بلافاصله فردای آن روز به همراه گارد سلطنتی به حرم آمد و شیخ را مورد ضرب و شتم قرا رداد و به منطقه ری تبعید کرد.
این واقعه زمانی اتفاق افتاد که چند ماهی از دستور رضا خان مبنی بر تعطیلی حوزه های علمیه اصفهان، مشهد و برخی شهرهای ایران می گذشت و رضا خان منتظر فرصتی برای تعطیلی حوزه علمیه قم بود. رضا خان تصور می کرد پس از واقعه ضرب و شتم شیخ با واکنش تند حوزه علمیه قم و علما مواجه می شود و بهانه ای برای تعطیلی حوزه قم می یابد. ولی از آنجایی که شیخ بافقی صاحب کرامت بود و چندین سال قبل از روی کارامدن رضا خان به وی گفته بود روزی را می بینم که خون ها می ریزی و چادر از سرزنان می کشی؛ به نیت قلبی رضا خان پی برد و علما را به سکوت دعوت کرد بنابراین حوزه علمیه قم با تیزبینی شیخ به کار خود ادامه می داد.
سالها شیخ بافقی بر اثر جراحات رضا خانی بیمار بود و رضا خان پس از آن واقعه نتوانست تا هشت سال قانون کشف حجاب را تا1314 شمسی به صورت علنی اجرایی کند.
*فاجعه 21 تیر مسجد گوهرشاد
21 تیر 1314 یعنی شش ماه قبل از تاریخ ننگین کشف حجاب (17دی 1314) ، در پی زمزمه های تصویب قانون کشف حجاب در ایران، مردم مشهد و زائران حرم رضوی در مسجد گوهر شاد گرد هم آمدند تا مخالفت خود را آشکار کنند.
رضا خان دستور داده بود که اگر مردم حاضر به شکستن تحصن نشوند مردم را به گلوله ببندند که همینگونه شد و قیام خونین مردم مشهد را رقم زد و بیش از 2000نفر به خاک و خون کشیده شدند و حتی بدون رعایت موازین شرعی از سوی حکومت در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدند.
مرحوم بافقی که در شهر ری و در تبعید به سر می برد با وجود ممنوع الخروج بودنش و در حالی که از غم این فاجعه 21 تیر سکته کرده بود به مشهد رفت و از نزدیک این مصیبت را به مردم و بازماندگان تسلیت گفت .
مرحوم بافقی به روایتی به علت آشکار کردن مخالفت های خود علیه رژیم رضا خانی در تبعید مسموم و به شهادت رسید و جنازه وی به قم آورده شد و در مقبره آیت الله حایری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم به خاک سپرده شد.
*دیدگاه امام خمینی(ره) درباره آیت الله بافقی
حضرت امام خمینی(ره) همیشه از مرحوم بافقی در بحث خارج فقه و اصول خود از به عنوان مجاهد پرهیزکار و یک مؤمن حقیقی یاد می کرد و می فرمود : می فرمود: «هر کس بخواهد در این عصر مؤمنی را زیارت و دیدار کند که شیاطین تسلیم او می شوند و به دست او ایمان می آورند، مجاهد بافقی را ببیند».
حاج شیخ محمدتقی بافقی، وقتی پس از سال ها تحصیل علم در حوزه علمیه نجف به قم آمد، نزد علما و بزرگان شهر رفت و مسأله تأسیس حوزه علمیه قم را مطرح ساخت. نامه ای به آیت الله حایری یزدی نوشت و از وی برای اقامت در قم دعوت کرد. وقتی حایری یزدی به قم آمد؛ شیخ بافقی استقبال گسترده ای از وی را برنامه ریزی و اجرا کرد و از مردم و علما خواست تا برای اقامت آیت الله حایری یزدی پافشاری کنند که سرانجام به نتیجه رسید.شیخ بافقی سال ها به عنوان بازوی کار آمد حایری یزدی در حوزه علمیه قم فعالیت می کرد و یکی از دغدغه های این مرحوم رسیدگی به امور طلاب و احوالپرسی مرتب از آنان بود.
حاج شیخ محمد تقی بافقی در مدت اقامت خود در قم قبل از تبعید به ری، به احیای امر به معروف و نهی از منکردر قم پرداخت و ابتدا احمد شاه را نصیحت می کرد و در زمان روی کار آمدن رضا خان با نوشتن نامه های تند و صریح او را از اعمال زشت و منکر برحذر می داشت. در این نامه ها، حتی کوچک ترین تعارفات معمول و احترام های رسمی را در مورد رضاخان را رعایت نمی کرد.
او توانسته بود از گشودن مشروب فروشی ها در قم جلوگیری کند و هم چنین سلمانی های قم را متعهد ساخته بود که ریش مشتریان را نتراشند.
دولت رضا خان، اعلامیه ای در قم منتشر کرد که در آن، امر به معروف و نهی از منکر ممنوع شده بود. انتشار این اعلامیه، واکنش شدید علما و مردم را در پی داشت.او دولت وقت را، دولتی جابر، ظالم و جاهل خواند و حکومت رضا شاه را حکومت فراعنه نامید. پس از انجام این سخنرانی شیخ در قم، دولت عقب نشینی کرد و دستورداد اعلامیه را جمع کنند.
آیت الله بافقی که متولد 1392 بافقی در روستای بافق از توابع یزد بود. پس از تحصیلات مقدماتی در بافق، مدت 14 سال برای تحصیل علم به یزد رفت و سپس در سال 1320 ق در 28 سالگی به عتبات عالیات مهاجرت کرد تاتحصیلات دینی خود را تکمیل کند.
ایشان هر پنجشنبه و جمعه از نجف با پای پیاده خود را به حرم سید الشهدا(ع) می رساند و سپس باز می گشت تا صبح شنبه در درس و بحث حوزه حاضر شود.
مرحوم بافقی افزون بر برنامه های یاد شده که یک بار هم در طول اقامت ایشان در نجف ترک نشد، دوبار پیاده از نجف به مکه و مدینه مسافرت کرد و هفت بار نیز پیاده از نجف به مشهد مقدس مشرف شده، دوباره به نجف بازگشت.