به گزارش خبرگزاری «حوزه»، یهودیان گفتند: اعتقاد ما این است که عُزَیر پسر خداست، و نزد تو آمده ایم که در این باره مذاکره کنیم و نظر تو را بدانیم؛ اگر با ما هم عقیده شوی حق تقدم با ماست؛ اگر با اعتقاد ما مخالف بودی ما نیز دشمن تو خواهیم شد.
نصارا گفتند: ما عقیده داریم که مسیح پسر خدا و خدا با او متحد شده است. نزد تو آمده ایم تا نظرت را بدانیم و در صورت توافق، ما حق تقدم خواهیم داشت وگرنه با تو مخاصمه خواهیم کرد.
دهریه گفتند: ما معتقدیم موجودات جهان را آغاز و انجامی نیست و جهان قدیم و همیشگی است. در این موضوع با تو بحث خواهیم کرد؛ اگر با ما هم عقیده باشی البته برتری ما ثابت می شود و اگر مخالفت کنی با تو دشمنی خواهیم کرد.
ثنویه گفتند: اعتقاد ما این است که تدبیر جهان از دو مبدأ نور و تاریکی سرچشمه می گیرد، نزد تو آمده ایم تا نظرت را بدانیم؛ اگر با ما موافق بودی که حق تقدم خواهیم داشت و در صورت مخالفت دشمن تو خواهیم شد.
بت پرستان عرب گفتند: ما معتقدیم این بتها خدایان ما هستند. نزد تو آمده ایم تا در این عقیده بحث کنیم؛ اگر با ما توافق کردی تقدم ما ثابت خواهد شد و در صورت اختلاف نظر ما نیز دشمن تو خواهیم شد.
رسول خدا (ص) فرمود: به خداوند بی شریک ایمان دارم و به هر معبودی جز او همچون بت و طاغوت ایمان ندارم.
خداوند مرا برای همه جهانیان مبعوث فرمود تا مردم را بشارت دهم و از عذاب او بترسانم تا بر تمام آنها حجت و دلیل باشم. مرا در همه جا حفظ فرمود و شر دشمنان و مخالفین مرا دفع نمود.
سپس رو به جماعت یهود کرد و فرمود: آیا نزد من آمده اید تا بی دلیل عقیده تان را بپذیرم؟ گفتند: نه.
حضرت فرمود: پس بر اساس چه دلیلی معتقدید که عُزیر پسر خداست؟ گفتند: چون کتاب مقدس تورات را پس از متروک شدن احیا نمود و این کار را جز در مقام پسر خدا بودن انجام نداد.
رسول خدا (ص) فرمود: با این استدلال، موسی به فرزندی خدا سزاوارتر از عُزیر است؛ زیرا تورات بر او نازل شده و معجزات بسیاری که خود بر آنها واقفید از او مشاهده گردیده، و بر اساس منطق شما موسی نیز باید دارای مقامی بالاتر از مقام عُزیر (پسر خدا بودن) باشد. دیگر اینکه اگر منظور شما از پسر خدا بودن این است که خداوند متعال همچون پدران دیگر همسری برگزیده و در نتیجه پسری مانند عُزیر متولد شده در این صورت شما پروردگار جهان را یکی از موجودات مادی و محدود جهان پنداشته و به او صفاتی چون مخلوقین داده اید.
گفتند: مراد ما (از ولادت) این معنی نیست؛ زیرا آن بنا به گفته شما کفر و نادانی است، بلکه مقصود ما از پسر خدا بودن احترام و عظمت است، هر چند ولادتی در کار نباشد چنان که شخص عالم و استاد به شاگردش می گوید: ای پسر من یا تو پسر من هستی. و نظر او، از این تعبیر تنها اظهار محبت است و احترام؛ نه اثبات ولادت. این سخن را به کسی می گوید که هیچ نسبتی میانشان نیست. به همین تعبیر خداوند عُزیر را از نظر شرافت و عظمت پسر خود برگزید نه بر اساس ولادت.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: با این توجیه نیز پاسخ شما همان بود که در ابتدا گفتم؛ زیرا بر اساس این تعبیر، موسی (ع) برای این مقام شایسته تر بوده است. به درستی که خداوند با اقرار اهل باطل آنان را رسوا، و حجت را علیه ایشان بر می گرداند؛ این توجیهی که به آن استدلال نمودید شما را به راهی دشوارتر از آنچه گفتید می اندازد؛ زیرا شما گفتید: یکی از بزرگانتان بدون اثبات ولادت به غریبه ای می گوید: ای پسر من، و یا تو پسر من هستی. و به دیگری نیز می گوید: تو شیخ و استاد و پدر من هستی. و به دیگری می گوید: تو آقای من هستی، و ای آقای من، هر چه احترامش بیشتر باشد آن سخن محترمانه تر خواهد بود. بر اساس این عقیده لازم است موسی بن عمران برادر یا استاد یا پدر یا مولای خدا باشد تا فضیلت آن حضرت نسبت به «عُزیر» فهمیده شود و به نظر شما آیا صحیح است این سخنان درباره موسی که از عُزیر بالاتر است، نسبت به خدا داده شود؟!!
یهودیان از پاسخ رسول خدا (ص) مات و مبهوت شده و گفتند: ای محمد (ص)، اجازه بده درباره سخنت تحقیق و تفکر کنیم.
حضرت فرمود: امیدوارم با قلب پاک و انصاف در گفتار و عقیده خود فکر کنید تا خداوند متعال حقیقت را به شما بنمایاند.
منبع: مجمع جهانی شیعه شناسی: برگرفته از کتاب "یکصد تصویر درخشان از زندگانی حضرت رسول اکرم (ص)"
نظر شما