حجت الاسلام والمسلمین سروری در گفتگو با خبرگزاری «حوزه»، گفت: ميراث گرانبهائي که در هر رشته اي از رشته هاي علوم از امام صادق (ع) به يادگار مانده است، از هر جهت غني و پرمايه بوده و پايه هاي آن براساس تجزيه و تحليل عميق علمي و ابتکار و تحقيق وسيع فرهنگي استوار است.
وی افزود: منابع فیض صادره از این امام همام در چهار رشته همچون تفسير، فقه، کلام و حکمت محدود نبوده؛ بلکه همه شئون زندگي را، از ساده ترين مسائل زندگي تا پيچيده ترين معماي جهان هستي، در بر مي گيرد؛
این استاد دانشگا افزود: جامعيت يکي از امتيازات دانشگاه امام صادق (ع) بر همه دانشگاه هاي موجود در سراسر جهان مي باشد.
این استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: این دانشگاه، بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی و پایه گذار بسیاری از علومی است که بعدها مسلمانان در آنها به سرآمد جهانیان مبدل شده بودند؛ به طوري که گفته شد در اين دانشگاه 500 رشته تدريس مي شده است؛ رقم 500 باتوجه به موقعيت زماني براي هر محققي شگفت انگيز، و حتي براي برخي باورنکردني است.
نویسنده کتاب بی بصیرتانی از تاریخ کربلا یادآور شد: از ديگر امتيارات اين دانشگاه، مسأله تخصص و تربيت متخصص بود؛ اگرچه در قرن بيستم و در عصر تفکيک رشته ها و دوران تخصص، هنوز اين مساله براي برخي حل نشده، ولي چهارده قرن پيش امام صادق(ص) مبتکر اين مساله بوده و به تربيت متخصص عنايت خاصي قايل بودند.
وی افزود: یکی از ویژگی های این دانشگاه فاخر و استثنایی آن بود که نخستين دانشگاهي است که تخصص و تقوا را بهم آميخته بود؛ روي اين بيان آن است که مساله تخصص ريشه مذهبي دارد.
نویسنده کتاب همدلی و همزمانی دولت و ملت، اظهار کرد: يکي ديگر از امتيازات دانشگاه بزرگ امام صادق (ع)، استقلال سياسي آن بود؛ اين دانشگاه در برابر رژيم حاکم هرگز تسليم نشد و به هيچ حاکمي اجازه دخالت در امور اين دانشگاه را ندارد؛ لذا هيچ حاکمي نتوانست از اين دانشگاه به سود خود استفاده کند.
وی گفت: درحالي که ديگر حوزه هاي علميه در اختيار دولت وقت و در خدمت آن ها بود، دو حوزه بزرگ قم و نجف که امتداد دانشگاه امام جعفر صادق (ع) است، همين امتياز را حفظ کرده در برابر هيچ حاکمي سرتسليم فرود نياورده اند.
این استاد حوزه اظهار کرد: شايد نتوان در تاريخ همانند مدرسه امام صادق(ص)، مدرسه اى فكرى يافت كه توانسته باشد نسل هاى متوالى را تحت تأثير خود قرار داده و اصول و افكار خود را بر آنها حاكم سازد و مردمى متمدّن و فرهيخته با كيان و موجوديّتى يگانه بنيان نهد.
وی گفت: اشتباه است اگر بخواهيم دستاوردهاى اين مدرسه را فقط محدود به كسانى كنيم كه در آن به تحصيل علم پرداخته و معاصرانش از آن چيزها آموخته باشند؛ بلكه دستاوردهاى اين مدرسه در انديشه هايى است كه در جامعه ايجاد كرده و در مردان پرورش يافته اى است كه سيماى تاريخ و سيماى مسلمانان را دگرگون ساختند و تمدّنى را پديد آوردند كه تاقرنهايى دراز پايدار و پا برجا بود.
نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به ویژگی های دانشگاه فاخر و بی نظیر امام صاق(ع) تصریح کرد: در تاريخ ثبت است كه شمار كسانى كه مستقيما از افكار و انديشه هاى اين دانشگاه سيراب شده اند، به چهار هزار تن مى رسيده است.
وی گفت: زمانى اهميت اين مسئله براى ما روشن مى شود كه بدانيم اين دانشگاه در آگاهى بخشى به مردم مسلمان دوران خود و نيز مسلمانانى كه تا امروز از پى آنها آمده و نقش اول داشته نقش اساسی داشته است؛ چراكه پژوهش هاى انجام شده ثابت كرده است كه فرهنگ هاى رواج يافته در ميان مسلمانان از انديشه هاى مسيحى و يهودى، افراد نفوذى آنان سرچشمه گرفته و يا از انديشه هاى فلاسفه يونانى و هندى كه كتاب هايشان به عربى ترجمه شد و مسلمانان اصول و انديشه هاى خود را بر اساس آنها بنيان نهادند، تأثير پذيرفته است.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: بنابراين جز مكتب امام صادق(ص) هيچ مدرسه و مكتب فكرى اسلامى باقى نماند كه از كيان، وحدت و اصالت خود در تمام ابعاد زندگى محافظت كند.
وی افزود: علّت اين امر آن بود كه پيروان اين مكتب، به اين مدرسه و افكار آن كاملاً اعتماد داشتند و همين اعتماد بود كه آنان را به نگاهبانى از اين مكتب و چهره ويژه آن در طول قرن ها وامى داشت تا آنجا كه آنان رواياتى را كه در اين مدرسه مى شنيدند، دهان به دهان بازگو مى كردند و اگر چيزى مى نوشتند تا هنگامى كه از كسانى كه اين روايات را از امام نقل مى كردند، اجازه مخصوص نمى گرفتند، به نشر آنها همّت نمى گماردند.
وی بیان کرد: اگر ما بدانيم كه فرهنگ اسلامى، اعم از شيعى و سُنى، بر پيشوايان معاصر با امام صادق عليه السلام، همچون پيشوايان مذاهب چهار گانه اهل سنّت كه مسلمانان تنها بر مذاهب آنان تمسّك كرده اند، تكيّه داشته است و دريابيم كه اكثر اين پيشوايان انديشه هاى دينى خود را از اين مكتب بهره گرفته اند تا آنجا كه ابن ابى الحديد ثابت كرده است كه علم مذاهب چهار گانه اهل سنّت در فقه، به امام صادق (ع) بازگشت مى كند، همگان به واقعیت و حقیقت آنچه به تاریخ مذاهب اسلامی رفته است، ملتفت خواهند بود.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: ابوحنیفه درباره عظمت امام صادق علیه السلام اظهارات و اعترافات قابل توجهی دارد و می گوید: ما رأیت افقه من جعفر بن محمد و انه اعلم الامه/ من فقیهتر و داناتر از جعفر بن محمد ندیدهام؛ او داناترین فرد این امت است «.
وی افزود: وی در عبارتی دیگر می گوید: ان اعلم الناس اعلمهم باختلاف الناس/ همانا دانشمندترین مردم کسى است که به آراء و نظریه هاى مختلف دانشوران در مسائل علمى احاطه و تسلط داشته باشد.» و چون جعفر بن محمد این احاطه را دارد، بنابراین او داناترین فرداست»؛ این مطلب در کتاب سیر اعلام النبلاء، ج 6، ص 258 بیان شده است؛ وی همچنین درباره عظمت علمى امام صادق علیه السلام بیان داشت: «لولا جعفر بن محمد ما علم الناس مناسک حجهم/ اگر جعفر بن محمد نبود، مردم احکام و مناسک حجشان را نمى دانستند».
وی گفت: مورّخ مشهور، ابو نعيم اصفهانى در اين باره گفته است که شمارى از تابعان از امام صادق(ع) روايت نقل كرده اند که شامل افرادی چون يحيى بن سعيد انصارى، ايوب سختيانى، ابان بن تغلب، ابو عمرو بن علاء و يزيد بن عبداللَّه بن هادو همچنين پيشوايان برجسته دیگر هستند.
وی خاطرنشان کرد: مالك بن انس یکى از پیشوایان چهارگانه اهل سنت و جماعت و رئیس فرقه مالکى است که مدتى افتخار شاگردى امام صادق علیه السلام نصیب وى شد؛ وی درباره فضیلت و عظمت امام صادق علیه السلام مى گوید: «ما رأت عین و لا سمعت اذن و لا خطر على قلب بشر افضل من جعفر بن محمد/ هیچ چشمى ندیده است و هیچ گوشى نشنیده است و به قلب هیچ بشرى خطور نکرده است، مردى که با فضیلت تر از جعفر بن محمد باشد».
این استاد حوزه تصریح کرد: ابو بحر جاحظ بصرى که از دانشوران مشهور قرن سوم بود، درباره امام صادق علیه السلام بیان داشت: «جعفر بن محمد الذى ملا الدنیا علمه و فقهه و یقال ان اباحنیفه من تلامذته و کذلک سفیان الثورى و حسبک بهما فى هذاالباب/ جعفر بن محمد کسى بود که علم و فقه آن حضرت جهان را پر کرده است و گفته مىشود که ابوحنیفه و سفیان ثورى از شاگردان او بودند»؛ همین نکته در عظمت علمى آن حضرت کافى است.
وی گفت: اما نکته مهم این است که امروزه تمام تلاش استعمار و وهابیت بر مبنای اختلاف افکنی میان شیعه و اهل سنت است؛ نگاه تقریبی میان مذاهب مختلف مسلمانان در سیره امام صادق(ع) بسیار آموزنده است؛ شیعه با اینکه در عصر امام صادق (ع) در اقلیت بود؛ اما با این وجود این امام همام به کانون توجهات مذاهب مختلف قرار گرفت.
نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: دوره امامصادق(ع)، دوره بسیار پرچالش و اوج فرقهگرایی در جهان اسلام بود و اساسی ترین وظیفه امام در این برهه زمانی حفظ و صیانت مذهب تشیع از انحرافات احتمالی عصر امویان و عباسیان بوده است.
وی اظهار کرد: امام در حالی سکان هدایت جامعه را در دست گرفت که جامعه آن عصر با سه انحراف اساسی اعتقادی، فکری و سیاسی روبرو بود؛ کم کردن انحرافات دینی و مذهبی و خاتمه بخشیدن به برخی جریانات غالیانه در حوزه تشیع و نفی و طرد بدعتهای ریشه دوانده از زمان امویان و کم کردن فاصله میان احادیث جعلی با احادیث صحیح و نیز افزودن رویکرد جامعه اسلامی به قرآن از رسالت های امامصادق(ع) بوده است.
این استاد حوزه تصریح کرد: اگر ما از تمام اين امور آگاهى يابيم آنگاه به درستى خواهيم دانست كه فرهنگ اصيل اسلامى تنها و تنها به امام صادق(ع) و مدرسه اى كه او بنيان گذارد، باز مى گردد.
حجت الاسلام والمسلمین سروری خاطرنشان ساخت: از سوى ديگر اگر بدانيم كه تنها يكى از دانش آموختگان اين دانشگاه، يعنى جابر بن حيّان، دانشمند و شیمیدانی که 80 رساله در باب شیمی 1400سال پیش نوشته و به عنوان پدر علمی شیمی در دانشگاه ها و کالج های اروپا مطرح است كه تمام علوم خود را از محضر امام صادق عليه السلام بهره برده است.
وی گفت: نوآوری انواع گوناگونی از وسایل آزمایشگاهی، از جمله عنبیق به اسم او ثبت شدهاست؛ کشف مواد شیمایی متعددی همچون هیدروکلریک نیتریک اسید، تیزاب (مخلوطی از دو اسید یاد شده که از جمله اندک موادی است که طلا را در خود حل میکند سیتریک اسید (جوهر لیمو) و استیک اسید (جوهر سرکه)، همچنین معرفی فرایندهای تبلور و تقطیر که هر دو سنگ بنای شیمی امروزی به شمار میآیند، از جمله یافتههای اوست.
نویسنده کتاب اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل اظهارکرد: از دیگر ویژگی های این امام همام آن است که روش ایشان مطابق با جديدترين روش هاى آموزش و پرورش در جهان بوده است؛ حوزه درسى آن حضرت، به تربيت متخصصان اهتمام نشان مى داد؛ مثلاً هشام بن حكم متخصص درمباحث تئوريك بود و يا زرّاره و محمّد بن مسلم وعدّه اى ديگر در هر کدام از رشته های علوم انسانی تخصّص داشتند و جابر بن حيان متخصّص رياضيات وشیمی بود؛ به طورى كه وقتى كسى نزد آن حضرت براى علم اندوزى مى آمد، او مى پرسيد كه خواهان آموختن كدام علم است.
وی با اشاره به مذهب جعفری و نامیده شدن این مذهب به نام این امام، گفت: در واقع اصطلاح مذهب جعفري، اشاره به روش شيعيان در مسائل فقهي و احكام ديني، در مقابل مذاهب چهارگانه فقهي اهل سنت حنفي، مالكي، شافعي و حنبلي است؛ همان گونه كه به شيعيان در مسايل اعتقادي و نوع حكومت و سياست، مذهب علوي گفته ميشود.
وی خاطرنشان کرد: علت اینکه به مذهب ما مذهب جعفري گفته مي شود آن است كه امام صادق(ع) در تبيين فقه شيعه و بيان و معرفي اسلام بیشترین تأثير را داشته است؛ بیشترین روايات فقهي مربوط به امام صادق(ع) است. فعاليت فرهنگي و يا جهاد بيش تر فرهنگي امام نيز به خاطر وضع سياسي و اجتماعي بود كه در عصر امام به وجود آمد، بدين معنا كه: پس از فشارهاي شديد بني اميه، در عهد امامت امام صادق(ع) بر اثر قيامها و انقلاب هايي كه در سرزمين اسلامي برضد بني اميه بر پا شده بود و جنگهاي خونيني كه در نهايت منجر به سقوط خلافت بني اميه گرديد، و همچنین زمينه خوبي كه امام باقر(ع) با نشر حقايق و معارف اسلامي مهيا كرده بود، براي امام صادق امكانات بيش تر و محيط مناسب تري براي نشر تعاليم ديني پيدا شد.
وی اظهارکرد: آن حضرت در درگيري میان بني اميه و بني عباس، از فرصت استفاده نمود و به نشر تعاليم ديني پرداخت؛ شخصيتهاي علمي بسياري در فنون مختلف عقلي و نقلي پرورش داد.
این استاد حوزه در پاسخ به این سوال که ما چگونه باید مورد توجه حضرت قرار بگیریم، تصریح کرد: باید در ابتداء بدانیم که حضرات معصومین از ما چه خواسته اند و ما باید چگونه باشیم؛ اما اینکه چگونه شیعه جعفری باشیم حضرت در حدیثی نقل می کند که: کسی که ویژگی هایی که بر می شمارم را داشته باشد شیعه جعفری است و من از او دلشادم؛ به زید شحام می فرماید سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنان بگو «ْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ الْحَدِیثَ وَ أَدَّی الْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا جَعْفَرِی، فَیسُرُّنِی ذَلِک وَ یدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ؛ وَ إِذَا کانَ عَلَی غَیرِ ذَلِک دَخَلَ عَلَی بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِیلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ/ در دین ورع داشته باشید و راست گفتار و امانت دار باشید و حسن خلق با مردم داشته باشید و اگر اینگونه باشید می گویند این شخص جعفری است و این مطلب مرا شادمان می کند ومی گویند این تعلیم و تأدیب جعفر بن محمد است، و اگر اینگونه نباشید ننگ آن متوجه من می شود و گفته می شود این ادب جعفر است... و انشالله جعفری مذهب باشیم در علم و عمل و گفتار و کردار.