جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
حجت الاسلام والمسلمین مجید یزدی معاون پیشگیری از جرایم دادگستری استان قم

حوزه /جامعه کلان شهری است که از خرده شهرهایی به نام "خانواده" تشکیل شده است. حال اگر بنای خانواده به خوبی گذاشته شود و افراد آن نیز از تربیت صحیحی برخوردار شوند، جامعه ی ما از آسیب ها دور خواهد ماند و شهری ایده آل و رو به رشد و تعالی خواهیم داشت.

بحث ازدواج وتشکیل خانواده براساس روایات از مهم ترین و محبوب ترین بناهای عالم می باشد وتخریب آن از مبغوض ترین اتفاقات عنوان شده است، این درحالی است که متاسفانه درجامعه امروزی، پدیده طلاق به معظلی اجتماعی تبدیل شده و تهدیدی برای بنیان خانواده است، با توجه به اهمیت موضوع سراغ حجت الاسلام والمسلمین مجید یزدی معاون پیشگیری از جرایم دادگستری استان قم رفتیم تا ضمن تبیین جایگاه خانواده به بررسی آسیب های اجتماعی ومعضلات تهدید کننده نهاد خانواده و راهکارهای برون رفت از آن بپردازیم.

  آنچه در ادامه می آید حاصل گفتگوی خبرنگار خبرگزاری «حوزه» با این مسئول قضایی است .

*درابتدا شمه ای از وظایف معاونت اجتماعی وپیشگیری از وقوع جرم دردادگستری ها واهمیت کار فرهنگی  را تبیین کنید ؟  

در تمام دادگستری های 31 استان کشور، دو بخش با عنوان " معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم " و " معاونت فرهنگی " وجود دارد که بطور استثنا در استان قم این دو معاونت متمرکز هستند.

معاونت پیشگیری، موظف به کاهش آسیب های اجتماعی، تخلفات، جرایم اجتماعی و معضلات این چنینی است.

بند پنجم اصل 156 قانون اساسی، "پیشگیری از وقوع جرم" را به عنوان یکی از وظایف دستگاه قوه قضائیه برشمرده است و مقام معظم رهبری نیز تاکید دارند این امر صرفا مربوط به قوه قضائیه نیست؛ بلکه کارگسترده ای است که سازمان ها و نهادهای دیگر باید در این امر تلاش نمایند.

وظیفه معاونت فرهنگی

معاونت فرهنگی نیز موظف است در جهت ارتقای فرهنگ سازمانی و دینی  قُضّات، خانواده هایشان و کارمندان دادگستری تلاش کند. برگزاری دوره های شغلی، اخلاقی، دینی و قرآنی و مباحثی از این قبیل در بخش فرهنگی اتفاق می افتد.

اهمیت کار فرهنگی

تعبیر تکان دهنده رهبر که بیان داشتند« "کار فرهنگی" مسئله ای است که حاضرم جان خودم را در راه آن بدهم». نشانه دغدغه عظیم ایشان در مورد فعالیت های فرهنگی است. این امر باعث می شود ما نیز توجه بیشتری نسبت به انجام کارهای فرهنگی دقیق از سوی قضات و کارمندان داشته باشیم. این مسئله در معاونت فرهنگی اجرا می گردد.

* نقش خانواده درایجاد جامعه ای سالم وبدور از آسیب های اجتماعی را چگونه ارزیابی می کنید؟حجت الاسلام والمسلمین مجید یزدی معاون پیشگیری از جرایم دادگستری استان قم

خانواده محبوبترین بنایی است که در عالم اتفاق می افتد. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «ما بني في الاسلام بناء أحبّ إلي اللَّه عزّوجلّ و أعزّ من التّزويج / هیچ بنایی محبوب تر وبالاتر از ازدواج نزد خداوند نیست» (مكارم الاخلاق، ص196).

وقتی خانواده محبوب ترین بنا است، پس تخریب این بنا یکی از مبغوض ترین اتفاقات است. از همین رو در روایات آمده که «أبغض الحلال إلى الله الطلاق»؛ طلاق حلال است اما جزو زشت ترین حلال هاست، اما برای رهایی از بعضی از موارد، خداوند آن را در دین قرار داده است.

توصیه پیامبر اکرم(ص) به ازدواج و عدم طلاق نیز نشان دهنده عظمت ازدواج در اسلام و عمق فاجعه طلاق است.

 جامعه کلان شهری است که از خرد شهرهایی به نام "خانواده" تشکیل شده است. حال اگر بنای خانواده به خوبی گذاشته شود و افراد آن نیز از تربیت صحیحی برخوردار شوند، جامعه ی ما از آسیب ها دور خواهد ماند و شهری ایده آل و رو به رشد و تعالی خواهیم داشت.

خانواده برای ثبات خود باید بر چهار پایه استوار باشد و نبود هر کدام از این پایه ها، باعث برهم خوردن تعادل نظام خانواده می شود.

تعادل و آرامش

خداوند در آیه 21 سوره روم علاقه و آرامش زن و مرد را جزو نشانه های وجود خود در عالم بیان می کند: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَيْها».

چطور دو نفر که با یکدیگر غریبه بودند، بهم وابسته می شوند و بدون هم قرار و آرامشی ندارند؟ و هر چه از زندگی شان می گذرد، بیشتر به هم علاقمند می شود. چه کسی این قلوب را بهم نزدیک کرده؟

طبق بیان خداوند، ما برای تعالی و رشد خلق شده ایم. انسان همانند هواپیمایی است که برای اوج گرفتن نیازمند دو بال است. هیچ هواپیمایی با یک بال اوج نمی گیرد و هرچند تندتر حرکت کند، لرزش آن بیشتر خواهد شد. حال اگر یک بال دیگر در کنار این بال قرار گیرد، به جای لرزش و اضطراب، به اوج و تعالی می رسد.

پایه اول و دوم نظام خانواده

خداوند می فرماید من برای استحکام نظام خانواده، دو پایه ی به آن دادم: «جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً». مودت به معنی ارتباط عاطفی طرفین، یکی از پایه های زندگی است که باید دو طرفه باشد،و پایه ی دیگر زندگی "رحمت" است که از محبت بالاتر است.

تفاوت رحمت و محبت

رحمت برای زمانی است که یکی از طرفین قصور دارد و نسبت به دیگری محبت ندارد. در واقع مانند رحمت مادر نسبت به فرزند تازه به دنیا آمده ای که جز اذیت برای او چیزی ندارد. ولی هر بیشتر مادر را اذیت می کند، مادر بیشتر او را نوازش می کند و می بوسد.

خداوند می گوید من رحمت را 100 جزء کردم؛ یک جزء آن را بین مادران عالم(حتی حیوانات) و 99 جزء را نزد خودم قرار دادم. از این روست که هر چه ما بدی می کنیم باز خدا به ما خوبی می کند و حتی کفار و مشرکین را نیز از رحمت خود بهره مند می سازد.

پایه سوم نظام خانواده

« وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ » ( سوره نور آیه 22).

اگر می خواهید روزی که همه مشکل دارند، خداوند شما را ببخشد، باید اهل عفو و گذشت باشید.

عفو یعنی گذشت از دریغ های دیگری. با توجه به عدم عصمت ما انسان ها، تصور کنید زن یا شوهر خطایی مرتکب شده و نیاز به ابزاری برای مقابله با این خطاست که یکی از این ابزار "عفو" است.

 بر فرض مرد با توجه به شرایط کاری و خستگی، رفتارهایی را انجام می دهد که باعث کم رنگ شدن مودت بین خانواده می گردد و زن در اینجا با عفو خود می تواند این بدخلقی شوهر را نادیده بگیرد. و یا اینکه زن به دلیل نگهداری از فرزندان و انجام امور خانه خسته می شود و مرد باید در اینجا گذشت داشته باشد.

پایه چهارم نظام خانواده

"صفح" به معنی چشم پوشی از خطا؛ ابزار چهارم است که از عفو بالاتر می باشد. در عفو وقتی خطایی را می بینیم، آن را گوشزد کرده و بعد می بخشیم. اما در صْفَح یا همان تغافل، حتی به روی خود هم نمی آوریم که اشتباهی صورت گرفته است. یعنی من اصلا ندیدم که چه کار اشتباهی انجام شده است. صْفَح یا تغافل برای باقی ماندن حیا در بین اعضای خانواده است.

بر فرض، اگر زن در حال گوش دادن موسیقی حرام است و مرد صدای آن را بیرون از درب خانه می شنود. با وجود اینکه کلید دارد ولی زنگ می زند تا همسرش موسیقی را قطع کند و این کار حرام را نادیده می گیرد. این همان صْفَح است.

ولی عفو زمانی است که وارد خانه شود و به همسرش تذکر دهد و بگوید بهتر است از این به بعد دیگر موسیقی گوش ندهید.

لذا برای اینکه بتوانیم دیگران را بهتر بسازیم، باید در برخی موارد اصلا به روی خودمان نیاوریم که خطایی از سوی طرف مقابل صورت گرفته است.

ببخشید تا بخشیده شوید

خداوند می فرماید «وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا» تا «یغفر لکم». در روز قیامت که همه گرفتار هستیم، برای اینکه بخشیده شویم باید از امروز تلاش کنیم. حق الله که جای خود را دارد اما برای حق الناس می خواهیم چه کنیم؟

هر کس برای گرفتن حق خود از دیگری، اعمال نیک او را برای خود برمی دارد. چون در آن زمان چیز دنیوی وجود ندارد تا ادا ی دین شود، ثواب اعمال مستحب شخص را می گیرد یا تاوان گناهی از خود را برگردن او می اندازد. در روایات داریم  که افراد گناهانشان را به یکدیگر می دهند. ببینید چه وضع خطرناکی می شود؟!

 *چه کار کنیم تا نظام خانواده دردنیا وآخرت استمرار داشته باشد؟

نظام خانواده اگر دینی و اخلاقی باشد و بر پایه این چهار اصل استوار گردد، تا قیامت هم استمرار دارد.

خداوند می فرماید: «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ تُحْبَرُونَ»(آیه 70 سوره زخرف). یعنی شما و همسرانتان در نهایت شادمانى وارد بهشت می شوید. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه نکته ی زیبایی بیان می کند که "ازواجکم" در این آیه اولیای بهشتی نیستند بلکه منظور زن های دنیوی هستند و خدا در قیامت می گوید به همراه همسرت با شادی و سرور به بهشت بروید.

از پیامبر پرسیدند؛ اگر زنی دو شوهر داشته باشد با کدام یک از آنها در بهشت زندگی می کند؟ حضرت فرمودند: زن مختار است که با کدام یک در بهشت باشد و کسی که متدین تر و اخلاقی تر است انتخاب می کند.

خانواده بهشتی؛ خانواده جهنمی

خانواده ای که در دنیا بهشتی زندگی کرده، در بهشت نیز استمرار دارد. و در مقابل خانواده ای که خانه ی خود را با دعوا و کشمکش، جهنمی کرده اند، در آخرت هم دارای سکون و آرامش نیستند.

خداوند به این مطلب در قرآن نیز اشاره کرده است: «أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا فَاحْذَرُوهُمْ »(تغابن/آیه 15) ؛ بعضی از زنان  و فرزندان تان، دشمن شما هستند که هم در دنیا و هم در آخرت باید از آنها دور شد. یعنی زندگی در دنیا و آخرت با این افراد دوام ندارد.

مثال های قرآنی از سه خانواده متفاوت

خدا برای افراد متدین سه خانواده را معرفی می کند که می توان هر کدام از این سه خانواده را الگو قرار داد.

*خانواده بهشتی که در دنیا و آخرت با یکدیگر خوب هستند. مانند خانواده حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع): «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً»(سوره انسان / آیه 8)

*خانواده جهنمی که زن و شوهر هر دو جهنمی هستند. مانند خانواده ابولهب: « تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ» (سوره مسد/ آیه 1).

*خانواده متفاوت یعنی اگر یکی از همسران جهنمی است، دیگری بهشتی است یا بالعکس. هیچ زنی نمیتواند بگوید شوهر من مانند فرعون است زیرا فرعون بدترین مرد عالم بود. با یک خواب دیدن 200 هزار کودک را سر برید. ولی آسیه با او ساخت و خانواده را متلاشی نکرد و در نهایت بهشتی شد. فرعون آسیه را برای شکنجه، بر روی سنگ خواباند و دو میخ به سینه های او زد. آسیه به مقامی رسید که نمی گفت می خواهم بهشتی شوم بلکه از خدا درخواست کرد: «رَبِّ ابْنِ لـی عندک بَیْتاً فـی الجَنَّةِ»(سوره تحریم/ آیه 11)

در نقطه ی مقابل اگر زن بد باشد، مرد می تواند خوب بماند. که خدا در اینجا حضرت نوح را مثال می زند که با وجود داشتن زن بد، او متدین و سالم ماند.

پس دلیلی نمی شود که چون طرف مقابل بد است ماهم بد باشیم. خداوند با بیان این مثال ها، حجت را تمام کرده که انسان در هر جایی می تواند خوب باشد.

*چگونه می توان با تحقیرها و هتاکی های  از ناحیه همسرکنار آمد؟

همسر مرحوم «آیت الله سید احمد خوانساری» به کلاس درس ایشان که مرجع تقلید بودند، می آمد و جلوی چشم طلبه ها با کفش به سر ایشان می کوبید که چرا فلان کار را کردی؟

یکی از علما نقل می کرد که در اندرونی خانه «آیت الله سید احمد خوانساری» مشغول صحبت کردن بودیم که همسرشان وارد اتاق شد و بخاطر اینکه بلند صحبت کرده ایم، دو دستی چنان محکم بر سر آقا کوبید که عمامه شان افتاد. «آیت الله خوانساری» عمامه را برداشتند و مرتب کردند و چیزی نگفتند. خانم بیرون رفت و آقا بحث را ادامه دادند.

عده ای به ایشان می گفتند این زن بد اخلاق را طلاق بدهید. ولی آیت الله خوانساری می گفتند: همه به من می گویند مرجع تقلید جهان اسلام، ولی بالاخره باید یکی باشه که به سر من بزند.

این گونه افراد از این اتفاقات در زندگی خود به عنوان فرصت استفاده می کردند. با این ادله که اگر من در خانه تحقیر می شوم، از این تهدید برای فرصت سازی باید استفاده کنم. چرا که خدا این همسر را برای من خلق کرده تا غرور بیرونی پیدا نکنم. من که عزت بیرونی دارم، باید ذلت درونی داشته باشم. همسر لوط و نوح(ع) ، همسر آسیه همان ذلت درونی بودند.

کوره ی انسان سازی

با وجود اینکه خانواده زیباترین بنیان در اسلام است، اما ممکن است در آن اتفاقاتی بیفتد. دختران و پسرانی که به تازگی می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند، گمان می کنند مانند دو مرغ عشق هستند که قرار است به باغی بروند و با خوبی و خوشی باهم زندگی کنند.

اما خانواده، سختی و مشکلات دارد و باغ پر از گل و بلبل نیست بلکه کوره انسان سوزی است که در این کوره انسان را می سوزانند تا او را بسازند.

شهید پاک نژاد از همین رو نام کتاب خود را "ازدواج؛ مکتب انسان سازی" گذاشته بود. مواد ناخالص طلا با ذوب شدن در کوره ی آتش از آن جدا می شود و نهایتا جواهرات با ارزشی از آن ساخته می شود.

 *هدف از تاسیس خانواده درنظام هستی چیست و چگونه می توان  درسایه خانواده به تعالی رسید؟

نکته دیگر در نظام خانواده تربیت فرزندان است. خانواده موقعیتی است که خدا این توفیق را داده تا انسان  بتواند با سختی ها و گرفتاری ها بسازد و به درجات بالا برسد.

ارزشمندترین موجود خلقت، انسان است و پیچده ترین کارخانه خلقت، خانواده است؛ زیرا انسان که اشرف مخلوقات است در آن ساخته می شود.

لذا نظام خانواده در وهله ی اول برای ساخت خود زن و شوهر است تا با تحمل سختی خودشان را به تعالی که هدف از خلقت است برسانند و در وهله دوم برای ساخته شدن فرزندان است که در مسیر تعالی و الی الله حرکت کنند که بالاترین کار خلقت است. لذا هیچ کاری ارزشمندتر از این در خلقت نیست.

مواد اولیه کارخانه انسان سازی

لازمه ی رسیدن به این تعالی و رشد، سکون و آرامش روحی اولیه است: « وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً »(سوره روم/آیه 21). اگر توانستیم آن سکونت روحی را ایجاد کنیم، به ابزاری دست پیدا کرده ایم تا بتوانیم فرزندانی با مبنای دینی تربیت کنیم.

اگر بهترین ابزار طراحی و بهترین منظره را در اختیار یک طراح ماهر بگذارید و از او بخواهید در حال نشسته بر روی اسبی که می تازد، یک نقاشی زیبا بکشد، هیچ وقت این اتفاق نمی افتد. زیرا آرامش که لازمه ی کار نقاشی و طراحی است، برای او فراهم نبود.

پس اگر زن و شوهر جزو بهترین افراد باشند و بهترین روش های تربیت فرزند را نیز بدانند ولی محیط خانواده پر تنش و نا آرام باشد، نمی توانند فرزندان را به خوبی تربیت کنند.

خدا بچه ها را به عنوان نقاشی زیبای خود معرفی میکند: « هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ »(سوره حشر/آیه 24) ؛ « وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ »(سوره غافر/ آیه 64) ؛ « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ »(سوره تین/آیه 4)

 زن و شوهر باید بال همدیگر باشند نه وبال همدیگر

خداوند فرزند انسان را به بهترین حالت خَلق کرده است. اما خُلق انسان در محیط خانواده تشکیل می شود و از همین رو باید محیط ی آرام و بدون تنش باشد. تا خانواده به هدف اصلی خود که تعالی روحی زن و شوهر و فرزندان است، برسد.

از همین رو می بینیم امام علی(ع) درباره حضرت زهرا(س) می فرماید: «فاطمة نعم العون على طاعة الله». وقتی من برای رفع خستگی به خانه می آمدم، فاطمه(س) کمک می کرد که در مسیر الله قرار گیرم.

هر زن و شوهری باید بهترین یار یکدیگر در طاعت خدا و بهترین یار برای تربیت فرزند برای اطاعت خدا باشند. زن و شوهر باید بال همدیگر باشند نه وبال همدیگر.

 زن و شوهر باید بالی برای پرواز به سمت خدا و سدی در مقابل گناه باشند:« قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا» (سوره تحریم/ آیه 6).

زن و شوهر یکدیگر را از ارتکاب به گناهان جلوگیری باز می دارند و همدیگر را برای انجام اعمال نیک همراهی و هدایت می کنند.

متاسفانه در زندان مردانی هستند که زنان شان از سر چشم و هم چشمی با زنان دیگر فامیل، همسرشان را مجبور به تهیه ی مال از راه حرام کرده اند تا نیز مالی آنها را برآورده کنند. از طرفی هم کم نیستند زنانی که از همسرشان پول حلال می خواهند ولو کم باشد.

*چه کار کنیم تا خانواده در مسیر خانواده مهدوی  (عج)  قرار بگیرد؟   

امروزه ادعاهای زیادی مبنی بر اینکه دنیا تبدیل به دهکده ی جهانی شده و شبکه های اجتماعی گسترش پیدا کرده است، وجود دارد.

اسلام می گوید این هنر نیست، ان شاء الله امام زمان(عج) می آید و جهان را به خانواده جهانی تبدیل می کند.

در خانواده زن یا مرد پول هایشان را با همدیگر خرج می کنند یا بچه وقتی پولی می خواهد، پدرش در اختیار او قرار می دهد.

در روایات آمده که وقتی حضرت مهدی(عج) ظهور می کنند، دنیا به خانواده جهانی تبدیل می شود. یعنی انسان ها به حدی بهم نزدیک می شوند که به راحتی برای تامین نیازهای شان، به یکدیگر کمک می کنند.

برای حضور در مسیر پذیرش حضور امام زمان(عج) باید صالح باشیم و مودت و محبت به تمامی افراد و نه صرفا خانواده داشته باشیم.حجت الاسلام والمسلمین مجید یزدی معاون پیشگیری از جرایم دادگستری استان قم

 *چه اتفاقی باعث شده تا بنیان خانواده ای که اسلام جایگاه آن را والا ترسیم کرده، سست شود؟ چرا در غرب و هر جامعه ای که غیر دینی تر می شود، میزان طلاق و متلاشی شدن پیکر خانواده بالاتر می رود؟

یکی از دلایل این قضیه سهل بودن طلاق در برخی کشورهاست که با ارسال یک پیامک  زن و شوهر از یکدیگر جدا می شوند. در برخی کشورها، خانواده همچون کاروانسرایی است که تنها محل استراحت زن و شوهری است که در محیط بیرون منزل به صورت تنهایی یا با دوستان خوش گذرانده اند و حالا برای خواب به منزل آمده اند.

در برخی موارد زن و شوهر مدت ها در یک خانه زندگی کرده اند و حتی فرزند هم دارند ولی به طور رسمی زن و شوهر نیستند. زندگی این افراد همچون گرگ هاست؛ گرگ ها از سر بی اعتمادی به یکدیگر، دایره وار روبروی هم می خوابند. این افراد ثبت ازدواج را قید و بندی برای خود می دانند و برای عدم سلب آزادی شان، از آن پرهیز میکنند.

 استاد مطهری در پاسخ به این سوال که چرا هر چه به دین و اخلاق نزدیک باشیم نظام خانواده استوارتر و هر چه از دین و اخلاق دور تر می شویم، نظام خانواده را متلاشی تر می یابیم؛ می گوید: دختر و پسر در نظام غربی به محض اینکه کمی بلوغ جنسی پیدا می کنند به دنبال هرزگی جنسی خودشان می روند.

این لذت جویی تا زمان ازدواج شان استمرار می یابد و از همین لحاظ برخی ازدواج ها ثبت نمی شود تا آزادی طرفین محدود نشود و هر وقت اراده کردند از یکدیگر جدا شوند.

اما علت آسیب دیدگی در این جوامع چیست؟ شهید مطهری معتقد است چون فرد با ازدواج از هرزگی های گذشته بازمی ماند و محیط خانه برای او همچون یک زندان و همسر همچون یک زندان بان می شود؛ احتمال هر لحظه فرار او از این قید و بند وجود دارد.

اما در اسلام وقتی فرد به بلوغ جنسی می رسد، باید در کنار عفت و پاکدامنی پیشه کردن، در پی ازدواج و تشکیل خانواده باشد. اگر امکان ازدواج دائم برای او فراهم نبود، اسلام امکان ازدواج موقت را فراهم کرده است و اگر آن را نیز نتوانست انجام دهد، دستور به حفظ پاک دامنی داده شده است.

در واقع در جوامعی دینی، وقتی که فرد ازدواج می کند، همسرش همچون فرشته ای است که او را از زندان تجرد به بهشت خانواده می کشاند.

از این رو شهید مطهری می گوید این دیدگاه عامل تقویت نظام خانواده است و اگر جامعه ما به سمت بی بندوباری غربی سوق داده شود، در واقع نظام خانواده هایمان متزلزل و نهایتا خانواده متلاشی می شود.

ازدواج بهنگام یا در وقت اضافه

به جز بی بند و باری پیش از ازدواج، یکی از مهم ترین عوامل در متزلزل بودن بنیان خانواده، ازدواج نابهنگام است.

اسلام خواستار ازدواج در وقت درست آن و نه خیلی زود یا خیلی دیر است. یا از ازدواج های نامتناسب به لحاظ سنی به دلیل ثروت زیاد یکی از طرفین و یا ازدواج هایی که به قصد "خون بس" صورت می گیرد، پرهیز شود.

از سویی دختر 30ساله یا 40 ساله ای که حوصله زناشویی داشته باشد، دیگه نمی تواند مادر برای بچه باشد.

هدیه پیامبر پس از بازگشت از معراج، این سخن از سوی جبرئیل بود: « إِنَّ الْأَبْكَارَ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَى الشَّجَرِ إِذَا أَدْرَكَ ثِمَارُهَا فَلَمْ تُجْتَنَ أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ نَثَرَتْهُ الرِّيَاحُ / دوشيزگان مانند ميوه بر درخت هستند زمانى كه برسند بايد آنان را چيد وگرنه حرارت خورشيد و وزش بادها تباهشان مى‏كند». و همچنین فرمودند: «عربی / از خوشبختی مرد این است که تا دختر به بلوغ رسید فورا شوهرش دهد و نگذارد فاسد شود».

 شخصیت افراد در سن بالای 30 سال شکل گرفته در صورتی که زن و شوهر باید یک حقیقت واحده شوند. قرآن می فرماید: شما بعد از ازدواج یک حقیقت هستید: « وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا» (سوره نسا؛ آیه 35).

علامه طباطبایی در ارتباط با کلمه ی "شقاق" در این آیه می گوید: منظور این است اگر شکافی خواست در زندگی شما ایجاد شود... . و این نشان می دهد زن و شوهر یک حقیقت واحد هستند. همانند دو موم نرم نه دو سنگ سخت که بهم نمی چسبند.

لذا اگر 40سال شدید یکی نمی شوید. اما دختر و پسر در 18یا 20 سالگی مانند موم نرم هستند و می توانند یکی شوند و همچنین گناه در این سن بسیار کم است. پس ازدواج به هنگام باعث تثبیت خانواده می شود.

حق تقدم با کیست؟ عقل یا عشق؟

نکته دیگر در ارتباط با حفظ بنیان خانواده، تاکید اسلام بر ازدواج عاقلانه تا عاشقانه است.

برخی جوانان در فضای مجازی عاشق هم می شوند و متن و عکس های کپی شده از جای دیگر یا فتوشاپ شده رد و بدل می کنند. این افراد در فضای حقیقی چه حرفی برای گفتن دارند؟

 در بحث طلاق اسلام می گوید برخی مواقع زن و شوهر به دلیل تفاوت های سنی، فرهنگی، فکری و... اصلا با یکدیگر تناسب ندارند و نمی توانند حقیقت واحدی را تشکیل دهند. لذا اسلام بن بستی قرار نداده و طلاق را در اینجا به عنوان آخرین راهکار ارائه می دهد تا از جدال بیشتر در خانواده پرهیز شود.

اگر طلاق نبود، دین در بن بست قرار داشت. زن به علت عدم تحمل رفتار شوهرش و حرام بودن طلاق، خودکشی می کرد.

* زوجین براساس چه شرائطی می توانند از همدیگر طلاق بگیرند؟

با وجود اینکه خدا راه طلاق را باز کرده، اما سه شرط برای آن قرار داده است:

*« وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحاً جَمِیلاً» طلاق باید زیبا اتفاق بیافتد نه با خصومت و دشمنی و دشنام.

*« فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ » طلاق باید به شکل معروف و عرفی صورت گیرد. به مردم بگویند نتوانستیم باهم بسازیم ولذا طلاق گرفتیم. نباید آبروی همدیگر را بریزند.

*"احسان" سومین ویژگی طلاق است که خداوند در آیه 229 سور بقره به آن اشاره کرده است و به مرد می گوید اگر می خواهی همسرت را رها کنی با احسان، خوشرویی و رضایت رهایش کن. یعنی با احسان در مقابل بدی های او رفتار کند.

پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «اَحْسِنْ اِلی مَنْ اَساءَ اِلَیْکَ». هنر تو در این است که در حق فردی که به تو بدی کرده، خوبی کنی.

کیک تلخ!

با وجود این همه سخن درباره زندگی مشترک و طلاق در اسلام، متاسفانه قبح طلاق در نزد عامه شکسته شده است و به عنوان امری ساده و حتی یک افتخار محسوب می شود. جشن طلاق می گیرند و کیک طلاق می خرند و ... و با افتخار می گویند: من جشن طلاق گرفتم.

 *امروزه به جز طلاقی که به صورت شرعی و قانونی صورت می گیرد ظاهرا طلاق های دیگری نیز وجود دارد لطفا ضمن بیان موارد آن  بفرمایید چه  عواملی درایجاد  طلاق موثر می باشند  ؟

بله واقع مطلب این است که برخی زن وشوهرها هرچند درکنار هم هستند وطلاق شرعی نگرفته اند اما انگار از همدیگر جدا هستند و باعث اختلال درنظام خانواده می شوند که اثر تخریبی بالای آن خانواده را تهدید می کند.

* طلاق حق والدینی: به دلیل سرپرستی بچه ها، بین زن و شوهر اختلاف می افتد. مثلا پسر با پدر و دختر پیش مادر است. یا یک بچه دارند و زن و شوهر از هم بریده اند و دعوا بر سر نگه داری بچه دارند ولی هنوز طلاق صورت نگرفته و این بچه حکم تک والدی را دارد که پیش یکی از آنها زندگی می کند.

* طلاق اجتماعی: که با همدیگر زندگی می کنند ولی با هیچ یک از بستگان ارتباطی ندارند.

* طلاق اقتصادی: زن و شوهر با توجه به موقعیت شغلی و درآمدی که دارند، به صورت مستقل خرج می کنند و شب در خانه به عنوان کاروانسرا در کنار هم زندگی می کنند.

* طلاق عاطفی: زن و شوهر اختلال در روابط جنسی، عاطفی و شناختی  نسبت به هم دارند.

*طلاق رسمی و شرعی: طلاقی که از سوی دادگاه تکلیف آن مشخص می شود.

 عوامل سه گانه طلاق:   

*عامل فرهنگی و اجتماعی طلاق

این عامل به اختلافات تحصیلی، شخصیتی، دخالت های اطرافیان و گاهی استفاده افراطی زن و شوهر از شبکه های اجتماعی که امروزه عامل مهمی در طلاق شده است؛ باز می گردد. زیرا کمتر با یکدیگر صحبت می کنند و به نوعی عاطفه شان نسبت به هم کم می شود.

مسئله بعدی عدم هم کف بودن زن و شوهر و همسانی بین آنهاست که اسلام نیز تاکید زیادی بر این امر دارد.

محور بعدی فساد اخلاقی زن و شوهری است که به دنبال دوستی های قبلی و یا جدید خود هستند. در صورتی که قرآن می فرماید: « فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ»( سوره نسا، آیه 3) ؛ کسی که با او ازدواج می کنید باید طیب و پاک باشد.

*عامل روانشاختی

این عامل به سه دسته ی: مسائل ارتباطی و مهارت هایی که باید در روابط زن و شوهر وجود داشته باشد، اختلاف روحیاتی زن و شوهر و نکته سوم توقعات بی جا از همدیگر تقسیم می شود.

خداوند می فرماید: «لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا» (سوره انسان، آیه 9) ؛ توقع جزا و مقابله به مثل نداشته باشید. یعنی اگر محبتی به طرف مقابل دارید، انتظار محبت و حتی تشکر لفظی از سوی او را نداشته باشید.

*عامل اقتصادی

همانند نفقه ندادن مرد و یا به زندان انداختن مرد برای طلب مهریه از سوی زن. وقتی دو نفر بخواهند با یکدیگر زندگی کنند که نمی توان با زندانی کردن شوهر، زندگی کرد.

یا به خاطر نداشتن شغل مناسب و فقیر بودن مرد، زن از او جدا می شود.

* چرا در جامعه شاهد گسترش روز افزون طلاق هستیم ؟

 یکی از دلایل آن  به خاطرعدم ارتباط کلامی مناسب است ، اسلام در این مورد بر روی زن تاکید دارد و نقش او را مهم می داند همچنین عدم آشنایی کامل زوجین با مهارت های زندگی و اعتیاد زوجین دو دلیل دیگر می تواند باشد البته اعتیاد همیشه به مواد مخدر نیست ممکن است اعتیاد به شبکه های اجتماعی، بازی و یا اینترنت هم باشد.

البته عوامل دیگری نیز می تواند دراین امر دخیل باشد که از آنها به عوامل فرعی یاد می کنیم .

 نبود حلقه های آموزشی مناسب در ارگان هایی که عهده دار امر آموزش هستند ازجمله این موارد است و متاسفانه بودجه خوبی برای مراکز مشاورره تخصیص داده نشده.

در حال حاضر رویکرد خانواده چه در طلاق و چه در ازدواج در حال جایگزینی از آرامش محور به سمت آسایش محور است. خدا می فرماید: « لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا » ؛ یعنی همسر شما مایه آرامش شماست. لازمه زندگی خوب هم آرامش است نه آسایش. آسایش انسان در این است که شام خوبی بخورد و رختخواب نرمی داشته باشد. اما آرامش انسان در: « أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ ».

 جامعه دبیرستانی و دانشگاهی در آستانه ازدواج رها می شوند و متاسفانه دختران دبیرستانی و پسرهای دانشگاهی آموزشی نمی بینند تا آمار طلاق پایین بیاید.

 فقدان مشاوره لازم در سطح استان ،عدم ساماندهی مشاوران و ایجاد زمینه های طلاق توسط برخی از خود این مشاوران،نقش وکلا به خصوص در طلاق های توافقی،عدم ارتقا معنوی وکیل یا مشاوران و حتی اطرافیان و ناکارآمدی نهاد داوری خانواده را می توان از دیگر عوامل فرعی گسترش طلاق عنوان کرد.

* چه کار کنیم تا آمار طلاق در سطح استان  کاهش پیدا کند؟

موانعی هستند که نمی گذارند آمار طلاق در استان پایین بیاید. مثل:

* قبح زدایی از طلاق و حتی استحاله و معروف شدن آن.

* طولانی شدن فرایند برخی طلاق ها که ممکن است باعث طولانی شدن فساد شود. تراکم پرونده ها در دادگاه خانواده که قضات با صبر کمتر ممکن است بررسی شود

* عدم آشنایی کافی با مسائل خانوادگی

* طلابی که از رفتن به مراکز مشاوره ابا دارند.

 اما راهکارهای کاهش طلاق را می توان به دو دسته ی کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم کرد:    

برگزاری دوره های آموزش روابط اجتماعی در سطح مساجد و بسیج و همچنین برای پسران و دختران دبیرستانی و   طلاب ، درنظر گرفتن دوره های فشرده برای ائمه جماعات، چرا که بسیاری از اهالی محل مشکلات خود را با امامان جماعت مطرح می کنند و این افراد باید آموزش ببیند تا بتوانند راه حل مناسبی ارائه دهند،برگزاری دوره های آموزشی برای مدیران و مربیان مدارس و دانشگاه ها با موضوع: راهکارهای زندگی مشترک،کاهش هزینه های مراکز مشاوره و همچنین ایجاد مراکز مشاوره ی رایگان وساماندهی مراکز مشاوره در سطح کلان ازجمله راهکارهای کوتاه مدت است .

در راهکارهای بلند مدت نیز به ذکر مواردی می پردازیم :

افزایش آموزش های دینی، اخلاقی و مهارت های ارتباطی در خانواده. زیرا افزایش مهارت های دینی و اخلاقی تاثیر مثبتی بر روی زندگی آینده افراد دارد. آموزش این مسائل باید از خانواده و سپس مدارس آغاز گردد،افزایش حلقات صالحین ،تقویت فرهنگی نهاد مشاوره در استان قم و از سویی بالا بردن فرهنگ مراجعه ی مردم به مراکز مشاوره ،استفاده از ظرفیت حرم مطهر حضرت معصومه(س)، مسجد مقدس جمکران و حوزه علمیه در جهت بالا بردن روحیه ی معنویت و اخلاق در خانواده .برنامه ریزی به روز و کارآمد برای مشاوران نیز می تواند در بلند مدت مانع افزایش طلاق در جامعه شود .   

*نقش و جایگاه  حوزه، روحانیت و رسانه ملی در جهت کاهش طلاق را چگونه ارزیابی می کنید؟

رسانه ملی می تواند با ساختن فیلم های آموزشی مناسب، نقش به سزایی در این زمینه داشته باشد. زیرا میلیون ها نفر بیننده این فیلم ها هستند و به صورت نامحسوس می توان آموزش داد که مهترین بنای عالم، نهاد خانواده است.

ازدواج به هنگام و با تفکر عاقلانه و قبیح بودن طلاق از دیگر مواردی است که باید در این سریال ها و فیلم ها آموزش داده شود.

 ائمه جماعات و مبلغین نیز که در زمان تبلیغ به شهرستان ها  اعزام می شوند و همچنین طلابی که در طرح هجرت در روستاها مستقر هستند، می توانند در زمینه ی آموزش زندگی بهتر و خانواده ی سالم موثر باشند.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha