به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام سیدعلی فضل الله عضو جمعیت علمای مسلمان لبنان طی سخنانی در مسجد امامین حسنین در منطقه حارة حریک بیروت به بیان راه های استمرار نهضت حسینی و اهمیت حفظ تاریخ اصیل کربلا پرداخت که ترجمه این گفتار تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:
* چرا این همه وقت و مال در راه عاشورا به مصرف میرسد؟
در آغاز سال هجری قمری بار دیگر یاد عاشورا برای ما زنده میشود. مناسبتی که هر سال تجدید حیات مییابد تا یاد و خاطره فداکاری امام حسین (ع) و یاران و اهل بیت او را برای ما زنده نماید. به یاد خونهای پاکی بیفتیم که بر زمین کربلا ریخته شدند. به یاد کسانی بیفتیم که بر سر عهد خود با خداوند ماندند و ارزشمندترین سرمایه خود را در راه خدا فدا نمودند.
هر سال این سؤال تکرار میشود: چرا عاشورا را گرامی میداریم؟ در حالی که در میان خود مستمندان بسیاری داریم که به تلاش، وقت و امکانات ما نیاز دارند. چرا این همه وقت و مال در راه عاشورا به مصرف میرسد؟
آیا احساسات، عواطف و عشق و علاقه خود را به امام حسین (ع)، یاران و اهل بیت او نشان میدهیم تا بر آنان اشک بریزیم و بگرییم یا این که با این کار میخواهیم وفاداری عملی خود را به امام حسین و فداکاریهای ایشان نشان دهیم؟ آیا این کار زنده کردن یاد حسین (ع)، یاران و اهل بیت اوست تا به خاطر این کار اجر و پاداش کسب کنیم؟ آری! هدف ما از احیای عاشورا همه این موارد است. میخواهیم به کسانی که این همه فداکاری کردهاند، ادای احترام کنیم. کسانی که فداکاریشان به خاطر مسائل شخصی و فردی نبود. بلکه به خاطر ما بود. برای این که اسلام ناب به دست ما برسد. برای این که ما مردمی زنده و فعال باشیم و در همه میدانهای حق و عدالت حضور داشته باشیم.
* علاقه ما به امام حسین (ع) از سنخ رابطه مأمومین به امام است
ولی مهر و علاقه ما به امام حسین (ع) بسیار فراتر از انقلابی بودن، مصلح بودن و فداکاری ایشان است. این علاقه، از سنخ رابطه مأمومین به امام است. امامی که به او اقتدا میکنند و از گفتار، رفتار و آرمانهای او درس میگیرند. کسانی که خود را ملزم به پیروی از او و تلاش برای اهدافی میدانند که آن حضرت به خاطرشان این همه تلاش به خرج داد.
بنابراین زنده کردن عاشورا برای این است که عاشورا را در روح و روان خود حفظ کنیم. برای این که ببینیم ما در ازای رضایت الهی، حق و عدالت و همه آن چیزهایی که امام حسین (ع) در کربلا بدان توجه داشت،چه وضعیتی داریم.
* اهداف قیام امام حسین (ع)
وقتی امام حسین (ع) به همراه خانواده، برادران، فرزندان، برادرزادگان و اصحاب خود در بیست و هفت ماه رجب از مدینه خارج شد، نمیخواست از والی یزید فرار کند. او در روز روشن و بعد از این که موضع خود را برای والی مدینه به روشنی بیان کرد، از این شهر بیرون شد و فرمود: «ما خاندان نبوت، معدن رسالت، محل رفت و آمد فرشتگان و منزلگاه وحی هستیم. خداوند به واسطه ما گشایش می دهد و به واسطه ما ختم کرده است. حال آن که یزید مردی فاسق، شرابخوار و قاتل جانهایی است که کشتنشان حرام است. علنی به فسق و فجور دست میزند و مانند من با چون اویی بیعت نمیکند.»
هدف آن حضرت انقلاب بود. از این رو در وصیت خود به برادرش محمد بن حنفیه به روشنی بیان داشت که بیعت نمیکند. با این که از همه چالشها و دشواریهای این موضعگیری آگاه بود، اما آماده بود تا با آنها روبرو شود.
* امام حسین (ع) تصویر روشنی از کار خود داشت
امام حسین (ع) تصویر روشنی از کار خود داشت و از اهداف خود مطلع بود. بعد از آن درد و دارو را تشخیص داد. درد، وجود حاکمی چون یزید و مردم تبهکاری بود که هر حاکمی را میپذیرفتند. دارو نیز اصلاحگری بود. این که فساد به حال خود نماند. این که برای تغییر دادن این وضعیت باید کاری کرد. این که مردم حضور و فعالیت خود را بازیابند؛ اما ابزار این کار امر به معروف و نهی از منکر است. در این صورت کسی که قیام میکند، محارب و جنگجو نیست، بلکه دعوتگر و تغییر آفرین است.
امام حسین (ع) در پی تثبیت این هدف بود. ابزار این کار نیز نشان دادن موارد فساد و انحراف به مردم بود. امام این موضع خود را حفظ کرد، بر آن اصرار ورزید و از آن دست برنداشت. وقتی هم که از او خواستند از این کار خود دست بکشد یا پذیرای مرگ شود، به آنان پاسخ داد: بازنمیگردم،حتی اگر به قیمت زندگیام تمام شود. امام حسین (ع) از امت اسلامی میخواست که از سکوت، شکست، خفت و خواری دست بردارند و به مسئولیتهای خود عمل کنند. چون تا زمانی که ساکت باشند، ظالم باقی خواهد ماند و مظلوم قربانی خواهد شد و فساد گسترش خواهد یافت.
* امام حسین (ع) با مطرح کردن یزید، همه فاسدان و ظالمان حال و آینده را در نظر داشت
امام حسین (ع) در قیام کربلای خود، فقط یزید را مد نظر نداشت. تا بگوید که یزید رفت و کربلا به پایان رسید و بعد از آن دیگر لازم نیست در زندگی حضور داشته باشد. بلکه امام حسین (ع) با مطرح کردن یزید، همه فاسدان، طاغوتها، ظالمان و گردنکشان حال و آینده را در نظر داشت. تا این سؤال برای همیشه باقی بماند که اگر بسیاری از مسئولان جامعه منطق یزیدی دارند، امت اسلامی چه مسئولیتی به عهده دارد؟
* چگونه عاشورا را به پا داریم؟
میخواهیم با عقلانیت و ذهنیت امام حسین (ع) وارد مراسم عاشورا شویم. امام میفرماید: «این گروه (بنى امیّه) به طاعت شیطان پایبند شده و از پیروى خداوند سرپیچى کردهاند، فساد را آشکار ساخته و حدود الهى را تعطیل کردهاند. آنان بیت المال را به انحصار خویش درآورده، حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام شمردهاند و من به قیام براى تغییر این اوضاع، از همه کس سزاوارترم.» باید با تفکر مصلحان و تغییر آفرینان و ذهنیت کسانی که فساد و انحراف را قبول ندارند، وارد مراسم عاشورا شویم. برای این که از عاشورا بیاموزیم که فساد، ظلم و انحراف را قبول نکنیم. با فاسدان، ظالمان و منحرفان مدارا ننماییم. نباید کارهایشان را توجیه و تأیید کنیم. نباید بگذاریم که آنان احساس امنیت و آرامش کنند. نباید فکر کنند آنان با مردمی روبرو هستند که هرگونه وضعیت تحمیلی و ظلمی را به راحتی میپذیرند. باید این فرمایش امام را فریاد بزنیم: «مَن رأى منکم سُلطاناً جائِراً، مُستحلاً لحرم الله، ناکثاً بعَهدِه، مُخالِفاً لسنّةِ رسولِ الله، یعملُ فی عبادِه بالإثمِ والعدوانِ، فلم یغیر علیهِ بقولٍ ولا بفعلٍ، کان حَقّاً على الله أن یدخِله مَدخلَه؛ هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته و با سنّت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار میکند و با زبان و کردارش با وى به مخالفت برنخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر بیندازد.»
* هیچ فرقی میان ظلم گذشته و ظلم کنونی وجود ندارد
عزیزان! فساد، انحراف، باطل و ظلم غیرقابل تجزیه است. هیچ فرقی میان ظلم گذشته و ظلم کنونی یا فساد گذشته و فساد حال حاضر وجود ندارد. همه یکی هستند. در ظلم، فساد و طغیان، هیچ فرقی میان ستم شوهر به همسر، کارفرما به کارگر و مسئولان به زیردستان با ظلم یزید وجود ندارد. فساد و انحراف نیز در هر سطح و زمینهای تفاوتی با یکدیگر ندارد که بر اساس نزدیکی به فلان طایفه، مذهب و مرکز سیاسی با آن رفتار صورت بگیرد. فساد این فرد با فساد یزید یکی است. هر کسی که در حیطههای خُردتر روحیه ظلم و انحراف دارد، اگر به موقعیت مهمتری دست یابد، باز هم به ظلم و انحراف دست خواهد زد.
تغییر را باید از خودمان آغاز کنیم. باید اول اندیشهها، حرفها، موضعگیریها و برخوردمان با دیگران را ارزیابی کنیم. هر کس به فراخور توانایی، شرایط و نقش خود اصلاح را از خانه، محله، روستا و محل کار خود شروع کند تا نوبت به اصلاح کشور و دنیا برسد. آغاز اصلاح همین است. چون «إِنَّ اللهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ».
امام حسین (ع) و اهل بیت و یاران او به بهترین صورت به وظیفه خود عمل کردند. به این منظور نیز جانهایشان قربانی شد و زنانشان به اسارت رفت. مسئولیت ما این است که این راه را ادامه دهیم. شاید به همان روش امکان نداشته باشد، ولی نه امام حسین (ع)، نه پدرش امام علی (ع)، نه مادرش حضرت زهرا (س)، نه جدش حضرت محمد (ص) و نه خدایی که حسین خالصانه برایش تلاش کرد و به خاطر او همه مردم را رها نمود، از ما به این رضایت نمیدهند که فقط در مجالس حضور یابیم، اشک بریزیم و سینه بزنیم. خواستشان این است که باطل ساقط شود، فسادی تغییر کند و اصلاحی صورت بگیرد.
* چگونه امانتدار خوبی برای عاشورا باشیم؟ تاریخ کربلا بدون هیچگونه غلو باقی بماند
ما امانتداران خوبی برای عاشورا و این همه فداکاری نخواهیم بود، مگر این که عاشورا خالص و به دور از هر گونه شائبهای باشد. نباید چیزهایی را که در سیره وجود نداشتهاند، بیفزاییم. تاریخ کربلا باید بدون هیچگونه افزودنی و غلوی، ناب و خالص باقی بماند. چون برای تحریک عواطف و بالا بردن شخصیتهای عاشورایی به این کارها نیازی نیست. این افزودنیها به اصالت و خلوص عاشورا آسیب میزند. بیان واقعیتهای عاشورا آن گونه که بوده است، برای زنده نگهداشتن آن کافی است؛ بنابراین با تعابیر بیربط سیمای کربلا را خدشهدار نکنید و به قداست، خلوص و حضور عاشورا آسیب وارد نکنید و شاخصههای آن را مخدوش ننمایید. با این کار اهداف عاشورا را حفظ خواهیم کرد و دایره آن را گسترش خواهیم داد. در این صورت عاشورا، اسلامی و انسانی باقی خواهد ماند و به باورها و خردهایمان وارد خواهد گردید. نباید عاشورا را در دایرههای تنگ و کوچک محدود کنیم. اگر چنین شود همه اهداف بزرگ و بلند آن را که به خاطرش این همه فداکاری صورت گرفت، نابود خواهیم کرد.
* عاشورا باید موسم وحدت و همپذیری باشد
عاشورا باید موسم وحدت و همپذیری باشد. باید از عاشورا موسمی برای وحدت اسلامی و انسانی بسازیم. چون حسین (ع) نماد وحدت است. او پیشوای همه مسلمانان است. او امام همه آزادگان و عزتمندان است. شعارهای او به هیچ وجه جنبه مذهبی ندارند، بلکه اسلامی و انسانی هستند.
در این برهه حساس که زمین زیر پایمان به لرزه در آمده است و میخواهند ما را در فتنههایی که خودمان یا دیگران ساختهایم غرق کنند، باید گفتمان عاشورایی گفتمانی فتنه شکن باشد. نه گفتمانی که نفت بر آتش بریزد. گفتمان ما باید بهترین کلمات و جدال به روش بهتر باشد. گفتمانی که دلها و خردهای دیگران را باز کند، نه این که دلهای دیگران را ببندد. از این رو بر اساس احساس مسئولیت، همان مسئولیتی که امام حسین (ع) در سخنرانیهای خود حتی در متن میدان نبرد بدان توجه داشت، فریاد میزنیم: هر کس حرف خوب و محبت آفرین دارد، بر زبان جاری کند. باید شمشیرهای کینه را غلاف کنیم. باید کینه و عداوت را از دلها، حرفها و رفتار خود ریشهکن کنیم تا بتوانیم آتشهای فتنه را در سینهها و عقلها خاموش کنیم. در غیر این صورت همگی شکست خواهیم خورد. هیچ کس گمان نکند که در میدان نبرد پیروز میشود. همه زیان خواهند دید. در این دنیا هیچ کس برای خاموش کردن آتش این فتنه نخواهد آمد. بلکه برای بقا و ریشهدار شدن فتنه تلاش خواهند کرد. تنها کاری که خواهند کرد این است که جلوی گسترش آتش به خودشان را بگیرند.
چیزی که ما از عاشورا میخواهیم این است که فرصتی برای اصلاح عقاید و برداشتهای فاسدمان باشد. نباید بهانهای برای برداشتهای نادرست از تاریخ و حال حاضرمان باشد. چون چالشهای فکری و فرهنگی به نهایت خود رسیده است. با این کار حسین (ع) و کربلا را یاری میکنیم. با این کار عاشورای حسین را زنده میکنیم. با این کار عاشورا به فرصتی برای امت اسلامی تبدیل میشود. نه این که با به پایان رسیدن ایام عاشورا همه چیز تمام شود.
حرف ما این است: وقتی عاشورا را احیا کردهایم که اهداف و آرمانهای آن را در میدانهای زندگی خود حاضر ببینیم. وقتی که امام حسین (ع) در کربلا فریاد زد: «ألا من ناصر ینصرنا» او میدانست که از میان لشکریان عمرو بن سعد و بیرون از آن، کسی او را یاری نخواهد کرد. بلکه او آینده را میدید. این که کسانی بیایند و اندیشه، باور و اهداف او را یاری نمایند.