یکشنبه ۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۰
پیامبر اسلام(ص) به مقام و سیره عملی خود مقیدبودند / ضرورت ابتکار در روش‌های تعلیم و تربیت

حوزه/ یکی از جهاتی که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بسیار به آن مقید بوده، مقام عمل و سیره عملی بود. یعنی خودش شب و روز در منظر مردم بود و در کنارشان زندگی می‌کردند. نحوه زندگی، کار، ایثار و گذشتش را می‌دیدند و می‌فهمیدند.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه در جمع تعدادی از  مسئولین آموزش و پرورش، مربیان تربیتی و مشاوره تربیتی مدارس، به رسالت متصدیان آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: کاری که شما بر عهده دارید مشکل و سنگین است و رسالت بزرگی است. زیرا شما در بستری واقع شده‌اید که می‌توانید تغییرات اساسی ایجاد کنید.

دانش آموزانی که زیر دست شما هستند می‌توانند در اثر نقش تربیتی شما در آینده منشأ حرکت علمی و اجتماعی در سطح دنیا باشند؛ می‌توانید آنها را به ‌خوبی تربیت کنید.

 این فرزندان مثل نهال هستند. هر درختی وقتی هنوز نهال است پهناور نیست و در مقابل طوفان‌ها مقاومتی ندارد. نهال باریک و شکننده است. باغبان آن را می‌بندد و از آن مراقبت می‌کند تا این نهال خودش را بگیرد. از نظر فکری، این نوجوانان عزیز باید بتواند خودشان را بگیرند و تصمیم‌گیری صحیح کنند. این تحت هدایت شما است.

تربیت بچه‌ها و اشتغال والدین

متأسفانه فرصتی که دانش‌آموزان در اختیار شما هستند زیاد نیست. در خارج از کشور این فرصت بیشتر است. من خدمت بعضی از آقایان محترم آموزش و پرورش عرض کرده‌ام که این فرصت کم است، اما در عین حال می‌توان از همین مقدار هم بیشترین بهره را برد. وقتی فرصت کم است بچه‌ها با خانواده و اجتماع بیشتر مأنوس هستند. خانواده‌ها مشکل اشتغال دارند. پدر و مادر شاغل‌اند و بچه‌ها در خانه رها می‌شوند. اینها مشکلات روز است. لذا کار شما مشکل‌تر است. شما در چه حد باید تأثیرگذار باشید تا علی‌رغم این مسائل بچه‌ها به‌خوبی تربیت شوند.

تربیت و معضل فضای مجازی

فضای مجازی عاملی است که بالأخره در کار شما وارد شده است. آیا باید از آن بترسیم و مانع آن شویم؛ ظاهراً این کار عملی نیست؛ زیرا علم روز به روز پیشرفت می‌کند و چنین کاری میسر نیست. ما باید به گونه‌ای در ذهن و فکر دانش‌آموزان رسوخ کنیم و در این راه از روش‌های جدید بهره بگیریم.

ضرورت ابتکار در روش‌های تعلیم و تربیت

متأسفانه همیشه وقتی از روش‌های جدید سخن می‌گوییم، روش‌های اروپایی و آمریکایی در ذهنمان است، حال آنکه خودمان هم روش‌های جدیدی در تاریخ تعلیم و تربیتمان در مدارس داشته‌ایم، اما استفاده نکرده‌ایم. امروزه نمی‌توان در تربیت دینی دانش‌آموزان چنین عمل کرد که وقتی به آنها مطالب را می‌گوییم مستقیماً بگوید شما درو غ نگو و این کار را نکن. باید از همان روشی که در درس‌های فیزیک و شیمی و ریاضی برای بچه‌ها در همه جای دنیا استفاده می‌شود بهره بگیریم؛ یعنی ابتدا مسئله را تشریح می‌کنند و دانش‌آموز می‌کوشد خودش فرمول را پیدا کند و به آن نزدیک شود؛ وقتی نتیجه را دید کاملاً جذب آن می‌شود.

 بعد هم اشکالات آن موضوع را برایش مطرح می‌کنند. در دنیا، علم و یادگیری آن، صرفاً کتاب‌خواندن و حفظ‌کردن، آن هم در شب امتحان نیست. حتی امتحان را به گونه‌ای برگزار می‌کنند که حفظ‌کردن نتیجه نمی‌دهد، بلکه موضوع باید به‌خوبی درک شده باشد. چرا ما در جهات اسلامی این روش‌ها را مطرح و از آن استفاده نکنیم؟ ما به تعلیم و تربیتی با کیفیت عالی نیاز داریم؛ به‌خصوص اینک که بعد از 1400 سال کشتار و قتل عام و فشار حکومت‌های بنی‌امیه، بنی‌عباس و حکومت‌های بدتر از آنها، خدا توفیق داده و توانسته‌ایم حکومتی از خودمان داشته باشیم. حالا که می‌خواهیم دین را عرضه کنیم چگونه باید عرضه کنیم؟ خواندن و حفظ‌کردن کافی نیست.

اینکه شما عزیزان در مدرسه به مناسبت فاطمیه، عاشورا و ... مراسم می‌گیرید و افراد را جمع می‌کنید خیلی خوب است، اما این جمع‌کردن‌ها فقط موظف‌کردن برای نمره نباشد، بلکه بکوشید برای دانش‌آموزان مسائل و وقایع را با جزئیات تشریح کنید و مثلاً بگویید امام حسین (علیه السلام) در موقعیتی قرار گرفت که فلان مختصات را داشت؛ موافقان و مخالفان او چنین افرادی بودند؛ در چنین وضعیتی باید بهترین تصمیم را می‌گرفت و به نحو احسن عمل می‌کرد. وضعیت را خوب تشریح کنید تا دانش‌آموزان به‌خوبی در فضای قیام عاشورا واقع شوند و از خودشان بپرسند اگر من در موقعیتی شبیه سیدالشهداء واقع شوم می‌خواهم چه کنم؟ تا خودش به‌درستی در فضا واقع نشود مقام و موقعیت سیدالشهداء را درک نمی‌کند.

درباره اهمیت دهه فاطمیه و نقشی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به هنگام انحراف دیگران در احیای ارزش‌ها داشته، باید خطبه مهم ایشان  را در مسجد پیغمبر گوشزد کنیم؛ خطبه‌ای که جزء شاهکارهای ادبیات عرب است و بلاذری آن را در بلاغات النساء می‌آورد. افراد باید خودشان در فضا قرار بگیرند تا بتوانند به‌راحتی تصمیم بگیرند. تصمیم‌گیری نوجوان و شکل‌گیری شخصیت آنها در همین سنین است و این تصمیم‌گیری‌ها بر تصمیم‌گیری‌های آینده زندگی‌اش اثر می‌گذارد. باید ابتدا درک صحیح را به او یاد بدهیم. باید خودش را صاحب درد بکنیم. ممکن است ما درد را نشان بدهیم و آموزش دهیم، اما وقتی خودش را صاحب درد کنیم با تمام وجود متوجه می‌شود.

هرچند ما نمی‌توانیم در تمام جهات به غرب متکی باشیم، اما غربی‌ها دیدگاه‌های علمی خوبی دارند که باید از آن بهره ببریم. علم جای دشمنی نیست. باید خودمان هم به آن بیفزاییم و به رشد آن کمک کنیم. ما باید نظریات آنها را هم داشته باشیم، اما همان‌ها را هم بومی‌سازی کنیم. ما ارزش‌هایی در اسلام داریم. حسن کار ما این است که اسلام مجموعه ارزش‌ها است. علی بن ابی طالب (علیه السلام) مجموعه ارزش‌ها است و تمام کمالات انسانی در او جمع است. علی بن ابی طالب (علیه السلام)، کربلا و امام حسین (علیه السلام) جلوه‌گری ارزش‌ها است. ما در مقام بیان فضایل، باید دانش‌آموز را در فضایی که برای فضایل ترسیم می‌کنیم، قرار دهیم. ممکن است دانش‌آموز شما اصلاً مذهبی نباشد و با این مسائل ضدیت داشته باشد. باید به این ظرایف توجه داشته باشید.

سیره تربیتی رسول اکرم (ص) و میزان تأثیرگذاری ایشان

وقتی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) رسالتش را شروع کرد، ابتدا در نماز جماعتی که در مسجدالحرام تشکیل می‌شد فقط پیغمبر (صلی الله علیه وآله) بود و علی بن ابی طالب (علیه السلام) و خدیجه کبری. هیچ کس نبود. بعد افراد زیادی اضافه شدند و نوعاً جوان بودند. پیغمبر تفکر جوانان را تحت تأثیر قرار می‌داد. پیرمردها در میان کسانی که ایمان می‌آوردند کم بودند. لذا در خانواده اشراف مکه ولوله افتاده بود که پیغمبر آمده و دارد بچه‌هایمان را از ما می‌گیرد. پیغمبر چگونه عمل می‌کرد؟ ایشان با بچه‌هایی که با ارزش‌های جاهلی بزرگ شده بودند سر و کله می‌زد؛ اعرابی که سر یک موش صحرایی هفتاد سال با هم می‌جنگیدند. اما پیغمبر چه کردند که از بین اینها کسانی بیرون آمدند که در فداکاری و ساختن خود و دیگران بیداد کردند؛ نه فقط در ساختن خود بیداد کردند بلکه ارزششان به گونه‌ای بود که وقتی در زمان خسرو پرویز ساسانی در جزیرة‌العرب شورشی شد و یک عده کشته شدند، به خسرو پرویز خبر دادند و وی مشاوران را جمع کرد تا تصمیم بگیرند که چه کنند.

 آنها جغرافیای عربستان را برای خسرو پرویز ترسیم کردند. حتی گفتند این سرزمینی است که آبش راکد است و خاکش روان. نتیجه مشاوره نظامی این شد که اصلاً این شبه‌جزیره عربستان ارزشی ندارد که ما سرباز بفرستیم تا این شورش را سرکوب کند. چه ارزشی برای ما دارد؟ نه ارزش مادی دارد نه ارزش سیاسی. این ارزش عربستان بود.

 این سرزمین بی‌ارزش چه شد که این تربیت، جوانانی را نتیجه داد که در فاصله زمانی کوتاهی، حدود سی سال، توانستند دو ابرقدرت آن زمان را تحت سیطره بگیرند، آن هم نه با سلاح و تجهیزات. اینها برد کردند و پیروز شدند. پیغمبر با اینها چه کرده بود؟ در طول سی سال پیغمبر را جانانه اذیت می‌کردند. خدیجه کبری(س) می‌گوید صبح‌ها که پیغمبر از خانه بیرون می‌رفت خونین و مالی، با سر و صورت خاکی و آشغال‌ریخته بر روی صورتش باز می‌گشت. حتی در سفر طائف، که برای تبلیغ رفته بود، خود آقا رسول‌الله (صلی الله علیه وآله) نقل می‌کند که قرار شد مرا از شهر بیرون کنند. آیین بیرون‌کردن هم مراسمی داشت. مردم شهر آمدند و دو صف تشکیل دادند. از خروجی طائف تا مقداری از راه در مسیر ایستادند. دامن‌هایشان را از سنگ پر کرده بودند و من از وسط آنها رد می‌شدم و آنها سنگ می‌زدند. آن‌قدر سنگ به پای من خورد که قوزک پایم پوست و گوشتش ‌رفته بود و استخوانش نمایان شده بود.

 وقتی سنگ می‌خورد تمام وجود مرا درد می‌گرفت. می‌افتادم. می‌آمدند زیر بغلم را می‌گرفتند و بلند می‌کردند و دوباره راه می‌افتادم. روز از نو، روزی از نو. در چنین وضعیتی پیغمبر این جوانان را هدایت کرد. اما چگونه؟

یکی از جهاتی که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بسیار به آن مقید بوده، مقام عمل و سیره عملی بود. یعنی خودش شب و روز در منظر مردم بود و در کنارشان زندگی می‌کردند. نحوه زندگی، کار، ایثار و گذشتش را می‌دیدند و می‌فهمیدند. لذا اگر من معلم تربیتی باشم و مثلاً از مدرسه بیرون بیایم و ماشینم را در جایی که توقف ممنوع است پارک ‌کنم یا از چراغ قرمز بی‌اعتنا رد شوم افرادی که زیر دست من تربیت می‌شوند، هیچ گاه ملتزم به قانون تربیت نخواهند شد.

پدر من می‌فرمود، آیت الله العظمی سیستانی از آیت الله العظمی بروجردی نقل می‌کردند که ایشان در اواخر درس که محرم و صفر بود و طلبه‌ها به تبلیغ می‌رفتند نصیحتی به طلاب کردند. فرمودند بدانید این مردمی که شما برای آنها تبلیغ می‌روید عقایدشان را در نتیجه منطق و برهان یاد نگرفته‌اند. عمده ایمان، اعتقاد و معرفتی که پیدا کرده‌اند در اثر نشست و برخاست و ملاقات با علمایی بوده که در بلادشان و در منطقه زندگی‌شان بوده‌اند. زندگی او را دیده‌اند و متدین شده‌اند. لذا خواهشی که از آقایان دارم این است که وقتی برای تبلیغ تشریف می‌برید، این ذهنیت‌های مثبت ‌را خراب نکنید. گاه تأثیر این عالمان چنان بوده که تا نسل‌ها مردم آن اعتقادات را یدک کشیده‌اند.

توصیه‌هایی به متصدیان امور تربیتی

وظیفه شما عزیزان سنگین است. به نظر بنده، برای هر مدرسه یک معاونت کم است. هر کلاس یک مسئول امور تربیتی می‌خواهد و کلاس‌ها باید محدود باشد. باید با این بچه‌ها رفیق باشید و دردشان را بدانید. ممکن است من درد دانش‌آموزی را بدانم و نتوانم کاری انجام دهم، اما همین که بداند من غصه‌اش را می‌خورم و با او همراهی می‌کنم برایش خوب باشد. باید بین من و او ارتباطی باشد تا پذیرشی به وجود بیاید. باید با تک تک‌ دانش‌آموزان صمیمی شد.

کار مجموعه شما کار سنگینی است. پیغمبر با هر یک از افراد دور و برش رابطه خاصی داشت. گاه اعتمادی که به پیغمبر داشتند، حتی به پدر مسلمان خودشان نداشتند.‌ این مسئله بود. اما پیغمبر آنها را به‌خوبی درک می‌کرد. ان‌شاء‌الله ما این هنر را داریم و داشته باشیم و این فرزندان را درک کنیم و به آنها توجه داشته باشیم. اینها کسانی هستند که گاه یک کلمه ما در مغزشان تا آخر عمر نقش می‌بندد و می‌توانند یک‌نفری منشأ حرکت شوند و دنیا را دگرگون کنند.

امروز که ما حکومتی از خودمان داریم و خداوند این فرصت را به ما داده و دستمان برای کارکردن باز شده باید از این فرصت استفاده کنیم. چنین نباشد که وقتی خروجی دانش‌آموزی ما از مقطع دیپلم و پیش‌دانشگاهی بیرون می‌آیند آمار بدهند و بگویند درصد تدین پایین رفته است.

نکند بگویند آمار نشان می‌دهد نسبت به سال‌های پیش پسرفت داریم. باید امکانات و بودجه کافی به آموزش و پرورش اختصاص دهیم و آن را در اولویت قرار دهیم. البته ارتش و سپاه و ... نیز اهمیت خود را دارند، اما اولویت خرج‌کردن و بودجه با آموزش و پرورش است؛ چراکه فردای ما را می‌سازند، اگر فردای بهتری می‌خواهیم باید خرج بیشتری کنیم و وقت بیشتری بگذاریم. این واقعیت داستان است.

به هر حال، کار شما رسالت است. شما جهاد می‌کنید. اگر می‌توانید با همه بچه‌ها و اگر نمی‌توانید با تعدادی از بچه‌ها چنان کار کنید که عمیقاً تأثیرگذار باشید. به عنوان رسالت به کارتان بنگرید؛ نه فقط رسالت برای ایران، بلکه رسالت برای پیغمبر (ص) و امام زمان (عج). این رسالتی است که خداوند بر عهده ما گذاشته و این توفیق را به ما داده، که یک انسان را از راه فکرکردن صحیح آموزش دهیم تا بتواند انتخاب صحیحی داشته باشد و مسیر درستی را در پیش بگیرد. این کار عبادت است و باید آن را برای خدا انجام دهیم.

امیدوارم خداوند توفیقات شما را بیشتر کند و در این مسیر انصافاً دشوار و پرمخاطره‌ای که هستید موفق باشید و خداوند همه مشکلاتی را که در پیش رو دارید برطرف کند. ان‌شاء‌الله شرایط بهتری برای کار فراهم شود و در سطح وسیع‌تری امور تربیتی بتواند کار کند.‌ اینها وظیفه متصدیان امور تربیتی است. مثالی می‌زنم. در گذشته، امام جماعت محله‌ها فقط نماز جماعت نمی‌خواندند، بلکه درس سایر مسائل هم با مردم بودند. وقتی کسی مراسم عقد داشت می‌رفتند. اگر مرگ و میری اتفاق می‌افتاد می‌رفتند و کمک می‌کردند. برای رفع اختلاف، و حل و فصل دعوا کمک می‌کردند. حتی اگر کمک مالی از دستشان برمی‌آمد می‌کردند. در مساجد قرض‌الحسنه‌هایی بود که به مردم کمک می‌کردند. یعنی چنین روحیه و فعالیت‌هایی داشتند. باید شماها نیز چنین روحیه و حالتی را نسبت به بچه‌ها داشته باشید. همه‌فن‌حریف باشید تا تأثیرگذاری شما بیشتر شود.

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha