آیت الله مرتضی مقتدایی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری«حوزه»، به تشریح بایسته های حوزه انقلابی و لزوم حفظ جایگاه روحانیت در قلوب مردم پرداخته است که تقدیم می شود.
* همانطور که مستحضر هستید، دهمین اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با علمای محترم بلاد با موضوع «حوزه انقلابی بایستهها و راهکارها»، با توجه به موضوع این اجلاسیه، لطفاً بفرمایید نسبت حوزه انقلابی با نظام اسلامی و مردم و در عرصه بینالملل با جهان اسلام، چگونه باید باشد و شاخصههای حوزه انقلابی از نگاه شما چیست؟
• حضرت امام ره که با اراده و نهضت ایشان این انقلاب به ثمر رسید و این نظام الهی و حکومت اسلامی پیاده شد، یک انگیزهای داشتند برای قیام و انگیزه ایشان قیام لله بود. من یادم هست در اولین روز که برای تدریس بر منبر نشستند بعد از ارتحال آیت اللهالعظمی بروجردی، چون امام در زمان حیات مرحوم آقای بروجردی احتراماً برای تدریس منبر نمیرفتند بلکه روی زمین نشسته و تدریس میفرمودند. آنروز در مسجد سلماسی به جای درس موعظه کردند. اول که نشستند روی منبر، فرمودند: مرحوم نایینی وقتی منبر رفت برای تدریس، گریه کرد و فرمود این جایی که نشستم، با پایین چند وجب بیشتر ارتفاع ندارد؛ ولی پناه میبریم به خدا از نفس اماره که ممکن است انسان را فریب دهد و بعد این آیه را خواندند: قوله تعالی: «قل إنّما أعظکم بواحدة أن تقوموا لله مثنى و فرادى» سبأ/46 این آیه را خواندند که خداوند به پیغمبر اکرم میفرماید: من یک موعظه به شما دارم و آن این است که قیام کنید و به پا خیزید برای خدا. قیام لله، دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر؛ و دنبال این، مطالب مفصلی فرمودند که صحبتشان یک ساعت طول کشید و من میدیدم بزرگانی که آنجا بودند، پای صحبتها و موعظههای ایشان اشک میریختند. امام ره این آیه «و ان تقوموا لله مثنی و فرادی» را در موارد دیگر هم مطرح میکردند، اما در آن جلسهای که بعداز ارتحال حضرت آیةالله بروجردی یک زمان حساسی بود، این آیه را مطرح کردند و معلوم بود که یک انگیزهای دارند، بعد هم مکرر میفرمودند؛ تا اینکه فرصت به دستشان افتاد و زمینه درست شد برای شروع قیام و نهضت اسلامی. با همین انگیزه برای خدا، ایشان قیام و نهضتشان را شروع کردند و چون قیام لله بود و قصد ایشان، خالص بود و در قیام و شروع نهضت قاطع بودند؛ بهطوری که همه تشخیص میدادند ایشان در مبارزه، برای همه مسایل آماده هستند؛ آماده برای زندان، تبعید، شکنجه و حتی شهادت؛ خوب مردم هم وقتی دیدند که ایشان با این خلوص، نهضت را شروع کرده و پای همهچیز هم ایستادهاند، از طرفی هم وقتی چنین قیامی برای خدا شروع شد، امدادهای غیبی هم کمک کرد. از این جهت مردم یکپارچه متابعت و حمایت کردند و ایشان با حمایت مردم قیام را شروع کردند. با تحمل مشقتها، شکنجهها، زندانها و شهادت تعدادی از اقشار مختلف مردم، انقلاب به پیروزی رسید. خوب نتیجه این نهضت با چنین ویژگیها: قیام لله با قصد خالص، امدادهای غیبی و حمایتهای یکپارچه مردم اقشار مختلف مردم چه بود؟ وقتی انقلاب به ثمر رسید، نظام الهی و حکومت اسلامی پیاده شد که انشاءالله تا قیام حضرت صاحبالامر (عج) ادامه خواهد داشت. با این مقدمه باید گفت معنای اینکه میگوییم انقلابی باشیم و حوزهها باید انقلابی باشند، یعنی ثمره این نهضت را باید حفظ کرد. انقلابی بودن، یعنی ثمره اینهمه تلاش و فعالیت و قیام لله و امدادهای غیبی و این همه شهادتها، این نظام و حکومت اسلامی شده است، بنابراین، وظیفه مسلمین و وظیفه حوزههای علمیه حفظ این انقلاب و این نظام الهی است. فردی که انقلابی است، یعنی دارد از بن دندان تلاش میکند تا این نظام را حفظ کند.
◦ این تلاش و مجاهدت برای حفظ ثمرات نهضت و نظام اسلامی، در چه چارچوبی باید صورت گیرد؟
• مجموعه انقلاب یک قانون اساسی دارد که این قانون اساسی باید حفظ شود. انقلابی بودن، یعنی باید شما از بند بند این قانون اساسی حمایت کنید. انقلاب با محوریت ولیفقیه است؛ یعنی رهبری. انقلابی بودن، یعنی حمایت کردن از رهبری. این نظام بقایش با بقای رهبری است. حفظش با حفظ کیان رهبری است. انقلابی باشیم؛ یعنی باید از محور نظام که رهبری است، اطاعت و حمایت کنیم و فرمایشات ایشان مدنظر قرار بگیرد و فصلالخطاب باشد. نه اینکه ایشان دستور بدهند بعد برویم توجیهاش بکنیم! نه، باید پیاده شود. اینها شاخصه انقلابی بودن مردم و امت و حوزههای علمیه است. در این نظام قوای سهگانه هست که امور کشور، با سه قوه قضاییه، مقننه و اجرائیه اداره میشود. امام راحل تأکیدشان مرتب این بود که هر سه قوه باید اسلامی باشد. قوه قضاییه باید اسلامی باشد؛ یعنی تمام دستورات و قضاوتی که روی پروندهها میشود، اسلامی باشد و به کسی تعدی نشود. کسی که متهم میشود، اگر اتهامش ثابت شد، به اندازه همان جرم مجازات شود؛ نه کمتر و نه بیشتر. تأکید امام این بود که قوانین قضایی باید بر اساس قوانین اسلامی و بر اساس عدل و عدالت جریان داشته باشد. در مورد قوه مقننه هم امام تأکید داشتند اعضای شورای نگهبان ناظر باشند که مصوبات مجلس شورای اسلامی از مرز اسلام و خط اسلام خارج نشوند. همچنین در دستگاه اجرایی، هر وزیری در محیط کاری خودش باید سعی کند، عدالت پیاده شود. در همه بخشها، کارخانجات، کشاورزی، بازار و تمام امور جاری کشور باید حاکمیت با اسلام و قوانین اسلامی باشد. انقلابی بودن حوزه علمیه یعنی از این اصول حمایت کند و نظارت نماید که احکام و قوانین دین در کشور پیاده شود.
◦ حوزه در مقابل دشمنان خارجی چه وظایفی دارد؟
• مبارزه با دشمنان دین، یکی از اصول اصلی این نظام الهی هست. اگر ما مبارزه نداشته باشیم و دشمنان را نشناسیم و هدف آنها را تشخیص ندهیم، آنها این نظام را میبلعند. ملاحظه میکنید بحمدالله سی و هفت سال از عمر نظام میگذرد؛ در حالی که اول پیروزی انقلاب دشمنان ضربالاجل تعیین میکردند و میگفتند دو ماه، سه ماه و یا شش ماه بیشتر این نظام دوام نمیآورد. جنگ تحمیلی بر ما تحمیل شد و هشت سال مقاومت کردیم. این مقاومت، مبارزه و استقامت نظام را حفظ کرد. انقلابی بودن یعنی مبارز بودن، یعنی دشمن را بشناسند و در مقابلش بایستند. همان کاری که امام میکرد. امام با قدرت مقابل استکبار میایستادند و به مردم میفرمودند: نترسید و پیش بروید، دشمن و آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. با این قدرت و قوت ایستادند و مردم هم تبعیت کردند. هشت سال دفاع مقدس پیش رفت و در پایان هم یک وجب از خاک ایران تحت تصرف دشمن باقی نماند و قدرت جوانان و رزمندگان ما بعد از پایان جنگ، به مراتب قویتر از قدرتی بود که در اول داشتند. در امور اقتصادی هم امام فرمودند ما میتوانیم. نگویید ما کجا و این کار کجا! با شعار «ما میتوانیم» بروید جلو. این شعار را سر میدادند و بحمدالله هم از نظر اقتصادی و از نظر علمی پیشرفتهای خوبی تا حالا شده است. معنای انقلابی بودن یعنی این شاخصهها را تبیین و حفظ کنیم و در مقابل دشمنان نظام با قدرت بایستیم و آنها را مأیوس کنیم از اینکه بتوانند کاری علیه انقلاب انجام بدهند. خوب هدف آنها از بین بردن این نظام است. آنها با تحریم، قدرت نظامی و امثال اینها نتوانستند، مردم را از نظام جدا کنند و روحانیت را که در رأس این نظام است تضعیف کنند. ما باید اهداف دشمن را تشخیص بدهیم و با آنها مبارزه کنیم. دشمنان با همان تهاجم فرهنگی که مقام معظم رهبری فرمودند، میخواهند فرهنگ غربی، فرهنگ منحط خودشان را تحمیل و اعتقادات و ایمان مردم را ضعیف کنند تا به زعم آنها مردم روحانیت را که دارد جامعه را رهبری میکند، کنار بزنند و آنها بتوانند اهدافشان را در این کشور و منطقه پیاده کنند. ما باید با این تهاجم فرهنگی جداً مقابله کنیم، اهداف نظام را با جدیت پیش ببریم و بدانیم که میشود و میتوانیم این کار را بکنیم.
◦ در زمینه داخلی، چگونه میتوان در صیانت از اصول انقلاب موفق بود؟
• ببینیم آیا احکام اسلام در قوای سهگانه اجرا میشود یا نه؛ بهعنوان مثال، اگر دیدیم در دستگاه قضایی انحرافی هست، یا در دستگاه اجرایی ضعفی هست، تذکر بدهیم. وظیفه حوزه این است. حوزه انقلابی، یعنی اینکه به مسئولان و دستاندرکاران تذکر بدهد که: «اصول انقلاب باید حفظ بشود». اگر تذکر مؤثر واقع شد که هیچ و اگر تذکر مؤثر واقع نشد، در مقابل آن بایستد؛ یعنی به این معنا که از آنها رسماً بخواهد این انحراف را بردارند؛ و اگر برنداشتند، بهصورت علنی برای مردم مطرح کند و با رسانهها در میان بگذارد تا آنها در جریان قرار گیرند؛ همچنین نسبت به استکبار جهانی و زیادهخواهیهایی که آنها در مقابل از این نظام دارند و میخواهند این نظام را منحرف کنند و... ما باید بایستیم و تا جایی که میتوانیم مردم را با سیاستهای استکبار آشنا کنیم. باید گروهی باشند که رصد کنند، بهعنوان مثال الآن زمینه برای طرح القای فلان شبهه هست و ما جلوتر به استقبال برویم و بگوییم جوابش این است. یا اگر دشمنان میخواهند نفوذ کنند؛ همانطوری که الان مقام معظم رهبری تأکید میکنند روی موضوع نفوذ. گوشههایی که روزنه هست و احتمال نفوذ هست، به آنجا تذکر بدهیم و مقابلش بایستیم. اینها بالاخره وظایفی است که حوزه انقلابی باید رعایت کند.
◦ حوزه نسبت به مردم چه وظایفی دارد؟
• نسبت به مردم هم وظیفه روحانیت الآن این است که جایگاه خودش را که جایگاه عظیمی است در قلوب مردم، حفظ کند. به لطف الهی یک جایگاه بسیار عظیم و با برکتی روحانیت دارد که بر قلبهای مردم حکومت میکند و مردم به روحانیت علاقه دارند؛ اما روحانیت باید این جایگاه را حفظ کند. همینطور که روش و سنت بزرگان و اسلاف عظیمی که ما داشتیم، همین سادهزیستی بود. این سادهزیستی بزرگان و علمای ما، روش ائمه اطهار(ع) بود و مردم هم این را دوست میدارند. اگر تشخیص بدهند، روحانی از آن سادهزیستی کنار رفته و به دنیا و زخارف دنیا و اشرافگری علاقه پیدا کرده است؛ این موضوع، برای روحانیت وهن است و جایگاه آنها را پایین میآورد و از آن محبوبیتی که در قلوب مردم دارد ساقط میشود. وظیفه ما ارشاد و هدایت است و این، وقتی تأثیر میکند که آن جایگاه حفظ بشود. بنابراین وظیفه روحانیت نسبت به مردم این است که اولاً جایگاه خودمان را حفظ کنیم و به سمت اشرافیگری و علاقه به دنیا و مادیات نرویم و ظاهر اسلامی خودمان را حفظ کنیم. اگر خدای ناکرده یک شخصی ببیند که یک روحانی مثلاً دروغ میگوید، این محبوبیت دیگر سقوط میکند. امام راحل میفرمودند: اگر یک خطا و گناهی را یک روحانی انجام بدهد، مردم نمیگویند، چه فرد بدی است؛ چه مرد منحرفی است که فلان کار را انجام داد، بلکه میگویند روحانیها اینطور هستند. این بالاخره لطمه بزرگی نهتنها به خود فرد بلکه به روحانیت میزند. پس اولاً روحانیت باید جایگاه خود را با سادهزیستی و دوری از اشرافیگری، دوری از محبت به دنیا و... حفظ کند و از آن طرف هم واقعاً ارشاد و هدایت مردم را همانطور که مناسب است و از نظر شرعی لازم است، انجام بدهند. هم احکام دین را برای مردم بگویند و هم آخرت مردم را تأمین بکنند و هم نسبت به دنیایشان تذکراتی که لازم است، به مردم بدهند و مردم را در حمایت از نظام جمهوری اسلامی در صحنه نگاه دارند و خود نیز حامی نظام باشند.
◦ حوزه انقلابی در زمینه تبیین انقلاب اسلامی برای مسلمانان جهان با لحاظ ضرورت وحدت اسلامی و تقریب مذاهب، چگونه عمل کند که آسیبی به وحدت اسلامی زده نشود و تقریب مذاهب رعایت گردد؟
• در این زمینه هم ما اگر همان سیره و روش امام راحل را دنبال کنیم، میتوانیم موفق شویم. ببینید امام چگونه یک انقلابی در جهان ایجاد کردند. امام چطور صحبت میکردند که توانستند قلوب مسلمانان و غیرمسلمانان در ادیان دیگر را تسخیر کند؟ روش امام این بود که اسلام ناب را مطرح و حمایت میکردند، اسلامی که در آن، بین اقشار مسلمانان، اعم از شیعه و سنی وحدت برقرار است. اسلامی که دین مهر و محبت با صاحبان دیگر ادیان است. دینشان هرچه که میخواهد باشد؛ ما با محبت و دوستی با آنها رفتار میکنیم. این روش امام بود و همین موجب میشد که کلام امام حتی در غیر مسلمانان نفوذ داشته باشد؛ پس حوزه انقلابی حوزهای است که دست برادری و دوستی به جهانیان بدهد. هدفش اخوت و برادری با مسلمانان و برقراری اتحاد بین همه اقشار مسلمانان باشد؛ و در این راستا دست دوستی و رفاقت و صمیمیت و حمایت با اقشار مختلف مردم دیگر کشورها و صاحبان ادیان دیگر بدهد. ما خشونت و تندیها را باید طرد کرده و به جهانیان اعلام کنیم که روش اسلام خشونت نیست. از روشی که داعش، تکفیریها و سلفیها دارند پیاده میکنند که بزنند و بکشند و... برائت میجوییم. اینها اصلاً نهتنها از ما نیستند ارتباطی هم با اسلام ندارند. ما باید این دین را همانجوری که روش امام راحل بود و ایشان تعبیر اسلام ناب میکردند، مطرح کرده و با افراد و گروههایی که خلاف این رفتار میکنند، جداً مبارزه و اعلام کنیم که اینها با ما نیستند و ما با اینها نیستیم. باید به صراحت بگوییم چنین افراد و گروههایی ولو اینکه به ظاهر اعلام تشیع و اظهار اسلام بکنند، مورد تأیید ما نیستند؛ مثل این کارهای انحرافی که در برخی مراسم عزاداریها و امثال اینها میشود، که رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند: اینها شیعیان لندنی هستند و آن موقع امام میفرمودند اسلام آمریکایی. ما باید از این رفتارها برائت بجوییم و همان جنبه بینالمللی اسلام را که روش مسالمتآمیز با مردم جهان دارد، ادامه دهیم؛ این میشود یک حوزه انقلابی در عرصه داخلی و نظام بینالملل.