به گزارش خبرگزاری «حوزه» حجت الاسلام ابراهیم بازرگانی نشست علمی تخصصی «بررسی نظریه محاکات در دیدگاه ابن سینا و فارابی و نقد دیدگاههای رایج» با تشریح این مساله که محاکات در فلسفه اسلامی مخصوصا فارابی و ابن سینا وامدار اندیشه محاکات در فلسفه ارسطو است عنوان کرد: نظریه محاکات ریشهای دیرینه در تاریخ دارد. از پیشا افلاطون میتوان سراغ آنرا گرفت تا فیلسوفان مسلمان.
وی ادامه داد: محاکات را در دوره یونان با واژه mimesis میشناسیم. افلاطون آن را تقلید (imitation) معنا میکرد، ولی در دیدگاه ارسطو معنای فراختری پیدا کرد و لزوما به معنای نسخهبرداری به کار نرفت. این واژه که در فن شعر جا داشت، با ورود به قلمرو اندیشه اسلامی، به «محاکات» ترجمه شد.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: «محاکات» را فارابی این گونه تعریف میکرد: «گفتار، چیزی را تالیف کند که آنچه را که گفتار درباره آن است، محاکات کند». ابنسینا نیز این تعریف را پذیرفته بود: «محاکات ارائه مثل شیء است». هر دو تعریف به معنایی فراتر از نسخهبرداری رسیده بودند که در آنها فهمی از تصویر هویدا است.
وی افزود: با این توضیح اندک، آنچه مساله محاکات در اندیشه فارابی و ابن سینا را برجسته میکند و به نوعی آن را از آنچه ارسطو گفته متمایز میکند ارتباط بخشی نظریه محاکات به نظریه معرفتی فیلسوفان مسلمان است. نظریه صورت در مقام معرفت با نظریه محاکات که آن نیز بر صورت محاکی استوار است ارتباط پیدا میکند.
حجت الاسلام بازرگانی با اشاره به اینکه نقش اساسی قوه متخیله به عنوان فعالترین قوه ادراکی انسان، محاکات است تصریح کرد: حال محاکات امورات نفسانی، محاکات عالم بیرون از ذهن و نهایتا محاکات صورت معقوله که قوه ناطقه هنگام دریافت از عقل فعال انجام میدهد. بر این اساس میتوان گفت که نظریه محاکات در اندیشه فیلسوفان اسلامی با نظریه معرفت و قوه متخیله مرتبط است که بررسی گونههای ارتباط آنها با یکدیگر میتواند جنبههای بیشتری از اندیشههای هنری فیلسوفان مسلمان مخصوصا فارابی و ابنسینا را روشن کند.
در ادامه این نشست احمد شهدادی عضو هئیت علمی موسسه غیر انتفاعی هنر و اندیشه اسلامی با تایید سخنان بازرگانی تصریح کرد: اگر چه شاید فارابی تلاش کرده بود آنچه را ارسطو در فن شعر خود گفته است تشریح کند اما ابنسینا آنچه در خصوص محاکات بیان میکند بسیار عمیقتر و بیش از آن چیزی است که ارسطو مطرح کرده است. چرا که ابنسینا بر ارتباط دادن نظریه محکات به معرفت و شناخت باعث ورود اندیشه محاکات به بسیاری از بخشهای فلسفه مانند زبان، علم و... شد.
این استاد دانشگاه افزود: در واقع آنچه از گستردگی اندیشه و نظریه محاکات در فلسفه اسلامی مخصوصا فارابی و ابنسینا میتوان برداشت کرد اهمیت و ارزش این مفهوم است. بر این اساس اگرچه این مفهوم در کشف ابعاد جدیدی از نظریه هنری فیلسوفان مسلمان بسیار مهم و مؤثر است، بررسی آن در دیگر ابعاد فلسفی نیز مهم و تاثیر گذار خواهد بود.
شهدادی عنوان کرد: محاکات در فلسفه اسلامی مربوط به تخیل است که خود خیال باب معرفت عقلانی و حسی است که جایگاه مهمی در فلسفه دارد. بنابراین با نظر به جایگاه محاکات و نفوذ آن در همه ابعاد فلسفه اسلامی نیاز است که در خصوص این نظریه پژوهشهای عمیقی انجام شود چرا که پرداختن به این مساله در واقع باعث شکوفایی نظریه هنر در فلسفه اسلامی خواهد شد.