به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی ربانی از فضلای حوزه است که تجربه فعالیتهای تبلیغی در خارج از کشور را نیز دارد.
وی که اکنون مدیر مرکز آموزش های مهارتی مدیریتی حوزههای علمیه و مرکز پژوهشهای عمومی حوزههای علمیه خواهران است در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، به بیان خاطرات و تجربیات تبلیغی خود پرداخته که قسمت پایانی آن تقدیم خوانندگان ارجمند میشود.
سئوال: در سفرهای تبلیغی غالباً ارتباطتان با چه زبانی بود؟ مترجم همراهتان بود؟
در خیلی از این کشورها مترجم باید باشد. مثلاً کوزوو که بودم بعضی وقتها صحبتهای من به 5 الی 6 زبان ترجمه میشد. به زبان آذری خودم صحبت میکردم، بعد به زبان آلبانی، صربستان، بوسنیایی و مقدونیه ترجمه می شد. یکی از توفیقات این بود افرادی که ترجمه می کردند طلبههایی بودند که با آنها در جامعة الزهرا یا مدرسه امام خمینی قم بودیم و خیلی خوب همکاری میکردند ولی با این حال لایه لایه ترجمه میشد. معمولاً در این سفرها جاهایی که من رفتم گروههای مخاطب ترک یا فارس بودند و بعضی جاها هم گاهی عربها میآمدند که در حد مکالمه ارتباط داشتیم ولی سخنرانی نمیکردم.
سئوال: درباره گرجستان و فعالیت هایی که در آنجا داشتید توضیح دهید.
در رابطه با گرجستان لازم هست مسائل را با مقدماتی بیان کنیم؛ اولاً گرجستان یک زمانی متعلق به ایران بوده و میشود بگوییم که انسان وقتی آن جا میرود احساس میکند در خود ایران است. البته اخیراً که کمونیسم کنار رفته و فرهنگ اروپا آمده یک سری بیدینیها و بیحجابیها به وجود آمده است؛ اما اگر این مسائل نباشد در کوچه و خیابان آنجا انسان فکر میکند در ایران است، مخصوصاً معماری محلههای قدیمیاش معماری ایران هست و مساجد و حمامهایی مربوط به شاه عباس در آنجا هست. پس گرجستان با ایران ارتباط محکمی دارد.
نکتهی دوم اینکه مردم آن جا با ایرانیها احساس برادری و احساس با هم بودن دارند. مخصوصاً که در گرجستان بر اساس سیاست کمونیستی نمیگذاشتند اقوام یک جا متمرکز شوند، آنها را توزیع کردند در کشورهای مختلف. در گرجستان حجم زیادی از شیعیان و مسلمانان، آذریهای آذربایجان هستند و شدت ارتباط آذریهای آذربایجان با ایران خیلی بیشتر است. ما با اینها که ارتباط داریم خیلی راحتیم.
** فعالیت دینی در گرجستان آزاد است
نکتهی دیگری که وجود دارد این است که گرجستان با توجه به ویژگیهایی که دارد و نیازی که به حضور توریست دارد به رفتارهای توریستی خیلی اهمیت میدهد و تقریباً فضا را باز گذاشته است. مثلاً افراد نسبت به مسائل دینی هیچ مشکلی ندارند. به تعبیری میگویند آن جا فعالیت دینی آزاد است. کشورهای دیگر معمولاً برای فعالیت دینی اجازه نمیدهند اما آن جا آزاد است.
سئوال: برای حجاب هم مشکلی نیست؟
نه. مثلاً اگر شما در مسجد جلسه تشکیل بدهی مشکلی ندارد. امسال گفته بودند اذان را پخش نکنید به خاطر اینکه فکر می کردند برای دیگران مزاحم است ، نه به خاطر این که اذان هست.
سئوال: بنابراین از انفتاح و فضای بازی که آن جا هست میشود استفاده کرد.
خیلی میشود استفاده کرد. به نحوی که می توان گفت همین نقشی که لبنان در منطقهی عربی دارد گرجستان می تواند در منطقهی قفقاز و آسیای میانه و حتی تا روسیه داشته باشد. یعنی آن جا بسیار میشود فعالیت را گسترش داد.
نکتهی دیگر این است که شیعیان و نهادهای شیعه آن جا حضور دارند. الان از خیلی از بیوت مراجع در آن جا نمایندگانی دارند. خیلی از سازمانهای ایرانی آن جا فعال هستند و آن جا دفتر دارند و فعالیت میکنند و خیلی هم حسینیه وجود دارد. یعنی در هر محلهای که شیعیان هستند برای خودشان یک حسینیه زدند و فعالیت میکنند. این یک ظرفیت و استعدادی است که حتی بعضیها وقتها میگفتند اصلاً بعضی از بزرگان و علما بیایند این جا مستقر بشوند، مدرسه و درس راه بیندازند. الان جامعة المصطفی آن جا تا مقطع ارشد دارد. طلبههای زیادی هم از آن جا آمدند ایران و تحصیل کردند و الان در منطقه دارند فعالیت میکنند. با توجه به زیاد بودن حسینیهها ، جای فعالیت زیاد هست و تا حدودی هم هزینهها بالا نیست.
سئوال: چه مباحثی را بیشتر مطرح میکردید؟ جامعهی گرجستان به چه مباحث دینی بیشتر نیاز دارد؟
در مقابل این استعدادها و توفیقهایی که آن جا وجود دارد که حتی در بعضی از مناطق یک روستا کاملاً شیعه هستند، یکی از مشکلات این است فعالیتهایی که آن جا اتفاق میافتد بر اساس یک چشمانداز نیست. لذا رفتارها، رفتارهای فردی و تشخیص یک نفر هست. شما مثلاً میگویید من باید بحث امامت را بگویم. آن یکی میگوید من معاد را میگویم. آن یکی میآید بحث مربوط به مدخلهای فروع دین را می گوید و این باعث میشود که ما در خروجیها چندان توفیقی را مشاهده نکنیم. افراد ده سال است میآید پای درس یا منبر ما ولی میبینیم هنوز در کلاس اول، دوم است. چرا؟ چون یک چشماندازی نبوده که ما این بحثها را مطرح بکنیم. بحثهایی که من آن جا مطرح میکردم یک سری بحثهای اجتماعی بود، مسائلی در رابطه با رفتارهای اجتماعی مثل مباحث خانواده. طبیعتاً وقتی من برگشتم این بحث قطع میشود. آن بزرگوار مثلاً هر روز یک حدیث میگوید. حالا یک روز حدیث اعتقادی و یک روز حدیث اخلاقی است. این یک مشکل ما هست.
** ضرورت حضور شخصیتی مثل امام موسی صدر در گرجستان
دوم این که در گرجستان ضرورت دارد شخصیتی مثل امام موسی صدر حضور داشته باشد. من برای این که تقریب به ذهن بشود عرض میکنم ما هنگامی در لبنان موفق شدیم که امام موسی صدر رفت آن جا و توانست اثرگذاری ویژه داشته باشد و جامعه لبنان دائما رشد کند. ما در گرجستان به این طور چیزی نیاز داریم که یک قَدَری، یک فردی که توانمند هست ورود پیدا کند و بتواند به هزینهها، فعالیتها و اقداماتی که هست جهت بدهد. در رابطه با اعزامها، سازمان فرهنگ و ارتباطات خیلی بودجهاش تقلیل پیدا کرده است؛ مثلاً یک نفر را سه روزه میفرستد. در حالی که این یک فرصتسوزی است. ولی با این حال افراد خودشان میروند. ما خودمان امسال مثل گروههای جهادی رفتیم ولی غیر از ما افراد دیگری آمده بودند. حالا من چون یک مقداری با پیشینه آنجا ارتباط دارم میتوانم بگویم باید در این جایگاه قرار بگیرم و مثلا این بحثها شده، این بحثها باید بشود. اما یک سری افراد که تازه آمده بودند نه!
سئوال: از کی سفر به گرجستان را شروع کردید؟
فکر کنم دو سه سالی بشود. سه چهار سفر رفتم. یک چیز مهمی که دارد اتفاق میافتد این است که تقریباً شبیه بچه مسجدیهای ما -که بعضی وقتها میگوییم بچههایی پنجاه و هفتی- جوانهای آن جا مخصوصاً ترکهای آذری، آذربایجانی و ترکیه به ویژه دانشجویان نسبت به دین اقبال خیلی خوبی پیدا کردند. باید ما آن جا حضوری پررنگ داشته باشیم و اینها را نسبت به معارف دین معتقد کنیم تا با معرفت رشد کنند. از آن طرف هم اینها اگر تربیت بشوند گسترهی عملی بسیاری را دارند که این گسترهی عملشان واقعاً منحصر به فرد است؛ از روسیه بگیرید تا اروپای شرقی. اینها میتوانند فعالیت کنند.
سئوال: در گرجستان حوزهی علمیهی شیعه هست؟
نه. فقط حوزهی علمیهی جامعة المصطفی هست که در قالب دانشگاهی است و مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دارد. خیلی هم طلبه دارد، هم آقایان و هم خانمها.
سئوال: خودتان قصد ندارید مدتی آن جا ساکن شوید؟
اینها سیاستهایی است باید که دفتر آقا(رهبری) و مراکز دیگر آنها را برنامه ریزی کنند. الان افرادی هستند که هم سابقهی کار در حوزههای آذری زبان مخصوصاً مناطق قفقاز و آسیای میانه را دارند و مایل هم هستند آن جا ساکن شوند.
سئوال: نظرتان دربارهی احادیثی که پیرامون تفلیس و آخر الزمان وجود دارد چیست؟
یکی دو سال پیش این موضوع در دستور کار قرار گرفت. یکی از دوستان محقق ما آقای رضایی مأموریت پیدا کرد که برود آن جا و تحقیقی انجام دهد. یکی تحقیقات ایشان همین است که یاری تفلیسیها از دین را بررسی کند حتی در رابطه با زهیر بن قین هم برسی کرده که طبق نقلی جزو سرداران آنجا است. درباره اطلس شیعه در این منطقه هم تحقیقاتی کرده است.
سئوال: خروجیاش چه شده است؟
یک سری کتاب که قرار است به زبان ترکی چاپ شود. داریم پیگیری می کنیم که این کتاب به زبان فارسی چاپ شود که میتواند خیلی کمک باشد برای تقویت نگاه ما نسبت به کشورهای منطقه.
سئوال: به عنوان سؤال آخر چه توصیهای به مبلغانی که میخواهند وارد عرصهی بینالملل بشوند دارید؟
آقایانی که میخواهند وارد تبلیغ بشوند یک سری کارها را به عنوان مهارت باید بیاموزند. اگر فرد از پشت میز یعنی با دانش مَدرسی برود تبلیغ چندان موفق نمیشود. متأسفانه بعضی از آقایان ما عالم بودند ولی عالم در این جا (قم). کتابهای حوزوی را خیلی خوب مسلط است ولی مهارتهای لازم تبلیغ را مخصوصاً تبلیغ در خارج از کشور را ندارد. ما در همین رابطه یکی از صحبتهایی که با معاونت بینالملل و سازمان فرهنگ و ارتباطات داشتیم این بود که یک سری دورههای مهارتی را تعریف کنیم و طلبهها قبل از این که اعزام شوند این دورهها را ببینند که خیلی هم خوب استقبال کردند. قرار شد سر فصلهایش را بنویسیم و به عنوان استاندارد دوره در دستور کار قرار بگیرد. گفتیم آموزش را هم به عهده میگیریم. این یک مسأله، مسألهی دوم این که حتماً باید افرادی که میخواهند بروند نسبت به فرهنگ کشورهای مقصد مطالعه داشته باشند. یک سری کتابهایی در وزارت خارجه داریم به اسم کتابهای سبز؛ که کشورها را با نگاه دیپلماسی تعریف میکند. ما پیشنهاد داشتیم در مراکز حوزوی مثل معاونت بینالملل (سابق و مرکز ارتباطات و بین الملل فعلی) میز بعضی از کشورها را بگذاریم و آن جا یک سری اطلاعات از گزارشها یا همین کتاب سبز جمع کرده و به مبلغ بدهیم. فرهنگ خیلی مهم است. شاید یک مسألهی کوچک بتواند به زحمت یک مبلغ برکت بدهد یا این که همهاش را از بین ببرد. متأسفانه ما به اینها توجه نمیکنیم. خیلی جاها افرادی اغماض میکنند و به ما نمیگویند ولی میبینیم که دیگر حرف ما زیاد اثر ندارد. بعد هم در رابطه با این کشورها لزومی ندارد آن تبلیغی که در ایران انجام میدهیم باشد.
سئوال: کارکردهای جدیدی را باید برای یک روحانی تعریف کنیم.
بله. این خیلی مهم است که فرد بتواند یک سری حوزههای جدید را تعریف کند. بحث دیگری که در همین رابطه لازم است این که مواظب باشیم اگر دو جا برایمان بَهبَه و چَهچَه کردند ما را جو نگیرد؛ یعنی نگاه بلند مدت داشته باشیم. آن مباحثی که اهل بیت گفتند مثل تقیه را رعایت کنیم. شاید جایی رفتیم و مثلاً گفتند دو روز لباس نپوشید. چه بسا اگر من لباس پوشیدم هم به من کاری نداشته باشند چون در فضای دوران گشایش و انفتاح هستم ولی وقتی یک اتفاق میافتد هر کجا که من رفتم آنها نشان میگذارند و میگویند اینها شیعه هستند. فردا یک مشکلی که پیش آمد خانههای آنها را آتش میزنند.
** تقیه، از رموز ماندگاری شیعه در خیلی از بلاد است
بعضی وقتها دوستان میگویند من فلان کشور رفتم با لباس هم رفتم! میگویم خدا به شما توفیق بدهد. اما ما حق نداریم به یک سری مسائل نگاه فردی داشته باشیم. مثل کسی که یک قوطی رنگ برداشته و به خانه شیعیان می رود و روی درب آنها علامت می گذارد! خیلی جاها باید نگاهمان بلند باشد برای زمانهای بسیار طولانی. یکی از رمزهای ماندگاری شیعه در خیلی از بلاد این بوده که سعی نمیکرده در وقتهایی که گشایش هست تمام مسائل را بگوید. باید به عنوان یک اصل به تقیه خیلی توجه کرد.
اینها شب و روز و پر تعداد دارند فعالیت میکنند. مدرسههای زیادی زدند. داعش پایگاهی در این منطقه و یک سری از مسئولین خودش را مستقر کرده. حالا من رفتم آن جا به عنوان یک مبلّغ شیعه، چه قدر؟ یک ماه؟ ده روز؟ آنها دارند شب و روز فعالیت میکنند؛ بنده یک ماه؟! چه بسا خیلی از افراد را ما آماده کردیم ولی گرگ بیاید و ببرد. باید روی اینها فکر شود.
انتهای پیام/
گفتگو: مرتضی سعیدی نجفی