به گزارش خبرگزاری«حوزه»، متن این پیام به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
در سوگ حکیم انقلاب
مرگ چنین خواجه نه کاری است خُرد!
از دیرباز گفتهاند که قوام و دوام تمدنها، مدنیتها و حکومتها درگرو حاکمیت و نقشآفرینی حکیمان و فرزانگان است تا جایی که پدر فلسفه سیاسی جهان اسلام، فارابی، بر آن شده که با نبودِ حکیمِ حاکم، بهتر آن است که حکومتی در کار نباشد! و البته در نظر او، مدینه بدون حکیم بالمآل، سرنوشتی جز فروپاشی نخواهد داشت!
بیتردید، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بهرغم همه نشیب و فرازهایش، در ماندگاری و اثرگذاری نسبیاش مرهون درایتها و دلسوزیهای فرزانگان خویش است که نه جاذبهها و نه دافعههای قدرت و دنیا، وزانت و سنجیدگی در رفتار و گفتار را از ایشان سلب نکرد.
اینک ما در سوگ یکی از این استوانههای حکمت و تدبیر این ملک و مملکت نشستهایم. با فقدِ آیتالله هاشمی، با قاطعیت میتوان گفت که ایران و نظام اسلامیاش و حتی منطقه و جهان یکی از فرزانگان و حکیمان خود را ازدستداده است. حکیمانْ نظام سیاسی و اخلاقی خود را همواره بر عدالت و اعتدال استوار کردهاند. حکیم انقلاب ما نیز همواره بر اعتدال و میانهروی پای میفشرد.
او با اهتمام نظری و عملیاش بر اعتدال، بیش از آنکه به دنبال حاکم شدن جریان یا حزب سیاسی خاصی باشد میخواست قطار انقلاب و نظام اسلامی را که بهمقتضای انقلابی و نوپا بودنش گاه و بی گاه از خط مستقیمِ اعتدال بیرون رفته به ریل برگردانَد.
دیدگاه و سیرت این استوانه و شناسنامه انقلاب، ملهَم و برگرفته از مطالعات قرآنیِ عمیق و گسترده و نیز تأمل وی در تاریخ و روزگار معاصر بود. حتماً برای آیندگان، مایه شگفتی خواهد بود که مرد مبارزات دوران ستمشاهی که مقاومتش در برابر فشارها و شکنجهها زبانزد همگان بود، چگونه داعیهدار اعتدال در این سرزمین استبدادزده شد!
بسی شگفتانگیز است که مرد دنیادیدهای که مظالم نظام سلطه و قدرتهای استکباری را بهویژه در دوران فرماندهیاش بر جنگ، با تمام وجود لمس کرده بود، چگونه سکاندار تعامل با دنیا شد!
و این شگفتی پایان ندارد که چگونه شخصیتی با این بزرگی و نقشآفرینی در همه عرصهها و صحنههای انقلاب و جمهوری اسلامی، اینقدر در معرض تهمتها و محدودیتهای رسمی و غیررسمی قرار گیرد و هرگز از انقلاب و نظام و رهبری آن دست نکشد و باز بر میانهروی اصرار بورزد!
آن بزرگمرد با مشی اعتدالی و اخلاقیاش که برگرفته از وسطیت قرآن و اعتدال اهلبیت علیهمالسلام بود، توانست هم نگاه مثبت سیاستمداران دنیا را به خود و کشورش جلب کند و هم این توفیق را یافت که قلوب میلیونها ایرانی و غیر ایرانی را که حتی برخی از آنها از منتقدان وی بودند تسخیر کند.
اینک او پس از رساندن کشتی انقلاب و نظام به ساحل آرامش و اعتدال، و با کوله باری از خدمات سترگ و ماندگار، از میان ما رفت و با طمأنینهای زائدالوصف، در آغوش رحمت الهی آرام گرفت.
اینک ماییم و میراث فکری و دستاوردهای عینی او!
ماییم و انقلابی که او برایش از همه هستی و حیثیتش گذشت!
ماییم و نظامی که او رکن تأسیس، تثبیت و استواریاش بود!
ماییم و رهبریای که او هیچگاه تضعیفش را نپسندید و همواره خیرخواهش بود و هرگز پیوندش را با او نگسست!
چنین شاید و باید که میراثش را پاس بداریم و با میانهروی در نظر و عمل، راهش را همچنان بپیماییم!