جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
کتاب جهان در اندیشه هیدگر

حوزه/ کتاب "جهان در اندیشه هیدگر" از سوی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، کتاب مذکور به قلم دکتر محمود خاتمی در هفت فصل تدوین یافته که شامل: «زمینه تکوین تلقی هیدگر از جهان»، «جهان و حضور»، «جهان و دازین»، «جهان و زمان»، «جهان و زبان»، «جهان، رهیافت نظری و بحران دوران جدید» و «جهان گوهری: در جستجوی راه نجات» می باشد.

از نظر کتاب جهان در اندیشه هیدگر، مسئله اصلی هیدگر بحران انسان معاصر غربی است؛ همانطور که هیدگر بحث کرده است این بحران ریشه در اندیشه فلسفی غرب و ظهور تمدن و دوران جدید - علم و تکنولوژی – دارد. این بحران چنان که در این کتاب تحلیل شده، دو بعد دارد: بی خانمانی انسان – یعنی جدایی انسان و جهان(جهانی که یکی از سپهرهای آن سپهر خدایان است) – و نیز نیست انگاری (یعنی نیهیلیسم).

نویسنده با اصلی دانستن این مسئله در اندیشه هیدگر کوشیده است آراء و راه حلی را که هیدگر خود ارائه داده، بررسی کند. مسئله هستی که هیدگر آن را موضوع اصلی فلسفه می داند، بنا به نظر نویسنده کتاب، در همه مراحل اندیشه هیدگر بُن مایه راه حل او برای این بحران است.

این کتاب ضمن طرح مباحث تخصصی فلسفه هیدگر، ارتباط منطقی اندیشه او را با راه حلی که برای رفع بحران انسان معاصر غربی ارائه داده نشان می دهد.

نویسنده بر آن است که طرح هیدگری در وهله اول مقابله ای با طرح دکارتی است که بنیاد فلسفی اندیشه، علم، تکنولوژی و به طور کلی دوران جدید است و در وهله دوم با تمامیت مابعدالطبیعه و فلسفه غربی. از این دیدگاه آنچه ما می توانیم از هیدگر بیاموزیم در وادی امر همین مقابله، تحلیل و نقد او از غرب است، اما چنان که نویسنده اشاره دارد راه حل هیدگر همچنان راه حلی است در بستر اندیشه غربی و لذا معالجه ای است که در درون خود غرب صورت می گیرد. گرچه این راه حل ارزش ها و توانایی های خود را داشته و دارد و از زمانی که محل بحث واقع شده هم بر فیلسوفانی نظیر فلاسفه پست مدرن تأثیر فراوان داشته و هم بر متألهانی نظیر بارت، تیلیش، و ...، و موجب تحولات عمیقی در بینش و رهیافت فرهیختگان و اندیشمندان گردیده، اما این راه حل نه منطقاً تنها راه حل است و نه راهی که لزوماً به سرمنزل مقصود رسد.

اهمیت این راه حل تنها در این است که نشان می دهد باید در جستجوی راه نجاتی بود تا انسان، جهان و آسمان را از چنگال این تصویری که طرح دکارتی و اندیشه نظری از جهان در دوران جدید ترسیم کرده نجات داد؛ باید راه حل را در جایی دیگر جست؛ در ماورای فلسفه و علم جدید؛ در شعر و هنر، باید با امر قدسی ارتباط برقرار کرد. این سخن به غایت اهمیت دارد. اینکه هیدگر در آخرین مصاحبه هود با اشپیگل که پس از مرگ وی منتشر شده سخن از این می گوید که فقط یک خدا می تواند ما را نجات دهد سخنی است فراتر از موضع یک فیلسوف حرفه ای که در آثار رسمی خود در مورد بودن یا نبودن خدا سکوتِ معنی داری پیشه کرده است.

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha