به گزارش خبرگزاری «حوزه»، در ایام الله دهه مبارک فجر قرار داریم و این روزها ، سی و هشتمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی را جشن می گیریم، بی شک ورای این جشن و شادی ها و برپایی محفل ها و مراسم ها، یکی از مباحث ضروری که هیچ گاه نباید فراموش شود، تبیین درست آثار و برکات و دستاوردهای انقلاب اسلامی در عرصه داخلی و نیز بین المللی است.
با توجه به این که انقلاب اسلامی ایران در عرصه سیاست بین المللی به ویژه در ارتباط با مسلمانان منطقه و جهان ، تاثیر شگرفی از خود برجای گذاشته، در همین رابطه با دکتر عبدالوهاب فراتی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که همچنین عضو انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه قم است و تاکنون آثار متعددی در حوزه اندیشه سیاسی به خصوص در رابطه با تاثیرات انقلاب اسلامی در عرصه بین الملل نگاشته ، گپ و گفتی داشته ایم که مشروح آن در ادامه می آید.
به نظر شما پس از گذشت حدود 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و برکناری نظام ستمشاهی پهلوی، جایگاه فعلی ایران اسلامی در بین ملت های جهان به خصوص مسلمانان چگونه است؟!
بنده در طول سال های اخیر شاید با بیش از دو هزار تن از مسلمانان اعم از شیعه و سنی و نیز برخی مسیحیان جهان گفتگوهای نزدیک و رودر رو داشته ام؛ البته برخی از این دیدارها و گفتگوها در داخل خود ایران بوده و بسیاری از آن ها در خارج از کشور و در حاشیه مسافرت هایی که به کشورهایی چون افغانستان، روسیه ،لبنان و عراق داشته ام . ضمن آن که همچنین با بسیاری از مسلمانان آسیای شرقی، مرکزی، قفقاز و مسلمانان مقیم اروپا گفتگو کرده ام.
آنچه برای من جالب بوده این که نگاه آن ها به بعد بین المللی انقلاب اسلامی به گونه ای است که شاید خود ما در داخل کمتر به آن بُعد نگریسته و از آن زاویه به قضایا توجه کرده باشیم.
به نظر بنده نکات و ظرایفی که آن ها می بینند در واقع همان ها بازتاب انقلاب اسلامی ما به شمار می رود ؛ از این منظر ما اگر انقلاب را برای دو بعد داخلی و خارجی ببینیم کسانی که در خارج هستند در بعد بین الملل و از بیرون بهتر قضایا را تحلیل می کنند تا خود ما که در داخل هستیم.
به هین دلیل ما باید از منظر کسانی که انقلاب را از بیرون نگاه می کنند بازتاب انقلاب اسلامی ایران را مورد تحلیل و بررسی دقیق قرار دهیم.
برداشت بنده از این گفتگوها و این دیدارها این بوده که اولین و مهم ترین بُعدی که مسلمانان و غیرمسلمانان خارج از ایران نسبت به انقلاب اسلامی مشاهده و ارزیابی می کنند، ناظر به بُعد معنویت گرایی و اخلاقی انقلاب اسلامی است که آموزه های اولیه انقلاب نیز در آن وجود دارد و همواره انقلاب اسلامی در طول این سال ها بر آن تاکید می کرده است، ضمن آن که اساساً مهم ترین داعیه انقلاب اسلامی ایران بازگشت اخلاق و مذهب به زندگی بوده که خود این اخلاق و مذهب نیز ریشه در اندیشه های وحیانی دارد و نه دریافت های بشری.
انقلاب اسلامی در واقع آمده بود که انسان را از فضای سکولاریستی خارج کرده و وارد فضای معنویت گرایی نماید که اتفاقاً این مساله بسیار مهمی است برای خیلی از مسلمان ها و حتی غیر مسلمان ها که از این منظر حتی می توان یک انتقاد به داخل را مطرح کرد.
آن ها که از بیرون به انقلاب ما می نگرند بعضاً می گویند که انقلاب شما جنبه های اخلاقی و عرفانی و مذهبی داشته است و دارد، اما وقتی به مناقشات درونی نیروهای انقلاب در کشور شما نگاه می کنیم احساس می کنیم بخشی از آن ها از موازین اخلاقی خارج می شوند و به اعتقاد بنده هم این نکته حاوی یک آسیب مهمی است که اصل انقلاب و انقلابیون را تهدید می کند.
نگاه اعراب مسلمان و سردمداران کشورهای عربی به انقلاب اسلامی ایران در طول این سال ها را چطور تحلیل می کنید؟!
در همین گفتگوها اتفاقاً به این مسایل نیز پرداخته می شد. برای خود من جالب بود که برخی از مسلمانان عرب به ما می گفتند که ایران بعد از وقوع انقلاب اسلامی تبدیل به یکی از کشورهای قدرتمند جهان اسلام شده که کسی نمی تواند بدون در نظر گرفتن اهمیت و جایگاه ایران در منطقه به ایفای نقش در مناسبات بین المللی و منطقه ای بپردازد به گونه ای که بعد از خلافت عثمانی کشوری که در این حد و اندازه قدرتمند شود و حتی بازی قدرتمندان جهانی را خراب یا خنثی کند، وجود نداشته است.
بسیاری از اندیشمندان عرب اعم از مسلمان و حتی مسیحی که به هر حال با رسانه های صهیونیستی و در داخل خود اسراییل کما بیش ارتباط داشته اند و یا اطلاع دارند نیز بیان می کردند که در این دست رسانه ها به شدت از قدرت یابی مضاعف جمهوری اسلامی ایران هراس و وحشت دارند و این مساله چیزی جز نتیجه و محصول انقلاب اسلامی شما نیست.
البته حساب مردم و متفکران جهان عرب عموماً از حساب سردمداران و سیاستمداران آن ها جداست به خصوص در کشورهایی که با ایران اسلامی و انقلاب کرده از همان آغاز مشکل داشته و دارند.
این ها در واقع انقلاب اسلامی را خطری جدی متوجه خود و اعتبار و تداوم قدرتشان می دانند و لذا از هر اقدامی برای مقابله با نفوذ و گسترش تفکر انقلاب اسلامی ایران به کشورهای خود و دیگر نقاط استفاده می کنند.
اما به هر صورت حتی واکنش های کلامی و رفتاری این سیاستمداران نیز حاکی از قدرت و عظمت ایران اسلامی به برکت انقلاب اسلامی و صدور اندیشه ناب حضرت امام (ره) به کشورهای منطقه و جهان است.
اخیراً نخست وزیر انگلیس در سفرهای خود به منطقه ما و دیگر کشورها به طور جدی سیاست ایران هراسی را دنبال می کند و حتی در صحبت های خود ابراز نگرانی کرده از این که ایران نفوذ خود را تا سواحل مدیترانه گسترش داده است. به نظر شما این سیاست های خصمانه کشورهای نظام سلطه از جمله انگلیس که در سیاست به روباه پیر شُهره است، چقدر متاثر از انقلاب اسلامی و توسعه پیام های آن در عرصه بین المللی بوده است؟!
بنده هم صحبت های اخیر خانم ترزا می را دنبال کردم ، به نظرم ترس و هراس آن ها از گسترده شدن نفوذ ایران در منطقه و جهان بلاوجه نیست چه آن که به هر حال نظام سلطه و دستگاه استکبار از قدرتمند شدن ایران اسلامی و ایران انقلابی در این سال ها به شدت نگران بوده است و این نگرانی را هر بار به شکلی نشان داده است و این همه تهدید و فشار وتحریم و ... به خاطر این بوده که فکر می کرده اند شاید بتوانند جلوی انقلاب اسلامی ایران و نفوذ آن را بگیرند که البته به لطف الهی تاکنون در این کار موفق نبوده اند.
امروز نه فقط برای مسلمانان بلکه حتی غیرمسلمانان مخالف امپریالیسم و نظام سلطه جهانی ، ایستادگی ملت ایران در برابر زورگویی قدرت های بزرگ بسیار جالب توجه و درس آموز است ؛ این که ایران اسلامی تاکنون و با وجود همه فشارها و تهدیدها در قبال این زورگویی ها و رفتارهای خصمانه قد خم نکرده است.
اهمیت این مساله از آن جا ناشی می شود که بدانیم در دنیای امروز اکثر کشورها بنا به دلایل سیاسی اقتصاد و مالی از مواضع اولیه خود عدول کرده و در برابر قدرت های بزرگ به نوعی کُرنش می کنند و لذا برای آن ها جالب است که 38 سال است می بینند یک ملت و نظام انقلابی همچون ایران با وجود پرداخت هزینه سنگین دست به ایستادگی زده و از این ایستادگی و مقاومت خود هم نتیجه گرفته است چه آن که قدرت خود را در منطقه و حتی فراتر از منطقه روز به روز بسط می دهد و به تعبیر نخست وزیر انگلیس ، خانم ترزا می ، نفوذ خود را حتی تا سواحل مدیترانه افزایش داده است.
به هر حال ایرانی که در زمان پهلوی صرفاً یک قدرت ناحیه ای آن هم مربوط به خلیج فارس بود، الان به برکت انقلاب اسلامی و ایستادگی در برابر استکبار تبدیل به قدرت منطقه ای و بلکه فرامنطقه ای شده که می تواند بر رفتار کشورهای بزرگ هم تاثیرگذار باشد.
با توجه به صحبت های شما ، در داخل کشور نیروهای انقلاب اسلامی اعم از طیف ها و جناح های مختلف درون نظام چه کار باید بکنند که همچنان انقلاب اسلامی ایران الهام بخش برای مسلمانان و دیگر کشورها باشد و مهم تر این که جریاناتی مثل حزب الله لبنان، الحوثی های یمن و شیعیان و مسلمانان کشورهای عراق و سوریه و بحرین با قوت قلب بیشتری به قضایای ایران بنگرند و کماکان از آن الگوگیری کنند؟!
اخیراً که در لبنان بودم به عینه احساس می کردم که شیعیان آن جا به ولایت فقیه یک نگاه اخلاقی و اعتقادی دارند و معتقد هستند که تبعیت از ولایت فقیه باعث عزت و پیروزی هایشان در لبنان شده و آن را مرهون همین نگاه فقهی و اخلاقی و اعتقادی می دانند.
گلایه برخی از آن ها از ما این است که می گویند شما در ایران به جای آن که خودتان بیشتر در توسعه و بسط نگاه های اخلاقی بکوشید وارد مجادلات سیاسی و فقهی شده اید و به عنوان مثال سالهاست که در رابطه با انتخابی و انتصابی بودن ولایت فقیه و حوزه اختیارات آن صحبت می کنید و به همین خاطر رویکرد اخلاقی را به نوعی تحت الشعاع مجادلات سیاسی قرار داده اید و از این حیث که بعضاً در مباحث جناحی و سیاسی بعد از پیروزی انقلاب کمتر به ارزش ها و هنجاری های اخلاقی توجه شده، یک مقدار این حالت باعث دلسردی آن ها شده است.
از سویی همین اختلاس ها و درگیری ها و تهمت ها و جنگ های سیاسی در داخل برای آن ها مایه نگرانی شده است و لذا در مواجهه با چنین مساله ای مسئولان و شخصیت های سیاسی داخل کشور یک مقدار باید در اندیشه ها و رفتارهای خود بازنگری کنند تا نه فقط مردم داخل کشور بلکه حتی خارجی هایی که دل به این انقلاب و نظام بسته اند، نسبت به تاثیرات انقلاب اسلامی و تحرکات آینده آن نااُمید نشوند.
گفتگو از: سید محمد مهدی موسوی
نظر شما