شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۱
ناامیدی از رحمت خدا بزرگترین گناه کبیره است

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: یاس و ناامیدی از رحمت خداوند که پس از انجام گناه پدیدار می‌شود، گناهش بسیار سنگین‌تر از خطایی است که انسان مرتکب می‌شود.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، آیت الله سید ابوالحسن مهدوی، صبح امروز در جمع طلاب اصفهان، پیرامون امید به رحمت الهی عنوان کرد: یاس و ناامیدی از رحمت خداوند که پس از انجام گناه پدیدار می‌شود، گناهش بسیار سنگین‌تر از خطایی است که انسان مرتکب می‌شود.

وی در ادامه با اشاره به اینکه «قنوط» به معنای نا امیدی از رحمت الهی است، اظهار کرد: مراقبت بر عدم ناامیدی از رحمت خداوند نیازمند مراقبت به عدم جرأت به گناه نیز هست همچنان که در روایت آمده است: «عالم کسی را به گناه امیدوار نمی‌کند همچنان‌که او را از رحمت الهی ناامید نمی‌سازد».

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: در حدیثی قدسی آمده: «اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند، می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم از شوق جان می‌سپردند ». از طرفی روایاتی وجود دارد که وقتی فرد، گناهی را مرتکب می‌شود خدای متعال خطاب می‌کند: «به عزتم قسم او را نخواهم بخشید». براین اساس انسان باید مراقب باشد گناه نکند اگرهم گناهی از او سر زد، امیدوارانه توبه کند.

آیت الله مهدوی در بیان یکی از راهکارهای ترک گناه ابراز کرد: امام زمان(ع) همواره و از نزدیک شاهد اعمال ما هستند، چنان که وقتی آقای فاضلی خدمت حضرت رسیدند از ایشان پرسیدند: آیا شما به همه اعمال ما آگاه هستید؟ حضرت جواب دادند: بله، ما همه اعمال شما را درنظر داریم و ایشان چند نمونه را برشمردند که آقای فاضلی شرمنده شدند، لکن این بدین معنا است که اگر نظر امام عصر(عج) را ناظر بر خود بدانیم سراغ گناه نخواهیم رفت.

وی با اشاره به روایتی از امیرالمومنین(ع) در رابطه با بزرگترین گناه کبیره تشریح کرد: ناامیدی از رحمت خدا بزرگترین گناه کبیره است، براین اساس انسان نسبت به اعمال گذشته نباید مایوس باشد و نسبت به آینده باید تصمیم بگیرد که دیگر مرتکب گناه نشود.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • IR ۱۷:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۰۹
    من سال هاست به کسی علاقمندم دست خودم نیست و هر بار به صورت قاطعانه جواب رد شنیدم، خورد شدم ، له شدم ، سنم به همین خاطر رفته بالا اما اون تازه 20 سالشه در منطقه محروم و خانواده فقیر به دنیا اومدم البته معشوقم هم از لحاظ اجتماعی و هم زبانی و طبقه و... چیزی بیشتر از من نداره اما ملاک های بزرگی داره که در من نمی بینه و ذره ای از من خوشش نمیاد. به درگاه خدا توبه کردم از کارهای بدم ، دعا کردم که خدا رحمتشو شامل حالم کنه ، دعا کردم از عزب بودن درم بیاره و منو به مراد دلم برسونه و خودش روزیمونو برسونه در کنار تلاش و کوششم ، دچار عشق سوزان یک طرفه شدم که زندگی برام جهنم شده ، اما دعاها اثری نداشت که نداشت ، چطور باید امیدوار بود در حالیکه امید به خدا در وصال معشوق به جز رنج و درد و بدبختی و سرخوردگی و ناامیدی برام به دنبال نداشته .بیش از 10 سال امیدوار بودم چند سال دیگه باید امیدوار بمونم در حالی که سنم داره بالا میره ، پس رحمت خدا کو؟