مسأله: اعتقاد به اصول دين بايد از روى دليل باشد، ولى هر مسلمانی در احكام غير ضرورى دين بايد يا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روى دليل به دست آورد، يا از مجتهد تقليد كند، يعنى به دستور او رفتار نمايد، يا از راه احتياط طورى به وظيفۀ خود عمل نمايد كه يقين كند تكليف خود را انجام داده است.
مثلًا اگر عدّهاى از مجتهدين عملى را حرام مىدانند و عدّۀ ديگر مىگويند حرام نيست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملى را بعضى واجب و بعضى مستحبّ مىدانند، آن را به جا آورد؛ پس كسانى كه مجتهد نيستند و نمىتوانند به احتياط عمل كنند، واجب است از مجتهد تقليد نمايند.(توضیح المسائل امام(ره)، مسأله 1)
*تقليد به چه معني است؟
رجوع نمودن جاهل به عالم را تقليد گويند؛(موسوعه آيه الله خوئي ج1 ص67)
چرا بايد تقليد كرد ؟
*تقلید از منظر قرآن
قرآن دستور ميدهد:
اگر نمىدانيد از اهل ذكر (يعنى علما و دانشمندان هر امت) سؤال كنيد. فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ﴿43﴾ النحل / 43
*تقلید از منظر معصومین علیهم السلام
ائمه طاهرين عليهم السّلام شاگردانى تربيت مىكردند و به اطراف مىفرستادند؛ يا افرادى مىآمدند و از آن بزرگواران تعليم مىگرفتند، و به وطن خود بر مىگشتند، سپس مشغول تدريس و تعليم و حكومت و قضاء در بين مردم مىشدند. و شيعيان به آنان مراجعه مىكردند.
به عنوان نمونه يونس بن عبد الرّحمَن كه از بزرگان أصحاب است، در مسجد كوفه مىنشست مردم، مَسائلشان را سؤال مىكردند او نیز فتوى مىداد و موارد اختلافی را حل و فصل می کرد، وقتی از حضرت امام رضا عليه السلام سؤال شد: اَ يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ثقَةٌ ءَاخُذُ عَنْهُ ما احتاج اليه من مَعَالِمَ دِينِى؟ قَالَ: نَعَمْ(شیخ حر عاملی (ره) وسايل الشيعه ج27 ص 147 ح33).
«آيا يونس بن عبد الرّحمن، مورد اطمینان است تا من از او معالم دينم را أخذ كنم؟ حضرت فرمودند: بله، معالم دين را از او أخذ كن» این در حالى است كه حضرت رضا(ع) مدينه شرف حضور دارند و يونس در كوفه بود.
نكته: از این روایت فهمیده می شود دسترسى به إمام معصوم در زمان خودشان هم براى همۀ مردم امکان پذیر نبود، اينك زمان غيبت است. بر فرض حضور نیز دسترسىِ همۀ مردم به ايشان مقدور نخواهد بود.
ممکن است سؤال شود مردم چگونه در عصر امام صادق(ع) به آن حضرت دسترسی داشته اند؛ اوّلًا: حضرت در مدينه بود و افرادی که در كوفه، شام، مكّه و يا در سائر شهرها بودند به إمام صادق عليه السّلام دسترسی نداشتند، حتّى دسترسی همه افراد به امام در خود مدينه همیشه امکان نداشت تا از حضرت سؤال کنند و این طرز فراگیری اصلاً غیرقابل امکان بود و ثانیاً: حضرات معصومین علیهم السلام در بسیاری از موارد در تقيّه و خوف و تحت نظر خلفا و حکام بودند، كسى نمىتوانست با آنها ملاقات كند. لذا آن بزرگواران مىگفتند؛ نزد ما نيائيد؛ به ما مراجعه نكنيد! بلكه نزد رُوات أحاديث ما و آنها كه در حلال و حرام از نگاه ما نظر مىكنند برويد؛ آنها را ميان خود حَكَم قرار بدهيد؛ حُكم آنها حكم ماست. علامه طهرانی سیدمحمد حسین علیه الرحمه ولايت فقيه در حكومت اسلام، ج1، ص: 85
*تقلید در منظر عقل
عقل مي گويد، مخالفت با حكم خداي متعال استحقاق عقوبت را در پي خواهد داشت لذا از باب دفع ضرر محتمل و امان بودن از عقاب يا بايد خود عالم شوي و مجتهد يا به عالم رجوع کنی و تقلید نمایی و یا احتياط کنید. (موسوعه آيه الله خويي ج1 ص2)
*تقلید در سیره عقلاء
*سيره و روش عقلاء در اموري مختلف وبراي حل مشكلات ومسايل روز مره زندگي خودشان چنين است و به افرادي كه بهتر ميدانند، مراجعه ميكنند و حال آنكه قطعا مساله اي مهمتر از اين كه حكم خدا چيست پيدا نميشود ، بنابراین باید به کسانی که به اصطلاح مجتهد گفته می شود، مراجعه کرد.
حجت الاسلام دهقانی
نظر شما