شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۳:۴۹
عقل و ایمان همسو و مکمل یکدیگرند/ ایمان بدون علم به تعصب و کوری منجر می‌شود

حوزه/ حجت الاسلام والمسلیمن رمضانی گفت: همان طور که میان «علم، عقل، ایمان» تعامل وجود دارد، میان «ایمان و عمل» رابطه‌ای بسیار قوی برقرار است؛ زیرا عمل از لوازم قطعی ایمان است.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در خطبه های نماز جمعه این هفته به مباحث «ایمان،‌عقل،‌علم،عمل» و رابطه آن ها با یکدیگر پرداخت.

متن خطبه های نماز جمعه این هفته هامبورگ به این شرح است:

از آنجا که دین در اصلاح فرد و جامعه تأثیرگذار است، حقیقتاً معارف دینی نیز در فکر و باور هر فردی که به آنها معتقد باشد اثرگذار است. این معارف به لحاظ ارزشی و عملی نیز در زندگی شخصی افراد اثر می گذارد، چراکه جامعه از افراد تشکیل می شود و اصالت مستقلی ندارد، لذا به طور طبیعی این موضوع در جامعه نیز اثرگذار خواهد بود. به همین جهت واضح و روشن است که زندگی و نگاه کسی که به خدای تعالی اعتقاد دارد، با فردی که هیچ اعتقاد و باوری نسبت به خداوند متعال ندارد متفاوت است. به بیان دیگر زندگی مؤمنانه با حیاتِ بر مبنای انکار، عدم اعتقاد، و عدم ایمان کاملاً متفاوت است. از این رو «حیات دینی» به یک معنا حیاتِ بر اساس ایمان به حقایق دینی است. لذا مناسب است نکات مهمی دربارۀ ایمان و حیات مؤمنانه مورد اشاره قرار گیرد.

مفهوم ایمان و حقیقت آن

ایمان از مادۀ «امن» و به معنای اعتقاد، گرویدن، تصدیق، انقیاد، و امنیت می باشد. همچنین راغب اصفهانی در تبیین واژه «ایمان» می نویسد: «ایمان یعنی پذیرفتن حق و تصدیق آن و این امر، با اجتماع چه چیز تحقق می یابد: اعتراف قلبی، اقرار زبانی و عمل بر طبق آن».

امیرالمومنین(ع) نیز در بیانی نورانی حقیقت ایمان را این گونه معرفی نموده است: «سَأَلتُ النَّبِيَّ(ص) عَنِ الإِيمانِ‏؟ قالَ: تَصديقٌ بِالقَلبِ و إقرارٌ بِاللِّسانِ‏ و عَمَلٌ بِالأَركانِ؛ از پيامبر(ص) پرسيدم: ايمان چيست؟ فرمود: «تصديق با دل و اقرار با زبان و عمل با اندام‏ها».

به همین جهت خدای تعالی در آیه ای نورانی در تبیین این موضوع می فرماید: « لاتَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ في‏ قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ؛ هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمى‏يابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند؛ آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته و با روحى از ناحيه خودش آنها را تقويت فرموده، و آنها را در باغهايى از بهشت وارد مى‏كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، جاودانه در آن مى‏مانند؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نيز از خدا خشنودند؛ آنها «حزب اللَّه» اند؛ بدانيد «حزب اللَّه» پيروزان و رستگارانند». لذا پیامبر اکرم(ص) به ابوذر فرمودند: «يَا أَبَا ذَر... مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْإِيمَانِ بِهِ وَ تَرْكِ مَا أَمَرَ أَنْ يُتْرَكَ؛ ای ابوذر، هیچ چیز در نزد خداوند، محبوب تر از ایمان به او و خودداری از آنچه نهی می کند نیست».

رابطه علم و ایمان

ایمانی که در حیات دینی مطرح می شود بواسطۀ علم به معنای معرفت به نشانه های حق، به دست می آید. چرا که این علم گاهی از تجربه حاصل می شود، گاهی از راه تعقل و استدلال، و گاهی از راه شهود؛ لذا به همین جهت است که قرآن تفکر در آیات آفاقی و انفسی و مطالعۀ احوال گذشتگان را برای تقویت ایمان مورد تأکید قرار می دهد. و همۀ این موارد حکایت می کند که علم و ایمان رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند. «أَ وَلَمْ يَتَفَكَّرُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَكافِرُون؛ آيا آنان با خود نينديشيدند كه خداوند، آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است جز بحق و براى زمان معيّنى نيافريده است؟! ولى بسيارى از مردم لقاى پروردگارشان را منكرند‏».

با توجه به آیات و روایات علم بدون ایمان همانند یک تیغ در کف زندگی است، چرا که ایمان بدون علم به تعصب و کوری منجر می شود. و به عکس تعامل ایمان و علم باعث رشد و تعالی و ترقی انسان می شود. زیرا ایمان و عقل دوستی دیرینه داشته، و باعث عروج و سلوک آدمیان به سوی حق می باشند. لذا در بیانی نورانی از حضرت علی(ع) در این خصوص آمده است: «الْعَقْلُ خَلِيلُ الْمُؤْمِن؛ خرد، دوست مؤمن است‏». و اهمیت این موضوع بدین جهت است که از مهمترینین فلسفه های اصلی بعثت پیامبران ـ که بر پایه ایمان است ـ شکوفا سازی عقل و بهره وری از نیروهای آن می باشد.«وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ؛ و توانمندى‏هاى پنهان شده عقل‏ها را آشكار سازند».

رابطه عقل و ایمان

یکی از واقعیت های مورد پذیرش اسلام اینست که میان عقل و ایمان همسوئی وجود دارد و این دو مکمل یکدیگرند. لذا واضح و روشن است که ایمان بدون عقل به خرافه پرستی منجر می شود. و عقل بدون ایمان به پوچ گرایی ختم می شود. بر این اساس با چراغ و روشنائی عقل است که راههای ایمان برای انسان آشکار می گردد، و در واقع با عقل و اندیشه است که ایمان، دین، و ادب به دست می آید. مؤید این موضوع بیان دقیقی است که از حضرت علی(ع) نقل شده است: «الدِّينُ وَ الْأَدَبُ نَتِيجَةُ الْعَقْل؛ دين دارى و رعايت ادب نتيجه عقل است‏».‏و نیز در همین خصوص فرموده اند: «ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ فَقَد كَمُلَ إِيمَانُهُ: الْعَقْلُ، وَ الْحِلْمُ، وَ الْعِلْمُ؛ هر كه سه خصلت در او باشد، ايمانش كامل است: خرد، بردبارى و دانش‏».

سخن پایانی

همان طور که میان «علم، عقل، ایمان»، تعامل وجود دارد، میان «ایمان و عمل» رابطه ای بسیار قوی برقرار است. زیرا عمل از لوازم قطعی ایمان است، و در قرآن کریم در بسیاری از موارد ایمان همراه عمل صالح آمده است. «إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ؛ مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام مى‏دهند». چون در حقیقت اعمال انسان عامل عزّت و ذلّت وی می شوند. و بر همین اساس اسلام ملاک پذیرش عمل را ایمان داشتن به آن کار، به همراه نیت پاک می داند. لذا هر عمل خیری که از نظر فرهنگ اسلامی سبب تحسین فاعل آن شود، مطابق فرهنگ غنی قرآن کریم، مورد ستایش قرار می گیرد.    «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى‏ لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً؛ و آن كس كه سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و كوشش كند ـ در حالى كه ايمان داشته باشد ـ سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد».

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha