جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
امام علی(ع)

حوزه/ تقدس هدف و دشواری راه برای تحقق عدالت، در سیاست و تفکر علوی هیچ گاه مجوزی برای توجیه وسیله نبوده و لذاست که صداقت حضرت به خصوص در عرصه سیاسی به حدى بوده كه حتی برخى اطرافيان ايشان نيز لب به اعتراض می گشودند و گاه در مقام مقايسه، معاويه را سياستمدارتر از امام علی (ع) می پنداشتند!

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، سیزدهمین روز از ماه رجب نه تنها موعدِ شادباش محبان و ولایتمداران عالَم به سبب ولادت فرزند کعبه است که بی شک جشن حقیقی همه عدالت طلبان و حق باوران کره خاکی است و به راستی در این میان هم شیعه و هم سنی ، هم مسلمان  و هم غیرمسلمان، شیوه و طریقت مولای متقیان در تلاش برای تحقق عدالت را می ستایند.

به همین خاطر هم است که بزرگان همه ادیان و مذاهب در برابر عظمت و بزرگی علی بن ابیطالب(ع) سر به تعظیم فروآورده و با وجود سخن سرایی و دست بر قلم بُردن های فراوان، ناتوان از بیان مقصود در بیان عظمت علی(ع) بوده اند.

شیعه اما به حکم محبت و مودتی دیگرگونه به ساقی کوثر، ماجرایش کاملاً فرق می کند ، بدین خاطر که 13 رجب میلاد فخر بشر و برترین مردمان همه تاریخ پس از وجود نازنین نبی مکرم اسلام است.

سخن از اوصاف و کمالات حضرتش اما بی گمان در وصف عقل و درک ناقص ما آدمیان نمی گنجد که به راستی خدا و رسولش ، او را به طور کامل شناخته و در وصفش حق مطلب را ادا کرده اند.

ولادت با سعادت امام علی (ع)، بهانه ای است تا از منظری دیگر، به این اُقیانوس بی انتهای معرفت الله و کوثر همیشه جاریِ حق و حقیقت بنگریم و به خصوص از سیره و گفتار والای ایشان ، به قدر فهم و درک خود ، توشه ای دنیوی و اُخروی برگیریم.

مولای متقیان به طور خاص در عرصه حاکمیت و سیاست ورزی به همان اندازه که مظهر عقلانیت و استدلال‌گرایی ، اُسوه مشورت و اهمیت دادن به افکار توده‌ های مردم و تجلی کامل اخلاق مداری و بندگی خالصانه خدای تبارک و تعالی بوده اند، به همان میزان در اجرای حق و تحقق عدالت، اُستوار و ثابت قدم بودند، چه آن که به گواه تاریخ، قوانین خاصه حدود و ارزش های الهی در منظر ایشان هیچ گاه استثنابردار و قابل چشم پوشی نبوده است.

در عین حال سیره‌ مولا(ع) در حکومت‌داری آن گونه بوده که حق پرسش‌‌گری را برای عموم مردم کاملاً موجه برشمرده و حتی آنان را به سؤال کردن و مطالبه گری از کارگزاران حکومت ترغیب می فرمودند.

با این حال عدالت، مفهوم كليدى در سياست علوى است تا آن جا که حضرت در پاسخ شخصى كه از ایشان پرسيد: آيا عدالت شريف تر است يا بخشندگى؟ فرمودند: "عدل بالاتر است، زيرا عدل جريان امور را در مسير طبيعى خود قرار مى دهد، در حالى كه بخشش، امور را از مجراى طبيعى خود خارج مى سازد و یک حالت استثنایی است. "

از این روست که وقتی مردم هجوم آوردند تا ايشان حكومت را بپذيرد، امام(ع) مهم ترين دليل پذيرش خلافت را اجراى عدالت اعلام كرده و فرمود:" اگر آن اجتماع عظيم نبود و اگر تمام شدن حجت و بسته شدن راه عذر بر من نبود و اگر پيمان خدا از دانشمندان نبود كه در مقابل پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمكش ساكت ننشينند و دست روى دست نگذارند، همانا افسار خلافت را روى کوهانش مى انداختم و مانند روز اول كنار مى نشستم".

تقدس هدف و دشواری راه برای تحقق عدالت، در سیاست و تفکر علوی هیچ گاه مجوزی برای توجیه وسیله نبوده و لذاست که صداقت حضرت به خصوص در عرصه سیاسی به حدى بوده كه حتی برخى اطرافيان ايشان نيز لب به اعتراض می گشودند و گاه در مقام مقايسه، معاويه را سياستمدارتر از امام علی (ع) می پنداشتند!

حضرت اما در همین باره در خطبه 200 نهج البلاغه می فرماید: « به خدا سوگند،معاويه زيرك تر از من نيست، چرا که شيوه او، پيمان شكنى و گنهكارى است و اگر پيمان شكنى ناخوشايند نمى نمود، زيرك تر از من كسى نبود».

سید محمد مهدی موسوی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha