به گزارش خبرگزاری «حوزه»، روحانی شهید، علی صفا موسی زاده در سال 1347 در سرعین از استان اردبیل چشم به جهان گشود. ابتدایی تا دوم راهنمایی را خواند و پس از آن به حوزه علمیه قم رفت. از سال 1360 با دستکاری شناسنامه ،خودش را به جبهه رساند. چندین بار در میادین جنگ تحمیلی حاضر شد و چند بارهم مجروح و در بیمارستان لقمان تهران بستری گشت.
می خواست در سن 13 سالگی به جبهه برود مسئولین او را به خاطر قد کوچک و سن کم ، از اعزام منع کردند و گفتند، نمی شود. ناراحت و سرگردان بود که ناگهان یکی از هم سن و سالانش او را دید و گفت: ناراحت نباش درستش می کنم. سپس به کمک او ما را در محل بار لاستیک های اضافی گذاشتند. او کسی نبود جز شهید والامقام نوجوان سیزده ساله مرحمت بالازاده که داستان جالبی با مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دارد.
*جهاد واقعا فی سبیل الله بود
برادر شهید می گوید: علی صفا در جبهه بود که از طرف بسیج دو هزار و دویست تومان بابت حقوق دادند. هفتصد تومان خرج شد وقتی برگشت بقیه اش را به او دادم. به محض اینکه از جریان آگاه شد، ناراحت شد و گفت به خاطر پول به جبهه نمی روم و بدین سان همه پول رایج به بسیج برگرداند.
*کار واجبش شرکت در عملیات بود
برادر شهید همچنین می گوید: آبان ماه سال 1365 پدرم خیلی اصرار کرد تا او به جبهه نرود، قبول نکرد. پدرم گفت: پس من هم با تو می آیم. علی صفا گفت: بگذار این بار بروم، دفعه بعد با هم می رویم. برای عملیات کربلای چهار رفته بود. در میان دوستانش آقای صادق احمدپور پس از عملیات به مرخصی آمد ولی علی صفا و یوسف شیرزاد آنجا ماندند. شماره تلفن یگانش را با زحمت پیدا کردم و زنگ زدم. فهمیدم در عملیات کربلای چهار شرکت کرده، گفتم، اگر ماموریت تان تمام شده چرا بر نمی گردی؟ گفت: ده روز دیگه کار واجبی دارم، بعد از آن می آیم. بیست و دوم دی ماه که دو سه روزی از عملیات کربلای پنج گذشت. فهمیدم کار واجبش شرکت در همان عملیات کربلای پنج بوده است. چند روز بعد از بنیاد شهید خبر دادند که علی صفا در شلمچه شهید شده او اولین شهید کربلای 5 بود که به اردبیل آوردند. ده روز بعد جنازه دوستش یوسف شیرزاد هم رسید.