سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۴
 مروری بر موانع استجابت دعا

حوزه /هرگز تصوّر نكنيد که خدا به دعا کننده از نظر وضع دنيوي او نگاه مي‏كند اگر کسی وضع درستی ندارد و در اصطلاح به نان شب خود محتاج است، چگونه به او بگویم که برای من دعا کن؟

به گزارش خبرگزاری «حوزه» مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی در گفتاری، استجابت دعای مساکین و مستضعفان در حق دیگران و عدم استجابت آن برای خود را از منظر روایات این چنین مورد بررسی قرار داده اند .

 در روايتي از پيغمبراكرم دعاي ضعيفانِ امّت غنيمت است «قالَ رَسوُلُ‏الله(صَلّی‏اللهُ‏عَلَيهِ‏وَآلِهِ‏وَسَلَّم): إِغتَنِموُا دُعاءَ ضَعفَۀِ أُمَّتي فَإِنَّهُ يُستَجاب لَهُم فيكُم وَلا يُستَجاب لَهُم في أَنفُسِهِم»؛[1] دعاي ضعيفانِ امّت مرا غنيمت بشماريد، زيرا دعاي آنها در حقّ شما مستجاب مي‏شود، امّا دعاي ايشان در حقّ خودشان مستجاب نمي‏شود. همان تعبيري كه براي يهودي و نصراني  هست، در مورد ضعفاي مسلمان هم مطرح است. درروايت دیگری از امام صادق(صلوات‏الله‏عليه) است که: «قال لَا تَسْتَخِفُّوا بِدُعَاءِ الْمَسَاكِينِ‏»؛ دعاي مستمندان را دست كم نگيريد «لِلْمَرْضَى مِنْكُمْ»؛ براي بيمارانتان، «فَإِنَّهُ يُسْتَجَابُ لَهُمْ فِيكُمْ»؛ زيرا دعاي آنها درباره‏ي شما مستجاب مي‏شود «وَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ»؛[2] ولي دربار‏ه‏ي خودشان مستجاب نمي‏شود. مساكين براي مرضا دعا كنند مستجاب مي‏شود، ولي براي خودشان مستجاب نمي‏شود.

مروری بر موانع استجابت دعا

در باب دعا موانعي داريم كه موجب مي‏شود دعا مستجاب نشود ،مثل گناه، ظلم، كمك كردن به ظالم، نافرماني از پدر و مادر، قطع رحم، (نعوذبالله!) عمل زنا، شرابخواري، ترك امر به معروف و نهي از منكر و... كه اينها موجب مي‏شود داعي دعايش مستجاب نشود. امّا در باب يهودي و نصراني، آن چيزي كه مانع است تا دعايش درباره‏ي خودش مستجاب نشود، كفر او است. اين كفر موجب مي شود دعايش درباره‏ي خودش مستجاب نشود. در باب عبادات، عبادات كافر پذيرفته نيست.

همه مکلّف به اصول و فروعیم

با اينكه كفّار از نظر تكاليفي كه ما مي‏گوييم مأمور هستند،‏ يعني اينها مكلّف به اصول دين یعنی توحيد، نبوّت و معاد و به پذيرش آنها و همان‏طور هم مكلّف به فروع هستند. اين جزو مسلّمات معارف اسلامي ما است و بين كافر و مسلمان فرق نمي‏كند بلکه هر دو به اصول و فروع مكلّف هستند.

شرطیّت ایمان و مانعیّت کفر

  حالا كافری مي‏گويد اگر شما گفتهاید مأمور به اصول و مأمور به فروع هستیم، پس ما اصول را كنار مي‏گذاريم و سراغ فروع مي‏آييم. امّا مي‏گوييم روزه‏ و نمازت باطل است. میگوید: چرا باطل است؟ مگر نگفتید كه مكلّف به فروع هستیم. ما میگوییم: يك شرط اساسي دارد و آن اینکه براي مقبوليّت عبادت ايمان مطرح است لذا آن عبادت قبول نيست يعني كفر مانعيّت دارد. ايمان «شرطيّت» است و كفر «مانعيّت». 

در دعا هم همين است. اگر كافر در حقّ خودش دعا كند، در آنجا مقبوليّت دعا مشروط به ايمان او است. كفر مانع است از اينكه دعاي او به استجابت برسد، امّا اگر راجع به مسلمان دعا كند، اين را خدا قبول مي‏كند و كفر او مانع نمي‏شود از اينكه خدا از آن مسلمان كم بگذارد. گفتهاند: گنه كرد در بلخ آهنگري، امّا معنا ندارد که به شوشتر زدند گردن مسگري. 

دعای مساکین و مستضعفان

در اینجا مسئله‏ي مستضعف و مساكين و اينكه دعاي آنها را دست كم نگيريد مطرح میشود. دو روايت گوياي اين مطلب است كه نبايد مسائل معنوي را با مسائل مادّي از نظر ارزشي خلط كنيد. يعني تصوّر نكنيد که خدا به داعي از نظر وضع دنيوي او نگاه مي‏كند. اگر کسی وضع درستی ندارد و در اصطلاح به نان شب خود محتاج است، چگونه به او بگویم که برای من دعا کن؟ اگر دعايش به جايي میرسید براي خودش دعا میکرد.

 مساكين كساني هستند كه در سطح پائيني زندگی میکنند و زمين‏گير هم هستند و فرق آن با فقیر اين است ،«إِذا اجْتَمَعَا افْتَرَقَا» که در ادبيّات مي‏گوييم. ديد انساني كه در بستر ماديّت است اينطور است که خيال مي‏كند در تشكلات معنوي هم از نظر ارزشي همين ديد وجود دارد و حال اينكه اشتباه مي‏كند. البته اين مستضعف كه مطرح میکند استضعاف فكري و فرهنگي ندارد بلکه اينجا استضعاف مادّي را بیان میکند. اصلاً و ابداً دست كم نگيرید، دعاي او براي مريض‏هاي شما شفا است. همين کسی که از نظر ماديّت دستتنگي دارد، از او بخواه كه براي مريضت دعا كند. اين به اجابت مي‏رسد. اين فکر را نکنی که: كل اگر طبيب بودي، سر خود دوا نمودي؛ او اگر مي‏توانست، پس دعا مي‏كرد تا لقمهای نان به دست بیاورد. نه! ميزان و معيار دارد.

میزان و معیار دعای مسکین

ما در باب دعا داريم، چه بسا دعايي كه  يهودي و نصراني راجع به خودش نسبت به امور مادّي مي‏كند مصلحت نباشد تا خدا به او بدهد. اين يكي از اصول در دعاها است: «وَ عَسى‏ أَنْ‏ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ».[3] من كه در جایگاه خداوند ننشستهام تا ببینم چه خبر است. آن كسي كه حكيم است و با حكمت بالغه‏اش دستگاه وجود را اداره مي‏كند، مي‏داند كه به صلاح هست یا نيست. 

ای کاش به آن نمیرسیدم!

علي(عليه‏السّلام): قال: «رُبَّ‏ أَمْرٍ حَرَصَ‏ الْإِنْسَانُ‏ عَلَيْهِ فَلَمَّا أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنْ لَمْ يَكُنْ أَدْرَكَهُ»؛ بسا چيزي كه انسان خواهان آن است ولي وقتي به آن مي‏رسد آرزو مي‏كند و مي‏گويد ای كاش به آن نمي‏رسيدم. 

نعمت در غیر آرزوی انسان!

  «رُبَّ‏ أَمْرٍ حَرَصَ‏ الْإِنْسَانُ‏ عَلَيْهِ فَلَمَّا أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنْ لَمْ يَكُنْ أَدْرَكَهُ»؛[4] اين را امام ششم(عليه‏السّلام) در يك قالب ديگر مي‏ريزد، به اين تعبير: «كَمْ‏ مِنْ‏ نِعْمَةٍ لِلَّهِ‏ عَلَى عَبْدِهِ فِي غَيْرِ أَمَلِهِ وَ كَمْ مِنْ سَاعٍ مِنْ حَتْفِهِ وَ هُوَ مُبْطِئٌ عَنْ حَظِّهِ»؛ چه بسيار نعمت‏هايي كه خداوند به بنده‏اش عنايت مي‏كند امّا در غير آرزوي او. يعني او اصلاً آرزو نكرده بود و به او مي‏دهد، «وَ كَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ أَمَلًا الْخِيَارُ فِي غَيْرِهِ»؛[5] و چه بسيار كساني كه آرزومندِ آرزويي هستند و خير و مصلحت در غیر او است. در روایت دیگری است از علي(عليه‏السّلام) که مي‏گويد: خدا از فوق عرش خود فریاد میزند: «يَا عِبَادِي أَطِيعُونِي فِيمَا أَمَرْتُكُمْ بِهِ»؛ مرا اطاعت كنيد به آن چيزي كه به شما امر كردم، «وَ لَا تُعَلِّمُونِي‏ بِمَا يُصْلِحُكُمْ‏»؛ و نميخواهد به من ياد بدهيد که چه چيزي صلاح شما است، «فَإِنِّي أَعْلَمُ بِهِ»؛ من بهتر مي‏دانم، «وَ لَا أَبْخَلُ عَلَيْكُمْ بِمَصَالِحِكُمْ»؛[6] و من به آن چيزي كه مصلحت شما است که به شما بدهم بخل نمي‏ورزم.

دین؛ مجموعهای به هم پیوسته

غرضم اين است که معارف ما  یک مجموعه است نه یک چیز واحد، يك اتومبيل كه مي‏خواهد حرکت کند نیاز به چرخ و بدنه و موتور و... به هم پیوسطه دارد ، لذا تك تك قطعه ها کارآیی ندارد. در اينجا هم مسئله این است که اگر دعا مستجاب نمی شود در جایی كفر مانع است و در جایی دیگر مصلحت نيست. 

پی نوشت ها :

[1]. الفردوس بمأثور الخطاب، ج1، ص89

[2]. بحار الأنوار، ج‏59، ص276

[3]. سوره مبارکه بقره، آیه216

[4]. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص22

[5]. بحارالأنوار، ج‏68، ص152

[6]. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص37

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha