خبرگزاری«حوزه» ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات مؤمنین، شرح دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان را با شرح حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن زمانی، مسئول دفتر سیاسی اجتماعی حوزه علمیه منتشر می کند.
«اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَ وَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین/ خداوندا، در این روز درهای بهشتها را به روی من بگشا و درهای آتش دوزخ را ببند، و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما، ای نازلکننده آرامش در دلهای مؤمنان».
بنده روزه دار در این روز سه درخواست از خداوند متعال دارد.
در بند اول از این دعا آمده است: «اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ/ خداوندا، در این روز درهای بهشتها را به روی من بگشا».
*چه کنیم درب های بهشت به روی ما باز شود؟
راه های متعددی برای آن ذکر شده است؛ یکی از مهمترین عوامل گشوده شدن درب های بهشت به سوی انسان، تقواست؛ قرآن نسبت به کسانی که تقوا پیشه کردند، درآیه 73 سوره زمر می فرماید: « وَ سيقَ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَي الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّي إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ/ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود و نگهبانان به آنان می گویند: «سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!».
سخن دوم اینکه بهشت درب مخصوصی دارد که ویژه اشخاصی است که مورد عنایت خاص خدا قرار دارند؛ حضرت امیر(ع) در خطبه 27 نهج البلاغه می فرماید: «إِنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أَبوابِ الجَنَّةِ فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ أَولیائِهِ/ بيترديد جهاد دري است از درهاي بهشت كه خداوند به روي ويژگان از دوستانش برگشوده است».
در این روز از خدا می خواهیم که درب های بهشت را از این راه ها به سوی ما بگشای و تقوا عنایت کن و توفیق جهاد بده تا بتوانیم در بهشت وارد شویم.
در بند دوم از این دعا می خوانیم: «واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ/ و درهای آتش دوزخ را ببند».
*چه عواملی سبب باز شدن درب های جهنم به سوی انسان ها خواهد شد؟
درخواست دوم در این دعا، بسته شدن درب های جهنم است؛ سوال اینجاست که چه عواملی موجب باز شدن درب های جهنم به سوی ما انسان ها می شود؟
اولین عامل برای باز شدن درب های جهنم، کفر و پوشاندن حقائق است؛ خداوند متعال در آیه 71 سوره زمر فرموده است: «وَ سيقَ الَّذينَ کَفَرُوا إِلي جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّي إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ يَتْلُونَ عَلَيْکُمْ آياتِ رَبِّکُمْ وَ يُنْذِرُونَکُمْ لِقاءَ يَوْمِکُمْ هذا قالُوا بَلي وَ لکِنْ حَقَّتْ کَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَي الْکافِرينَ/ و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنّم رانده می شوند وقتی به دوزخ می رسند ، درهای آن گشوده می شود و نگهبانان دوزخ به آنها می گویند: «آیا رسولانی از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟!» می گویند: «آری، (پیامبران آمدند و آیات الهی را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم!) ولی فرمان عذاب الهی بر کافران مسلّم شده است».
عامل دوم گشوده شدن درب ها جهنم، ظلم و ستم است که چه بر خود روا بداریم؛ یعنی گناهانی انجام دهیم که ظلم بر خود باشد؛ قرآن در آیه 29 سوره نحل می فرماید: «الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما کُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلي إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَکَبِّرينَ/ همانها که فرشتگان ( مرگ ) روحشان را می گیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم می شوند (و بدروغ می گویند:) ما کار بدی انجام نمی دادیم! آری، خداوند به آنچه انجام می دادید عالم است! * (به آنها گفته می شود:) اکنون از درهای جهنم وارد شوید در حالی که جاودانه در آن خواهید بود! چه جای بدی است جایگاه مستکبران!».
عامل سوم، شادی های غیرمشروع و عیاشی است که عده ای در این دنیا مشغول به آن هستند؛ در آیه 75 و 76 سوره غافر می خوانیم: «ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ * ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَکَبِّرينَ/ این (عذاب) بخاطر آن است که بناحقّ در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختید! * از درهای جهنّم وارد شوید و جاودانه در آن بمانید و چه بد است جایگاه متکبّران!».
*اثر قرائت قرآن در خانه ها
در بند سوم از این دعا آمده است: «وَ وَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ/ و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما».
قرائت قرآن در تمام ماه ها خوب است؛ اما بهار قرآن ماه رمضان است؛ نبی مکرم اسلام(ص) فرمودند: «لِکُلِّ شَیْءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان/ برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن، ماه رمضان است».
سخن دوم آنکه ما با قرائت قرآن در منازل خود، نورانیت و معنویت را به خانه می آوریم؛ رسول اکرم (ص) فرمودند: «نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لا تتخذوها قبوراً کما فعلت الیهود و النصاری، طوفی الکنائس و البیع و عطّلوا بیوتهم فانّ البیت اذا کثر فیه تلاوت القرآن کثّر خیره و التسع اهله و اضاء لاهل السماء/ نورانی کنید خانه های خود را با تلاوت قرآن کریم و آن را قبرستان قرار ندهید؛ کما اینکه یهود و نصارا کردند، نماز در کلیساها خواندند و خانه های خود را معطل گذاشتند، پس به درستی اگر زیاد شود تلاوت قرآن در خانه ای خیر و وسعت برای اهل آن زیاد می شود و می درخشد و به اهل آسمان نور می دهد، آنچنان که ستاره های آسمان به اهل زمین نور می دهند و می درخشند».
*نگاهی بر آداب قرائت و تلاوت قرآن کریم
سخن سوم در مسئله قرآن، آداب قرائت و تلاوت قرآن است؛ گرچه عموم مردم اهل قرائت قرآن هستند؛ اما چندین نکته قابل توجه است:
1. صحیح خواندن قرآن از منظر تجوید
2. صوت و لحن زیبا؛ در روایات آمده است که قرآن را با صوت زیبا بخوانید.
3. توجه به ترجمه قرآن؛ متأسفانه برخی از افراد برای اینکه بتوانند یک دور قرآن را در ماه رمضان بخوانند، فقط به قرائت پرداخته و توجهی به ترجمه آن ندارند؛ این عزیزان بهتر است به جای یک دور کامل خواندن این کتاب آسمانی، نصف آن را خوانده و مابقی فرصت خود را صرف دقت در ترجمه قرآن نمایند.
4. پیدا کردن حال مناسب هنگام قرائت قرآن؛ در احادیث آمده که اگر سخن از بهشت شد، نشاط پیدا کنید و اگر سخن از جهنم شد، اشک شما جاری شود.
5. عمل به دستورات قرآن
6. تعلیم قرآن به دیگران
7. ترویج قرآن در جامعه
8. مطالعه تفاسیر قرآن؛ فقط قرائت قرآن کافی نیست؛ بلکه بهتر است مطالعه تفسیر نیز داشته باشیم
9. اجرا و تنفیذ احکام قرآن در جامعه
*عامل اصلی افسردگی ها
در پایان این دعا آمده است: «یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین/ ای نازلکننده آرامش در دلهای مؤمنان».
سه نکته در این جمله پایانی قابل توجه است؛
برخی از انسان ها گرچه مسلمان و شیعه هستند؛ اما سکینه و آرامش نداشته و دچار افسردگی هستند؛ بیشتر افسردگی ها ناشی از عدم توجه به جهان بینی الهی است؛ باید خدا را حاضر دید و بر خدا توکل کرد.
در آیه 125 سوره انعام می خوانیم: «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً کَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ کَذلِکَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَي الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ/ آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند ، سینه اش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می سازد و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه اش را آن چنان تنگ می کند که گویا می خواهد به آسمان بالا برود این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی آورند قرار می دهد!».
خودکشی هایی که در غرب انجام می گیرد، مصداقی از افسردگی هایی است که به خاطر عدم توجه و توکل بر خداست.
*راه رسیدن به آرامش
سخن دوم اینکه آرامش و طمأنینه چگونه یافت می شود؟ خداوند در آیه 28 سوره رعد می فرماید: «الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ/ آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد!».
سخن سوم اینکه سکینه که عبارت دیگری از آرامش است، چگونه می تواند انجام گیرد؛ خداوند در آیه 18 سوره فتح فرموده است: «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما في قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَريباً/ خداوند از مؤمنان- هنگامی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند- راضی و خشنود شد خدا آنچه را در درون دلهایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود می دانست از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی بعنوان پاداش نصیب آنها فرمود».
ما باید آن سکینه و آرامش را از خداوند متعال طلب کنیم تا به قلب های ما آرامش بخشیده تا دچار افسردگی نگردیم.
نظر شما