به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد حضرت امیر(ع) تهران، اظهارداشت: از زمانی که انسان آفریده شده تاکنون که تاریخ زمانی آن را کسی نمی داند، آنچه مهم هست این است که انسان به یک سلسله حقایق آگاه و بینا شود و براساس آن، آگاهی و بینایی زندگی را شکل دهد. چون همه وجود انسان، حرکات، اعمال، افکار و عقایدش می باشد. من هر فکری که نسبت به خودم یا نسبت به جای خودم که این دنیاست، داشته باشم بر اساس همان فکر، زندگی را شکل میدهم. این یک حقیقت ثابت شدهای است.
وی، یکی از اهداف بسیار مهم انبیاء را تصحیح اندیشه انسان دانست و افزود: در آیات قرآن، انبیاء الهی وقتی در برابر مردم در مضیقه روحی قرار می گرفتند، می گفتند: «و أَنتُمْ تَجْهَلُونَ»، شما بی خردانه و جاهلانه زندگی می کنید. ما می خواهیم این اندیشه جاهلانه را به اندیشه ملکوتی، الهی و عرشی برگردانیم که خودتان و جهانی که در آن زندگی می کنید را درست ببینید. آیاتی در این زمینه وجود دارد که بسیار زیباست «وَ ما خَلَقْنَا اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاّ بِالْحَقِّ»؛ من کل آسمانها و زمین و هر چه موجود بین این دو است را جز درست، صحیح، هدفدار و مثبت خلق نکردم.
این مفسر قرآن و نهج البلاغه ادامه داد: انبیاء می خواستند، اندیشه را تصحیح کنند تا مردم همه آفرینش را حق ببینند و حق گرا شوند. در این صورت هیچ باطلی در جهان وجود ندارد و می توانند به خودشان بقبولانند که باطل گرا باشند.
حجت الاسلام والمسلمین انصاریان با بیان اینکه انبیاء فرستاده شدند تا اندیشه باطل گرایی انسان را به حق گرایی جهت دهند، تصریح کرد: علم، دانش و دلیلی داریم که این حرف ها را رد کند و بگوید، به این دلیل آسمانها و زمین مبنای خلقتشان بر باطل است، نداریم. لذا وقتی دلیلی وجود ندارد تا ثابت کنند، پس همه چیز حق است.
وی ادامه داد: در این گیر و دار و غوغای زندگی، عده ای تصحیح اندیشه خود را به وسیله نبوت، امامت و رهبری الهی قبول کردند، دیدند انبیاء، قرآن و ائمه(ع) درست می گویند. اندیشه آنان که پاک شد، براساس آن اندیشه پاک، وارد عمل، حرکت، رفتار، کسب، ازدواج و اخلاق می شوند، در این صورت خداوند متعال برای آنان یک شناسنامه صادر می کند، اسم او را در آن شناسنامه خلقت می نویسد؛ "مؤمن" و سپس در کتاب های آسمانی و زبان انبیاء و قرآن و ائمه طاهرین(ع)، تجلیل شایسته ای از مؤمن می کند.
این مفسر نهج البلاغه در پاسخ به اینکه منظور خداوند کدام مؤمن و با چه ظرفیتی است؟ گفت: مؤمن سلمان، ابوذر، مقداد، حبیب بن مظاهر، زکریا، یک کارگر، رفتگر، پاسبان، روحانی و کاسب است؛ به طور کلی کسی است که خدا را باور دارد. حال این باور را یا از طریق تحصیل به دست آورده یا از طریق تحقیق و تماشای عالم.
استاد انصاریان، نشانه دوم مؤمن را اخلاق نیکوی او دانست و اظهار کرد: مؤمن بخیل، حسود، بدبین و ظالم نیست و اخلاقاً انسان نرمی است و ممکن است، نسبت به خودش بلغزد، ولی مال ملت را غارت نمی کند.
وی نشانه سوم مؤمن را مطیع بودن در برابر خدا عنوان کرد و گفت: ما تنها چیزی که از انبیا، ائمه(ع) و اولیاء ،ویژه اضافه داریم که آنها نداشتند و نتوانستند به دست بیاورند، گناه است و از آنها در این زمینه سر هستیم، ولی با همین داشته هایمان و با توجه به این سه نشانه، گاهی لغزش هم داریم.
این مفسر قرآن در پاسخ به اینکه چرا به مؤمن می گویند، «مؤمن»، گفت: چون به پروردگار پناهنده شده، خدا هم پناهندگی او را قبول کرده و گفته در پناه خودم بیا، جان، مال، زن و فرزندانت را حفظ می کنم. اما همین خدا گاهی عاشق شهادت بچه توست و شهادت را نصیبش می کند. این هم به نوعی حفظ پروردگار است، آن هم حفظ ابدی.
استاد انصاریان در پایان گفت: پیغمبر(ص) می فرماید: مؤمن در روز قیامت وقتی جهنم را می بیند و می گوید: پروردگارا از این عذاب هفت طبقه به تو پناه می آورم، خدای متعال می فرماید: هم پناه و هم امان به تو دادم و تا در محشر هستی خیالت از جهنم راحت باشد و تو را جهنم نخواهم برد.
انتهای پیام 313/17
نظر شما