خبرگزاری «حوزه» شرح دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان را در بیان حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن زمانی، مسئول دفتر سیاسی اجتماعی حوزه علمیه منتشر می کند.
اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَهِ و ارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ و العِصْمَهِ و طَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَهِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.
خدایا در این روز مرا با رحمت خود بپوشان و برایم توفیق و عصمت روزی کن و دلم را از تیرگیها و گرفتگىهاى تهمت تطهیر کن؛ اى مهربان به بندگان با ایمان خود.
روزه دار در این روز از خداوند سه درخواست دارد،غرق شدن در رحمت الهی ، توفیق، عصمت وحفاظت از گناهان و سوم پاکیزه شدن قلب.
در دعای اول سه مطلب قابل توجه است؛ نکته اول اینکه رحمت چیست ؟ و چند نوع است که در دعاهای سابق راجع به انواع رحمت توضیح داده شد. در رحمت عام که همه از آن برخوردار هستند عبارت است از نعمت وجود، حیات، هدایت های تکوینی و تشریعی و در نوع دوم رحمت که رحیمیه است خداوند رحمت خاصش را نسبت به بندگان خاص خود دارد و آنها را مورد هدایت و دستگیری قرار می دهد. از این رو درخواست ما هم در این روز از خداوند برخوردار شدن از هر دو رحمت است.
معنای «غشنی»
کلمه غشنی به معنای این است که خدایا مرا بپوشان و در باران رحمتت غرقم کن. غرق شدن دو نوع دارد؛ نوع اول اینکه خداوند همه انواع رحمتش را بر ما ارزانی می دارد و نوع دوم میزان هر یک از این دو رحمت است که فراوان باشد، اما در نوع اول خداوند انواع رحمت های گوناگون دارد و برخی از انسان ها از بعضی آنها برخوردار می شوند مثل عفو و غفار بودن که به دیگران می بخشد و برخی انسان ها نیز از این رحمت الهی برخوردارند و خطاهای دیگران را می بخشند. یکی دیگر از رحمت های خداوند پاکیزه و سبحان بودن است؛ پاک و منزه از عیب ها که برخی انسان ها نیز این نوع رحمت برخوردارند .
از دیگر صفات خداوند، «عالِم» بودن است که بعضی از بندگان با عالم شدن، از این رحمت الهی بهره مند می شوند و خداوند مایل است همه هزار اسم خود که در جوشن کبیر از آنها یاد می شود را به بنده خود عطا کند و رحمت الهی خویش را مانند آبشاری بر بندگانش ببارد، اما میزان ظرفیت انسان ها از این رحمت متفاوت است ، برخی ظرفیت کمتر و برخی بیشتر را دارند و در این روز از خدا می خواهیم باران انواع رحمتش را بر ما ببارد وما را غرق نعمت های خودقرار دهد.
انواع رحمت خدا در قرآن
در برخی آیات شریفه قرآن انواعی از رحمت خدا ذکر شده است؛
1) رحمتی که خاص متقین است و در راه خدا انفاق می کند(سوره اعراف آیه 156)؛
وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ ۚ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ ۱۵۶
و براى ما، در این دنیا و سراى دیگر، نیکى مقرّر فرما; چه این که ما به سوى تو بازگشت کرده ایم.» (خداوند در برابر این تقاضا، به موسى) گفت: «مجازاتم را به هر کس بخواهم (و سزاوار ببینم) مى رسانم; و رحمتم همه چیز را فرا گرفته; و آن را براى کسانى که تقوا پیشه کنند، و زکات بپردازند، و کسانى که به آیات ما ایمان مى آورند، مقرّر خواهم داشت.
2) قدرت و حاکمیت؛ خداوند به برخی بندگانش قدرت و حاکمیت می دهد ، ما نیز در این روز از خدا بخواهیم این اقتدار را به ما عنایت کند تا خدمت گزار فعال تری باشیم، این رحمت را خداوند به حضرت یوسف عطا نمود(سوره یوسف/ آیه56).
وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاءُ ۖ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ۵۶
و این گونه مابه یوسف در سرزمین (مصر) قدرت دادیم، که هر جا مى خواست در آن منزل مى گزید (و تصرّف مى کرد). ما رحمت خود را به هرکس بخواهیم (و شایسته ببینیم) مى بخشیم; و پاداش نیکوکاران را (حتى در این دنیا) ضایع نمى کنیم.
3) دادن فرزند خوب و شایسته به افراد ، چرا که خداوند بر انبیاء گذشته این محبت را کرد فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا ۴۹ ( سوره مریم/آیه49).
گاهی خداوند، یاوران و دوستان خوبی را به انسان عطا می کندکه این نیز از رحمت های الهی است چرا که حضرت موسی از خداوند سبحان درخواست دوست و یاوری خوب داشت و خداوند در آیه 53 سوره مریم می فرماید وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا و ما از رحمت خود، برادرش هارون را ـ که پیامبر بود ـ به او بخشیدیم .
نوع چهارم از رحمت ها اینکه خداوند در مسائل چالشی دار اجتماعی که اخبار گوناگون و ضد و نقیض منتشر می شود و ممکن است افراد و گروه هایی را گمراه کند، رحمت خودش را شامل حال مردم می کند و تحلیل آن اخبار و حوادث جامعه را به عهده زمامداران، حاکمان و عالمان آن جامعه می گذارد تا مردم تحلیل آن اخبار را از آنان بشنوند و این رحمتی الهی است که مردم گوش به فرمان رهبر و پیشوای دینی شان باشند نه اخبار و شایعات دیگران.
وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ۸۳ (سوره نساء/آیه83).
و هنگامى که خبرى امید بخش یا نگران کننده به آنها برسد، (بدون تحقیق،) آن را شایع مى سازند; در حالى که اگر آن را به پیامبر و پیشوایانشان باز گردانند، کسانى که قدرت تشخیص کافى دارند، از ریشه هاى مسائل آگاه خواهند شد. (و به آنها اطلاع خواهند داد) و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، همگى، جز عدّه کمى، از شیطان پیروى مى کردید (و گمراه مى شدید).
نوع دیگر رحمت الهی آن است که در برابر توطئه دشمنان و مکر آنها امنیت را برای ما به ارمغان می آورد ، در برابر همان توطئه دشمنان که می خواهند پیشوایان جامعه را منحرف کنند و به آنها اطلاعات غلط بدهند خداوند رحمتش را شامل آنها می کند و مسیر درست را به آنها نمایان می نماید.
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ ۖ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ ۚ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ ۚ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا (سوره نساء/ آیه113)
اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصمیم داشتند تو را گمراه کنند; امّا جز خودشان را گمراه نمى کنند; وهیچ گونه زیانى به تو نمى رسانند. خداوند، کتاب و حکمت را بر تو نازل کرد; و آنچه را نمى دانستى، به تو آموخت; و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است.
لذا در این دعا از خدا می خواهیم انواع رحمتش را بر ما نازل کند و ما را غرق رحمت الهی خویش بگرداند.
راز قرار گرفتن توفیق وعصمت در کنار هم
اما در دعای دوم اینکه دو کلمه توفیق و عصمت در کنار هم آمده اند، دو گونه تحلیل دارد، تحلیل اول اینکه ؛ توفیق درخواست انجام کارها است و این درخواستی ایجابی است یعنی خدایا امکان و لیاقت انجام واجبات و مستحبات را به ما عطا کن تا اعمال خیر را انجام دهیم، اما عصمت عکس این است یعنی خدایا به ما قدرتی عطا کن تا بتوانیم گناهان و مکروهات را ترک کنیم، بنابراین وقتی این دو در کنار هم باشند ، انسان را کامل می کند یعنی انسان باید ضمن انجام واجبات و مستحبات ، محرحات و مکروهات را نیز ترک کند.
در معنای دومی برای در کنار هم بودن توفیق و عصمت چنین آمده است، توفیق گام های اولی است یعنی خداوند به انسان امکان انجام اعمال خیر را به او عنایت می کند اما عصمت مرحله بالاتر توفیق است یعنی به هیچ وجه نه گناه بکند و نه فکر گناه و تمامی واجبات و مستحبات را نیز انجام دهد.
آیا اصولاً امکان دارد غیر از پیامبر و ائمه علیهم السلام کسی معصوم شود؟
آیا می توانیم خودمان را معصوم سازیم؟ در پاسخ باید گفت بلی . خداوند زمینه عصمت را برای دو گروه فراهم کرده است؛ یکی اولیای خاص الهی مانند حضرت مریم(س) که خداوند در قرآن فرمودند :ای مریم تورا معصوم وطاهر قرار دادیم چنانکه خداوند اهل بیت پیغمبر را تطهیر می کند ، وگروه بعدی همه اولیای خدا هستند، بنابراین هرکدام از ما بخواهیم معصوم شویم امکان پذیر است و راه آن توبه کردن از همه گناهان گذشته است ودوم انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات است.
بعضی از کسانی که در این دنیا بودند و تصمیم بر عصمت گرفتند، خداوند نیز به آنها عنایت کرد و به این درجه رسیدند مانند حضرت یوسف (سوره یوسف/ آیه 34 ).
تهمت و درجات آن
در دعای سوم نیز چنین داریم ؛ خدایا قلب مرا از تاریکی های تهمت نجات ده؛ در این مطلب نیز دو نکته وجود دارد؛ *یکی اینکه تهمت چیست و چند درجه دارد؟ و دوم تهمت چند گونه در جامعه انجام می گیرد؟ تهمت دارای درجاتی است که شدید ترین درجه آن خود آن است که انسان بداند این تهمت است و آن را به شخصی نسبت می دهد و دلیل آن هم به خاطر دلایلی همچون انگیزه های نفسانی ،انتقام گرفتن و یا خودشیرینی نزد دیگران است .
* دوم اینکه براساس حدس و گمان این نسبت را به کسی بدهیم، در حالی که واقعیت ندارد
* سوم اینکه براساس شک این نسبت را به شخصی نسبت بدهیم به این شکل که آیا فلان شخص این عیب را دارد یا نه .
* چهارم اینکه تهمتی را از دیگران بشنویم و آن را نقل کنیم. در حالی که حق نقل کردن تهمت به دیگران را نداریم. در حدیث داریم که همه این موارد از مصادیق تهمت است .
نکته پایانی دعا واژه طهر قلبی است یعنی اینکه قلب مرا از تهمت ها پاکیزه کن از این جمله فهمیده می شود کسی که به دیگران تهمت می زند اولین ضرر آن متوجه خودش است و آن اینکه قلبش نجس ، خبیث و آلوده می شود. لذا باید از خدا بخواهیم قلبمان را پاکیزه کند.