سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
آیت‌اللّه حاج‌شیخ رحمت‌اللّه صاحب‌الزمانى

حوزه / به جرأت مى‌توان گفت جدیت و تلاش مستمر آیت اللّه صاحب ‌الزمانى، در تحصیل و تربیت طلاب و تبلیغ و نشر معارف دینى به مؤمنان و دوست‌داران اهل‌بیت علیهم‌‌السلام قابل تقدیر و الگویى سازنده براى طلاب بود.

 به گزارش خبرگزاری «حوزه»، عالم عابد و فقیه عارف، آیت‌اللّه حاج‌شیخ رحمت‌اللّه صاحب‌الزمانى از چهره‌هاى مشهور به زهد و تقوا در روستاى«گوشه چهارچنار» بروجرد متولد گردید. وى دوازدهمین فرزند خانواده بود، که قبل از او یازده فرزند این خانواده وفات نمودند. والده مکرمه ایشان، در عالم روِیا مى‌بیند کسى پرچم سبزى به دست او مى‌دهد و مى‌گوید:«ناراحت نباش! این‌بار، بچه‌ات به دنیا مى‌آید و مى‌ماند.»

 در مسیر دانش:

مرحوم صاحب‌الزمانى پس از دوران کودکى به اقتضاى شغل پدر، به کار کشاورزى مشغول گردید تا این‌که در سن 27 سالگى به فراگیرى علوم دینى علاقه‌مند شد و در حوزه علمیه بروجرد به تحصیل پرداخت.

 ایشان با اشاره به دوران تحصیل خود مى‌گوید:«در اوایل طلبگى، مطلب را یاد نمى‌گرفتم و از جهت کندى ذهن، خیلى رنج مى‌بردم. کتاب سیوطى مى‌خواندم که توفیقى حاصل شد و به عتبات عالیات رفتم. شب اربعین در کربلا در حرم امام حسین علیه‌السلام به آن حضرت متوسل شدم و آن حضرت را واسطه قرار دادم تا از خدا بخواهد ذهنم باز شود. از آن موقع به بعد، طورى شد که از استاد هم اشکال مى‌گرفتم.»

در مورد دیگرى هم گفته:«شبى در خواب دیدم امیرالمؤمنین علیه‌السلام شمشیرى به دستم داد و فرمود: این را بگیر و در راه خدا جنگ کن!» این‌ها نمونه‌هایى از عنایت و توجه آن بزرگواران در دوران تحصیل به ایشان است.

 هجرت به قم:

پس از آن ‌که دروس سطح را در بروجرد به پایان رسانید، براى ادامه تحصیل راهى حوزه علمیه قم گردید. گرچه توقف ایشان در قم طولانى نبود، در این مدت از محضر اعاظم و برجستگان علمى قم هم‌چون آیات عظام: بروجردى، محقق داماد و علامه طباطبایى رحمةاللّه‌علیهم استفاده‌هاى شایانى نمود و با بزرگانى چون شهید مطهرى و شهید بهشتى هم‌دوره و هم‌بحث بودند.

 بازگشت به بروجرد:

با هجرت عالم و عارف ربانى مرحوم حاج شیخ محمدعلى نجفى بروجردى از نجف‌اشرف به بروجرد و تشکیل حوزه درسى، مرحوم صاحب‌الزمانى نیز از قم به بروجرد بازگشت و تا پایان عمر آن استاد وارسته، از محضرش مستفیض گردیده و به مراتب والایى از دانش و کمال دست یافت.

 تلاش و پشتکار:

به جرأت مى‌توان گفت، جدیت و تلاش مستمر آیةاللّه صاحب ‌الزمانى، در تحصیل و تربیت طلاب و تبلیغ و نشر معارف دینى به مؤمنان و دوست‌داران اهل‌بیت علیهم‌‌السلام قابل تقدیر و الگویى سازنده براى طلاب بود.

ایشان در دوران تحصیل، در تابستان و زمستان، هر روز صبح، از منزل تا حوزه علمیه که راهى طولانى بود، پیاده مى‌رفت و تا ساعاتى از شب در حوزه مى‌ماند و به تحصیل و مطالعه مى‌پرداخت و ظهر‌ها هم به منزل بازنمى‌گشت. شب‌ها نیز پس از صرف شام مختصرى، به مطالعه و تحقیق مى‌پرداخت.

دست ‌نوشته‌هایى از مطالب علمى، فقهى، اخلاقى و فلسفى از ایشان به یادگار مانده که نشان‌دهنده تلاش و جدیت شبانه‌روزى این عالم ربانى است. از آثار ماندگار ایشان، کتاب«المسائل العددیه» است که با روشى نوین، احکام فقهى اسلام را جمع نموده که براى علاقه‌مندان بسیار مفید و شیرین است.

*پدر شهید بود

یکی از افتخارات ایشان مدال پرافتخار پدر شهید بود که یکی از فرزندان و همچنین یکی از نوه های دختری ایشان در دفاع مقدس به فیض شهادت نائل شدند و این خود برگ زرینی در صفحات زندگی این عالم ربانی بود.

 در سنگر تبلیغ:

آیةاللّه صاحب‌الزمانى یک عمر در سنگر تبلیغ و بیان احکام دین به اسلام خدمت کرد. ایشان بدون چشم‌داشت در جلسات مذهبى‌که در شهر و روستا برگزار مى‌شد، شرکت مى‌کرد و چندین سال در روستایى کوچک در ایستگاه قطار، که فقط چند خانواده بودند، جهت تبلیغ مى‌رفت.

 تشکیل کانون اسلامى:

آیةاللّه صاحب‌الزمانى در راستاى ارشاد و هدایت جوانان و آشنایى آنان با فرهنگ و معارف اهل‌بیت علیهم‌‌السلام در سال 1348  شمسى اقدام به تشکیل کانون اسلامى دانشجویان و فرهنگیان بروجرد نمود. ایشان در جلساتى که با حضور فرهنگیان و جوانان تشکیل مى‌گردید، به سؤالات علمى و دینى آنان پاسخ مى‌داد و در تقویت بنیه علمى و معرفتى آنان، نقش به‌سزایى داشت. هم‌چنین با برگزارى جلسات بحث و مناظره با برخى سران گروه‌هاى منحرف بهائى و صوفیه، نقش مهمى در خنثى‌سازى تبلیغات انحرافى این گروه‌ها ایفا کرد.

 ویژگى‌هاى اخلاقى:

مرحوم صاحب‌الزمانى بسیار خوش‌مشرب، خوش‌اخلاق و مردم‌دار بود؛ به‌قدرى متواضع بود که خود را چیزى به حساب نمى‌آورد و از عناوین و نام و نشان‌گریزان بود. زهد و پارسایى از دیگر ویژگى‌هاى آن روحانى وارسته بود. از وجوه شرعى و شهریه هرگز استفاده نکرد. یک زمین زراعتى داشت که از پدر به ارث برده بود و از محصول آن ارتزاق مى‌کرد. در گرفتن وجوه نیز فوق‌العاده احتیاط مى‌کرد و مراجعان را به دفاتر مراجع ارجاع مى‌داد و مى‌فرمود:«من  [‌موردى براى]‌ مصرف آن ندارم.»

 اخلاص:

از ویژگى‌هاى این عالم ربانى اخلاص و پرهیز از تظاهر و خودستایى بود، و همین امر او را در نظر مردم، بزرگ و محبوب‌القلوب کرده بود، به گونه‌اى که پس از وفاتش هم او را به بزرگوارى مى‌ستایند. یکى از نزدیکان ایشان که کتاب«المسائل‌العددیه» را به چاپ رسانده است، مى‌گوید:«زمانى که این‌جانب کتاب المسائل‌العددیه را آماده چاپ نمودم و نمونه آن را خدمت ایشان دادم تا در مورد آن اظهارنظر نمایند، گفتند: اولاً: چرا «آیت اللّه» نوشته‌اید؟ و اصرار داشت که فقط نام ایشان نوشته شود؛ ثانیاً: نیازى نیست نام من نوشته شود. اسم خودتان را بنویسید! من حتى به طلاب گفته‌ام: دفاتر مرا جمع‌آورى نموده و به نام خودشان چاپ کنند. عرض کردم: دوست دارم نام شما را زنده نگه دارم. فرمود: من خودم چه هستم که نامم چه باشد؟! هدف خدمت به دین است، نویسنده مهم نیست.»

 امدادهاى غیبى:

این عالم متقى به خاطر خلوص و تقوا، مورد عنایت حضرت حق بودند و گاه امدادهاى غیبى شامل حالش مى‌شد، که در این مختصر به یک مورد آن اشاره مى‌کنیم. خود ایشان مى‌گفت:«در یکى از سفرها که به مکه مکرمه مشرف شده بودم، در شهر مکه در یک هتل با فاصله زیاد از بیت‌اللّه‌الحرام اقامت داشتم ، جایى که معمولا تا حرم یک ساعت باید پیاده مى‌رفتیم. از محل اقامتم خارج شدم و چند دقیقه‌اى پیاده رفتم. بعد منتظر ماندم که تاکسى برسد، ولى خیلى معطل شدم. در این هنگام، عربى رسید و پرسید: چرا این‌جا ایستاده‌اید؟ گفتم: منتظر تاکسى هستم. گفت: تا حرم راهى نیست؛ از این پله‌ها بالا برو در آن طرف، حرم پیداست. از پله‌ها بالا رفتم، دیدم مقابل مسجدالحرام هستم. متحیر ماندم راه یک‌ساعته را چگونه در چند دقیقه طى نمودم. قضیه چه بود و آن عرب که بود؟«

 رحلت:

این عالم ربانى پس از یک عمر تلاش در راه ترویج مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام و تعلیم و تربیت نفوس، در سال 1381 شمسى دار‌فانى را وداع گفت و به لقاى الهى نایل گردید. پیکر پاکش در میان حزن و اندوه هزاران نفر از مردم قدرشناس بروجرد تشییع و در گلزار شهیدان به خاک سپرده شد.  «رضوان‌اللّه علیه«

منبع: مسائل‌العددیه

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha