شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
محمدتقی سبحانی نیا-عضو هیئت دانشگاه قرآن و حدیث

حوزه/ برخی به خاطر اوضاع نامطلوب بازار کتاب تغییر شغل داده‌اند. در این میان انتشارات دار الحدیث علی رغم این که به عنوان ناشری «تخصصی» در موضوع کتب علوم و معارف اسلامی، به ویژه در عرصه حدیث شناخته می‏‌شود، تلاش کرده خود را همچون گذشته سرپا نگاه دارد و ناشری موفق باشد.

خبرگزاری«حوزه»، طرح تابستانه کتاب از ۱۵ مرداد با مشارکت بیش از ۸۰۰ کتاب‌فروشی در سراسر کشور آغاز شده و قرار است به مدت یک ماه ادامه داشته باشد. در این طرح هر ایرانی می‌تواند تا سقف ۱۰۰ هزار تومان خرید کند و کتاب‌ها نیز با تخفیف ۲۰ تا ۲۵ درصدی به فروش می رسد. خبرنگار خبرگزاری حوزه در گفتگو با حجت الاسلام محمد تقی سبحانی‌نیا مدیر عامل انتشارات دارالحدیث به بررسی آخرین وضعیت نشر، برگزاری نمایشگاه‌های فصلی و راه‌کارهای تبلیغ کتاب پرداخته است.

وضعیت بازار نشر را چگونه ارزیابی می‌کنید و انتشارات دارالحدیث در این میان چه حال و روزی دارد؟

در سال‌های اخیر چاپ کتاب در کشورمان با وضعیتی رو به رو شده که بسیاری از ناشران و کتاب‌فروشان از وضعیت فروش محصولاتشان راضی نیستند. برخی نیز به خاطر اوضاع نامطلوب بازار کتاب تغییر شغل داده‌اند. در این میان انتشارات دار الحدیث علی رغم اینکه به عنوان ناشری «تخصصی» در موضوع کتب علوم و معارف اسلامی بویژه در عرصه حدیث شناخته می‏‌شود، تلاش کرده است خود را همچون گذشته سرپا نگاه دارد و ناشری موفق باشد. البته شاید به عنوان ناشر ناراضی تلقی نشویم اما حقیقت آن است که هر سال تلاش می‏‌کنیم وضعیت‎مان دست‎کم مانند سال قبل باشد و این خیلی جای تأسف دارد.

دلیل ظهور این وضعیت چیست و راهکار مقابله با آن را چه میدانید؟

در چند سال اخیر قیمت کتاب افزایش یافته است به گونه ای که به وضوح اظهار نارضایتی از قیمت کتاب‏‌ها از سوی مشتریان ابراز می‌شود. این امر سبب شده ناشران علی‌رغم تلاش‌های مختلفی که انجام می‎دهند، همچنان وضعی نا مطلوب داشته باشند. خود ما هم تدابیری در حوزه تولید، نشر و توزیع کتاب اندیشیده‌ایم، اما متأسفانه باید گفت: همچنان دریغ از سال قبل.

البته این وضعیت به عوامل متعددی وابسته است که برای بر طرف کردن آن باید یک تحول و حرکت جدید در عرصه کتاب و کتابخوانی به وجود بیاید و این هم به یک عزم همگانی نیاز دارد.

چه عواملی؟

برخی اقدامات باید از سوی ناشر اتفاق بیافتد. یکی از مهم‌ترین اقدامات، این است که تولیداتشان را از نظر محتوایی به سمت نیاز جامعه و علاقه جامعه سوق دهند، یعنی شناسایی نیازمندی‌ها و علایق گروه‌های سنی مختلف.

بهره گیری از قلم و ادبیات زیبا در تدوین کتاب نیز از مهم‌ترین مؤلفه‌های تاثیرگذار در جلب نظر مخاطبان است. بی شک کتابی که با ادبیاتی امروزین، روان و زیبا عرضه می‌شود به سرعت می‌تواند جای خود را در بازار کتاب باز کند.

همچنین در شکل  تولیدات نیز سلیقه مخاطب را در اولویت قرار دهند. استفاده از طرح جلد مناسبِ مخاطب و فاصله گرفتن از سبک سنتی و طرح  جلد های قدیمی، صفحه بندی‌های زیبا و طراحی‌های متناسب با سن مخاطب از جمله امور مربوط به ظاهر کتاب است که باید به آن توجه و اهتمام داشت، یعنی شکل قالب و حجم آن متناسب با ذائقه عمومی باشد. کتاب امروز دیگر نمی تواند زیاد پرحجم یا طرح آن خیلی ساده باشد. برای این که نوجوان و کودک هم بتوانند به آن توجه کنند باید از جاذبه‌های بیشتری برخوردار باشد، لذا باید در تولید محتوا تغییر و تحول شود تا محصول تولید شده مورد توجه قرار گیرد.

برخورداری از قیمت مناسب نیز یکی دیگر از مؤلفه هایی است که ناشر باید به آن توجه داشته باشد. اما این تمام آن چیزی نیست که موجب تقویت عرضه کتاب می‌شود نیست؛ حمایت نهادها و سازمان‌های دولتی از یک سو و اقدامات تبلیغی و تشویقی رسانه‌ها از سوی دیگر بسیار راه گشاست.

رکن دیگر در افزایش اقبال به کتاب خود مردم‌اند. یعنی این مردم‌اند که باید به کتاب رو بیاورند و کتاب را به عنوان یک دوست همیشگی همراه خود داشته باشند.

آیا شما با این تعبیر موافقید که «مردم ما با کتاب قهر کرده اند» ؟

شاید تعبیر درستی نباشد، چون بسیاری از مردم اهل مطالعه‌اند و کتاب را جزء لاینفک زندگی خود می‌دانند، البته می‌توان با مسامحه گفت که بعضی از مردم با کتاب قهرند و از آن فاصله گرفتند و ابزار جایگزینی به جای کتاب انتخاب کرده‌اند. مطالعه از طریق فضای مجازی تا اندازه زیادی باعث شده است که توجه به کتاب کم شود و این اتفاق به ضرر عموم جامعه خواهد بود.

و آن ضرر چیست؟!

به خاطر اقبال به فضای مجازی، دو زیان اساسی متوجه جامعه و به تبع آن متوجه کتاب و ناشر و کتاب‌فروش شده است. زیان اول پر شدن وقت فراغت مردم با فضای مجازی است، اگر در سال‌های پیش، اوقات فراغت برخی افراد با مطالعه کتاب پر می‌شد، امروز اوقات فراغت با گوشی تلفن همراه و فضای مجازی پر می‌شود. این امر شاید در نگاه نخست مستلزم زیان‌آور بودن نباشد لکن وقتی بدانیم که مطالبی که در فضای مجازی منتشر می‌شود، از درجه اطمینان بسیار پایین برخوردار است و مطالب کذب و بدون پشتوانه و بی پایه و اساس فراوان است، در این صورت متوجه خواهیم شد که وقت با ارزش خود را در مطالعه یا مشاهده مطلبی که از واقعیت و صحت مطلوب برخوردار نبوده است صرف کرده و عمر گرانمایه را به هدر داده‌ایم.   

یک محقق ممکن است ماه‌ها یا گاهی سال‌ها زحمت بکشد و یک محصول علمی را در قالب یک کتاب به جامعه خود عرضه کند، اما در فضای مجازی چنین چیزی کم اتفاق می افتد.

خیلی افراد را می بینیم که چشم‏شان به گوشی تلفن همراه خودشان است و مشغول خواندن مطلبی هستند اما این افزایش میانگین مطالعه هیچ نفعی برای جامعه ندارد و بلکه ضرر هم دارد، چون بخش اعظم محتوایی که مطالعه می شود، علمی و قوی و قابل اطمینان نیست، بلکه صرفاً یک نوع تفریح است نه مطالعه و شاید هم به ترویج اخبار کذب و شایعه دامن بزند.

این فضاها سبب هدر رفتن وقت مردم می‌شود؛ در حالی که فرد در ذهن خود تصور می‌کند که در شبانه روز از طریق این فضا چند ساعت برای مطالعه وقت صرف کرده است!

یکی دیگر از زیان‌های فضای مجازی وجود نسخه‌های الکترونیکی از کتاب‌های منتشر شده در بازار است که بدون پرداخت هرگونه حق رایتی به صورت رایگان در اختیار جامعه قرار می‌گیرد. مطالعه این دسته از آثار مکتوب در فضای مجازی اگر چه ممکن است به افزایش متوسط آمار کتابخوانی در جامعه کمک کند اما کمکی به ناشر و کتابفروش نمی‌کند، بلکه او را به زمین می‌زند، زیرا با این نوع مطالعه هیچ نفعی عاید ناشر و کتابفروش نمی‌شود.

ارزیابی شما از نقش نمایشگاههای فصلی کتاب در اقبال مردم به کتابخوانی چیست؟

چند سال است که سازمان‌های حامی تلاش می‌کنند نمایشگاه‌های متعدد کتاب برگزار کنند و به سبب مزایایی که این نمایشگاه‌ها دارند ( از جمله اعطای بن کتاب یا صِرفِ اینکه ناشر را ترغیب به تخفیف بیشتر می‌کنند) کتابخوانی را افزایش دهند. منکر این نیستم که این نمایشگاه‌‏ها می‌توانند به کتاب‌خوانیِ بیشتر کمک کند، ولی این را یک آسیب به ناشر و روحیه کتاب‌خوانی میدانم، چون برگزاری نمایشگاه‌های متعدد و پی در پی، حساسیت مردم را به این موضوع از بین می‌برد.

یک زمان شما نمایشگاه بین المللی کتاب را در تهران برگزار می‌کنید؛ مردم در تمام طول سال منتظرند تا این نمایشگاه برگزار شود و کتاب مورد نظر خود را بخرند، اما یک زمان انواع نمایشگاه‌های فصلی مانند بهاره، تابستانه و پاییزه، استانی و ... را برگزار می‎کنید، با این کار در واقع جامعه را به این سمت پیش می‌برید که «اگر مزایایی – مانند بن کتاب – نباشد، کسی خرید نکند» و این کار، مردم را شرطی می کند.

نمایشگاه‌های فصلی، یک ماه برگزار می‌شود و مردم می آیند و خرید می‌کنند، اما دو ماه دیگر از خرید کتاب خبری نیست. به علاوه، بسیاری از کتاب‌فروش‌ها در نمایشگاه کتاب، راه ندارند. بنا بر این وقتی مردم عادت کردند کتاب مورد نیاز خود را از نمایشگاه‌های دوره‌ای کتاب خریداری کنند نه از کتاب‌فروشی سر کوچه خود، نتیجه این خواهد شد که در یک شهر نسبتا بزرگ، کتاب‌فروشی به اندازه عدد انگشتان یک دست هم نیابیم.

تأکید می کنم که «نمی‏‌گویم برگزاری این نمایشگاه ها بد است»، بلکه می‌گویم باید به این آسیب‌ها هم توجه کرد، یعنی تنها به این دل خوش نباشیم که نمایشگاه برگزار می‌کنیم و بن کتاب می‌دهیم.

بعضی از سازمان‎ها کتاب را به صورت عمده از ناشر می خرند. این خریدها کمکی به ناشر میکند؟

طبعا برای ناشران مطلوب است که تعداد بالایی از یک کتاب خریداری شود و این کار به ناشر انرژی می‌دهد اما مشکل این است که این گونه خریدها، کتاب را به هدف اجابت خود نمیرساند و معلوم نیست به دست اهل آن برسد و خوانده شود. به نظر من خوب است که خود فرد فرد کتاب را ببیند، بخرد و بخواند. اگر چه خرید نهاد کتابخانه ها و وزارت ارشاد به دلیل ارسال کتاب به مراکز کتاب‌خوانی (از جمله کتاب‌خانه‌های عمومی و مساجد) از این امر مستثناست، یعنی این دو نهاد هرچه کتاب خریداری کنند مطلوب است.

یکی از راهکارهای موفق جذب مشتری در دنیای امروز، تبلیغات است، اما در عرصه کتاب، تبلیغات ضعیف است. دلیل این ضعف چیست؟

در عرصه تبلیغ کتاب با اینکه ما در نمایشگاه‌های زیادی شرکت می‌کنیم، بعضی اوقات، بزرگان و افرادی که با کتاب سر و کار دائم دارند، به ما می گویند "ما از چاپ فلان کتاب خبر نداشتیم!" و این نشان دهنده ضعف ما در عرصه اطلاع رسانی است. بله، روشن است که ناشر اگر بتواند انتشار کتاب خود را به اطلاع عموم برساند و مردم از مفید بودن آن آگاه شوند از آن استقبال می‌کنند، اما سوال ین است که چگونه می توان جامعه را از انتشار یکی کتاب آگاه ساخت؟

یکی از کارهایی که نهادهای حمایت کننده می توانند انجام دهند این است که بستری برای معرفی حداکثری کتاب فراهم کنند. پیشهاد من راه‌اندازی یک شبکه تلویزیونی، مختص کتاب است. بدیهی است در این شبکه اختصاصی، کتاب‌ها معرفی و برنامه های متنوعی برای ترویج کتابخوانی و معرفی و نقد کتاب تولید و پخش می شود. این شبکه اختصاصی از بهترین اقداماتی است که می‌تواند به ترویج کتابخوانی کمک کند. برای مثال در ساعات مشخص شبانه روز کتاب‌های تازه انتشار یافته، به صورت موضوعی معرفی شود. در این وضعیت مخاطب می‌داند که اگر به دنبال کتابی با موضوع مورد نیاز خود میگردد، می‌تواند در ساعت مقرر به دیدن این شبکه بنشیند و از کتب تازه چاپ شده در موضوع مورد علاقه و نیازش آگاه شود.

البته نکته مهم این است که این شبکه نباید از نظر مالی به ناشر متکی باشد، چون ناشر واقعا توان مالی ندارد که برای تبلیغات تلویزیونی هزینه کند، آن هم با این هزینه های میلیونی که گاه برای تبلیغ یک دقیقه‌ای، چند میلیون مطالبه می‌شود! بلکه نهادهای حمایت‎گر مانند وزارت ارشاد یا نهاد کتابخانه‌‏ها یا سازمان‎های دیگر باید کمک ‌کنند و کتاب‌ها را به صورت موضوعی از ناشران بگیرند و در اختیار رسانه قرار دهند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha