به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در استان کردستان، همایش وحدت حوزه و دانشگاه، صبح امروز در مدرسه علمیه امام صادق (ع) شهرستان بیجار با حضور طلاب، روحانیون و اساتید برگزار شد.
حجت الاسلام حکمت حکیمی فر در این همایش اظهار داشت: وحدت و هماهنگى در ميان اقشار مختلف جامعه از برنامه هاى مهم و استراتژيك اسلام است كه از اولين روزهاى طلوع آفتاب اسلام، رسول خدا(ص) سعى در ايجاد آن داشته و با برقرارى برادرى ميان صفوف مسلمين، آنان را متحد ساختند.
مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) شهرستان بیجار گفت: امام خمينى(ره) كه احياكننده شريعت نبوى و ادامه دهنده راه انبياء بود، يكى از اهداف خويش را ايجاد وحدت در صفوف مختلف و متفرق مسلمانان قرار داد كه يكى از آن وحدت ها، وحدت و همدستى دو نهاد مهم علمى و فرهنگى كشور اسلامى يعنى حوزه و دانشگاه بود.
وی ادامه داد: امام بزرگوار در مراحل مختلفى بر وحدت اين دو نهاد علمى تأكيد كرده و فرمودند: «شما دو قشرى هستيد كه اگر شما اصلاح بشويد، اصلاح مىشود ملتها و اگر خداى ناخواسته شما اصلاح نشويد و يا منزوى بشويد، مملكتتان و كسانى كه مى توانند در مملكت كارى بكنند، منزوى خواهند شد».
حجت الاسلام حکیمی فر افزود: شهيد مفتح از جمله افرادى بود كه توطئه استعمار در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهى و روحانى از هم را با تمام وجود احساس كرده بود و در راه تحقق بخشيدن به آرمانهاى بنيانگذار انقلاب اسلامى، ايجاد وحدت ميان اين دو قشر مهم جامعه را وجهه همت خود قرار داد. سخنرانى هاى ايشان در مسجد دانشگاه در ترغيب نسل روشنفكر و تحصيل كرده به اسلام اثر به سزايى داشت. به مناسبت مجاهدت ايشان در راه تحقق وحدت ميان حوزه و دانشگاه، روز شهادت آيت الله مفتح روز وحدت حوزه و دانشگاه ناميده شد.
تحصيلات استاد شهيد دكتر مفتح
مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) بیجار گفت: استاد شهيد دكتر مفتح درس هاى ادبيات فارسى و عربى را نزد پدر فرا گرفت. ايشان پس از دوره دبستان و اتمام مقدمات نزد مرحوم ملاعلى همدانى، عازم حوزه علميه قم شد و از محضر استادان بزرگى چون حضرت امام، مرحوم علامه طباطبايى و تنى چند از عالمان برجسته قم بهره جست، وی علاوه بر تحصيل در حوزه علميه به تحصيلات دانشگاهى همت گماشت و با تلاش فراوان، در هر دو رشته به مقام استادى رسيد.
نقش شهيد آيتالله مفتح در مبارزات انقلابى
حجت الاسلام حکیمی فر تاکید کرد: آغاز نهضت امام خمينى(ره) در سال ۱۳۴۰ با رحلت آيت الله العظمى بروجردى قدس سره همزمان می شود و حضرت امام به عنوان مرجع تقليد در جامعه شناخته مى شدند. يكى از نزديكان امام و كسانى كه در مديريت نهضت مشاركت داشتند، شهيد آيت الله دكتر مفتح بود. از طرفى خطه خوزستان كه پايگاه مهمى براى رژيم پهلوى بود، محل حساسى به شمار مى رفت؛ لذا شهيد مفتح آنجا را مركز فعاليت هاى سياسى قرار داد.
وی افزود: مرحوم آيت الله جمى، امام جمعه فقيد آبادان مى گفتند: «تمام جوش و خروش و نهضت خطه خوزستان مرهون حضور شهيد مفتح بود تا جايى كه رژيم اين فعاليت ها را برنتابيد و ايشان را از خوزستان اخراج و تا قم مشايعت كرد».
مدیر مدرسه علمیه امام صادق (ع) بیجار گفت: حضور ايشان در كل استان خوزستان ممنوع شد و حتى عكسهاى شهيد مفتح را به مبادى ورودى خوزستان زدند كه نتواند به استان خوزستان گام بگذارد. با بازگشت ايشان به شهر قم و پيگيرى فعاليت ها، رژيم از سال ۱۳۴۹ حضور شهيد مفتح در اين شهر را نيز تحمل نكرد و اقامت ايشان در قم هم ممنوع شد و حتى در ايام عيد كه به قم سفر مىكرد، بيشتر از دو يا سه روز نمىتوانست در اين شهر حضور داشته باشد، به همين خاطر بيشتر در دانشگاه تهران فعاليت داشت، اما ارتباط خود را با حوزه علميه حفظ كرده بود.
شهيدمفتح منادى وحدت حوزه و دانشگاه
وی ادامه داد: استاد از حوزه علميه برخاسته و در دانشگاه مخلصانه اقامت گزيده بود و به هر دو مركز عشق مى ورزيد. او از توطئه عليه استكبار كه تفرقه افكنى ميان حوزه و دانشگاه بود، به خوبى آگاه بود و در پى آن بود كه با پيوند دادن اين دو نهاد، پشتوانه فكرى و فرهنگى عظيمى براى امت اسلام بنا نهد و سرانجام جان خويش را هم در راهِ ايجاد اين پيوند ايثار كرد.
مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه
مدیر مدرسه علمیه بیجار گفت: مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه، در مرحله اول اين است كه هر دو قطب علمى، فاصله هاى تحميلى بين خود را كم كنند و بين علم دين و دنيا تعارض نبينند بلكه اين دو را گره گشاى يكديگر بپندارند و در اثر تحركات شيطانى، ديگرى را جاهل، بىدين و وابسته و خود را عالم، متدين و مستقل نداند و بالعكس آن ديگرى طرف را متحجر و مرتجع و خود را روشنفكر و پيشرو تلقى نكند؛ بلكه هر دو گروه باعنايت به مبانى دينى و سوابق تاريخى و فرهنگى و مقتضيات زمان، خود را نيازمند يكديگر و خدمتگزار جامعه بدانند.
حجت الاسلام حکیمی فر اظهار داشت: در واقع، وحدت در اين مرحله، وحدت جهان بينى، وحدت فرهنگى، وحدت وظيفه، وحدت تكليف و وحدت سياسى است و غرض اين نيست كه حوزويها علوم دانشگاه يا دانشگاهيان علوم حوزوى را بخوانند؛ بلكه چنانكه اشاره شد هردو گروه علمى بايد متفق، متحد و همسو، به تدبير امور ملت مسلمان بپردازند؛ البته اين كار به تفاهم بسيار، ذهن باز، سعه صدر، فروتنى علمى و قدرت تحمل عقايد و نظريه ها و روحيه احترام متقابل، نگرش به آينده و گذشت از گذشته نياز دارد.
وی تصریح کرد: در اين مرحله مسلما دانشگاهيان مسلمان بايد به مبانى دينى، اصول اعتقادى و فرهنگ دينى آشنايى كامل يابند؛ چنانكه قشر روحانى نيز در مسائل اجتماعى، فرهنگى، سياسى، اقتصادى و تربيتى و امثال آن بايد از علوم دانشگاهى و دانشگاهيان بهره گيرد. همين تعامل علمى و فرهنگى از مقدمات و كوشش هاى اوليه وحدت حوزه و دانشگاه است.
امام و وحدت حوزه و دانشگاه
مدیر مدرسه علمیه بیجار گفت: حضرت امام خمينى «قدس سره» با آگاهى كامل از ارزشهاى هر دو قطب علمى و نياز جامعه به هر دو، درحركت متعالى خويش و با آگاهى كامل از نقشه هاى دشمن در ايجاد اختلاف و فاصله بين اين دو قشر - كه به تعبير ايشان موتور محرك جامعه اند - تمامى مساعى خويش را براى نزديكى آنها و زدودن اختلافات عارضى و تحميلى، بهكار بردند. تكرار بسيار اين موضوع در سخنراني هاى ايشان، نمايانگر آن است كه از ديد ايشان وحدت حوزه و دانشگاه، استراتژى انقلاب اسلامى است.
وی افزود: امام (ره) در آغاز كوشيد با آماده ساختن دو قشر براى رفتوآمد به محيط علمی يكديگر و بحث وگفتگو، آنها نادرستی زمينه های تصورات خويش را در مورد ديگری دريابند تا مراحل همكاری ميسرگردد. سرانجام پس از كوشش بسيار واقدامات علمی و زمينه سازی هر دو قشر در اداره جامعه اسلامی، راه های بيشتری برای اين همكاری و نيازمندی طرفين به يكديگر گشود و بر ضرورت استمرار آن مكررا تصريح كرد.
حجت الاسلام حکیمی فر عنوان کرد: اكنون پس از طی اين مراحل، مقام معظم رهبری امام خامنه ای افق های جديدی را می گشايند؛ چنانكه فرمودند: «تأكيد بر وحدت حوزه و دانشگاه و اينكه بر روی آن اصرار میكنيم به خاطر آثار و بركات آن است. اين دو نهاد با تبادل روشها، يكديگر راكامل كنند و مجهز به روشهای علمی جديد و سنتی شوند.»
مدیر مدرسه علمیه بیجار گفت: مرحله كمال وحدت حوزه و دانشگاه اين است كه در سايه كوشش هايی كه به آنها اشاره شد. به اين نقطه برسيم كه همه جدايي های فرهنگی و اجتماعی اين دو مركزعلمی از ميان برخيزد و ما همچون گذشته يك مركز علمی با يك ساختار و بافت فرهنگی داشته باشيم.