به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، همایش بزرگداشت آیتالله حاج سید محمدعلی صادقی، رئیس سابق حوزه علمیه اصفهان در بهمنماه سال جاری برگزار خواهد شد و خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در اصفهان با تعدادی از بزرگان حوزوی این استان پیرامون شخصیت و جایگاه این عالم ربانی به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید.
حجتالاسلاموالمسلمین احمد فقیهی از اساتید درس سطوح عالی و درس خارج حوزه علمیه اصفهان و یار دیرین مرحوم آیتالله صادقی پیرامون ابعاد شخصیتی آن مرحوم سخن گفته است.
* با تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار دادید. بهعنوان سؤال نخست، ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید از چه اساتیدی در حوزه بهره بردهاید؟
بنده متولد 1323 شمسی هستم و دهساله بودم که به حوزه علمیه آمدم یعنی حتی گواهینامهٔ ششم ابتدایی هم نداشتم، یک مختصری تحصیلات ابتدایی داشتم و وارد حوزه علمیه شدم؛ حوزهٔ علمیهٔ اصفهان، مدرسهٔ چهارباغ، در خدمت مرحوم ابوی بودیم و عمده دروس مقدمات را مرحوم پدرمان به ما تعلیم دادند و ما از ایشان استفاده کردیم؛ همانطوری که گفتم [از 10 سالگی از مرحوم پدرمان بهرهمند شدیم].
مرحوم ابوی نیز از شاگردان مرحوم آیتالله حاجآقا رحیم ارباب و مرحوم آیتالله ثقهالاسلام [سید عبدالله] و مرحوم آیتالله حاج شیخ مهدی نجفی و چند مدت همدرس مرحوم آیتالله خراسانی میرفت.
من اندک زمانی خدمت آیتالله فیاض و همچنین در اوایل نوجوانی مرحوم آیتالله حاجآقا سید حسن امامی که ایشان مجرد بودند، مقداری مقدمات و مغنی نزد ایشان تلمذ کردم، همچنین شیخ محمدحسن نجفآبادی، از دیگر اساتید من بودند تا اینکه مقداری از بحثهای مرحوم شهید آیتالله مدنی تبریزی در نجف اشرف بهره بردیم.
* چه مدت در نجف اشرف بودید و از اساتید حوزه علمیه بهره میبردید؟
ما سال 1343 شمسی به نجف رفتیم و هنوز از مقدمات ما مقداری مانده بود؛ در آنجا از محضر آیتالله شهید مدنی تبریزی استفاده کردیم، شهید محراب و ایشآنهم خیلی علاقه خاصی به ما داشتند و حتی منزلشان رفتوآمد بود.
در نجف اشرف سطح مقدمات و سطح عالی، از آیتالله فیاض و همچنین از مرحوم حاجآقای سید علیاصغر برزانی استفاده کردیم، ایشآنهمچنین پس از نجف در مدرسهٔ چهارباغ اصفهان تدریس میکردند، کفایه [و قوانین] میگفتند؛ ما یک مقداری از کفایه را پیش ایشان خواندیم، مرحوم حاج شیخ علی مشکات مقداری نزد ایشان استفاده کردیم.
* شما بیست سال با مرحوم آیتالله صادقی رئیس سابق حوزه علمیه اصفهان رفاقت داشتید، از خصائص آن بزرگوار بفرمایید؟
من به برکت 14 معصوم علیهمالسلام، ویژگیهایی را از آن مرحوم در 14 فراز خلاصه کردم؛ چهار ویژگی از این مطالب مخصوص به آیتالله صادقی است و 10 تا از ویژگیها در ارتباط با رفتار ایشان در حوزه و برخورد با طلاب است، اولین ویژگی ایشان این است که همگام با انقلاب بودند و در راهپیماییهای اول انقلاب شرکت میکردند ازاینجهت، یک علاقهٔ خاصی به مرحوم امام راحل داشتند؛
دومین ویژگی که آن مرحوم داشتند، نظم در وقت و لباس بود؛ خیلی در لباس و در وقت منظم بودند، سر ساعت میآمدند، حتی در بمبارانهای اول انقلاب ایشان سر درس و بحث بهموقع میآمدند، حتی یکی از درسهایشآنوقتیکه یکی از بمبها در نزدیک مدرسهٔ صدر منفجر شد تعطیل نشد؛ گاهی شاگردها را در یک باغی میبردند که طلاب هم تفریحی داشتند و هم اینکه درس را در باغ میگفتند، خیلی جلسات خوبی بود که ما با ایشان داشتیم؛ باغهای گیلاسی بود در اطراف فلاورجان که مرحوم حاج شیخ عبدالرسول شریعت (برادر آیتالله شریعت فلاورجانی)، برای گرفتن وساطت داشتند.
سومین موضوع از ویژگیهای آن مرحوم، احترام قابل توجه ای بود که به مراجع میگذاشتند، من یادم هست زمانی که درسی میگفتند، هرگاه میخواستند یک نظریه مثلاً یکی از اعلام را رد کنند، مثلاً نظریهٔ مرحوم آیتالله خویی را رد کنند، آنوقت اینطور میگفتند: باهمهٔ احترامی که ما برای ایشان قائل هستیم و دستشان را میبوسیم و پایشان را هم میبوسیم اما این مسئله، نظر ما با ایشان [مخالف است]؛ این عین عبارت ایشان است.
یکی دیگر از ویژگیهای آیتالله صادقی، سفرهای تبلیغی بود که خودشان به روستاها میرفتند؛ یکمرتبه ما با ایشان در ظرف پنج روز حدود ده تا روستا رفتیم، آن مرحوم در این پنج روز به منزل نرفتند و ما روستا به روستا میانکوه رفتیم؛ هر روستایی میآمدند، استقبال میکردند.
این سفرهای بعدازآنقلاب بود، البته تاریخهای دقیقش را یادم نیست [حدود سالهای 1360 به بعد و قبل از بیماری ایشان بوده است]، حتی زمانی یک روستا میخواستند بروند که نمیشد [و سخت بود]، یک قاطر برای ایشان آوردند و ایشان را سوار کردند و سپس برای تبلیغ به آن روستا رفتند.
عمده این مسافرتها و مناطق محروم به خارج از استان اصفهان بود که آن مرحوم میرفتند؛ استان چهارمحال و بختیاری، استان کهکیلویه و بویراحمد و حاشیه استان اصفهان ازجمله مناطق بود
* از دیگر ویژگیهای شخصیتی مرحوم آیتالله صادقی برای طلاب جوان و مخاطبین بفرمایید؟
این چند ویژگی، متعلق به ابعاد فردی مرحوم آیتالله صادقی بود و چند ویژگی شاخص ایشان در ارتباط با طلاب داشتند؛ پنجمین نکته آن است که آیتالله صادقی طلبه پرور بودند؛ شبها در مدرسه علمیه صدر بازار که مطالعه میکردند، مقید بودند یکییکی حجرههای طلبهها را سر میزدند و میدیدند که کدامیک از طلبهها مطالعه میکند و درس میخواند، تشویقهای مادی و معنوی مینمودند و اینطور به طلبهها رسیدگی میکردند.
یکی دیگر از ویژگیهای رئیس سائق حوزه علمیه اصفهان این بود که به یکی از شاگردهایشان (حاجآقا سید حسن مهاجر) که به درسشان میآمدند، یک مبالغی پول میدادند و میگفتند: از طلاب امتحان بگیرید و هرکدام ممتاز بودند، تشویقشان بکنید.
از ویژگیهای دیگر آیتالله صادقی این بود که در امر اعزام مبلغین به روستاها بسیار همت میگماشت، امثال حجتالاسلام سید حسین بهشتی نژاد و آیتالله مهدوی از معروفین حال حاضر را در آن زمان به مناطق محروم اعزام میکردند.
هشتمین ویژگی رئیس سابق حوزه علمیه اصفهان یک که فکر نمیکنم کسی تا به اکنون این ویژگی را گفته باشد و یا حتی کسی اطلاع داشته باشد این است که ایشان با یک تعداد از دکترها و داروخانهها صحبت کرده بودند و یک کوپنهایی برای طلاب تهیهکرده بودند.
در آن زمان، بیمه و مرکز خدمات و اینها برای طلاب نبود، ایشان یک تعداد کوپن درست کرده بودند و این کوپنها را (که کوپنهای شخصی خودشان بود) میدادند که فلان دکتر و متخصص فلان هست، اینها زیرپوشش من هستند، این برگه کوپن را برمیدارد و شما را رایگان ویزیت و مداوا میکنند و بعدازآنهم فلان داروخانه هم [مثلاً] در چهارراه تختی، آنهم تحت پوشش ماست و او هم یک کوپن پاره میکند و داروی شما را رایگان میدهد، من ندیده بودم که هیچ مرجعی، کوپن دکتر و داروخانه تهیه کند.
نهمین ویژگی آیتالله صادقی این بود که به برپایی جشنهای نیمههای شعبان خیلی اهمیت میدادند و اصولاً همزمان با ایام نیمه شعبان چند تا ماشین به چند منطقه محروم با مقداری گز و شیرینی میفرستادند، بروند یکی دو شب نیمه شعبان را جشن بگیرند و هزینهٔ آنها را تأمین میکردند.
دهمین ویژگی رئیس سابق حوزه علمیه اصفهان این بود که دههٔ محرم و ماه رمضان – ده روز و یک ماه- را به مناطق محروم مبلّغ اعزام میکردند و هزینهٔ تبلیغی آنها را میدادند، آن موقع که دفتر تبلیغات و سازمان تبلیغات نبود؛ این طلبهها که برای تبلیغ میرفتند، هر مقداری که نیاز بود، تأمین میشد، لذا مبلّغ که به محل تبلیغ میرفت از همان اول میدانست که بدون دغدغهٔ خاطر تأمین مالی است.
یکی دیگر از ویژگیهای مرحوم آیتالله صادقی، نوشتن درس بود، درسهایی که میگفتند مینوشتند، بلافاصله بعد از درس به حجره میرفتند، جزوه را برمیداشتند و مینوشتند، حدود بیست جلد مخطوط (خطی)، ایشان درسهایشان را نوشتند که بعضی از آنها چاپشده است؛ اینها تقریرات درس خودشان بوده است (نه استادشان)؛ یعنی به قلم خودشان بوده است و مستقل است.
سفارشهای اخلاقی مکرر به طلاب دوازدهمین ویژگی آن مرحوم بود، در روزهای درس اخلاق، سفارش میکردند به جدیت در درس و این عبارت را مکرر میگفتند که: این موانع خیالی را در درس نخواندن کنار بزنید؛ اینها موانع خیالی است و درس بخوانید. این عین عبارت ایشان بود، میگفتند: موانع خیالی هستند.
سیزدهمین ویژگیهای رئیس سابق حوزه علمیه اصفهان این بود که با طلبهها گرم میگرفتند، خیلی صمیمی بود، به تعبیری با آنها قاطی میشد، احوال طلاب را میپرسید، زندگیشان رامی پرسید و مشکلاتشان را جویا میشد و آن تواضعشان باعث میشد که آن صمیمیت را به طلبهها نشان بدهند.
چهاردهمین خصیصه رئیس سابق حوزه علمیه اصفهان این بود که تمام وَفَاتِ معصومین را در منزلشان [روضه میگرفتند] و لازم هم نبود که به آن مرحوم یادآوری شود، میدانستند که امروز روز وفات است و روضه هست، آنوقت روضههایی که در خانهشان میگرفتند، ایشان مقیّد بودند بنشینند و بلندبلند گریه میکردند؛ این خیلی عجیب بود؛ بلندبلند پای منبریها، روضههایی که بود گریه میکردند.
* ظاهراً آن مرحوم در امر مسجد سازی در مناطق محروم هم اقداماتی داشتند و حسنه ماندگاری ایجاد کردهاند، شما از نحوه آن بفرمایید؟
آخرین اخلاق حسنهای که من از مرحوم آیتالله صادقی به یاد دارم، تأسیس تعدادی مساجد در استان اصفهان و استان کهکیلویه و بویر احمد بود که مبلّغ هم میفرستادند و هزینههای آنان را تأمین میکردند، آن مرحوم در ضمن تبلیغ خود شخصاً به مناطق میرفتند و مسجد تأسیس میکردند که شاید حدود 30-40 تا مسجد را خود من واسطهاش بودم که با هزینهٔ ایشان و با پول و تبلیغ ایشان در روستا رفتم و مسجد ساختیم.
* مرحوم آیتالله صادقی در مدت ریاست خود بر حوزه علمیه اصفهان چه مباحث فقهی و چه کتابهایی را تدریس میکردند؟
آن مرحوم در بیان مباحث و درسهای خود از بحث طهارت شروع کرند و ظاهراً روزهای آخری که آمدند به مسئله صوم هم ظاهراً رسیدند و تمام کردند؛ محور درس ایشان هم همان عروهٔ الوثقی بود و من درس ایشان که میرفتم گاهی نظرهایم با نظرات ایشان مخالف میشد، مثلاً بحث صلاهٔ جمعه که شده بود، نظر ایشان همان واجب تخییری بود [مثل نظر اکثر علماء] ولی من نظرم با ایشان در آنجا مخالف شد و من به احتیاط واجب، به وجوب عینی قائل شدم که از همان زمان تا حالا به احتیاط واجب در نماز جمعه شرکت میکنم؛
* اگر در پایان خاطرهای از مرحوم آیتالله صادقی (ره) دارید، بفرمایید؟
یک خاطرهای من از ایشان دارم که خیلی زیباست و من این را یاد گرفتم که در زندگی خود عمل کنم. یک روز دو نفر آمدند خدمت آن مرحوم، باهم قهر بودند و اختلاف داشتند؛ اختلافشان هم اختلاف مالی بود؛ پولهای آن روز هم خیلی ارزشمند بود، اختلاف این دو نفر سر نهصد تومان پول بود (900 تا تک تومان) اما این 900 تومان خیلی برایشان ارزشمند بود، به نحوی مرحوم آیتالله صادقی اختلاف اینها را حل کردند که این دو نفر همان موقع فیالمجلس رویهم را بوسیدند و آمدند دست آقا را هم بوسیدند و این را من یاد گرفتم که خودم هم عمل کنم. گفتند که اختلاف شما چقدر است؟ گفتند: نهصد تومان.
مرحوم آیتالله صادقی گفتند: خوب، من میخواهم بین شما را اصلاح کنم [اصلاح ذات البین]، آیا شما عمل میکنید هر طوری که من گفتم؟ آنها گفتند: بله.
خوب پس ما این 900 تومان را به سه قسمت تقسیم میکنیم، سیصد تومان همین حالا من میدهم، شما هم که میگویی طلبکار هستید (میخواهد طلبکار باشی یا نباشی) شما 300 تومان را حلال کن و شما هم که میگویید بدهکار هستید (میخواهد بدهکار باشی یا نباشی) شما به این آقا 300 تومان پول بده [تا بین شما صلح و اصلاح حاصل گردد].
خلاصه، آن طلبکار گفت که من کلاً حلال کردم و صلح و صفایی بین آنها برقرار شد. من این خاطره را ازآنجا به یاد دارم.
گفتوگو از سید امیرحسین ابطحی
انتهای پیام/
نظر شما