شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
قبر

حوزه/ وقتى مؤمن از دنيا برود، و وقتى وارد قبر شد، نكير و منكر به سراغش آمده او را مى‏نشانند و مى‏گويند: پروردگارت كيست؟ دينت چيست؟ پيامبرت كيست؟ مؤمن مى‏گويد: پروردگارم اللَّه و پيامبرم محمد و اسلام، دين من است. آن‏گاه قبر او را تا آن جا كه چشمش مى‏بيند، گشاده مى‏گردانند .

خبرگزاری «حوزه»، در کتاب اقبال الاعمال در این فرازی ازدعای ماه ربیع الثانی آمده است:

«...أَللَّهُمَّ! إِنِّى أَسْأَلُكَ السَّعَةَ فِى الْقَبْرِ، وَ الْحُجَّةَ الْبالِغَةَ، وَ الْقَوْلَ الثّابِتَ مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَىّ الْأَمانَ وَ الْفَرَحَ وَ السُّرُورَ وَ نَضْرَهُ النَّعِيمِ.»

ترجمه

خدايا، از تو میخواهم گشايش در عالم قبررا و حجت رسا و سخن و باوراستوار، در زندگانى دنيا و آخرت را و اين كه ايمنى، شادمانى، خوشحالى و برافروختگى نعمت فراوانت را بر من فرود آورى.

غفلت از حقیقت مرگ

در این فراز از این دعای نورانی که در این ماه وارد شده است به آنچه بعد از مرگ برای انسان نیاز است اشاره شده است و ما از خداوند آن احتیاجات فطری و ابدی خویش را که رسیدن به آنها ضروری است، درخواست می‌کنیم و در حقیقت این دعا ما را به حیاط ابدی خویش متوجه میسازد حیاطی که آن را فراموش کرده ایم، و لذا از لوازم و شرایط و تجهیزاتی که درآن عالم نیاز است نیزغافل شده‌ایم.

 سعدی در مورد این غفلت از معاد و ابدیت و لوازم آن عالم می سراید:

هــــــــردم از عمــــر می رود نفسی       چـــــــــون نگه می کنم نمانده بسی

 ای که پنجـــــاه رفت و در خـــوابی         مگــر این پنج روز دریـــــــــــابی

 خجـل آن کس که رفت و کار نسـاخت      طبـل رحلت زدند و بار نســــــاخت

 خـــــواب نوشین بامداد رحیـــــــل           بـــــاز دارد پیاده را ز سبیــــــــــل

 هـــــر که آمد عمــارتی نو ســـاخت        رفت و منــــزل به دیگری پـــرداخت

 وآن دگــــر پخت همچنین هــــوسی        ویـــــن عمارت بسر نبـــــرد کسی

 یـــار ناپـــایدار دوست مــــــــدار              دوستــــی را نشـــــاید این غـــداّر

 عمـــــر برف است و آفتـــاب تموز            انـــدکی ماند و خواجه غـــرّه هنـوز

 ای تهیـدست رفته دربــــــــــــازار            تـرسمت پر نیـــاوری دستـــــــــار

 نیـــــک و بـد چون همی بباید مـرد          خنک آنکس که گوی نیکی بـــــــرد

امام معصوم علیه السلام در این دعای نورانی برای زدودن این غفلت ما را به سرای ابدی و حاجاتمان در آن عالم و به نیازهایی که در این دنیا متناسب با آن عالم هستند، متوجه می دارد. در شرح این حاجات که در دعای ماه ربیع الثانی آمده است آیت الله پهلوانی در کتاب انوارالهدایة چند حدیث نورانی بیان و شرح مختصری داده اند که بدان اشاره مى‏شود:

حاجت نخست؛ سعه نفس در عالم پس از مرگ

در حديثى نسبت به حاجت اوّل‏ «أَلسَّعَةَ فِى الْقَبْرِ» آمده است:

«إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ، أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّيْرانِ.»

قبر، بوستانى از بوستان‏هاى بهشت، يا چاله‏اى از چاله‏هاى جهنم است.

و ذيل آيه‏ى شريفه‏ى: فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ* فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ‏؛ (و امّا اگر [او] از مقرّبان باشد [در] آسايش و راحت [خواهد بود].)

آمده كه امام- عليه‏السّلام- فرمود: «فِى قَبْرِهِ.» ؛ (در قبرش).

و نيز آمده است:

«إِنَّ الْمُؤمِنِينَ إِذا أَخَذُوا مَضاجِعَهُمْ، أَصْعَدَاللَّهُ بِأَرْواحِهِمْ إِلَيْهِ؛ فَمَنْ قَضى‏ لَهُ عَلَيْهِ‏

الْمَوْتَ، جَعَلَهُ فِى رِياضِ الْجَنَّةِ، كُنُوزَ رَحْمَتِهِ وَ نُورَ عِزَّتِهِ.»

وقتى مؤمنان به رختخواب مى‏روند، خداوند روح‏هاى آنان را به سوى خود بالا مى‏برد؛ هر كس كه مرگ بر او نوشته شده، خداوند روح او را در بوستان‏هاى بهشت، در ميان گنج‏هاى رحمت و نور عزت خويش قرار مى‏دهد.

حاجت دوم؛ داشتن حجّت بالغه در دنیا و آخرت

و نسبت به حاجت دوّم: «وَ الْحُجَّةَ الْبالِغَةَ» مى‏توان گفت: بياناتى مراد است كه در حديثى آمده است:

- «لا يُسْئَلُ فِى الْقَبرِ إِلّا مَنْ مَحَضَ الْإِيْمانَ مَحْضَاً، أَوْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضَاً، وَ الْآخَرُونَ يُلْهَوْنَ عَنْهُمْ.»

در قبر جز از محض ايمان و كفر [اعتقادات اساسى‏] سؤال نمى‏شود و ديگران [ديگر چيزها در قبر] مورد سؤال قرار نمى‏گيرد.

یعنی در عالم قبر از اعتقادات اساسی سوال خواهد شد ما در اینباره در حدیث نورانی میخوانیم:

«يُسْأَلُ الْمَيِّتُ فِى قَبْرِهِ عَنْ خُمْسٍ: عَنْ صَلاتِهِ وَ زَكاتِهِ وَ حَجِّهِ وَصِيامِهِ وَوِلايَتِهِ إِيّانا أَهْلَ الْبَيْتِ. يَقُولُ الْوِلايَةُ عَنْ جانِبِ الْقَبْرِ لِلْأَرْبَعِ: ما دَخَلَ فَيَكُنَّ مِنْ نَقْصِ، فَعَلَّى تَمامُهُ.»

ميت در قبر از پنج چيز سؤال مى‏شود: از نماز، زكات، حجّ، روزه و ولايت ما اهل بيت. آن گاه ولايت در كنار قبر به چهار چيز ديگر مى‏گويد: هر نقصى داشته باشيد، من جبران مى‏كنم.

حاجت سوم؛ قول ثابت هنگام سوال در قبر

و نسبت به حاجت سوّم: «وَ الْقَوْلَ الثّابِتَ» ذيل آيه‏ى شريفه‏ى‏ يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ؛ (خدا كسانى‏كه ايمان آورده‏اند، در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى‏گرداند.)

امام- عليه‏ السّلام- مى‏فرمايد: «فِى الْقَبْرِ إِذا سُئِلَ الْمَوْتى‏.»؛

(در قبر آن هنگام كه مردگان مورد سؤال واقع مى‏شوند.)

یعنی خداوند برای مومنین در هنگام سوالات وجودی و فطری که در عالم قبرو بر اساس قوانین آن عالم مثالی انجام میشود مومنین را به قول ثابت رهنمون می کند و کمک می کند تا بتوانند پاسخ صحیح را با زبان ان عالم بگویند.

حاجت چهارم؛ امنیت و گشایش و سرور درعالم پس از مرگ

و نسبت به حاجت چهارم: «وَ أَنَّ تُنَزِّلَ عَلىَّ الْأَمانَ وَ الْفَرَجَ وَ السُّرُورَ وَ نَضْرَةَ النَّعِيمِ» آمده است:

«إِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ، شَيَّعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ إِلى‏ قَبْرِهِ، فَإِذا أُدْخِلَ قَبْرَهُ أَتاهُ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ فَيَقْعُدانِهِ وَ يَقُولانِ لَهُ: مَنْ رَبُّكَ؟ وَ ما دِينُكَ؟ وَ مَنْ نَبِيُّكَ؟ فَيَقُولُ: رَبِّىَ اللَّهُ، وَ مُحَمَّدٌ نَبِىّ، وَ الْإِسْلامُ دِينِى، فَيَفْسَحانِ لَهُ فِى قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ، وَ يَأْتِيانِهِ بِالطَّعامِ مِنَ الْجَنَّةِ، وَ يُدْخِلانِ عَلَيْه الرُّوْحَ وَ الرَّيْحانَ، وَ ذلِكَ قَوْلُهُ- عَزَّوَجَلَّ- فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ* فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ‏ يَعْنِى فِى قَبْرِهِ ...»

وقتى مؤمن از دنيا برود، هفتاد هزار فرشته تا قبرش او را همراهى مى‏كنند و وقتى وارد قبر شد، نكير و منكر به سراغش آمده او را مى‏نشانند و مى‏گويند: پروردگارت كيست؟ دينت چيست؟ پيامبرت كيست؟ مؤمن مى‏گويد: پروردگارم اللَّه و پيامبرم محمد و اسلام، دين من است. آن‏گاه قبر او را تا آن جا كه چشمش مى‏بيند، گشاده مى‏گردانند و براى او از بهشت غذا مى‏آورند و راحت و آسايش را به او هديه مى‏نمايند و اين همان است كه آيه بر آن دلالت مى‏كند: «پس اگر از مقربان باشد، او را راحت و آسايش است.» يعنى در قبرش راحت و آسایش است.

تهیه و تنظیم: حامد حسن زاده

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha