خبرگزاری «حوزه» حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد حسون در پرسش جمعی از طلاب، نقد هایی درباره ترجمه رساله تنزیه سید محسن امین که به تازگی به نام (سرآغاز اصلاح عزاداری) توسط حجت الاسلام مهدی مسائلی منتشر شده است وادر کرده است. همچنین مهدی مسائلی به نقد این استاد حوزه پاسخ داده است . متن کامل این مناظره علمی را در ذیل می خوانید :
پرسش جمعی از طلاب
جناب حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد حسون (دامت برکاته)
با سلام و درود و آرزوی موفقیت روزافزون جنابعالی در دفاع از مذهب اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام).
اخیراً (رسالة التنزیه سيد محسن امين) توسط آقای مهدی مسائلی به نام (سرآغاز اصلاح عزاداری) ترجمه و منتشرشده است.
با توجه به سبق انتشار (رسائل الشعائر الحسينية) توسط جنابعالی که حاوی رساله مزبور و رسایل مؤید و موافق آن به همراه تعلیقات جنابعالی در چندین جلد است به نظر میرسد در صد زیادی از کتاب (سرآغاز اصلاح عزاداری) ترجمه مطالب و تعلیقات جنابعالی است که مؤلف این کتاب آنها را صرفاً ترجمه نموده و تنها در مواضعی معدود به کتاب جنابعالی بهعنوان منبع اشاره نموده است بهنحویکه چنین القا شود که مطالب از نفس مؤلف (مهدی مسائلی) است.
آیا مطلب مذکور مورد تأیید جنابعالی میباشد؟
نظر حضرتعالی درباره کتاب (سرآغاز اصلاح عزاداری) چیست؟
با تشکر. گروهی از طلاب حوزه علمیه قم مقدسه.
پاسخ حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد حسون:
ترجمه مورد سؤال مطالعه، و به نظر میرسد اطلاع از واقع امر با مقایسه (رسائل الشعائر الحسينية) و این ترجمه برای همگان بسیار واضح خواهد بود، لکن بنا بر درخواست سؤالکنندگان محترم ملاحظاتی گذرا عرض میشود:
1- مترجم در صفحه شماره (9) درباره ترجمه جلال آل احمد (که اولین ترجمه رساله تنزیه سید محسن امین است و به نام عزاداریهای نامشروع چاپشده) مینویسد: ( اشتباههای محتوایی فراوان در آن دیده میشود) و این مجرد ادعایی است که نیاز به دلیل دارد و مترجم دلیلی بر آن ذکر نمیکند درحالیکه اگر مترجم شخصاً متوجه آن اشتباهات شده است شایسته بود آنها را ذکر نماید.
2- مترجم در صفحه شماره (10) مینویسد: (در این اثر تلاش میشود ترجمه دقیق و کاملی از چاپ اول کتاب التنزیه ارائه شود) و این امر نیز ادعایی بدون دلیل است که نیازمند تأیید اهل خبره مترجمین پس از مقایسه دو ترجمه است.
3- مترجم در صفحه شماره (10) درباره چاپ دوم رساله تنزیه مینویسد: (متأسفانه در این چاپ حدود ده صفحه وزیری از چاپ اول کتاب التنزیه حذفشده است) و این کلام بدین معنا است که مترجم بین چاپ اول و دوم مقایسه دقیقی بین کلمات و عبارات انجام داده و حاصل عبرات و کلمات محذوف را حساب نموده است. و جالب این است که اینجانب در (رسائل الشعائر الحسينية) دقیقاً موارد و مقدار حذفشده از چاپ دوم را ذکر نمودهام، لذا شایسته است مترجم تفصیل مقایسه و موارد حذفشده را منتشر کند تا متهم به کپیبرداری نشود.
4- مترجم در پاورقی صفحه شماره (10) مینویسد: (در پاورقی به تحقیق بیشتر مطالب کتاب التنزیه پرداختهشده و استنادات و جزئیات موجود در متن شرح دادهشده است) درحالیکه در پاورقیهای مترجم هیچگونه تحقیق علمی مشاهده نمیشود و هیچیک از اشکالات اعلام فقها و بزرگانی که رساله تنزیه را رد نمودهاند پاسخ داده نشده است و صرفاً مترجم به ذکر رفرنس آیات و روایات و معرفی برخی کتب و اعلام بسنده کرده است.. بله مترجم خواننده را به کتاب دیگرش (قمهزنی عار یا شعار) ارجاع داده است..
و بر کسی پوشیده نیست که حکم قمهزنی در بین (مراجع تقلید) بین حکم به اباحه و استحباب و حرمت بر اساس حکم ثانوی یا اولی مورد اختلاف است و وظیفه هر مکلف رجوع به مرجع تقلید مورد اتباع خود دراینباره است لذا بسیار غلط و ناصواب است که جوانی مبتدی در اوایل مسیر فعالیتهای علمی خود فتوای مراجع بزرگ تقلید جهان تشیع در اباحه یا استحباب یک فعل را (عار) بنامد و بدن شک هیچیک از مراجع محترم تقلید - حتی مراجع بزرگواری که حکم به حرمت میدهند - این امر موهن را جایز نمیدانند.
5- برسی و مقایسه گذرای رفرنسها و آدرسها دادهشده و تعلیقات نگاشته شده در این ترجمه با رفرنسهای (رسائل الشعائر الحسينية) و تعلیقات موجود در آن بهوضوح برای خواننده هر دو کتاب نمایان و آشکار خواهد ساخت که متأسفانه مترجم مورد سؤال عیناً به کپی از (رسائل الشعائر الحسينية) دستزده و در بسیاری از موارد نیز رفرنسها را حذف نموده و بهگونهای تعلیقات را به نام خود نموده است.
6- در موارد زیادی ترجمه مزبور دارای اشکالات فنی و نوشتاری بسیاری است که نمایانگر ضرورت اطلاع مترجم از قواعد کتابت و تحقیق و ویراستاری متون است.
7- ظاهراً مترجم مورد سؤال دچار غفلت یا تغافل نسبت به اعلام و بزرگانی است که رساله تنزیه را در آن زمان موردنقد و رد قرار دادهاند و به همین علت در جایجای ترجمه مزبور سعی در بزرگنمایی موافقین رساله تنزیه و نادیده گرفتن مخالفین آن دارد حال اینکه منتقدین و مخالفین رساله تنزیه و فتوا دهندگان برخلاف نظرات سید محسن امین - که در زمان خود از مجتهدین و مراجع تقلید بهحساب نمیآمد- از اعلام و بزرگان و فقهای به نام شیعه در زمان خود بودهاند.
افرادی مانند: میرزای نائینی، شیخ عبدالله مامقانی، شیخ محمدحسین کاشف الغطا، شیخ عبدالرضا کاشف الغطا، سید عبدالحسین شرفالدین، شیخ مرتضی آل یاسین، شیخ محمدجواد حچامی، شیخ حسن مظفر، میرزا محمدعلی غروی اردوبادی، شیخ عبدالحسین صادق عاملی، شیخ محمدجواد بلاغی، سید مرتضی داماد، شیخ عبد الکاظم غبان، شیخ عبدالله سبیتی، شیخ عبدالحسین قاسم حلی، سید علینقی لکهنوی،م شیخ عبد المهدی مظفر، سید محمود بجستانی، سید جلیل طباطبایی، سید مهدی سویچ، سید نورالدین شرفالدین، سید محمدمهدی اصفهانی، سید محمدعلی شرفالدین عاملی، آقابزرگ تهرانی و ... .
اما افراد موافق و مؤید سید محسن امین در آن زمان عبارتاند از: شیخ محمد گنجی، شیخ علی جمال، شیخ عبد المهدی حجار، شرقشناس آلمانی ورنر انده، شرقشناس فرانسوی سایر نپامرون، شیخ عبدالکریم جزایری، شیخ جعفر بدیری، شیخ علی قمی، شیخ محسن شراره و...، و نگاه گذرا به نامهای موافقان و مخالفان و مقایسه آنان بهوضوح جایگاه علمی و فقهی در گروه مخالف و موافق را تبیین میکند.
اما نسبت به دیدگاه مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی عرض میشود که پس از برسی و تحقیق بسیار واطلاع از فتاوی مرحوم نسبت به شعائر حسینیه،م به دست آمد که هیچ دلیلی بر تأیید رساله تنزیه و افکار و نظرات سید محسن امین از جانب ایشان وجود ندارد و این امر را فقط مرحوم جعفر الخلیلی نقل نموده که در (رسائل الشعائر الحسينية) به آن اشاره شده است.
درنهایت مترجم جوان مورد سؤال را به رعایت بیطرفی و امانتداری در بیان مباحث علمی - همانگونه که در(رسائل الشعائر الحسينية) مشهود است- دعوت نموده و همچنین ایشان را به تعلم قواعد فنی ترجمه و نگارش و احترام به بزرگان و اعلام نصیحت می نماییم.
والسلام علیکم ورحمة الله.
محمد الحسون
۱ جمادى الاولى١٤٣٩.
متن پاسخ حجت الاسلام مهدی مسائلی به نقد حجتالاسلام والمسلمین شیخ محمد حسون درباره کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری»
به نام خدا
محقق گرامی حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد حسون در پاسخ به سؤالی درباره کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری» نقدها و اتهاماتی به اینجانب وارد کردهاند، از نقدهای ایشان استفاده کردم و از اتهامات ایشان تعجب!
در ادامه پاسخی مختصر به بعضی مطالب ایشان دارم:
*جناب حسون می فرمایند: «مترجم در صفحه شماره (9) درباره ترجمه جلال آل احمد....مینویسد: ( اشتباههای محتوایی فراوان در آن دیده میشود) و این مجرد ادعایی است که نیاز به دلیل دارد و مترجم دلیلی بر آن ذکر نمیکند درحالیکه اگر مترجم شخصاً متوجه آن اشتباهات شده است شایسته بود آنها را ذکر نماید.»
پاسخ: توضیح ذکر شده از بنده متعلق به مقدمه کتاب است و حقیر در آنجا در مقام نقد جزئی و مو به موی ترجمه مرحوم جلال آل احمد نبودم، افزون بر این، پرداختن مفصل به چنین موضوعاتی، طولانی شدن حواشی کتاب را در پی میداشت. البته در همانجا نیز توضیح دادم که ترجمه مرحوم جلال آل احمد فقط یک سوم کتاب(و حتی شاید کمتر) را در بر گرفته و همین ترجمه نیز بسیار آزاد است و ایشان تعابیری را از خویش بر متن کتاب افزوده است. مثلا ایشان در جایی عبارتی را اینگونه میآورد: «و من خود خط تمام علمای بزرگ نجف را که این اعمال حتی لطمه زدن به صورت را نیز حرام کردهاند، دیدهام...»(رک: عزاداریهای نامشروع، انتشارات اطلاعات، ص29) درحالیکه مرحوم سید محسن امین هرگز چنین سخنی ندارند، بلکه بحث ایشان در اینجا فقط مربوط به فتوای میرزای شیرازی است. متأسفانه از این دست مطالب در ترجمه ایشان به تعدد دیده می شود.
*جناب حسون می فرمایند: «مترجم در صفحه شماره (10) درباره چاپ دوم رساله تنزیه مینویسد: (متأسفانه در این چاپ حدود ده صفحه وزیری از چاپ اول کتاب التنزیه حذفشده است) ... اینجانب در (رسائل الشعائر الحسينية) دقیقاً موارد و مقدار حذفشده از چاپ دوم را ذکر نمودهام، لذا شایسته است مترجم تفصیل مقایسه و موارد حذفشده را منتشر کند تا متهم به کپیبرداری نشود.»
پاسخ: جناب حسون مدعیاند تمام متن کتاب بنده را خواندهاند. پس حتماً دیدهاند که بنده در صفحه 40 و 41 کتاب نوشتهام: « در ثورة التنزیه از نسخه تحریفشدهای از کتاب التنزیه الاعمال الشبیه استفاده شده است که در آن عبارات فراوانی از چاپ اولیه این کتاب حذف شده است... شیخ محمد حسون در مجموعه رسائل الشعار الحسینیه موارد حذف شده آن را بررسی نموده است. خوشبختانه در این مجموعه، نسخه معتبر و مصححه کتاب التنزیه که مربوط به چاپ اول آن در صیدا است نیز منتشر شده و توضیحات و تعلیقات ارزشمندی نیز درباره مطالب کتاب بر آن افزوده شده است.»
آیا با این توضیحات که در متن اصلی کتاب (و نه در پاورقی آن)آمده است، جایی برای اتهام کپیبرداری از این مطلب وجود دارد؟! بنده در جای جای کتاب نیز هرکجا که از متن کتاب ایشان استفاده کردهام در پاورقی آن را متذکر شدهام.
*جناب حسون می فرمایند: «مترجم در پاورقی صفحه شماره (10) مینویسد: (در پاورقی به تحقیق بیشتر مطالب کتاب التنزیه پرداختهشده و استنادات و جزئیات موجود در متن شرح دادهشده است) درحالیکه در پاورقیهای مترجم هیچگونه تحقیق علمی مشاهده نمیشود...»
پاسخ: اگر جناب حسون میفرمودند در پاورقیهای مترجم تحقیق علمی کمی دیده میشود، شاید جایی برای بحث با ایشان وجود میداشت، ولی اینکه میفرمایند: « در پاورقیهای مترجم هیچگونه تحقیق علمی مشاهده نمیشود» از انصاف بسیار به دور بوده و بیشتر به تخریب میماند تا نقد!
در پاورقیهای بنده مطالب تحقیقی بسیاری وجود دارد که جناب حسون در کتاب «رسائل الشعائر الحسینیه» حتی متذکر ارجاع به آن هم نشدهاند. مثلاً در کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری» با استفاده از نسخ خطی برای اولین بار تحققاتی درباره «فتوای شیخ زین العابدین حائری در ذخیرة المعاد» منتشر میشود. همچنین تحقیقات دیگری از بنده در پاورقیها وجود دارد، که اشاره به آنها موجب تطویل این پاسخ میشود، و همین یک مورد برای نقض کلام جناب حسون کافی است.
*جناب حسون میفرماید: « و بر کسی پوشیده نیست که حکم قمهزنی در بین (مراجع تقلید) بین حکم به اباحه و استحباب و حرمت بر اساس حکم ثانوی یا اولی مورد اختلاف است و وظیفه هر مکلف رجوع به مرجع تقلید مورد اتباع خود دراینباره است لذا بسیار غلط و ناصواب است که جوانی مبتدی در اوایل مسیر فعالیتهای علمی خود فتوای مراجع بزرگ تقلید جهان تشیع در اباحه یا استحباب یک فعل را (عار) بنامد و بدن شک هیچیک از مراجع محترم تقلید - حتی مراجع بزرگواری که حکم به حرمت میدهند - این امر موهن را جایز نمیدانند.»
پاسخ: تعبیر (عار) از بنده نبوده و اتفاقا بعضی از مراجع بزرگوار معاصر و گذشته آن را بر زبان آوردهاند و جناب حسون نیز مستحضر به کلام ایشان هستند. از این مطلب که بگذریم، ایشان تحکم و اصرار دارند که قمهزنی را عار ننامیم، آیا این تحکم و اصرار را درباره نامگذاری قمهزنی(که بسیاری از مراجع آن را موهن میدانند) به شعار شیعه و شعیره حسینی نیز دارند و از آن نامگذاری نیز به همین میزان نهی میکنند؟! آیا صحیح است رفتاری موهن را شعارشیعه و شعائر حسینی(ع) بنامیم؟! همچنین باید بحث شود که رابطه عار و وهن چیست و بنده تا چه میزان بر خلاف فقها سخن گفتهام.
جناب حسون مغالطه نموده و میفرمایند: « جوانی مبتدی... فتوای مراجع بزرگ تقلید جهان تشیع در اباحه یا استحباب یک فعل را (عار) بنامد» در حالیکه بنده فتوای مراجع را عار ننامیدم بلکه قمهزنی را عار میدانم. بر فرض که بنده «جوانی مبتدی» هستم ایشان که جزء السابقون هستند کلام بنده را نقد کرده و اشکالات علمیاش را بیان کنند و از عنوان مراجع در بحثهای علمی استفاده تحکمی نکنند.
*جناب حسون میفرمایند: «برسی و مقایسه گذرای رفرنسها و آدرسها دادهشده و تعلیقات نگاشته شده در این ترجمه با رفرنسهای (رسائل الشعائر الحسينية) و تعلیقات موجود در آن بهوضوح برای خواننده هر دو کتاب نمایان و آشکار خواهد ساخت که متأسفانه مترجم مورد سؤال عیناً به کپی از (رسائل الشعائر الحسينية) دستزده و در بسیاری از موارد نیز رفرنسها را حذف نموده و بهگونهای تعلیقات را به نام خود نموده است.»
پاسخ: جناب حسون اگر انتظار دارند هر ارجاع و رفرنسی که در کتاب ایشان آمده در کتاب دیگری نقل نشود، انتظاری بی جهت دارند. بنده مدعی نیستم از کتاب ایشان استفاده نکردهام ولی هرکجا که چنین بوده، آدرس آن را داده ام. افزون بر این جهتگیری پاورقیهای بنده با مطالب جناب حسون بسیار متفاوت است، ایشان در هرکجای بحثها کوشیدهاند که با عنوان تحقیق، عبارات سید محسن امین را رد کرده و غیرموجه نشان دهند. ولی بنده در بسیاری از موارد با سید محسن امین موافق بوده و اثبات سخنان ایشان را تحقیق کردهام. مثلاً جناب حسون در اشکالی سندی سید محسن امین به روضه معروفه حضرت عباس(ع) به گونهای تحقیق کردهاند که این حرف را بسیار عجیب و غریب نشان میدهند و اطلاعات بسیاری را در اینباره نقل نکردهاند. چنانچه حتی اشاره ای نیز به توضیحات مفصل علامه شعرانی در اشکالاتش سندی و محتوایی به این روضه ندارند.
*جناب حسون میفرمایند: «ظاهراً مترجم مورد سؤال دچار غفلت یا تغافل نسبت به اعلام و بزرگانی است که رساله تنزیه را در آن زمان موردنقد و رد قرار دادهاند و به همین علت در جایجای ترجمه مزبور سعی در بزرگنمایی موافقین رساله تنزیه و نادیده گرفتن مخالفین آن دارد ...»
پاسخ: بنده در مقام ترجمه و تحقیق عبارت کتاب التنزیه بودهام نه تحقیق عبارات مخالفان و ناقدان آن. آنگونه که ایشان از کتاب بنده انتظار دارند که در هرکجای آن، نقدهای به جا یا بیجا را در پاورقی متذکر شوم، ترجمه کتاب در این تحقیقات گم میشد. پس بنده در تحقیق متن کتاب تنها متذکر نقدهای اصلی آن شدم. گرچه با این حال نیز پاورقیهای مفصل بنده موجب تطویل کتاب و آزردگی بعضی خوانندگان است.
*جناب حسون فرمودهاند: «در موارد زیادی ترجمه مزبور دارای اشکالات فنی و نوشتاری بسیاری است که نمایانگر ضرورت اطلاع مترجم از قواعد کتابت و تحقیق و ویراستاری متون است.»
پاسخ: بنده مدعی عدم وجود اشکالات فنی و نوشتاری در کتاب نیستم. قسمتی از آن بر عهده بنده است و قسمت مهمی از آن برعهده ویراستار کتاب است که متأسفانه به خاطر عدم آشنایی با مباحث کتاب، بعضی از عبارات بنده را مبهم نموده است. به هر حال این کتاب کار نوشتاری و تحقیقاتی بنده نیست و بهرهگیری از الفاظ تحیرآمیز در این نقد شایسته جناب حسون نیست.
*جناب حسون فرمودهاند: «نسبت به دیدگاه مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی عرض میشود که پس از برسی و تحقیق بسیار واطلاع از فتاوی مرحوم نسبت به شعائر حسینیه، به دست آمد که هیچ دلیلی بر تأیید رساله تنزیه و افکار و نظرات سید محسن امین از جانب ایشان وجود ندارد و این امر را فقط مرحوم جعفر الخلیلی نقل نموده که در (رسائل الشعائر الحسينية) به آن اشاره شده است.»
پاسخ: در گزارش ابتدایی کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری» و همچنین پاورقیها تحقیقاتی از بنده درباره نظر و مواضع مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی درباره قمهزنی وجود دارد اما گویا جناب حسون اصلاً نخواستهاند به آنها توجه کنند، همچنانکه توجهی به فتواهای دیگری که در این کتاب و کتاب «عار یا شعار» نقل شده، ندارند. پس دوستان را به متن این دو کتاب ارجاع می دهم.
*جناب حسون فرمودهاند: «درنهایت مترجم جوان مورد سؤال را به رعایت بیطرفی و امانتداری در بیان مباحث علمی - همانگونه که در(رسائل الشعائر الحسينية) مشهود است- دعوت نموده و همچنین ایشان را به تعلم قواعد فنی ترجمه و نگارش و احترام به بزرگان و اعلام نصیحت می نماییم.»
پاسخ: اینکه جناب حسون جوانیِ بنده را در کلامشان تکرار میکنند از روحیه تحقیقی بسیار به دور است و گویا به قصد تأثیرگذاری بر مخاطبین صورت میگیرد. بنده ایشان را به مخالفت با سید محسن امین متهم نمیکنم ولی مطالب بسیاری را میتوانستند در تأیید کلام سید محسن امین بیاورند که نیاوردهاند. از آن طرف، هرچه بود و نبود را در مخالفت با سخن سید محسن امین گردآوردهاند. هرچند ایشان خود را محقق بی طرف مینامند بنده به صراحت میگویم که موافق سید محسن امین هستم و تلاش کردهام که مطالبی را که دیگران در این سوی نیاوردهاند، بیاورم.
به نظر میرسد جناب شیخ محمد حسون به کتاب حقیر به چشم یک رقیب مینگرند و بدینخاطر در تضعیف آن بسیار کوشیدهاند، ولی ایشان باید بدانند که کتاب بنده در ابتدا ترجمه کتاب التنزیه است و سپس تحقیق متن آن و گزارش رویدادهای مرتبط با آن. خدا را شکر که جناب حسون کتاب التنزیه را ترجمه نکردهاند وگرنه متهم به کپیبرداری از ترجمه ایشان نیز میشدم.
بنده از هرگونه نقدی بر کتابهایم استقبال نموده و سعی میکنم پیش از دیگران،خود منتقد آنها باشم، ولی نقد یعنی اینکه محاسن کتاب نیز در کنار معایبش دیده و بیان شود، نه اینکه فقط به سیاهنمایی صرف بپردازیم!
مهدی مسائلی
29 دی 1396
اول جمادی الاولی 1439
خاطرنشان می شود: خبرگزاری حوزه آمادگی دارد مناظرات علمی و مکتوب صاحب نظران حوزی و دینی را در موضوعات مختلف با حفظ بی طرفی منتشر کند.
نظر شما