سه‌شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۰
قلمرو  گسترده فقهی از منظر آیت الله العظمی خامنه ای بررسی شد

حوزه/ کرسی علمی ترویجی قلمرو و گستره فقه سیاسی از منظر آیت الله العظمی خامنه ای در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، کرسی علمی ترویجی قلمرو و گستره فقه سیاسی از منظر آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، امروز به همت گروه سیاست پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با حضور اساتید و صاحبنظران این حوزه در قم برگزار شد.

در این کرسی علمی حجت الاسلام  سید سجاد ایزدهی به عنوان ارائه دهنده به ارایه بحث خود پرداخت و پس از آن حجج اسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا و سیدکاظم سیدباقری به عنوان ناقد مباحث خود را مطرح کردند.

در ابتدای این نشست نیز حجت الاسلام محمد ملک‌زاده به تشریح چگونگی برگزاری این نشست و همچنین ارایه نظریه علمی حجت الاسلام ایزدهی پرداخت.

حجت الاسلام ایزدهی در ابتدای این نشست علمی گفت: مرکّب واژه «فقه سیاسی» به مثابه اصطلاحی جدید در عرصه فقه و سیاست، در سال­ های پس از انقلاب و به خاطر اموری چون: «تحقق جمهوری اسلامی ایران»، «حاکمیّت قوانین فقهی بر نظام سیاسی»، «هجوم گسترده مسائل فراوان عرصه سیاست به علم فقه» و «پرسش از فقیهان در خصوص امور سیاسی و حکومتی»، بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.

وی افزود:این گرایش علمی، به مباحث سیاسی در میان ابواب علم فقه پرداخته و تدبیر امور جامعه اسلامی را برعهده دارد؛  عهده ­دار ساماندهی روابط جامعه اسلامى در حوزه داخلی و خارجی است؛ این گرایش فقهی که فهمِ آن در گرو گونه ارتباط میان دو مفهوم اساسی «فقه» و «سیاست» است در راستای تخصصّی شدن مباحث خاص در حوزه فقه قرار داشته، به رفتارها و موضوعات سیاسى و حكومتى در كنار گرایش‌های دیگر فقهى می‌پردازد و تكاليف شرعى زندگى سياسى مومنان، بلکه شهروندان را تعیین کرده و آيين اداره مطلوب را بر اساس منابع و ادله معتبر شرعى، تبیین و توصیه مى‏ كند.

این محقق و پژوهشگر حوزه بیان کرد: این گرایش فقهی که جایگاه ويژه‏ اى در بین دانش ‏هاى سياسى در گستره تمدن اسلامى دارد. جایگاه خویش را مدیون سلطه، قداست و محوریّت نصوص دينى است و بر اين پیش­فرض مبتنى است كه فقه به صورت عام و فقه سياسى به‏ صورت خاص، برترين دانش در گستره دین اسلام است كه به خاطر تبیین تکالیف مردم در برابر خداوند در زندگی فردی، سیاسی ـ اجتماعی‌شان، می‌تواند سعادت مادّی و معنوی آنان را تضمین نماید.

حجت الاسلام ایزددهی عنوان کرد: با توجه به پيوند دين با سياست، بلکه فقه با سیاست و حکومت، فقه سیاسی، جايگاه ويژه‏ اى در میان علوم اسلامى یافته و به مثابه عملى‏ ترين بخش دانش­ هاى اسلامى، عملاً جايگزين فلسفه سياسى در يونان قدیم شده است و شاید از همین روست که فارابى در طبقه ‏بندى علوم، اصطلاح فقه مدنى را به عنوان شاخه ‏اى از علم مدنى عام و قسيم حكمت مدنى، به كار برده است.

وی یادآورشد: بدیهی است پس از گذر از رسمیّت بخشی به فقه سیاسی، به مثابه گرایشی بین رشته‌ای میان فقه و سیاست، امروزه بحث از گستره و توسعه قلمرو آن، می‌تواند سرنوشت این گرایش علمی را در سالیان آینده رقم زده و بسط گستره فعالیّت فقه سیاسی در جامعه را موجب شود.

وی عنوان کرد: آیت الله العظمی خامنه‌ای ضمن ضرورت عنایت به مقوله فقه سیاسی به مثابه ضرورتی فراگیر در حلّ مشکلات و مسائل نظام اسلامی، ضمن به رسمیّت شناختن گستره محدود فقه سیاسی در زمان گذشته، محدودیّت آن را به اموری خارج از مبانی و الزامات آن و متناسب با شرایط سیاسی، اجتماعی زمان گذشته دانسته و با تأکید بر ضرورت بازخوانی مبانی این گرایش فقهی، گستره‌ای از قلمرو را برای فقه سیاسی باور دارد که علاوه بر این که می‌تواند کارآمدی نظام سیاسی را تضمین نماید، و نیازهای روزآمد شهروندان، کارگزاران را پاسخ بگوید، قادر است به مثابه نرم افزار اداره مطلوب جامعه، نظام اسلامی را به سوی تمدن نوین اسلامی، راهبری نماید.  

حجت الاسلام ایزدهی بیان کرد: گستره و قلمرو فقه سیاسی در زمان‌های مختلف و به اقتضای شرایط مختلف، دارای قبض و بسط بسیار بوده است؛ از یک سو فقیهان در زمان ­های گذشته به ضرورت شرایط حاکم بر زمانه، محدود شدن قلمرو استنباط مسائل فقهی در این ادوار که به شرایط زمانه مستند بود موجب محدودیّت هدف اجتهاد شده و فرایند اجتهاد را بدین سمت، سوق دهد که فقیهان، متعلّق استنباط خویش را افراد جامعه و پرسش‌های آنان فرض کرده و از استنباط در گستره جامعه و حکومت، شانه تهی کنند.

وی تصریح کرد:  برکناری از سیاست، به تدریج موجب شد دامنه هدفی که حرکت اجتهاد را پدید می‌آورد در میان امامیه محدودتر گردد و این اندیشه را پیش آورد که یگانه جولانگاه آن (که می‌تواند در جهان خارج بازتابی بر آن داشته باشد و آن را هدف بگیرد) جولانگاه انطباق فرد است با اسلام و نه جامعه. و چنین بود که در ذهن فقیه، اجتهاد با چهره فرد مسلمان ارتباط یافت نه با چهره اجتماع مسلمان.

این استاد علم سیاست بیان کرد: حضرت آیت الله خامنه­ ای ضمن تأکید بر این­که فقه شیعه در سالیان دراز بیشتر به رفتارهای فردی مومنان عنایت داشته و فهم اسلام به مثابه نظامی اجتماعی را مدّ نظر قرار نمی­ داد، موارد و مسائلی را در این راستا مورد اشاره قرار داد که در طول زمان در کتب فقهی مورد تعرّض قرار نگرفته و از همین روی، مسائلی مانند حکومت، حسبه، جهاد، قدرت سیاسی، به تدریج از ادبیات فقهی و کتب استدلالی فقه، کنار گذاشته شده و عمده حجم مباحث فقهی به مباحث فردی و پرسش‌های مرتبط با زندگی غیر اجتماعی و حکومتی، اختصاص یافته است.

وی گفت: بر اساس دیدگاه آیت الله العظمی خامنه­ ای درحالی‌که در نگرش فقه حدِّاقلّی، تنها جوانبی از رفتار و اعمال فرد که به خود وی مرتبط بوده مورد عنایت قرارگرفته و به نیازهای افراد در حوزه مسائل فردی و شخصی پاسخ می‌گوید، و وظیفه اجتهاد را تنها پردازش و استنباط احکام فردی و عبادی دانسته و با محور قرار دادن منافع و مضار فردی در حوزه استنباط، به ارتباط فرد با جامعه عنایت نداشته و پاسخ‌گویی به بخش کوچکی از نیازهای افراد مؤمن را وظیفه خود می‌داند.

برگزیده کتاب سال حوزه گفت:معظم له ضمن تأکید بر ضرورت پاسخگویی فقه سیاسی شیعه به نیازهای روزآمد و توسعه و فراگیری آن به همه مسائل زندگی به خصوص مسائل گستره سیاست، بر پیشگامی امام خمینی(ره) در تحقّق فقه سیاسی متناسب با نیازهای اجتماعی و حکومتی تأکید می­کند. چه آن‌که امام خمینی در سال‌های مبارزه و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی گام در مسیر تحوّل فقه سیاسی نهاده و با طرح مسائل و مباحث حکومتی، جریان اجتهاد را به این سوی سوق داده است.

بسط فقه سیاسی به لحاظ نظریه پردازی و نظام سازی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: گرچه رویکرد حدّاکثری در قلمرو فقه سیاسی مقتضی نگرشی همه جانبه به همه ابواب فقه اعم از عبادات، سیاسات، اقتصاد، فرهنگ و ... در استنباط حکم شرعی به جهتِ اداره شئون مختلف کشور است. لکن در خصوص قلمرو فقه سیاسی باید به این نکته اشاره کرد که فقه سیاسی با محدود نشدن به فهم احکام، می‌بایست با گذر از اجتهاد در حوزه فهم حکم شرعی، به اجتهاد و استنباط نظریه‌های سیاسی ـ اجتماعی، توسعه یافته و از این رهگذر، از فقه سیاسی منفعل به فقه سیاسی فعّال تحوّل یابد.

وی گفت: بر اساس این رویکرد، در فقه سیاسی، به بررسی حلال و حرام بسنده نشده و نظریه‌های سیاسی نیز متعلّق استنباط و اجتهاد قرار می‌گیرند. این منطق، مقتضی است فقه سیاسی شیعه، در زمان حاکمیّت حاکم مشروع، طرح اداره مطلوب جوامع در گستره­ای فراتر از مرزهای ملّی و گستره­ای فراگیرتر از کشور اسلامی را مدّ نظر قرار داده و الزامات تحقّق حدّاکثری دین در سایر جوامع را نیز در راستای تحقّق تمدّنی برآمده از آموزه‌های اصیل دینی، به حوزه اجتهاد و استنباط عرضه نماید.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: مقام معظم رهبری بیان کردند که «سابقه فقه سیاسی در شیعه، سابقه عریقی است؛ لیکن یک چیز، جدید است و آن، نظام‌سازی بر اساس این فقه است؛ که این را امام بزرگوار ما انجام داد. قبل از ایشان کس دیگری از این ملتقطات فقهی در ابواب مختلف، یک نظام به وجود نیاورده بود. اولْ کسی که در مقام نظر و در مقام عمل (توأماً) یک نظام ایجاد کرد، امام بزرگوار ما بود؛ که مردم‌سالاری دینی را مطرح کرد، مسئله ولایت فقیه را مطرح کرد. بر اساس این مبنا، نظام اسلامی بر سر پا شد. چنین تجربه‌ای را ما در تاریخ نداریم؛ اگرچه در دوران صفویه کسانی مثل «محقق کرکی» ها وارد میدان بودند، اما از این نظام اسلامی و نظام فقهی در آنجا خبری نیست؛ نظام حکومت و نظام سیاسی جامعه بر مبنای فقه نیست.»

استاد حوزه بیان کرد: بدیهی است فهم نظام سیاسی اسلام به زمانی خاصّ محدود نبوده بلکه در هر زمان و شرایطی می‌توان از نظام سیاسی متناسب با آن زمانه، سخن به میان آورد؛ بر این اساس، نه فقط فقیهان باید قلمرو فقه سیاسی را از محدوده استنباط احکام شرعی سیاسی، به محدوده نظریات سیاسی و فهم نظام سیاسی توسعه دهند.

وی عنوان کرد: بلکه می‌بایست نظام سیاسی متناسب با هر زمانه را بر اساس فهمی اجتهادی، استنباط کرده و ضمن رفع نواقص احتمالی نظام سیاسی موجود، در فهمی روزآمد از نظام سیاسی ارائه دهند. بدیهی است با عنایت به این که کارآمدی به مانند روزآمدی از ارکان اساسی نظام سیاسی است، لذا فقیهان می‌بایست به صورت روزآمد، نظریات گذشته را ترمیم و تکمیل کرده و ضمن رفع نواقص آن، گونه مطلوب از نظام سیاسی را بر اساس آموزه‌های فقهی و روش اجتهاد ارائه نمایند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: آیت الله العظمی خامنه ای بیان کردند «نظام‌سازی یك امر دفعی و یكباره نیست؛ معنایش این نیست كه ما یك نظامی را بر اساس فقه كشف كردیم و استدلال كردیم، و این تمام شد. نظام‌سازی یك امر جاری است؛ روزبه‌روز بایستی تكمیل شود، این جزو متمم نظام‌سازی است.

وی تصریح کرد: مقام معظم رهبری در ادامه بیان کردند اینكه ما میگوئیم نظام‌سازی جریان دارد، معنایش این نیست كه هرچه را ساختیم و بنا كردیم، خراب كنیم؛ قانون اساسی‌مان را خراب كنیم، نظام حكومتی و دولتی‌مان را ضایع كنیم؛ نه، آنچه را كه ساختیم، حفظ كنیم، نواقصش را برطرف كنیم، آن را تكمیل كنیم. این كار، یك كار لازمی است.»

حجت الاسلام ایزدهی گفت: با عنایت به این­که فقه سیاسی به مثابه گرایشی بین رشته­ای، مرتبط با دانش­های فقه و سیاست، به­مانند سایر دانش­ها و گرایش­های معرفتی، در راستای حلّ مشکلات نظری و عملی مردم و جامعه، ایجاد شده و متناسب با سطح مسائل، موضوعات، پرسش­ها و نیازهای جامعه، توسعه می ­یابند، لذا تأکید بر عدم توسعه در قلمرویی که فقه سیاسی در زمان­های گذشته داشت (محدود به پاسخ به نیازهای فردی مومنان بوده و از استنباط محدوده احکام فرعی، فراتر نمی‌رفت و بالطبع پرسش­های روزآمد جامعه را پاسخ نمی­ گفت)، امری مطلوب به شمار نمی‌آید.

وی افزود: بلکه شایسته است قلمرو آن به تناسب سطح نیازها، شرایط و کارکردها، توسعه یافته و به گونه کارآمد و فراگیر، پرسش‌های زمانه خویش را پاسخ گفته و به مثابه نرم افزار اداره دینی و کارآمد نظام سیاسی، نه فقط مسائل زمانه خویش را پاسخ بگوید و رفتارهای حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی را به محک استناد به آموزه­ های دینی، قرار دهد، بلکه نظریه ­های سیاسی دینی در این خصوص اداره مطلوب نظام سیاسی را ارائه کرده و نظام اسلامی را به سوی تمدّن نوین اسلامی، رهنمون شود.

این محقق تصریح کرد: طبیعی است دیدگاه‌های حضرت آیت الله خامنه‌ای در گستره قلمرو فقه سیاسی را نمی­ بایست فقط در محدوده تحوّل این گرایشی فقهی و تبدیل آن به دانشی فراگیر و کاربردی ارزیابی کرد، بلکه با عنایت به تأثیرگذاری این گرایش معرفتی در جامعه، می‌توان تحوّل در آن را زمینه ساز بهبود مبانی نظری و عملی حکومت اسلامی، حلّ مشکلات نظام اسلامی و تضمین کارآمدی آن، به شمار آورد. 

در ادامه این نشست حجج اسلام والمسلمین  مهاجرنیا و سیدکاظم سیدباقری به ارایه نظرات خود پیرامون این مقاله علمی پرداختند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha