به گزارش خبرگزاری «حوزه»، استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه 149 و 150 سوره بقره پرداخته است.
آيه 149:
وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَّبِّكَ وَ مَا اللَّهُ بِغَفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه:
و (اى پیامبر!) از هرجا (كه به قصد سفر) خارج شدى، (به هنگام نماز) روى خود را به جانب مسجدالحرام بگردان، این دستور حقّى است از طرف پروردگارت، و خداوند از آنچه انجام مىدهید غافل نیست.
* نکته ها
در آیات قبل، توجّه به مسجدالحرام، مربوط به شهر مدینه بود كه مسلمانان در آن سكونت داشتند، ولى این آیه مىفرماید: در مسافرت نیز به هنگام نماز رو به سوى مسجدالحرام نمایید.
آيه 150:
وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِى وَلِأُتِّمَ نِعْمَتِى عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه:
و (اى پیامبر!) از هر جا خارج شدى پس (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مسجدالحرام بگردان، و (شما اى مسلمانان نیز) هرجا بودید (در سفر و در حضر) روى خود را به سوى آن بگردانید تا براى (هیچ كس از) مردم جز ستمگرانشان، امكان احتجاج (ومجادله) علیه شما نباشد. پس از آنها نترسید و تنها از من بترسید. و (بدانید تغییر قبله براى آن بود) تا نعمت خود را بر شما تمام كنم و شاید كه شما هدایت شوید.
* نکته ها
تكرار موضوع تغییر قبله در آیات متعدّد، نشانهى اهمیّت آن است. علاوه بر آنكه در هر یك از آیات در كنار این موضوع، مطلب جدیدى را نیز یادآور مىشود. مثلاً در این آیه، خداوند بعد از دستور روى نمودن به سوى مسجدالحرام، مىفرماید: این بدین خاطر است كه مردمان، بهانهاى بر علیه پیامبر صلى الله علیه وآله و مسلمانان نداشته باشند. چون اهل كتاب مىدانستند كه پیامبر اسلام به سوى دو قبله نماز مىخواند و اگر این امر محقّق نمىشد، آنها ایراد مىگرفتند كه پیامبر شما فاقد اوصاف ذكر شده در كتابهاى آسمانى پیشین است و یا اینكه زخم زبان زده و مسلمانان را تحقیر مىكردند كه شما دنبالهرو یهود هستید و قبلهى مستقلى ندارید.
البتّه این ایراد تنها از سوى یهود نبود، بلكه مشركان نیز مىگفتند: اگر محمّد صلى الله علیه وآله به آئین ابراهیم توجّه دارد، پس چرا به خانهاى كه ابراهیم ساخته است، توجّه ندارد؟ البتّه منافقان آرام نگرفته و با تغییر قبله، خردهگیرىهاى خود را شروع كرده و مىگفتند: پیامبر، ثبات رأى ندارد. در هر حال خداوند با تأكید و تكرار، مسلمانان را براى پذیرش موضوع و ثبات قدم آماده مىسازد و یادآور مىشود، آنان كه دنبال حجت و دلیل باشند، بر شما خرده نخواهند گرفت، ولى افراد ظالم كه حقیقت را كتمان مىكنند، از بهانهجویى دست بر نخواهند داشت و شما نباید به آنان اعتنا كنید، و از آنان نترسید و فقط از خداوند بترسید.
قبله، نشانه و مظهر توحید است. قبله، آرم و نشانهى مسلمانان است. در نهجالبلاغه از كعبه به عنوان عَلَم یعنى پرچم و نشانهى آشكار اسلام یاد شده است. بتپرستان و ستاره پرستان هنگام نیایش، به سوى بت و یا ستاره و ماه توجّه مىكردند، امّا اسلام توجّه به خانه خدا را به جاى آن قرار داد و روى كردن به سوى قبله را نشانهى توجّه به خدا شمرده است.
در روایات مىخوانیم: پیامبر صلى الله علیه وآله معمولاً رو به قبله مىنشستند و سفارش كردهاند؛ بسوى قبله بخوابید و بنشینید و حتّى رو به قبله نشستن، عبادت شمرده شده است. قبله، جایگاه و احترام خاصّى دارد و در بعضى اعمال، توجّه به آن واجب است. براى مثال: نمازهاى واجب باید روبه قبله خوانده شود. ذبح حیوان و دفن میّت، باید به سوى قبله باشد. در مستراح رو به قبله یا پشت به قبله نشستن حرام است.
علاوه بر آنچه ذكر شد، قبله عامل وحدت مسلمانان است. اگر از فراز كرهى زمین بر مسلمانان نظر كنیم، مىبینیم آنان هر روز پنج بار با نظم و ترتیب خاصّ، به سوى قبله توجّه مىكنند. كعبه، قرارگاه و آمادگاه حركتها و انقلابهاى الهى بوده است. از حضرت ابراهیم و حضرت محمّد گرفته تا امام حسین علیهم السلام و در آینده حضرت مهدى علیه السلام، همگى از كنار كعبه حركت خود را شروع كرده و مىكنند. در عظمت كعبه همین بس كه مسلمانان به اهل قبله معروفند.
خداوند متعال در ماجراى تغییر قبله مىفرماید: تغییر قبله براى این است كه در آینده نعمت خود را بر شما تمام كنم. یعنى استقلال شما و توجّه به كعبه، زمینهى اتمام نعمت در آینده است. «لأتمّ نعمتى»
این ماجرا در سال دوّم هجرى در مدینه واقع شده است. در سال هشتم هجرى نیز خداوند به مناسبت فتح مكّه مىفرماید: «ویتمّ نعمته علیك» [فتح، 2] یعنى: این پیروزى براى این است كه خداوند در آینده نعمت خود را بر شما تمام كند. چنانكه ملاحظه مىكنید در هر دو آیه «اتمام نعمت» به صیغه فعل مضارع بیان شده است كه نشانهى حدوث آن در آینده است، ولى در آیه 3 سورهى مائده كه به هنگام بازگشت از حجةالوداع در سال دهم هجرى و بعد از معرفى رهبرى معصوم در غدیر خم نازل مىشود، اینگونه مىفرماید: «الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى» امروز نعمت خود را بر شما تمام كردم.
قابل توجّه و دقّت است كه خداوند، روى كردن مردم به قبله را قدم نخستین براى اتمام نعمت و فتح مكّه را قدم دیگر و تعیین و معرفى رهبر را آخرین قدم در اتمام نعمت بیان مىكند. لازم به یادآورى است كه در جریان تعیین قبله و همچنین تعیین رهبر، تذكّر مىدهد كه «لاتخشوهم و اخشونى». چون در هر دو، احتمال مقاومت، مقابله، بهانهگیرى و شایعه پراكنى از سوى دیگران مىرود.
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «یا على مثلك فى الامّة كمثل الكعبة نصبها اللّه للنّاس علماً» [بحار، ج 22، ص 483] اى على! مثال تو در میان امّت، همانند مثال كعبه است كه خداوند آنرا به عنوان نشانه روشن و پرچم براى مردم قرار داده است، تا جهت خویش را گم نكنند. همچنین در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه فرمود: «و نحن كعبة اللّه و نحن قبلة اللّه» [بحار، ج 6، ص 211 و 303] ما كعبه و قبلهى خداوندى هستیم.