به گزارش خبرنگار خبرگزای «حوزه»، آیت الله ابوالقاسم علیدوست دوشنبه شب در دومین پیش اجلاسیه «اصول فقه، توسعه گستره با ساختار جدید» که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در قم برگزار شد، اظهار داشت: اصول فقه دانش بومی اسلامی است و در دامن اسلام به وجود آمده، رشد کرده و عالمان بزرگ در پیوند با این دانش زحمات بسیاری کشیدند.
وی به بی مهری که نسبت به این مبحث شده، اشاره کرد و گفت: ما معتقدیم اصول فقه در بستر نیاز بوجود آمده و شاید نتوان گفت، مسئله ای بدون قائله فقهی در آن باشد.
رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی به فاصله بین آنچه هست و آنچه باید باشد اشاره کرد و افزود: مسائلی هستند که یا مطرح نشده یا رگه هایی از آن وجود دارد؛ لذا به این فکر افتادیم که باید این دانش گستره و توسعه پیدا کند.
وی با بیان این که توسعه گستره اصول فقه در مسائل و دامنه آن باید ایجاد شود و پیشنهاد دارم ساختار جدیدی باید ارائه شود، عنوان کرد: با توجه به آنچه واقع این نظریه است، توسعه گستره اصول فقه با ارائه ساختار جدید است و موارد توسعه یکی دو تا مسئله نبوده و به گونه ای بوده است که دفتر دوم و سوم باید برای اصول فقه نوشته شود.
عضو جامعه مدرسین حوزه با اشاره به این که معتقدم باید یا حجم مسائل مطرح شده را اضافه کرد و یا مسائلی به آن ها افزوده شود، گفت: مسائلی در متون اصولی داریم؛ اما فاصله ای تا نقطه مطلوب است، مانند بحث قرآن، عقل، اجماع که آیا واقعا هرچه در مورد این ها لازم است در فقه که فقیه به یکسری حفره ها دچار نشود آمده است؟ باید گفت: خیر.
وی تصریح کرد: وقتی وارد منبع واره ها می شویم مثل عرف و مصلحت، دیگر اوضاع وخیم تر می شود و بارها از عرف استفاده می کنیم، اما واقعا چقدر در این مورد گفت وگو شده است.
آیت الله علیدوست ابراز کرد: مسائلی دیگری نیز است که از این موارد هم کم تر در مورد آن ها بحث شده یا اصلا بحث نشده به عنوان مثال مسائل شریعت و بحث روش شناسی فقاهت فقیهان؛ چرا که اگر مقایسه کنید بین شیخ انصاری و آیت الله خویی هردو در یک ردیف اند، اما روشی این دو با یگدیگر بسیار متفاوت است.
وی به بحث آیات و روایات اشاره کرد و گفت: آیا آیاتی که ذیل روایات وارد شده، هر دو یکدیگر را تفسیر می کنند، هم چنین عناوین پایه و فرعی که برخی از بزرگان مطرح کردند در فقه بایدعناوین پایه و فرعی را پیدا کنیم.
آیت الله علیدوست با بیان وظیفه مبینان شریعت و هنجار هایی که معصوم(ع) رعایت می کند، اشاره کرد و توضیح داد: مبیّن شریعت یک تعهدی دارد نسب به این که کجا سخن می گوید و چه هنجار هایی را رعایت می کند.
وی گفت: پیشنهاد این است که دفتر اول به وظیفه مکلفان استنباط و دفتر دوم را به مبینان شریعت و دفتر سوم به مسائل متفرقه اختصاص دهیم.
عضو جامعه مدرسین حوزه افزود: معتقدم باید منبع واره های اهل سنت هم در اصول بیاید و بحث شود و البته رد شود و اشکالی هم ندارد؛ لذا این ها به عنوان توسعه گستره اصول فقه مطرح هستند.
وی گفت: اگر گستره شریعت را حداقل تا حداکثری بگیریم، کسانی که حداقل را بیان می دارند مدیریت جامعه و معاملات خارج است تا نظر مشهور فقها که باید به شریعت جامع و جهانی و جاودان برسیم.
آیت الله علیدوست افزود: در بخش دیگر به سراغ مدارک و اسناد کشف می رویم که این جا بحث تزاحم، قتل، شهرت، عرف، عادت، اجماع، قران، سنت، شئون مبینان شریعت و غیره مطرح می شود.
حجت الاسلام و المسلمین هاشم نیازی در ادامه این نشست، اظهار داشت: اعتقاد من این است تمام این مطالبی که استادعلیدوست اشاره کرد در اصول ما است.
وی ابراز کرد: مسئله مصلحت درست است در اصول نیست اما آیت الله نائینی رساله ای در مورد اصول و حکمت دارد و روش فقهای معاصر هم همین است، وظیفه مبین به گونه ای در اصول قدیم موجود است.
احمد حاجی ده آبادی هم در نقدی گفت: چرا در مباحث مقاله از شهید صدر سخنی به میان نیامده است و نکته اساسی دیگری که مطرح شده این است که بیشتر ضرورت ایجاد طرح نو شده است.
وی اظهار داشت: دفتر دومی که جناب علیدوست بیان نمود، آیا این دفتر رها است که هر مبحثی در آن آورده می شود یا نظمی دارد.
آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی نیز در این نشست افزود: مقاصد، خود علم مستقلی است و علم هرمنوتیک خود موضوع جدا دارد و همینطور علم رجال و بقیه علوم، حال آنکه این ها را با چه ملاکی در علم اصول باید آورد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: لذا تداخل علوم خود اشکال مهمی است و جایی برای فلسفه علم اصول نگذاشته اید، مثلا خود شیخ انصاری درمسئله حرمت تعهد به زن، مفصل بحث کرده و این در تمام همه اصول عامه است.
آیت الله فقیهی استاد حوزه و از اعضای جامعه مدرسین نیز این سؤال را از ارائه دهنده پرسید که فرض کنید عالم سنی، مطلبی را بیان کرده و ما نمی پذیریم، آیا ما باید این را بحث کنیم و جواب دهیم یا خیر.
حجت الاسلام والمسلمین قائینی هم افزود: سؤال این است که مگر تردیدی است که علم اصول ما حاوی کل مسائلی که نیاز است نبوده و مسائلی ضمیمه شده و کتب اصولی ما حاوی کل این مسائل نبوده و در ادوار گذشته تکامل یافته و مطالبی به آن اضاقه شده که نبوده است.
وی تصریح کرد: اینکه حتما مباحثی از این به بعد ضمیمه باید شود تردیدی درآن نیست و تعدادی از مباحثی که مطرح شده نیز نیاز به تدوین مجدد دارد که این تنظیم مجدد امر به جایی است؛ لذا آن حس مشکلی که ارائه دهنده می کند اگر از این امر خارج نباشد امر سوم چیست؟
حکمت نیا عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هم در این نشست ابراز کرد: سه نگاه به اصول فقه وجود دارد که اینجا مقداری خلط شده است.
وی گفت: گاهی اصول به منزله نظریه مطرح است و پیش فرض ها را بیان می کند و گاهی به منزله یک دانش و رشته دانشی مطرح می شود که در این مورد دست انسان باز است و باید حدود رشته را رعایت کند.
حمکت نیا افزود: در قسمتی از مقاله به یکباره به رشته دانشی پرداخته می شود درحالی که این دو نگاه متفاوت است.