دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
مولوی عبدالحلیم قاضی

حوزه/ مولوی عبدالحلیم قاضی گفت: در جمهوری اسلامی ما یک ملت با عنوان ایرانی داریم. این ملت هر کسی که می خواهد باشد، اما اگر قوانین و مقررات جمهوری اسلامی را رعایت کند می تواند آزادانه در کشور خود زندگی کند. مردم تمام دار و ندار خود را به پای این نظام ریخته اند و برای حفظ آن از جان خود هم گذشته اند و اگر به درستی در جهت وحدت اسلامی حرکت شود، مسئله حل می شود.

مولوی عبدالحلیم قاضی،عضو هیئت افتای  اهل سنت سیستان و بلوچستان در حاشیه  حضور دردانشگاه ادیان و مذاهب در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، به بررسی آسیب ها و راهکار ها در مسیر وحدت اسلامی پرداخت.

 

پیش از انقلاب اسلامی فعالیت های خوبی در رابطه با وحدت اسلامی خصوصا با مکاتبه های میان آیت الله العظمی بروجردی و شیخ الازهر و فتوا هایی که صادر شد شکل گرفته بود که  این روند با پیروزی انقلاب اسلامی و با رهبری حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، شدت گرفت و به صورت عملیاتی پیگری شد. نظر شما به عنوان یک عالم اهل سنت در رابطه با لزوم بحث وحدت اسلامی چیست؟

ما همیشه از سوی دشمنان اسلام متهم بوده ایم که در بین مسلمانان مشکل وجود دارد و مسلمانان نمی توانند یکدیگر را تحمل کنند. از این بابت مسئله وحدت خیلی اهمیت می یابد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم امام خمینی(ره) بر این موضوع تاکید داشتند که ما به عنوان کشور اسلامی باید الگوی وحدت اسلامی باشیم و بر روی مسئله وحدت تاکید بسیار زیادی داشتند. زمینه هایی هم در نظر گرفته شد که این راه به سرانجام مقصود برساند و ما به مرور به وحدت عملی در ایران و جهان اسلام برسیم. چیزی که ما را همیشه دور هم جمع کرده اسلام و مسلمان بودن است و ان شاءالله در آینده هم بر همین مبنا حرکت خواهیم کرد.

 

چه مواردی را از مهمترین آسیب های موجود در مسیر تقریب مذاهب اسلامی بر می شمرید؟

مطلب بسیار مهمی که وجود دارد و نمی شود آن را انکار کرد و وحدت را هدف قرار داده است، مسئله آسیب هاست.

آسیب هایی که در مسیر وحدت مطرح می شود موارد گوناگونی را در بر می گیرد، در احادیث هم داریم که وقتی در جریان درگیری یکی از مهاجرین با  یکی از انصار، طرفین ندای یا للمهاجرین و یا للانصار را سر دادند، رسول الله(ص) احساس خطر کردند که آن الفت و وحدت و صمیمیت در آستانه از میان رفتن است. از این رو فرمودند که این حرف ها را رها کنید.

بنابراین اختلاف در جامعه اسلامی بسیار خطرناک است. قرآن کریم می فرماید فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا  یعنی برادری را نعمت الهی معرفی می کند.

 اولین آسیبی که متوجه وحدت می شود، مسئله قومیت و دعوت به مذهب است. همه تفاوت های مربوط به زبانها و اقوام و نژادها به فرموده قرآن برای شناخت یکدیگر است و آن امری که نزد خدا اهمیت دارد تقوای الهی است. بنابراین ملاک نزدیکی به خدا تقواست نه قومیت.

معتقدم اگر ما شیعیان را به مذاهب اهل سنت دعوت کنیم و شیعیان نیز ما را به مذهب خود دعوت کنند، مانع وحدت خواهیم شد. وحدت در اینصورت همانند یک سرابی خواهد شد که فقط اسم آب را دارد و در واقع زمینی خالی است.

وحدت این است که همه با حفظ مذهب خودشان، در مقابل اغیار و بیگانگان که قصد طمع و از بین بردن کل مسلمانان را از همه مذاهب دارند، بتوانند در مقابل آنها متحد و قدرتمند بایستند.

یک بحث دیگر وجود خطوط قرمز در مذاهب است. در قرآن کریم بصورت اکید فرموده شده است که به خدایان باطل کفار هم نباید توهین بشود چون باعث توهین طرف مقابل می گردد. بنابراین یکی دیگر از آسیب ها، توهین به بزرگان مذاهب اسلامی است. حال اگر یک شیعه به بزرگان اهل سنت یا بالعکس توهین کنند، چه سودی برای مذاهب اسلامی دارد؟ جز اینکه شکاف را بین ما بیشتر می کند؟ اگر ما اختلافی داریم می توانیم با هم به صورت علمی گفتگو آن را حل کنیم نه اینکه به یکدیگر توهین انجام دهیم.

مقدسات اهل تشیع، مقدسات ما هستند و بالعکس، بنابراین توهین هایی که می شود باعث ضربه به اسلام است. در این میان؛ علما، مراجع و مسئولینی که نقش محوری در جامعه دارند، می توانند کمک بسیار خوبی به بحث وحدت اسلامی بکنند.  علما مصلح جامعه هستند و باید در مقابل اینگونه مسائل ایستادگی کنند. اگر چنانچه علمای شیعه و سنی اقدام نکنند، قطعا باید در این زمینه در مقابل پروردگار تعالی جوابگو باشند.

 

به نظر شما مهمترین راهکار ها برای رسیدن به وحدت اسلامی در کشور چیست؟

در جمهوری اسلامی ما یک ملت با عنوان ایرانی داریم. این ملت هر کسی که می خواهد باشد، اما اگر قوانین و مقررات جمهوری اسلامی را رعایت کند می تواند آزادانه در کشور خود زندگی کند. مردم تمام دار و ندار خود را به پای این نظام ریخته اند و برای حفظ آن از جان خود هم گذشته اند و اگر به درستی در جهت وحدت اسلامی حرکت شود، مسئله حل می شود.

 

مهمترین خدمات جمهوری اسلامی ایران به اسلام و بحث وحدت اسلامی چیست؟

قرآن کریم می فرماید الذین إن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ...  یعنی این اقامه داشتن نماز در جامعه و بالا بردن نام قرآن کریم و اسلام یک وظیفه است و مهمترین خدمت جمهوری اسلامی این است که حاکمیت قرآن و نماز را اصل و مبنا  قرار داده است.

 

نظر شما در رابطه با فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر حرمت توهین به مقدسات اهل سنت و بازتاب آن در میان اهل سنت چیست؟

به قول معروف دو صد گفته چون نیم کردار نیست. هر چقدر کنفرانس و همایش در رابطه با تقریب مذاهب برگزار شود و همه علمای فریقین هم در آن شرکت کنند، این دستاوردی که فتوای مقام معظم رهبری داشت را ندارند. مقام معظم رهبری به عنوان شخص اول کشور ما یک فرمایشی به این واضحی داشته اند و بیانات ایشان برای همه ایرانی ها چراغ راه است و گلایه ما از برخی برادران این است که چرا حرف ایشان را زمین گذاشته اند و به آن عمل نمی کنند. همه باید با عشق و علاقه همه دستورات ایشان را اجرایی کنند.

 

  اهل بیت (ع) در میان اهل سنت از چه جایگاهی برخوردار هستند ؟

این کارهایی که برخی بزرگان می کنند و در مورد اهل بیت (ع) از دیدگاه اهل سنت کتاب می نویسند، طوری القا می کند که انگار اهل سنت از اهل بیت (ع) جدا هستند و این موضوع پیام بدی را در جامعه منتشر می کند. بنده برای حاجت شخصی ام از شب گذشته تا کنون دائم الذکر هستم به درود گفتن بر پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان.

ما در همه نماز هایمان به اهل بیت درود می فرستیم و والله هیچ عبادتی بدون صلوات بر پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) قابل پذیرش نیست. ما شانس قبولی حاجات و عبادات خودمان را با درود گفتن بر پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان می دانیم. برای اهل سنت هیچ تفکیکی بین اهل بیت و صحابه وجود ندارد مگر اینکه اهل بیت شرافت نسبی هم با انتساب به رسول الله (ص) دارند. در بین اهل سنت به هیچ عنوان دیدگاه منفی نسبت به اهل بیت پیامبر (ص) وجود ندارد و اگر چنین چیزی باشد مردود مردود مردود است.

 

شیعیان، بین اهل سنت و افراطی ها (وهابیت و سلفی گری) تفاوت قائل هستند و این نگاه برگرفته از رهنمون های بزرگان ما مانند فرمایشات رهبری معظم انقلاب و مراجع بزرگواری مانند آیت الله العظمی سیستانی است. آیا این نگاه در میان اهل سنت هم وجود دارد که بین شیعیان و برخی افراطی های شیعه نما تفاوت قائل باشند و علمای اهل سنت در تبیین این تفاوت چه نقشی را ایفا نموده اند؟

هیچ کس به افراد یک مذهب به صورت یک دست نگاه نمی کند. نهضت ها و مذاهب یک دست نیستند و یک جور فکر و عمل نمی کنند. برخی خودشان را مجتهد و مفتی می دانند در حالی که به درجه اجتهاد و افتا نرسیده اند و اینها هستند که برای فریقین مشکل ایجاد می کنند. اهل سنت هم بدنه تشیع را از افراد تند رو جدا می دانند.

از سوی علمای اهل سنت هم الحمدلله فعالیت های بسیاری انجام شده است و ما علمای زیادی داریم که به همین دلیل هزینه هم داده اند و با تهدیدات روبرو شده اند و حتی در این راه شهید شده اند اما بازهم مقاومت و ایستادگی صورت گرفته است. به ویژه از طرف  شیخ الاسلام عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان که ایستادگی های بسیار زیادی در مقابل افراطی های اهل سنت داشته اند.

 

بعد از انقلاب فعالیت هایی در رابطه با راه اندازی مراکز علمی مشترک مانند جامعه المصطفی، دانشگاه ادیان و مذاهب، دانشگاه مذاهب اسلامی و برخی دیگر از موسسات صورت گرفته است، شما این تجربه را چگونه ارزیابی می کنید.

نسبت به این بحث خصوصا در رابطه با دانشگاه ادیان و مذاهب که بنده در آن رفت و آمد دارم، الحمدلله در همان خط مشی اسلامی معتدل و بدون حاشیه های موجود در حال فعالیت هستند و آثار زیادی هم در رابطه با مباحث تقریبی و مقارن به چاپ رسانده اند. ما امیدواریم دانشگاه ادیان و مذاهب و چنین دانشگاه هایی جای خودشان را در میان همه مسلمانان پیدا کند.

به عنوان نکته آخر باید عرض کنم که طبق روایت خیر الامور اوسطها، هر کسی که به حاشیه رفت و به توهین پرداخت یا غالی شد، الان هیچ جایی در تاریخ و تمدن اسلامی ندا؛رد اما افراد معتدل نامشان هنوز هم باقی مانده است..

 

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha