شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
آیت الله سبحانی

حوزه/ حضرت آیت الله جعفر سبحانی، در ادامه سلسله جلسات مسائل جدید کلامی، در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد، به تبیین رابطه اعجاز با صدق گفتار مدعی نبوت پرداخت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از مشهد، حضرت آیت الله جعفر سبحانی، از مراجع تقلید امروز در ادامه سلسله جلسات مسائل جدید کلامی در مدرسه علمیه عالی نواب مشهد به تبیین رابطه اعجاز با صدق گفتار مدعی نبوت پرداخت و با بیان این که هر نوع اقامه دلیل بر مدعی از دو حالت بیرون نیست، گفتند: اقامه دلیل بر مدعی یا استدلال از علت بر وجود معلول همچون تغییر و دگرگونی در جهان که گواه بر حدوث آن است بوده و یا استدلال از معلول بر وجود علت است.

این مرجع تقلید افزودند: در اینجا سؤالی که میان رابطه اعجاز با صدق گفتار مطرح می شود این است که چه رابطه ای میان انداختن عصا و درآمدن آن به صورت اژدها و یا زدن عصا بر سنگ و فوران دوازده چشمه آب از آن و صدق گفتار آورنده آن وجود دارد.

ایشان در ادامه با اشاره به مسئله «حکمت الهی و توانا ساختن دروغگو بر اعجاز»، خاطر نشان کردند: وجود معجزه در دست اشخاص آن گاه سند زنده بر صدق ادعای مدعی آن است که حداقل واجد دو شرط باشد؛ یکی آن که آورنده معجزه، سوابق درخشانی داشته و در طول زندگی خود پا از سایر اصول اخلاقی فراتر ننهاده باشد و دوم آن که شریعت و برنامه های او مطابق عقل و خرد و موافق سرشت و فطرت انسانی باشد و یا در همه برنامه های او خلاف عقل و فطرت دیده نشود.

 حضرت آیت الله سبحانی با بیان این که اگر دعوت مدعی رسالت بر خلاف تشخیص خرد باشد، آن گاه قوه عقل رسالت چنین فردی را محکوم می کند و دیگر قضیه به مطالبه اعجاز نمی رسد، تصریح کرد: از سوی دیگر چنانچه مدعی رسالت دارای سوابق تاریکی باشد، آن گاه لکه های ننگین مانع از گرویدن مردم به او می شود و حکیم علی الاطلاق که خواهان هدایت مردم است، چنین فردی را برای رسالت و سفارت که مردم بالطبع از او گریزانند انتخاب و گزینش نمی کنند.

این مرجع تقلید با بیان این که عقل و خرد با ملاحظه سوابق ننگین چنین شخص مدعی رسالتی دعوت او را محکوم کرده و به رسمیت نمی شناسند که در نتیجه جریان هینجا خاتمه یافته و به معجزه خواهی و مسائل این چنینی نمی رسد، عنوان کردند: اما اگر فردی در میان مردم دارای سوابق درخشانی باشد و برنامه ای کاملا موافق با عقل و خرد و فطرت انسانی عرضه کند آنگاه معجزه ای ارائه کرده و این چنین بیان می کند که این نشانه و دلیل من مدعی بر ارتباط با جهان غیب است.

ایشان با بیان این که به هر حال ما هر دو جانب مسئله را به حساب می آوریم، ابراز کردند: در این ادعا یا افراد راستگو و یا دروغگو هستند که چنانچه راستگو باشند، معتقدیم چنین شرایط سه گانه ای جز برای پیامبر گرامی اسلام(ص) پیش نمی آید که در این صورت موضوع پایان می پذیرد و اگر فرض کنیم که او با این شرائط دروغگو است در این صورت سؤال پیش می آید که چرا خداوند حکیم چنین قدرتی را در اختیار شیادی نهاده است که گروه انبوهی از مردمان اجتماع را فریب دهد.

حضرت آیت الله سبحانی با بیان این که خداوند متعال آگاه بوده و می داند که اعجاز بر عظمت معنوی مدعی می افزاید، بیان کردند: در حقیقت فرد با بهره گیری از همین اعجاز می تواند موقعیت خویش را در جامعه ارتقا داده و حساب خود را از مردم نیز جدا کند و امت نیز خواه یا ناخواه به سوی او کشیده می شوند و مطیع او می گردند؛ بنابراین چرا با این وصف و چنین حربه برنده و مغناطیس معنوی قلوب و دل ها را در اختیار او نهاده است.

این مرجع تقلید با بیان این که این نظر که معجزه می تواند در اختیار مدعیان دروغگو قرار بگیرد، کاملا باطل بوده و قهراً صورت نخست که اعتقاد دارد قدرت به مقتضای حکمت فقط در اختیار افراد صالح و راستگو قرار می گیرد ثابت می شود، افزودند: با این دلائل و بر اساس چنین اثباتی معجزه سند زنده بر صدق گفتار مدعی نبوت تلقی می گردد.

ایشان با بیان این که بنابراین انجام عملی بر خلاف قوانین طبیعی و روزمره، بدون رضایت و خواست خداوند متعال امکان پذیر نیست، اظهار کردند: اگر آورنده آن در ادعای خویش دروغگو باشد، آنگاه توانا ساختن یک فرد دروغگو بر چنین کاری قطعا موجب گمراه ساختن مردم و ترویج باطل شده که ساحت اقدس الهی از انجام چنین کاری پیراسته است.

حضرت آیت الله سبحانی ادامه دادند: قرآن با دلائل روشن، علمی و خرد پسند، جامعه بشری را به اصول و معارف هدایت کرده و دلیل آن را نیز متذکر شده که آیه «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ. لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ. ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ. فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ» خطاب به پیامبر گرامی اسلام(ص) می گوید هرگاه پیامبرنسبت های بی اساس به خداوند بدهد، خداوند از او انتقام گرفته و در نتیجه به دنبال آن فورا نعمت حیات را در زندگی از او سلب می کند.

این مرجع تقلید افزودند: پیامبر گرامی اسلام(ص) سالیان درازی با پاکی هرچه تمامتر در میان مردم زندگی کرد و معارف و اصول اعتقادی و دستورات را مطابق با خرد ارائه کرد؛ از سوی دیگر ایشان مجهز به معجزه بوده که همه بزرگان عالم و نوابغ جهان و پی افکنان علوم و سخنوران گیتی از مبارزه با آن اظهار عجز و ناتوانی کردند؛ حال این شبهه پیش می آید که اگر او در دعوت خود کاذب بود، قرار دادن چنین قدرتی در دست مردی که همه شرایط نفوذ از پاکی و قداست، برتری برنامه ها و ناتوانی مردم از مقابله در او جمع باشد مخالف با حکمت بالغه است که خواستار هدایت بندگان خود می باشد.

معظم له ادامه دادند: نکته دیگر این که اگر چنین فردی در ادعای خود راستگو نباشد، باید خداوند برای حفظ غرض و هدف خود و مصالح بندگانش، نعمت حیات را از او سلب کند تا بندگانش را فریب ندهد و یا این قدرت را از او گرفته و شرایط نفوذ او را در میان مردم از بین ببرد؛ بنابراین از این دو بیان به خوبی روشن می شود که مورد آیه، آن مدعی نبوت است که چنین فردی اگر بر خداوند متعال دروغ ببندد خداوند شاهرگ او را می زند ولی اگر مدعی نبوت فاقد این شرایط نفوذ آفرین باشد هرگز خداوند با او در این جهان مقابله نمی کند زیرا که بی پایگی ادعای او بر همگان روشن بوده و نیازی به کار فوق العاده نیست.

حضرت آیت الله سبحانی خاطرنشان کردند: بنابراین این آیه در مقام بیان حکم هر مدعی نیست تا هر مدعی بر استواری ادعا به آیه استدلال کند و بگوید اگر من دروغگو باشم خدا شاهرگ ما را می زند، بلکه در مقام بیان آن قسم از مدعی نبوت است که عوامل متعدد در او گرد می آید.

انتهای پیام ۳۱۳/۴۹

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha