سه‌شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۶
فلسفه علوم اجتماعی و نسبت آن با فقه اقتصادی

حوزه/ عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) در هفدهمین نشست از سلسله نشست های «اقتصادنا» به تبیین «فلسفه علوم اجتماعی و نسبت آن با فقه اقتصادی» پرداخت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از مشهد، دکتر محمد نعمتی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) در هفدهمین نشست از سلسله نشست های «اقتصادنا» با موضوع فلسفه علوم اجتماعی و نسبت آن با فقه اقتصادی، در مدرسه علمیه سلیمانیه مشهد، اظهار کرد: سخن گفتن از این بحث برای کسانی که می خواهند در زمینه علوم اجتماعی به صورت تلفیقی کار کرده و یا در حوزه اقتصاد اسلامی مطالعاتی داشته باشند بسیاری ضروری، کلیدی و بنیادین است.

وی با بیان این که هر کشور که مجموعه ای از سازمان ها و مجریان سیاست هاست، دارای مجموعه ای از قواعد و توصیه سیاستی برای اداره کشور است، تصریح کرد: این قواعد و توصیه های سیاستی از خلا نیامده اند بلکه آنها نیز منبعث از یک فضای نظری کلی، گفتمان و پارادیم هستند و هر حزبی معتقد به رویکرد های مختلف کلاسیک، نئوکینزی و نهادگرایی هستند.

دکتر نعمتی با بیان این که هر یک از این تفکرات دارای یک سری مبانی فلسفی و پیش فرض هایی هستند، خاطر نشان کرد: مثلا در میان کسانی که معتقد به رویکرد کلاسیک هستند، این تفکر حاکم است که علم تنها چیزی است که ما بیان می کنیم؛ اما سوالی که در اینجا مطرح شده این است که چرا این افراد در نحله های مختلف هستند.

عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) با بیان این که جان استوارت میل به این سوال پاسخ داده و به عنوان یکی از بزرگان مکتب کلاسیک چنین گفته که نسبت علوم به مبادی آن همچون نسبت میوه یک درخت به ریشه های آن است، تصریح کرد: ریشه های یک درخت اگر تغییر کند، میوه های آن نیز تغییر می کند بنابراین هر پارادیمی محصول تفکر خاص است.

وی با بیان این که اگر ما یک دولت اسلامی داشتیم که توصیه های بانک مرکزی، نظام ارزی و تجاری و ... همه بر اساس مبانی آن دولت بود، آن گاه آنهایی که به مملکت معرضند و آن را به گفتمان انقلاب اسلامی منتسب می کنند، سخنانشان جای تامل داشت، افزود: حال آن که این طور نبوده و این سیاست ها، قوانین و نهادها از یک پارادیم اسلامی نشات گرفته است.

دکتر نعمتی با بیان این که وقتی در یک سیتسم اجتماعی شرایط را نامطلوب احساس کنیم آن گاه بازبینی و تجدیدنظر در فرآیندها بسیار مهم و ارزشمند است، خاطر نشان کرد: گاهی در سازمان و مجریان بازبینی صورت می گیرد؛ مثلا یک وزارتخانه قبض و بسط می یابند، چند نهاد با یکدیگر ادغام می شوند که اینجا چاره ای جز آن نیست که در مبانی فلسفی بازبینی صورت گیرد.

عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه با بیان این که فلسفه اقتصاد یک معرفت درجه دو بوده و در کتب فلسفه علم، معرفت را به باور صادق موجه تعریف کرده اند، گفت: در بسیاری از نحله ها واقع نمایی را شرط دانسته اند و حال اگر در مورد اقتصاد بخواهیم مثالی بزنیم چنین می گوییم که بر اساس نظریه فریدمن، تورم در همه زمان ها یک پدیده پولی است؛ یعنی افزایش حجم پول، عامل ایجاد تورم است اما پست کینزی ها بالعکس، تورم را معلول بخش حقیقی می دانند.

وی با بیان این که در چنین شرایطی باید دید که کدامیک از این نظریات نسبت به تورم واقع نمایی می کنند و یک باور صادق موجه است که این بیان نشان می دهد ما در فلسفه علم دقیقا به دنبال ملاکی برای تشخیص باور صادق از کاذب هستیم، افزود: تشخیص اشتباه موجب درمان اشتباه می شود و فیلسوفان علم همان دعواهایی را که در علوم تجربی دارند با خود در علوم اجتماعی نیز می آورند و اینجاست که اثبات گرایی، ابطال گرایی و پارادیم های کوهن و فایرابند مطرح می شود.

دکتر نعمتی با بیان این که آنان معتقدند معرفت و شناخت خالی از ارزش است، عنوان کرد: این نوع بیان نشان می دهد که برای آنان تفاوتی ندارد که آخوند کمونیست یا لیبرالیست باشید، تنها اگر راهی را که آنان می گوید برگزینید به نتیجه می رسید.

عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) با بیان این که در فضای سیاست گذاری اجتماعی نیز فلسفه اخلاقی و به بیان دقیق تر اخلاق هنجاری مورد بحث قرار می گیرد، تصریح کرد: یکی از مبانی که در شکل دهی این پارادیم ها در فضای علوم اجتماعی بسیار موثر می باشد مبانی فلسفه اخلاقی است که نشان می دهد، معیار شما برای انتخاب های انسانی و باید ها و نباید ها چه باید باشد چراکه اصولا وقتی در فضای علوم اجتماعی گام بر می دارید با انسان به عنوان فاعل مختار ارتباط دارید.

وی با بیان این که چون در فضای علوم اجتماعی با انسان به عنوان فاعل مختار سر و کار دارید باید ملاکی نیز برای انتخاب هایتان داشته باشید، خاطر نشان کرد: این انتخاب ممکن است در عرصه سیاست، اقتصاد و یا تعلیم و تربیت باشد  که همه اینان در یک مبنای علم اخلاقی بوده و همه نیز محتاج به مبنای فلسفه اخلاقی هستند.

انتهای پیام ۳۱۳/۴۹ 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha